eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
441 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امتیازات «برهان نظم» بر سایر براهین خداشناسی 🔸اين برهان ويژگى‌ هايى دارد كه به خاطر آنها تا اين حد در بر آن تأكيد و تكيه شده است. برخی از این ویژگی ها عبارتند از: 1⃣ هم دانشمندان را قانع مى‌ كند، و هم توده مردم را؛ يعنى هر گروهى به فراخور حال خويش مى‌ توانند از آن بهره گيرند؛ چرا كه مردم در درك اسرار آفرينش متفاوتند. 2⃣، خشكى استدلالات فلسفى را ندارد، بلكه به عكس داراى است كه به موازات آگاهى از آن مبدأ بزرگ، عشق و شور و نشاط به انسان مى‌ دهد، و حالت جذبه و شوق نسبت به آن مبدأ بزرگ در او ايجاد مى‌ كند، و او را به خضوع آميخته با عشق وا مى‌ دارد. يا به تعبير ديگر هم عقل انسان را سيراب مى‌ كند، و هم عواطف و اخلاق او را. بالاخره به خاطر بررسى انواع نعمت‌ هاى الهى، ضمن بررسى نظامات اين جهان، سر از شكر «منعم» در مى‌ آورد كه آن خود نيز انگيزه ديگرى از انگيزه‌ هاى خداشناسى است. 3⃣ يك برهان در حال رشد است؛ و يا به تعبير ديگر است؛ چرا كه كبراى آن هر چند در جاى خود ثابت است، ولى صغراى آن دائما جوانه مى‌ زند و شاخ و برگ تازه مى‌ آورد؛ زيرا هريك از اكتشافات علمى درباره اسرار آفرينش، مصداق و صغراى تازه‌ اى براى آن درست مى‌ كند و به اين ترتيب هميشه تازه است و هر روز شكل جديدى به خود مى‌ گيرد، و هم‌دوش با پيشرفت علوم و دانش‌ هاى بشرى حرکت مى‌ كند. 4⃣ انسان را به سير انفسى و آفاقى دعوت مى‌ كند، و اين سير پربركت هر روز سطح را بالا مى‌ برد و به انديشه او شكوفایی مى‌ بخشد؛ به خصوص اينكه پايه‌ هاى ، با زندگى انسان آميخته است و در هر گام با آن روبرو است؛ و مانند بعضى ديگر از استدلالات توحيدى نيست كه در كنار مسائل زندگى و بيرون آن قرار دارد. 5⃣ تنها برهانى است كه فلاسفه تجربى را كه منكر استدلالات خالص عقلى هستند مى‌ تواند به خضوع وادارد؛ و حربه علم را كه در توجيه مادیگرى به آن متوسّل مى‌ شوند، بر ضد خود آنها به كار مى‌ گيرد، و از اين نظر بسيار كارساز است. بنابراين جاى تعجب نيست اگر اكثريت قريب به اتفاق مباحث توحيدى خود را بر پايه آن قرار داده؛ ولى جاى تعجب است كه بعضى از پژوهندگان كه سخت تحت تأثير براهين ديگر (براهين خالص فلسفى) قرار دارند اهمّيّت فوق‌ العاده اين برهان را ناديده گرفته‌ اند؛ گویى از امتيازات و اثرات عميق‌اش آگاهى كافى ندارند. 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ نهم، ج ۲، ص ۵۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️«کلام نور» 🔸«أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللهُ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لَا نَصِيرٍ». 🔹«آیا نمی‌دانستی که حکومت آسمانها و زمین، از آن خداست؟! [و حق دارد هر گونه تغییر و تبدیلی در احکام خود طبق مصالح بدهد؟!] و جز ، ولی و یاوری برای شما نیست [و اوست که مصلحت شما را می‌داند و تعیین می‌کند]». 📕قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۱۰۷ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تجسم معنويت و فضيلت 🔹 (عليه السلام) وارث معارف انبياء و زينت دل اولياى خدا است. دوره‌ امامت‌  (علیه السلام) مصادف با اوج دنيا گرايى در جامعه آن روزگار بود. در اين دوره و ، گريبان جامعه را چنان گرفته بود كه دين و معنويت در قربت قرار داشت، و تمام تلاش در بازگرداندن معيارهاى ناپسند عصر جاهليت خلاصه مى‏شد. آرى، در اين عصر، جاهليتى كه با ظهور (صلی الله علیه و آله)، مقهور ارزش‏هاى الهى شده بود، بار ديگر با تمام توان به ميدان آمده و در مقابل قرآن و معنويت صف آرايى كرده بود. 🔹 (عليه السلام) به منظور مقابله با موج و جلوگيرى از گسترش معيارهاى عصر جاهليت، در ميان جامعه اسلامى شدند و با گفتار و رفتار خويش، مردم را دعوت به خدا و معنويت كردند. سيره  (عليه السلام) در آن روزگار غربت قرآن و معنويت چنان بود كه گويى تمام معنويت در وجود مقدسش خلاصه شده و گفتارهاى متعاليش آينه‏اى بود كه معارف قرآن را در جامعه منعكس مى‏كرد. رفتار (عليه السلام) در آن روزگار بسان ابرى بود كه باران معنويت بر جامعه مى‏باريد، و گفتارش بذر حقيقت، در مزرعه دل‏ هاى مشتاقى بود كه از غربت ارزش‏هاى الهى در جامعه مى‏ناليدند. 🔹هر رفتارى كه از وجود مقدّس  (عليه السلام) تجلّى مى‏كرد، كتاب معرفتى بود كه مردم را به دعوت مى‏نمود و رفتار صحيح اسلامى را به آن‏ها مى‏آموخت. يكى از وجوه بارز سيره امام، عشق و شور آن بزرگوار به و خداوند متعال بود. در آن زمان كه ، دنياپرستى را در مقابل خداپرستى تبليغ مى‏كردند، (عليه السلام) با سير در عمق درياى عبادت و رياضت، اصل اساسى را به مردم مى‏آموختند و شكوه زيبايى پرستش خداى يگانه را نمايان مى‏كردند. (عليه السلام) در عبادت خداوند به مرتبه‏اى رسيده بودند كه در ميان مردم به القابى همچون ، و شهرت داشتند. 🔹نقل كرده‏اند آن امام بزرگوار هر شبانه روز، نماز مى‏خواند و اكثر شب‏ها تا طلوع صبح، به عبادت خداوند متعال مشغول بودند و روزها را با روزه سپرى مى‏كردند. خدمتكار امام نقل كرده است: «هرگز شب‏ها براى امام رختخوابى نگستردم و روزها برايش غذايى تهيه نكردم، زيرا آن بزرگوار شب‏ها را به عبادت و روزها را به روزه مى‏گذراند».  (عليه السلام) بسيارى از شب‏ها را با حال نيايش، طواف و نماز سپرى مى‏كردند و در خلوت شب در برابر عظمت خالق يكتا زار ‏گريستند. 🔹عبادت مداوم امام زين العابدين (عليه السلام) برخى از ياران امام را نسبت به جان شريفش بيمناك كرده بود، و آن‏ها به امام عرض مى‏كردند كه‏ اى فرزند رسول خدا، خود را با عبادت هلاك مكن! (عليه السلام) در پاسخ به اين افراد، لزوم از خداوند را به خاطر ‏ها پيش كشيده و مى‏فرمودند: آيا بنده سپاسگزار خداوند نباشم؟ مردم كه شدت عبادت حضرت را مى‏نگريستند، متأثر مى‏شدند و مى‏آموختند كه در برابر نعمت‏هاى خداوند بايد شكرگزار باشند و با عبادت خويش از خطرات دنياگرايى كه بيمارى مهلك آن عصر بود بپرهيزند. 🔹علاوه بر اين، (عليه السلام) با گفتارهاى الهى خويش مردم را دعوت به خدا مى‏كردند و به مؤمنان هشدار مى‏دادند كه مبادا دلدادگان دنيا، شما را نيز بفريبد و از و بازتان دارد. (عليه السلام) با ذكر شواهد تاريخى به مردم مى‏آموختند، سرانجام خوشى ندارد و آرايش‏ هاى دنيايى را به سرمنزل مقصود نمى‏رساند، پس بايد به خدا و اعمال نيك انديشيد و از سرگذشت دنياطلبانى كه پيش از اين به تعيّنات دنيايى دست يافته بودند، عبرت گرفت. 🔹به هر حال، روش های الهى (عليه السلام) سبب شده بود كه زشتی های حكومت بيش از گذشته آشكار شود. به همين دليل، امويان نتوانستند را تحمّل كنند. در حقيقت امويان حس كردند امام زین العابدين (عليه السلام) با رفتار و گفتار الهى خويش پيام عاشوراى حسينى را به خوبى در جامعه منتشر مى‏كنند، و اگر اين روش ادامه يابد، به زودى روزگار ذلّت امويان فرا مى‏رسد. سالروز ولادت سراسر نور و سعادت و عليه السلام را به همه پيروان راهش تبريك و تهنیت باد. منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
⭕️راه چاره در گرفتاری ها و ابتلائات 🔹در گرفتاری‌ها و ابتلائات انسان چاره‌ای جز توسل به و پناه آوردن آن‌به‌آن و لحظه‌ به‌ لحظه به خدا، ندارد. 📕در محضر بهجت، ج۲، ص۱۶۲ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
⭕️«کلام نور» 🔸«إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِی تَجْرِی فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَ مَا أَنْزَلَ اللهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَ بَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَ تَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ». 🔹«بی تردید در آفرینش آسمان ها و زمین و رفت و آمد شب و روز و کشتی هایی که در دریاها [با جابجا کردن مسافر و کالا] به سود مردم روان‌اند و بارانی که از آسمان نازل کرده و به وسیله آن زمین را پس از مردگی اش زنده ساخته و در آن از هر نوع جنبنده ای پراکنده کرده و گرداندن بادها و ابرِ مسخّر میان آسمان و زمین، است [از توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] برای گروهی که می اندیشند». 📕قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۱۶۴ @tabyinchannel
⭕️وعده نصرت الهی به کسانی که در کارها نیّت خدایی دارند 🔹همه‌ی ما بدانیم که تا در و برای خدا کار می‌کنیم، حرکت می‌کنیم، حرف می‌زنیم، به ما کمک خواهد کرد؛ این ‌ است: «اِن تَنصُرُوا اللَهَ یَنصُرکُم»؛ «وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه». اگر نیّت شما نصرت خدا است، بلاشک خدای ‌متعال به شما کمک خواهد کرد؛ 🔹گاهی طریقه‌ی کمک را خودمان می‌فهمیم، تشخیص می‌دهیم، گاهی هم نمی‌فهمیم، ‌می‌بینیم کمک شدیم، می‌بینیم کار راه افتاد، کار پیش رفت؛ این است. را خدایی کنیم. نیّت خدایی هم به ‌این معنا نیست که هر وقت بخواهیم یک حرکتی انجام بدهیم، همان جا مثلاً فرض کنید بگوییم این کار را انجام می‌دهم ‌برای رضای خدا؛ 🔹نه، همین که شما به مردم رحم می‌کنید، این نیّت خدایی است؛ همین که شما به کشور می‌خواهید خدمت ‌کنید، این یک نیّت خدایی است؛ همین که شما می‌خواهید یک کار هنری خلق کنید که چهار نفر را هدایت کند، این نیّت ‌خدایی است. با نیّت خدایی که وارد بشویم، خدای متعال هم کمک خواهد کرد.‌ بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۱۴۰۲/۰۶/۲۹ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) «بزرگی و عظمت خداوند» را چگونه بیان می کند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۸۵ مى فرمايد: «لَيْسَ بِذِی كِبَرٍ اِمْتَدَّتْ بِهِ النِّهَايَاتُ فَكَبَّرَتْهُ تَجْسِيماً، وَ لَا بِذِی عِظَمٍ تَنَاهَتْ بِهِ الْغَايَاتُ فَعَظَّمَتْهُ تَجْسِيداً؛ بَلْ كَبُرَ شَأْناً، وَ عَظُمَ سُلْطَاناً» ([او بزرگ است] اما نه به اين معنا كه حد و مرز جسمش طولانى است، [او با عظمت است] اما نه به اين معنا كه ابعاد جسمانى فوق العاده بزرگ دارد؛ بلكه شأن و مقامش بزرگ و والاست و سلطه اش با عظمت!». 🔹اشاره به اينكه وقتى مى گوييم الله اكبر (خداوند از همه چيز بزرگتر است) گاه به ذهن افراد ناآگاه چنين مى آيد كه ابعاد وجودى او شرق و غرب و شمال و جنوب عالم را پر كرده است، و هنگامى كه مى گوييم خداوند عظمت دارد، فكر مى كنند نسبت به موجودات ديگر مانند كوه ها و درياها و آسمان ها چنين است؛ در حالى كه بزرگى و جنبه جسمانى ندارد، بلكه بزرگی و است؛ زيرا اگر او داراى جسم بزرگى بود حتماً اجزايى داشت و نهايتى و زمان و مكانى، حال آنكه از همه اينها برتر و بالاتر است؛ 🔹و چه‌زيبا فرمود (عليه السلام) آنجا كه شخصى در حضورش گفت: «اَللهُ اَكْبَر»؛ حضرت از او پرسيد: « از چه چيز بزرگتر است؟ عرض كرد: «مِنْ كُلِّ شَىْءٍ»؛ (از همه چيز). امام (عليه السلام) فرمود: در اين صورت خدا را محدود [به زمان و مكان] ساختى. آن مرد عرض كرد: پس چه بگويم؟ فرمود: «بگو: «اَللهُ اَكْبَرُ مِنْ أَنْ يُوصَفَ؛ [۱] خداوند برتر از آن است كه به وصف درآيد». 🔹اشاره به اينكه ما هر وصفى براى او قائل شويم در نهايت از اوصاف مخلوقات است؛ زيرا در فكر ما بيش از اين نمى گنجد، بنابراين او برتر از همه اين اوصاف است. نيز مى فرمايد: «سُبْحَانَ اللهِ عَمَّا يَصِفُونَ • إِلَّا عِبَادَ اللهِ الْمُخْلَصِينَ» [۲] (منزه است خداوند از آنچه توصيف مى كنند • مگر بندگان مخلص خدا [كه او را به آنچه شايسته است وصف مى كنند]). پی نوشت‌؛ [۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ چهارم، ج ‏۱، ص ۱۱۷ [۲] سوره صافات، آیات ۱۵۹ و ۱۶۰ 📕پيام امام امير المؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۷، ص ۱۴۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام حسین» (علیه السلام) برای رویگردانی از گناه چه پندی دارد؟ 🔹روايت شده كه مردى خدمت (عليه السلام) رسيده و عرض کرد: من مردی گناهكارم كه نمیتوانم خود را از نگه دارم؛ مرا پند و اندرزى بده. (علیه السلام) فرمودند: «افْعَلْ خَمْسَةَ أَشْيَاءَ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ: فَأَوَّلُ ذَلِكَ لَا تَأْكُلْ رِزْقَ اللهِ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ، وَ الثَّانِی اُخْرُجْ مِنْ وَلَايَةِ اللهِ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ، وَالثَّالِثُ اُطْلُبْ مَوْضِعاً لَا يَرَاكَ اللهَ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ، وَ الرَّابِعُ إِذَا جَاءَ مَلَكُ الْمَوْتِ لِيَقْبِضَ رُوحَكَ فَادْفَعْهُ عَنْ نَفْسِكَ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ، وَ الْخَامِسُ إِذَا أَدْخَلَكَ مَالِكٌ فِی النَّارِ فَلَا تَدْخُلْ فِی النَّارِ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ». [۱] 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (پنج كار را انجام بده، سپس هر گناهى مايلى بكن؛ اوّل از نخور، هر گناهى مايلى بكن؛ دوّم از خارج شو، هر گناهى میخواهى بكن؛ سوّم جايى را پيدا كن كه تو را نبيند، هرچه میخواهى بكن؛ چهارم وقتى براى قبض روح تو آمد، او را از خود دور كن؛ سپس هر گناهى میخواهى بكن؛ پنجم وقتى تو را داخل جهنم كرد، داخل نشو، هر گناهى مايلى انجام ده). 🔹در اين حديث منطق روشنى به كار رفته است و آن اينكه در «پنج موقف» گرفتار است كه هريك از آنها براى كافى است؛ از يكسو دائماً بر سر خوان نشسته و از رزق او استفاده میكند؛ آيا با اين حال وجدان‌ انسانِ‌ بيدار اجازه ميدهد كند؟! ديگر اينكه دائماً تحت سرپرستى خداست و خدا فرشتگانى را براى حفظ او مأمور كرده است، آيا شرم‌آور نيست كه انسان تحت اين حفاظت، به مولايش بپردازد؟! 🔹سوم اينكه تمام عالم، محضر خداست، آيا شرم‏آور نيست كه انسان در محضر او مرتكب شود؟! چهارم و پنجم اينكه انسان گنهكار چه بخواهد و چه نخواهد روزى به دست ملك الموت میشود و در عرصه محشر به او میرسند و او را مجازات خواهند كرد؛ آيا میتواند در مقابل فرشته مرگ مقاومت كند و يا بر غلبه نمايد؟ حال كه خود را اسير دست آنها مى‏ بيند چگونه به خود اجازه میدهد آشكارا به مخالفت‌ فرمان‌ خدا برخيزد و آلوده انواع شود؟! فكر كردن در اين امور براى بازداشتن انسان از ، به يقين كافى است. [۲] 🔹گناه و نافرمانى از مولا هميشه زشت است، ولى زشت‌ترين حالات نافرمانى و عصيان اين است كه انسان نعمت هاى او را وسيله نافرمانى وى قرار دهد. در بعضى از تواريخ آمده است «سبكتكين» كه از كاركنان عزّالدوله بختيار بود، بر ضد او خروج كرد. «صابى» نويسنده معروف از طرف عزّالدوله نامه‏اى به او نوشت كه اى كاش میدانستم با چه وسيله‏ اى بر ضد ما قيام كرده‌اى، در حالى كه پرچم ما بالاى سرت در اهتزاز است و بردگان ما در طرف راست و چپ تو قرار دارند و اسبهاى سوارى تو علامت ما را بر خود دارند و لباسهايى كه بر تن دارى به ‏وسيله ما بافته شده است، و سلاحهايى كه براى دشمنانمان تهيه كرده بوديم در دست توست؟! [۳] 🔹از اين مثال تاريخى بخوبى روشن میشود كه چه اندازه زشت است كه انسان مشمول نعمتى از سوى ديگرى شود و همان نعمت را بردارد و بر ضد او اقدام كند. [۴] (علیه السلام) میفرماید: «كمترين حقى كه بر شما دارد، اين است كه با استمداد از ‏، او را نكنيد». [۵] امیرالمؤمنین (عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به نكته مهمى اشاره ميكند و آن اينكه «انسان در برابر كه خداوند به وى داده كمترين وظيفه‏ اش اين است كه نعمتهايش را وسيله معصيت او قرار ندهد». 🔹پيام ديگرى كه اين گفتار حكيمانه دارد اين است كه انسان هر كه ميكند به يقين با استفاده از يكى از است؛ چشم، گوش، دست، پا، فكر، قدرت و مواهب ديگر همه نعمتهاى پروردگارند و انسان بدون استفاده از اينها نمیتواند كار خلافى انجام دهد؛ بنابراين مفهوم كلام اين میشود كه نبايد هيچ گناهى كند، زيرا هر گناهى مرتكب شود با استفاده از يكى از نعمتهاى خداست و اين كار بسيار شرم‌آور است. [۶] پی نوشت‌ها؛ [۱]بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲ ج‏۷۵ ص۱۲۶. [۲]پيام امام اميرالمومنين، ناصر مكارم شيرازى‏، دارالكتب الاسلاميه چ۱ ج‏۱۴ ص۶۵۹. [۳]شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد،‏ مكتبة آية الله المرعشی النجفی چ۱ ج۱۹ ص۲۴۲. [۴]پيام امام اميرالمومنين، همان ص۶۵۷. [۵]نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت چ۱ ص۵۳۳، حکمت۳۳۰. [۶]پيام امام اميرالمومنين، ناصر مكارم شيرازى‏، دارالكتب الاسلاميه چ۱ ج‏۱۴ ص ۶۵۸-۶۵۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خدا و نظم جهان (بخش اول) 🔸«برهان نظم» چیست و چگونه از طریق آن بر وجود خدا استدلال می‌شود؟ 🔹از نخستین واقعیت هایی که فیلسوفان و جهان شناسان بشری به آسانی بدان پی برده اند، نوعی و شگفت، دقیق و ظریف، پیچیده و هدفمند در پدیده های طبیعت است. این مسئله موجب شد اندیشمندان با استفاده را، که راهی تجربی و مبتنی بر مطالعه در جهان طبیعت بود، به عنوان معروف ترین برهان برای اثبات وجود به کار برند. 🔹 مجید و نیز را به عنوان آیت الهی گوشزد کرده و انسان ها را دعوت می کنند که در نظام زیبا و شگفت هستی بیندیشند و از این راه به وجود خداوند علیم و حکیم، آگاهی یابند: «إِنَّ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ فِی خَلْقِکمْ وَ ما یبُثُّ مِنْ دابَّةٍ آیاتٌ لِقَوْمٍ یوقِنُونَ وَ اخْتِلافِ اللَّیلِ وَ النَّهارِ وَ ما أَنْزَلَ اللهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ رِزْقٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ تَصْرِیفِ الرِّیاحِ آیاتٌ لِقَوْمٍ یعْقِلُونَ تِلْک آیاتُ اللهِ نَتْلُوها عَلَیک بِالْحَقِّ فَبِأَی حَدِیثٍ بَعْدَ اللهِ وَ آیاتِهِ یؤْمِنُونَ». [۱] 🔹[ترجمه آیات شریفه:](بدون شک در آسمانها و زمین است برای آنها که اهل ایمان‌اند. و همچنین در آفرینش شما، و جنبندگانی که در سراسر زمین منتشر ساخته، نشانه هایی است برای جمعیتی که اهل یقین‌اند. و نیز در آمد و شد شب و روز و رزقی که خداوند از آسمان نازل کرده، و به وسیله آن زمین را بعد از مردنش حیات بخشیده، و همچنین در وزش بادها نشانه های روشنی است برای جمعیتی که اهل تفکرند. اینها آیات الهی است که ما آن را به حق بر تو تلاوت می کنیم، اگر آنها به این آیات ایمان نیاورند به کدام سخن بعد از سخن خدا و آیاتش ایمان می آورند؟!). 🔹امام صادق (علیه السلام) در باب خطاب به مفضل می فرماید: «ای مفضل، نخستین عبرت و دلیل بر خالق - جل و علا - هیئت بخشیدن به این عالم و گردآوری اجزا و در آن است. از این رو اگر با اندیشه و خرد در کار عالم، نیک و عمیق تأمل کنی، هر آینه آن را چون خانه و سرایی می یابی که تمام نیازهای بندگان خدا در آن آماده و گرد آمده است. اینها همه دلیل آن است که جهان هستی با اندازه گیری دقیق و حکیمانه و نظم و تناسب و هماهنگی آفریده شده است. آن یکی است و او همان شکل دهنده، و هماهنگ کننده اجزای آن است». [۲] ... پی نوشت‌ها: [۱] سوره جاثیه، آیات ۳ تا ۶ [۲] بحارالانوار، دارالاحیاء التراث العربی، ج ۳، ص ۶۱ 📕دفتر اول پرسش ها و پاسخ ها «خدا شناسی»، محمدرضا کاشفی منبع؛ پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خدا و نظم جهان (بخش دوم) 🔸«برهان نظم» چیست و چگونه از طریق آن بر وجود خدا استدلال می‌شود؟ 💠«تعریف نظم» 🔹برای روشن تر شدن موضوع ابتدا باید تعریف را بررسی و سپس دلالتش بر وجود خدا را کاوید. آیت الله العظمی سبحانى در تعریف نظم آورده اند: « عبارت است از نوعى پیوند و همکارى بین اجزاى یک مجموعه، در راستاى تحقق هدفى معین، به گونه اى که هر جزئى از اجزاء، مکمل دیگرى بوده و فقدان هر جزء موجب می شود که مجموعه اثر مطلوب و هدف مورد نظر را فاقد باشد». [۱] 🔹ایشان همچنین آورده است: «واقعیت در یک پدیده طبیعى، جز این نیست که اجزاى مختلفى از نظر کیفیت و کمیت دور هم گرد آیند، تا در پرتو همکارى اجزاى آن، هدف مشخص تحقق یابد». [۲] واکاوى مفهوم نظم و تعاریف آن نشان می دهد که تحقق در گرو چند رکن اساسى است: ۱) وجود اشیاء یا اجزاى مختلف با کمیت و کیفیت مناسب؛ ۲) چینش، آرایش و ترتیب ویژه بین آنها؛ ۳) وجود عامل ربط دهنده و برقرار کننده پیوند خاص بین آنها؛ ۴) وجود هدفى معین؛ ۵) تأثیر نسبى هر یک از اجزاء در تحقق هدف و وابستگى تحقق هدف به اجتماع آنها. 💠«تقریر برهان» 🔹بر اساس آنچه گذشت «سامان‌مندی» و «هدف‌داری» دو رکن اساسی است. در این نگرش، یک واحد و است. استاد مطهرى در این باره آورده است: « ...نوعى در هدف در میان اجزاى جهان مشاهده می شود؛ مثلاً در قسمتى از جهان که ما زندگى می کنیم، اوضاع و احوال نشان می دهد که زمین، گازهاى مجاور آن، آب هاى آن، گیاه ها، حیوانات، ماه که به دور زمین می گردد، خورشید که زمین به دور آن می گردد، با یکدیگر نوعى و دارند و مجموعاً هدف یا هدف هایى مشخص را تأمین می کنند». [۳] 🔹مقدمه دیگر این است که هر مجموعه منظمى، معلول علتى آگاه، حکیم و دلیل بر وجود ناظمى با شعور، مدبر و هدف‌دار است؛ به عبارت دیگر گزینش اشیاء یا اجزاى مختلف، با کمیت و کیفیت مناسب، ایجاد ترتیب و آرایش و پیوند مناسب بین آنها در راستاى تأمین هدفى معین، عین تدبیر است، و استناد آن به غیرفاعل هوشمند چیزى جز تصادف گروى و یا تناقض گویى نیست. نتیجه آنکه «رابطه نظم جهان با ناظمى باشعور و هدف‌دار امرى قطعى و انکارناپذیر است». 🔹آیت الله العظمی سبحانى در تلازم منطقى و می نویسد: «عقل و خرد به روشنى درک می کند که یک نوع رابطه منطقى میان نظم و دخالت عقل و یا هماهنگى و آگاهى و نیز هدفدارى و شعور وجود دارد، و هرگز معقول نیست که بخش نخست از هر یک از این سه معادله بدون دومى پدید آید». [۴] 🔹ایشان راز چنین تلازمى را وجود فرایند محاسبه و اندازه گیرى کمى و کیفى در جهت ایجاد تناسب و هماهنگى بین پدیده ها دانسته که بدون آن از اساس منتفى است. محاسبه و اندازه گیرى نیز به هیچ روى از عنصر ناآگاه ساخته نیست. «به دیگر سخن، عقل و خرد، در هر پدیده منظمى سه عنصر را لمس می کند: ۱) برنامه ریزى. ۲) سازماندهى. ۳) هدف‌دارى. 🔹از طرف دیگر عینیت بخشیدن به هر یک از این سه عنصر، به محاسبه و اندازه گیرى و انتخاب اجزاى پدیده ها از نظر کمیت و کیفیت و بینش صحیح و هماهنگ نیاز دارد، به گونه اى که اگر یکى از این عملیات درست انجام نگیرد، دچار خلل می گردد، ماهیت چنین عملیاتى جدا از و نیست و هرگز نمی توان چنین عملیاتى را از طریق عامل ناآگاه که درست نقطه مقابل این نوع عملیات است تفسیر کرد». [۵]. به گفته نیوتون: «این زیباترین سیستم خورشید و سیّارات و ستارگان تنها می تواند از تدبیر و حاکمیت یک موجود دانا و توانا نتیجه شود». ... پی نوشت‌ها: [۱] جعفر سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ص ۷۳. [۲] همان‌. [۳] طباطبایى، محمد حسین (علامه) و مطهرى، مرتضى، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج ۵، ص ۹۲، پاورقى. [۴] جعفر سبحانى، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ص ۷۵و۷۶. [۵] همان، ص ۷۶ 📕دفتر اول پرسش ها و پاسخ ها «خدا شناسی»، محمدرضا کاشفی منبع؛ پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خدا و نظم جهان (بخش سوم) 🔸«برهان نظم» چیست و چگونه از طریق آن بر «وجود خدا» استدلال می‌شود؟ 💠«گونه های برهان نظم» 🔹 گونه ها و تقریرهای مختلفی دارد که در پایین به اختصار به برخی از آنها اشاره می شود. [جهت آگاهی بیشتر در این باره بنگرید: الف: احمد دیلمى، طبیعت و حکمت، (پژوهشى در برهان نظم)، قم: معارف، ۱۳۷۶. ب: حمیدرضا شاکرین، براهین اثبات وجود خدا در نقدی بر شبهات جان هاسپرز، تهران، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، ۱۳۸۵]. 1⃣«برهان مبتنی بر علیت» 🔹استدلال از موجود در عالم هستی، دو نتیجه می توان گرفت: «اثبات وجود ناظم و «اثبات ویژگیهای او مثل علم، عقل و شعور». برای اثبات وجود می گوییم: «در عالم طبیعت، برقرار است، و هر نظمی به دست است، پس باید ناظمی این نظم را در طبیعت قرار داده باشد»؛ و برای اثبات ویژگی های ناظم می گوییم: «در طبیعت وجود دارد و هر نظمی برخاسته از و است، پس بایستی جهان طبیعت دارای شعور و آگاهی باشد». 🔹اساس این استدلال بر اصل علیت استوار است و اینکه «هر پدیده ای محتاج پدیدآورنده است» و چون پدیده است، پس محتاج پدیدآورنده ­ای یعنی است، و چون نظم و سامان دادن به یک مجموعه نیازمند آگاهی و شعور است، پس این ناظم دارای این ویژگی هاست‌. [جعفر سبحانی، الالهیات، قم، موسسه امام صادق (ع)، چ ششم، ۱۳۸۴، ج ۱، ص ۳۳-۳۵؛ و م‍ح‍س‍ن غ‍روی‍ان، سیری در ادله اثبات وجود خدا، ص ۸۰، ق‍م، ان‍ت‍ش‍ارات دف‍ت‍ر ت‍ب‍ل‍ی‍غ‍ات اس‍لام‍ی ح‍وزه ع‍ل‍م‍ی‍ه ق‍م، ۱۳۷۷] 2⃣«برهان انسجام محور» 🔹مجموعه های عالم طبیعت دارای انسجام و اتصال شگفت آوری هستند، به گونه ای که گاهی یک جزء کوچک در کل عالم طبیعت تأثیر می گذارد. اکتشافات علمی همچون اثبات تأثیر نجوم در حیات موجودات روی زمین و دیگر دستاوردهای علمی، این اتصال و انسجام را آشکارتر می سازد. این ارتباط و تنیدگی مجموعه‌ ها در همدیگر، دلالت بر وجود و دخالت در ساختار جهان می کند. [الالهیات، همان، ص ۴۳] 📕دفتر اول پرسش ها و پاسخ ها «خدا شناسی»، محمدرضا کاشفی منبع؛ پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خدا و نظم جهان (بخش چهارم و پایانی) 🔸برهان نظم چیست و چگونه از طریق آن بر وجود خدا استدلال می‌شود؟ 💠گونه های برهان نظم 🔹 گونه ها و تقریرهای مختلفی دارد که به اختصار برخی از آنها اشاره می شود. [جهت آگاهی بیشتر در این باره بنگرید: الف. احمد دیلمى، طبیعت و حکمت، (پژوهشى در برهان نظم)، قم: معارف، ۱۳۷۶؛ ب. حمیدرضا شاکرین، براهین اثبات وجود خدا در نقدی بر شبهات جان هاسپرز، تهران، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، ۱۳۸۵]. 3⃣«استدلال بر اساس حساب احتمالات» 🔹حیات روی زمین نتیجه شروط و قیود فراوانی است، و علل‌ گوناگونی با یکدیگر هماهنگ شده اند تا حیات کنونی، و سامان یافته، به گونه ای که فقدان هریک از این شرایط موجب بی نظمی و فساد این عالم می شود. این و به قدری فراوانند که احتمال صُدفه و اتفاق در ایجاد این نظم و هماهنگی را بسیار ضعیف و در حدّ صفر می کند، و احتمال دخالت شعور و قصد در ایجاد این مجموعه های زنجیره وار بسیار بالاست. [همان، ص ۵۱] 4⃣«برهان هدف مدارانه» 🔹با دقت در مجموعه نظامات عالم هستی متوجه می شویم که برخی از این نظام ها در خدمت نظامی دیگر قرار دارد، به طوری که در صورت نبودن نظام اول، نظام دوم از بین خواهد رفت. به عبارت دیگر نظام اول هدف و غایتی دارد که آن تأمین احتیاجات نظام دوم است، و بدین ترتیب، بین نظام های عالم هستی وجود دارد. مثلاً ساختار وجودی مادر و وجود پستان او برای تأمین احتیاجات غذایی نوزاد است. مشخص است که این هدفمندی و ارتباط در عالم، نشان دهنده موجود عالم و باشعوری است که چنین ارتباط و هدفمندی را در عالم به وجود آورده است. [همان، ص ۴۷] 5⃣«استدلال مبتنی بر تنظیم ظریف ثابت های طبیعت» 🔹امروزه اسلوب های جدیدتری یافته، که از مهم‌ترین آنها تقریر مبتنی بر تنظیم ظریف ثابت های طبیعت است. در سال ۱۹۸۶ دو کیهان شناس انگلیسی، جان بارو و فرانک تیپلر، تقریری از «تنظیم ظریف ثابت های طبیعت» ارائه کردند که مقدمه اسلوب جدیدی از برهان نظم شد. آن دو در کتاب «اصل کیهان شناختی انسان محور» [John Barrow, Frank Tipler & John Wheeler, The Anthropic Cosmological Principle (Oxford Paperbacks,1987)] استدلال کردند که جهان به نحو خاصی برای پیدایش انسان تنظیم ظریف شده است. [جهت آگاهی بیشتر در این زمینه بنگرید: مهدی گلشنی، خداباوری و دانشمندان معاصر غربی، ص ۷۷-۱۱۲، تهران، انتشارات کانون اندیشه جوان، ۱۳۹۵] و در عین حال تقریر اخیر را می توان زیرگونه ای از برهان هدف مدارانه و بیانی نو از چگونگی به حساب آورد. 📕دفتر اول پرسش ها و پاسخ ها «خدا شناسی»، محمدرضا کاشفی منبع؛ پرسمان @tabyinchannel