eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
441 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در تبیین مواضع لزوم سكوت كردن و موارد سخن گفتن چه می فرمایند؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۸۲ اشاره به موارد لزوم و موارد كرده ميفرمايد: «لَا خَيْرَ فِی الصَّمْتِ عَنِ الْحُكْمِ؛ كَمَا أَنَّهُ لَا خَيْرَ فِی الْقَوْلِ بِالْجَهْلِ» (خاموش ماندن از فايده اى ندارد، همانگونه كه ). بهتر است يا گفتن؟ دانشمندان در اين باره بحثهاى مختلفى كرده اند؛ گروهى و گناهان كبيره و عظيمه ناشى از آن را در نظر گرفته و دستور به داده اند؛ عده اى را كه در سخن گفتن است در نظرگرفته و سخن گفتن را توصيه ميكنند؛ 🔹ولى حق مطلب همان است كه (عليه السلام) فرمود. آنجاكه انسان، و سخن بگويد است و ترك آن رذيلت؛ و آنجاكه انسان و نابخردانه سخن بگويد است و ترك آن فضيلت. به همين دليل هم روايات زيادى در و وارد شده است؛ «از (عليه السلام) سؤال شد كه سخن گفتن افضل است يا سكوت؟ فرمود: «لِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُما آفاتٌ فَإذَا سَلِما مِنَ الآفاتِ فَالْكَلامُ أفْضَلُ مِنَ السُّكُوتِ» (هر كدام از اين دو آفاتى دارد؛ هرگاه از آفات سالم باشند، سخن گفتن از سكوت افضل است)؛ 🔹عرض كردند: اى پسر رسول خدا چگونه است [كه سخن گفتن افضل باشد]؟ امام (عليه السلام) فرمود: «لاَِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ ما بَعَثَ الاَنْبِياءُ وَ الاَوْلِياءُ بِالسُّكُوتِ إنَّما بَعَثَهُمْ بِالْكَلامِ» (خداوند و را به سكوت مبعوث نكرد؛ بلكه مبعوث كرد تا با مردم سخن بگويند [و پيام خدا را به آنها برسانند]). حضرت در پايانِ اين حديث به نكته جالبى اشاره كرده فرمود: «إنّكَ تَصِفُ فَضْلَ السُّكُوتِ بِالْكَلامِ وَ لَسْتَ تَصِفُ فَضْلَ الْكَلامِ بِالسُّكُوتِ» [۱] (حتى هنگامى كه مى خواهى را بيان كنى با بيان میكنى، و هرگز فضيلت كلام را با سكوت بيان نخواهى كرد). 🔹درحديث ديگرى از (عليه السلام) از پدرانش از (عليه السلام) چنين آمده است: «جُمِعَ الْخَيْرُ كُلُّهُ فی ثَلاثِ خِصالٍ اَلنَّظَرِ وَ السُّكُوتِ وَ الْكَلامِ فَكُلُّ نَظَرٍ لَيْسَ فيهِ اِعْتِبارٌ فَهُوَ سَهْوٌ وَ كُلُّ سُكُوتٍ لَيْسَ فيهِ فِكْرٌ فَهُوَ غَفْلَةٌ وَ كُلُّ كَلامٍ لَيْسَ فيهِ ذِكْرٌ فَهُوَ لَغْوٌ» ( در سه خصلت جمع شده است: كردن و و گفتن؛ هر كه در آن نباشد سهو وبيهوده است، و هر كه درآن نباشد غفلت و بى خبرى است، و هر كه درآن نباشد لغو است). و درپايان اضافه فرمود: «فَطُوبَى لِمَنْ كانَ نَظَرُهُ عَبَراً وَ سُكُوتُهُ فِكْراً وَ كَلامُهُ ذِكْراً» [۲] (خوشا به حال كسانى كه عبرت، فكر و ذكر باشد). 🔹نتيجه اينكه، و نيز مانند ساير اعمال انسان اگر در حد و شرايط لازم باشند ، و درغیر اینصورت میباشد، و اين باتفاوت اشخاص، مجالس، مطالب و موضوعات متفاوت میشود، و هركس میتواند با دقت، فضيلت را از رذيلت تشخیص دهد. به‌يقين، «امربه‌ معروف» و «نهى‌ ازمنكر» و از «حكم به حق» و از «شهادت عادلانه» و از «اندرز ونصيحتهاى مخلصانه» و از «مشورت خردمندانه» جزء و يا از است؛ ولى به «دروغ»، «غيبت»، «تهمت»، «اهانت»، «امربه منكر» و «نهى ازمعروف»، «شهادت به باطل» و «فضول كلام» (سخنان بیجا و بى معنا) جزء و از میباشد. 🔹تعبير به «حكم» در كلام حضرت تنها به معناى قضاوت كردن در محاكم قضايى يا فتواى به حلال و حرام آنگونه كه بعضى از شارحان پنداشته اند، نيست، بلكه هرسخن حكيمانه و خردمندانه اى را فرا میگيرد؛ زيرا نقطه مقابل آن درهمين كلام «جهل» ذكر شده است. نيز كراراً به مسئله «تكلم به حق» اشاره كرده و اهل كتاب را نسبت به كتمان حق و سكوت سرزنش ميكند: ازجمله میفرمايد: «وَ إِذْ أَخَذَ اللهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لَا تَكْتُمُونَهُ» [آل عمران، ۱۸۷] ([بخاطر بياوريد] هنگامى راكه خدا، از كسانى كه كتاب آسمانى به آنها داده شده، پيمانى گرفت كه حتماً آن را براى مردم آشكار سازيد و كتمان نكنيد!). پی نوشت‌ها؛ [۱]وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، چ۱ ج۱۲ ص۱۸۸ [۱]من لا يحضره الفقيه‏، ابن بابويه، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه، چ۲ ج۴ ص۴۰۵ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ۱، ج۱۳ ص۴۳۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️سجایای علمی و عملی آیت‌ الله غروی اصفهانی معروف به کمپانی (ره) از اساتید آیت‌ العظمی بهجت (ره) 🔹حضرت آیت‌ الله العظمی بهجت (ره): مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد حسین اهل ، و بود. پیوسته در بود، به ندرت می‌گفت. در مجالس و محافل که بین علما بحثی در می‌گرفت سکوت می‌کرد.  🔹در هر جای مجلس که خالی بود می‌ نشست و ، و آرام بود. با آنکه از پدرش - که از تجّار معروف و سرمایه دار کاظمین بود - به او رسیده بود همه را به و داد و خود چیزی نداشت. 📕فریادگر توحید، ٨٣ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
⭕️دشمن شناسی 🔹همه‌ی جوان های عزیز ما بدانند که بیکار نمی‌ نشینند، نقشه میکشند؛ هنر این است که را،‌ را، نقطه‌ای را که آماج حمله‌ی ‌دشمن است، بشناسیم و برای با او، برای با او، برای خنثی کردن کار دشمن، داشته باشیم، داشته باشیم، داشته باشیم. 🔹 در مقابل‌ ، دروازه‌ی همه‌ی آسیب‌ هایی است که بر یک کشوری وارد می‌شود. ما می خواهیم کشورمان را به برکت به اوج برسانیم؛ ما می خواهیم را - آنچنان که شایسته‌ی این ملّت است - به نقطه‌ای برسانیم که باشد؛ نه‌ فقط برای دنیای اسلام و ملّت های مسلمان، بلکه برای ؛ 🔹خب این کار بزرگی است، این راه دشوار و طولانی‌ای است. نمی خواهد که نام یک‌چنین عظمت و شکوهی پیدا کند؛ هم نمی خواهد؛ بنابراین می‌‌ نشینند می‌کنند، می‌ نشینند فعّالیّت می‌کنند، می‌ نشینند می‌کشند. نباید از نقشه‌ی‌ آنها غافل‌ شد. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۹۵/۰۸/۲۶ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جایگاه تفکر در آموزه‌های اسلام 🔸 به عنوان یک ، همواره انسان را به در امور مختلف رهنمون می کند، تا سبب ارتقای او شود، و یا اینکه از گذشتگان  گرفته و زندگی خود را سر و سامان دهد. انسان برای خود یک سری و دارد که در اثر می تواند از حجم مجهولات خود کم کرده، و بر میزان معلوماتش اضافه نماید. امام خمینی (ره) در این راستا می فرماید: «تفکر فرایندی است که در طی آن سلسله ای از امور معلوم و مشخص در کنار هم قرار می گیرند تا امری مجهول را، واضح و روشن سازند». [۱] 💠جایگاه تفکر در اسلام 🔹 نیز طرفدار است و در آیات و روایات فراوانی در فرصت های مختلف امر به تفکر کرده است؛ چون حاصل تفکر دانایی است. نیز یک امر پسندیده می باشد؛ زیرا فرد و دانا در تصمیم گیری ها و جهت گیری های خود و عمل می کند و کمتر دچار لغزش و می شود. [۲] 💠تفکّر در آیات 🔹 در آیات متعدد و موضوعات مختلف انسان ها را به و فراخوانده است. بسیاری از آیات، ، اندیشه ورزان و آنان که در مقام فهم واقعیات هستند را به بهترین صورت، کرده، و گریزان از حقیقت را سخت مورد نکوهش قرار داده اند. از جمله محورهای اساسی که قرآن، انسان را به تفکر در مورد آنها تشویق می کند، عبارتند از: 1⃣تفکّر در جهان خلقت 🔹 در آیات مختلف امر به در کرده است، به عنوان مثال: «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ؛ [آل عمران، ۱۹۰] همانا در آسمان ها و زمین و رفت و آمد شب و روز، نشانه هایی از (حکمت) است برای خردمندانی که بیندیشند». 2⃣تفکّر در احکام و آیات الهی 🔹خداوند حتی در جایی که آیات خود را تبیین و روشن کرده است نیز بحث را پیش می کشد، و اهمیت آن را به خلق گوشزد کرده و می فهماند که چه جایگاهی در دارد و را نمی پذیرد: «كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ؛ [بقره، ۲۱۹] خداوند را به روشنی بیان می کند، باشد که شما در آن و کنید». 3⃣تفکّر در تحولات تاریخی 🔹اطلاع از زندگی و ملت های گذشته،  و که باعث پیشرفت یا عقب ماندگی آنان شده، انسانی را پرورش می دهد، و انسان می گیرد، از این رو سفارش به در می کند: «قُلْ سِيرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ؛ [انعام، ۱۱] بگو، روی گردش کنید؛ سپس بنگرید تکذیب کنندگان آیات الهی چه شد؟!» 💠تفکّر در روایات 🔹در متعدد و مختلفی امر به شده و اهمیت جایگاه آن نیز بیان شده است، حتی در برخی روایات  از دانسته شده است؛ زیرا تفکّر در عبادت انسان نیز تاثیر می گذارد و  انسان را تغییر می دهد. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «اندیشه و ، انسان را به و عمل به آن می کشاند». [۳] امام صادق علیه السلام  میفرماید: «بیشترین  عبادت ابوذر، و عبرت گرفتن بود». [۴] 🔹این روایت به خوبی بر ما روشن می کند، که با چه درجه ای از ایمان را می توان به دست آورد و به رسید. هر اندازه بیشتر راهگشا باشد، ثواب و بیشتری را به ارمغان می آورد. ، دارای درجات و مراتبی است. گاهی اثر یک لحظه تفکّر یک هفته انسان را جلو می اندازد، گاهی یک ماه، گاهی یکسال و گاهی یک عمر. 🔹 هرچه باشد حرکت و پیشرفت بیشتری به وجود می آورد، مانند یک لحظه تفکّر «حر بن یزید ریاحی» در زمین کربلا که او را از جهنمی بودن رها کرد و به مراتب بالای بهشت رساند. [۵] در نتیجه در اسلام از برخوردار است و سبب می شود به درجات مادی و معنوی برسد و خود را تامین نماید، که از راههای دیگر، امکان دسترسی به این آثار مهم وجود ندارد. پی نوشت‌ها؛ [۱] شرح چهل حدیث، ص۱۹۱ [۲] میزان الحکمة، ج۱۰، ح۱۶۲۰۹ [۳] کافی، ج۲، ص۵۵ [۴] خصال، ص۴۲ [۵] شرح چهل حدیث، ص۱۸۹ نویسنده: علی اعظمی منبع: وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
⭕️نقش غذا در سعادت و شقاوت انسان 🔹وای بر ما اگر در خصوص و از اجتناب نکنیم؛ زیرا همین غذاهاست که منشأ و و یا ما می‌شود، و یک وقت نگاه می‌کنیم و می‌بینیم که به ایمان آورده‌ایم! از آیه «وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمينَ» [۱] (و نزدیک این درخت نشوید، تا مبادا از ستمکاران شوید)، استفاده می‌شود که همین اکل و تناول بود که در سلسله علل و معالیلِ هبوط آدم علیه‌ السلام قرار گرفت! 🔹 که قابلیت و فرشته‌ شدن را دارد، هر چند طرف مقابل آن در پستی اسفل‌ السافلین می‌باشد، در اثر و است که نیروی آن در خون، و بالاخره اثر آن در اعضا، بلکه در و مغز و انسان ظاهر می‌شود. علمای سابق که آن‌ همه در علم و عمل موفق بودند و عمر با برکت داشتند و از انحراف فکری سالم بودند، در اثر خوردن و اجتناب از غذاهای شبهه‌ناک بوده است. پی‌نوشت [۱] بقره، ۳۵؛ اعراف ۱۹ 📕در محضر بهجت، ج۱، ص ۳۳۷ منبع: وبسایت‌ مرکز تنظیم‌ و نشر آثار ‌آیت‌الله‌ العظمی‌ بهجت (ره) @tabyinchannel
⭕️قرآن کریم 🔹یک وظیفه «یاد دادن» و «تعلیم کردن» است. در این جهت مخاطب قرآن خواهد بود، و با زبان و با او سخن می‌گوید. اما به ‏جز این زبان، «قرآن» زبان دیگری نیز دارد که مخاطب آن عقل نیست، بلکه است، و این زبان دوم «احساس» نام دارد. 🔹آن که می‌خواهد با آشنا گردد و بدان انس بگیرد می‌باید، با این دو زبان هر دو آشنایی داشته باشد، و هر دو را در کنار هم مورد استفاده قرار دهد. تفکیک این‌ دو از هم مایه بروز و اشتباه و سبب و زیان خواهد بود. آنچه را که ما می‌‏نامیم عبارت است از «احساسی بسیار عظیم و عمیق که در درون انسان وجود دارد و گاهی اسم آن را احساس هستی می‌گذارند»، 🔹یعنی احساسی از ارتباط «انسان» با «هستی مطلق». کسی که زبان دل را بداند و با آن را مخاطب قرار دهد، او را از اعماق هستی و کنه وجودش به حرکت درمی‌آورد. آن وقت دیگر تنها و انسان تحت تأثیر نیست، بلکه سراسر وجودش تحت تأثیر قرار می‌گیرد. 📕آشنایی با قرآن (نسخه سایت)، مرتضی مطهری، ج ۱ ص ۳۶ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️فرهنگ ما فرهنگ الهی است 🔹فرهنگ ما، است؛ این فرهنگ، ما را تضمین و تأمین میکند، ما را هم تأمین میکند. آن کسانی که به نام آزادی، را در ترویج میکنند، آزاد نیستند، اینها دست‌بسته‌ی ؛ است که دارد اینها را هدایت میکند؛ این چه آزادی‌ای است؟ 🔹 این است که شما خودتان، خودتان، خودتان، خودتان، خودتان را داشته باشید و آن را دنبال بکنید؛ این، است، این، عظمت است، این، است؛ این باید تأمین بشود. بیانات مقام معظم رهبری ۹۶/۱۲/۱۷ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اولین چیزی که انسان باید در مورد آن «تفکر» و «اندیشه» کند چه موضوعی است؟ 🔹مسلماً نخستين چيزى كه بايد روى آن فكر كنيم اين است كه ما از كجا شروع شده؟ «مبدأ اين عالم» چيست؟ و اين راه دراز را ما چگونه پيموده ايم؟ موضوعى قبل از اين براى و نداريم، چه اينكه آشنایی با و حل اين معما مى تواند كمك زيادى به حل معماهاى ديگر كند. ممكن است بگوئيد بسيار خوب بايد نيروى انديشه را بكار انداخت، ولى مگر نه اين است كه پاره اى از مكتب هاى فلسفى جديد «مانند پراگماتيسم» به ما توصيه مى كنند كه ارزش و اصالت بلكه وجود هر پديده بسته به نتايج آن است؛ 🔹يعنى چيزى كه در زندگى ما نتيجه اى ندارد اصلا بايد گفت وجود ندارد و يا وجود و عدمش در ترازوى فكر و انديشه ما يكسان است. ما چه الزامى به شناسائى مبدأ نخستين هستى از نظر ادامه زندگى فردى و اجتماعى داريم؟ مگر نه اين است كه ملت‌هایی همچون «ملت چين» بدون حل اين مسئله زنده هستند و شايد از ما هم بهتر زندگى مى كنند، و هرگز زحمت مطالعه در چنان مسئله پيچيده اى را هم به خود نمى دهند؟ ولى كسانى كه با اين منطق مى خواهند خود را حتى از زير بار و در مورد اين حقيقت بزرگ كنار بكشند دو مطلب را فراموش كرده اند: 🔹نخست اينكه براى و در مسائل مختلف نتيجه اى بالاتر از تصور نمى شود، و به عبارت ديگر ما هميشه را بخاطر علم مى خواهيم و را بخاطر درك واقعيت آنها مى جوئيم، نه فقط بخاطر اثرى كه در زندگى ما دارند. (دقت بفرمائيد) بزرگترين گمشده بشر، و درك واقعيات جهان هستى، آخرين هدف و آرزوى انسانهاست، و لذا در تمام طول تاريخ زندگى بشر شاهد تلاشها و كوشش هاى خستگى ناپذير انسان براى درك حقايق هستيم، 🔹و به خوبى احساس مى كنيم كه «انگيزه‌ درونى‌ نيرومندى» ما را به سوى اين هدف مى راند، بدون اينكه خود را مسئول ارتباط علوم و دانش هایی كه به خاطر آنها زمين و آسمان را جستجو مى كنيم، با زندگى روزمره، بدانيم. مگر اين همه تلاش و كوشش كه براى پى بردن به اسرار كهكشان ها و سحابی ها و چگونگى پيدايش عوالم دور دست مى شود به خاطر اثرى است كه آنها در زندگى روزانه ما دارند؟ با اينكه در شرایط فعلى هيچگونه اثر محسوسى براى آنها در زندگى ما به چشم نمى خورد، 🔹حتى اگر به فرض محال موشك هایی به سرعت سير نور ساخته شود باز دسترسى ما به آنها امكان پذير نيست و يا اينكه پى بردن به اسرار زندگى مورچگان، و تمدن خيره كننده موريانه و حشراتى مانند آنها كه ساليان دراز افكار دانشمندان را به خود جذب كرده است به خاطر تأثير آنها در زندگى مادى ماست؟ چرا دانشمندان فلكى يا حشره شناس از اين همه تلاش هاى خود خسته نمى شوند؟ زيرا آنها «درك‌ اسرار آفرينش» را (هر چه باشد) بزرگترين پاداش خود در برابر زحمات طاقت فرسا مى دانند و از عمل خود احساس غرور و افتخار مى كنند. 🔹جایی كه درباره موضوعات ساده‌اى از جهان هستى چنين فكر كنيم، آيا مى توانيم درباره بزرگترين و اساسى ترين مسئله مربوط به پيدايش اين جهان يعنى درباره عالم آفرينش (فرضاً كه در زندگى و سرنوشت ما اثر نداشته باشد) از و خوددارى نمائيم؟ ثانياً: اصولا اين مسئله اثر عميقى در زندگى فردى و اجتماعى، مادى و معنوى ما دارد، و سرنوشت ما تا حدود زيادى به آن مربوط است، و اصلاح نابسامانی هاى كنونى و شكست بن بست هایی كه در زندگى ماشينى فعلى پيدا شده بدون اعتقاد به آن ميسر نيست. 🔹آرامش روح و جان ما و باز يافتن قدرت معنوى براى مقابله با مشكلات زندگى، بدون اتكاء به چنين مبدئى ممكن نيست. در كاوشها و پژوهش هاى علمى نيز اعتقاد به يك «مبدأ علم و قدرت»، كه طرح اصلى را با نظام خاصى ريخته، به ما روشن بينى می دهد و به و هر چه بيشتر در همه پديده ها و نظامات هستى بر می انگیزد، و اين خود سرچشمه بسيارى از خواهد بود. بنابراين چگونه می توان گفت حل اين مسئله در زندگى ما اثر محسوسى ندارد و به همين دليل بايد آن را كنار گذاشت و فكر خود را به خاطر آن خسته نكرد؟ 📕معماى هستى‏، مكارم شيرازى، ناصر، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۶ش، ‏چاپ شانزدهم‏، ص ۹۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت). @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تفكّر» و «تدبّر» در قرآن، چه ميزان اهميت دارد؟ 🔹 كتابى است كه شكوفايى پيام‌ها و معارف آن، در پناه است. عبارت است از: به كار بردن براى كشف مجهولات و پاسخ به سؤالات. در اين زمينه مى‌فرمايد: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ». [۱] (و را [هم] به سوی تو نازل کردیم، به خاطر اینکه برای مردم آنچه را که برای [هدایتشان] به سویشان نازل شده بیان کنی، و برای اینکه [در پیامبری تو و آنچه را به حق نازل شده] ).   🔹پس انتظار آن است كه انسان، را در كنار بيانات پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و سنت قرار داده، در آنها و خود را مرتفع سازد؛ زيرا تنها در سايه در آيات است كه بسيارى از سؤالات اساسى انسان، پاسخ داده مى‌شود. به پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مى‌فرمايد: «قُلْ هذِهِ سَبِيلِى أَدْعُوا إِلَى اللهِ عَلى بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِى». [۲] (بگو: طریقه من و پیروانم همین است که را به خدا با بینایی و دعوت کنیم...).  🔹اما «تدّبر در قرآن» عبارت است از تأمل در عواقب يك امر. ، از معارف و دستورهايى سخن مى‌گويد، از مسئوليت‌ هاى انسان و نظام پاداش و جزا مى‌گويد، و عواقب مثبت و منفى رفتارش را متذكر مى‌شود. «تدبر در آيات قرآن» يعنى، توجه به عواقب و لوازم آيات و آثار مترتب بر عمل كردن، يا نكردن بر مقتضاى آن. با اين است كه دل و قلب انسان راه مى‌افتد و از بشارت هاى بهره مى‌گيرد و تهديدهايش در او مؤثر مى‌افتد. در اين زمينه مى‌فرمايد: «أَ فَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا». [۳] (آيا در نمى‌كنند، يا آنكه بر دل‌شان‌، خود، قفل‌ها زده اند؟). 🔹پس و در «قرآن»، به ايجاد روح بصيرت و روشن بينى و زنده شدن و فعال شدن قدرت درك قلب و جان آدمى است. در روايات نيز ثواب «تدبّر در آيات قرآن»، از قرائت آن بيشتر معرفى شده است: «لا خير فى قرائة ليس فيها تدبر». [۴] ([آگاه باشيد كه‌] خيرى در تلاوت قرآن بدون و ارزيابى آن وجود ندارد). اصولًا از مقايسه «آيه ۱۲۱ سوره بقره» (الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَٰئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ) و «آيه ۲۹ سوره ص» (كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ) كه هدف از را بهره‌مندى و تدبر در آن مى‌داند، در مى‌يابيم كه «تلاوت راستين» در جريان در آيات است.  🔹در اين باره توجه به چند نكته، بايسته است: ۱) الهى بودن قرآن بدون در آن معلوم نخواهد شد: «أَ فَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَ لَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا». [۵] ۲) بدون در قرآن، نمى‌توان از ذخاير بى‌كران و پر خير و بركت كلام خدا بهره‌اى جست. ۳) بدون نمى‌توان از ظلمت شك و ترديد و سرگردانى نفاق، خود را رهانيد و به ايمانى راسخ و استوار، دست يافت. ۴) بدون ، عمق و مغز آيات را نمى‌توان دريافت و به حقايق شگفت و حيرت آورش پى برد. ۵) در قرآن، با تمام وجود، در جاى جاى قرآن، حضور خداوند را حس مى‌كند و دل و جانش را از نور خدا سرشار مى‌نمايد. [۶] پی‌نوشت‌ها؛ [۱] سوره نحل، آیه ۴۴. [۲] یوسف، آیه ۱۰۸. [۳] سوره محمد (ص)، آیه ۲۴. [۴] بحارالانوار، ج ۹۲، ص ۲۱۱. [۵] سوره نساء، آیه ۸۲. [۶] تقى پور، ولى‌الله، پژوهشى پيرامون تدبر بر قرآن، انتشارات اسوه، چ اول، ص ۳۱ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«عفت نفس» چگونه به دست می آید؟ (بخش دوم) 🔸 نقطه مقابل «شکم پرستى و شهوت پرستى»، و صفتی است که باعث حفظ در «نیروی شهوت» در انسان می‌شود. «عفت» به معنای دور داشتن خود در صحنه عمل و رفتار، از هرگونه و است. از «بزرگترین فضایل انسانى» است و هیچ کس در «سیر الى الله»، بدون داشتن «عفت» به جایى نمى رسد. 💠اقدامات لازم برای تزکیه نفس و دوری از گناه (۱) 1⃣«تفکر و اندیشه» 🔹یکی از موانع مهم و یکی از علل انجام گناه، و بی‌خبری است. امام‌ خمینی‌ (ره) می‌فرماید: «اوّل‌ شرط‌ مجاهده‌ با نفس‌ و حرکت‌ به‌ جانب‌ حق‌ تعالی‌، است‌». اگر ما در شبانه روز سرگرم زندگی دنیا باشیم، و و را فراموش کنیم، و اگر ساعتی در کارهای خود و عواقب آن نداشته باشیم، به احتمال زیاد گرفتار و معصیت می‌شویم؛ و اگر به توجه داشته باشیم، و شرایط سخت پس از و عالم برزخ و حساب و کتاب را همواره در نظر داشته باشیم، مسلماً خود را آلوده به گناه و نخواهیم کرد، و ما شروع به رشد و بالندگی خواهد نمود. امام علی (علیه السلام) می‌فرماید: «هرکس که قلبش را با تداوم ، آباد سازد افعالش در باطن و ظاهر خوب خواهد شد». [۱] 2⃣«ترس از خداوند» 🔹برترین افسار و لگامی که بدان پیش رانده می‌شود، «ترس از خداوند عز و جل» است. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «وَ أمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهیَ النَّفْسَ عَنِ الْهَوَی - فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأَوَی» [۲] (و آن کس که از ترسان باشد و را از بازدارد - قطعاً جایگاه اوست!). ابزارها و وسایل فراهم سازی ترس از خداوند بسیارند که در رأس آنها «بسیار به یاد مرگ بودن» است. 3⃣«توجه به کرامت ذات و تقویت ارزش‌های انسانی» 🔹اگر توجه کند که موجود گرانبهایی است، و از علم و کمال و جمال الهی برخوردار است و مقامی بس بلند و رفیع دارد، و ارتکاب را دون شأن خویش می‌داند، و طبعاً از آنها بیزار، و در این راه پایدار خواهد بود. وقتی فهمید ، موجودیت حقیقی انسان، است، و از عالم بالا آمده، و خواسته‌های حیوانی در نظرش بی‌ارزش، و تمایل به در وجودش احیاء خواهد شد. امام علی (علیه السلام) فرمود: «هرکس که خودش را گرامی بدارد، شهوت‌ها برایش کوچک و بی‌ارزش خواهد بود». [۳] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] غررالحکم، ص ۶۹۰ [۲] سوره نازعات، آیات ۴۰ و ۴۱ [۳] نهج البلاغه، قصار، ص۴۴۹ منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اهميت «مشورت» در احاديث اسلامی 🔹در احاديث اسلامى، چه احاديثى كه از شخص پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل شده، يا از پيشوايان معصوم ديگر، اهميّت فوق‌ العاده‌اى براى ذكر شده، تا آنجا كه در حديث نبوى، «مشورت» از «اسباب حيات جامعه»، و ترك آن يكى از «اسباب مرگ جامعه» معرّفى شده است. 🔹حضرت مى فرمايد: «هنگامى كه زمامداران شما نيكان شما باشند، و توانگران شما سخاوتمندان، و كارهايتان به انجام گيرد، در اين موقع روى زمين از زير زمين براى شما بهتر است ـ و شايسته حيات و زندگى هستيد ـ ولى هرگاه زمامدارانتان بدان شما، و ثروتمندان افراد بخيل باشند و در كارها «مشورت» نكنيد، در اين صورت زير زمين از روى آن براى شما بهتر است!». [۱] اهميّت تا آن پايه است كه امام على (عليه السلام) فرمود: « عين است، و كسى كه تنها به فكر خود قناعت كند، خويشتن را به خطر انداخته است!». [۲] 🔹در حديث ديگرى از همان حضرت آمده: «انسان عاقل خود را بى نياز از نمى بيند». [۳] دليل آن هم روشن است، و آن - به تعبير زيبايى كه در بعضى از روايات از امام على (عليه السلام) در اين زمينه وارد شده است - چنين است: «سزاوار است كه عاقل، و ساير عقلا را به رأى و فكر خود اضافه كند، و علوم دانشمندان را به علم خود ضميمه نمايد [و از مجموع آنها براى كارهاى مهم تصميم‌گيرى كند]». [۴] و در حديث ديگر از امام علی (عليه السلام) آمده است: «هر كس با خردمندان كند، از نور خرد آنها روشنى مى گيرد». [۵] 🔹بنابراين ، سبب افزودن و و ديگران بر عقل و علم و تجربه خويش است، كه در اين صورت انسان كمتر گرفتار خطا و اشتباه مى شود. احاديث در اين زمينه بسيار فراوان است، و اين بحث فشرده را با حديث ديگرى از پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله)، و حديثى از امام على (عليه السلام) پايان مى دهيم. رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:  «هيچ و يا مددى محكم‌تر از نيست». [۶] و امام على (عليه السلام) مى فرمايد: «با كن تا از لغزش و پشيمانى در امان بمانى!». [۷] 🔹اين نكته نيز قابل توجه است كه لزومى ندارد كه حتماً بالاتر از خود انسان باشند، اى بسا افراد كوچكترى كه داراى عقل و خرد خدادادى هستند و با آنها راه گشا است؛ چنانكه در حديثى از امام رضا (علیه السلام) مى‌خوانيم كه: وقتی در محضرشان، سخن از پدر گراميش به ميان آمد، فرمود: «عقل و خرد آن حضرت هرگز با عقل و خردهاى ديگران قابل مقايسه نبود، ولى در عين حال، گاه با غلامان سياه مى كرد؛ عرض كردند [آيا] با مثل اينها مشورت مى كنى؟! فرمود: «چه بسا خداوند متعال، حق را بر زبان او بگشايد». [۸] 🔹سخن را درباره اهميّت با شعر زيبايى از يكى از شعراى عرب پايان مى دهيم: «اَقْرِنْ بِرَأيِكَ رَأىَ غَيْرِكَ وَاسْتَشِرْ - ْفَالْحَقُّ لايَختفى عَلَى الاِثْنَيْنِ لِلْمَرْءِ مِرآة تُريهِ وَجْهَهُ - وَ يَرى قَفاهِ بِجَمْعِ مِرآتَيْنِ» [۹] (نظر و فكر ديگران را به نظر و فكر خويش قرين كن و در كارها نما؛ زيرا حق بر دو نفر پنهان نمى گردد؛ چرا كه يك آئينه تنها صورت انسان را به او نشان مى دهد ـ ولى اگر دو آئينه در برابر هم قرار دهد مى تواند پشت سر خويش را نيز ببيند!). پی نوشت‌ها؛ [۱] تحف العقول، ص ۳۶. [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، ص ۵۰۶، قصار [۲۰۷] ۲۱۱. [۳] غررالحكم و دررالكلم‏، ص ۷۷۸، قصار ۲۵۶ [۴] عيون الحكم و المواعظ، ص ۲۳۲. [۵] غررالحكم و دررالكلم‏، ص ۶۲۷، قصار ۹۷۹ [۶] الكافی، ج ‏۸، ص ۲۰. [۷] غررالحكم و دررالكلم‏، ص ۴۱۳، قصار ۲. [۸] مكارم الأخلاق‏، ص ۳۱۹، فی الاستخارة. [۹] الوافى‏ بالوفيات، صفدى، ج ۲، ص ۱۱ 📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، چ ۹، ج ۱۰، ص ۸۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
تبیین
⭕️فرق آزادی عقیده و آزادی تفکر 🔹فرق است میان «آزادی عقیده» و «آزادی تفکر». یعنی همان استعداد انسانی بشر که می‌تواند در مسائل، علمی و منطقی بیندیشد. این استعداد حتما باید آزاد باشد. پیشرفت و تکامل بشر در گرو این آزادی است. اما . می‌دانیم هر عقیده‌ای ناشی از تفکر نیست. بسیاری از عقاید بشر ناشی از یک سلسله عادت‌ها، تقلیدها و تعصب‌هاست، نه این که چون فکر کرده این عقیده را گرفته است، بلکه چون عادت کرده، به این عقیده چسبیده است. 🔹این عقیده نوعی است، یعنی فکر و اندیشه‏‌اش به جای این که باز باشد بسته و منعقد شده و بر عکس، آن قوه مقدس به دلیل این انعقاد و بستگی در درونش اسیر شده. آن آدمی که یک سنگ یا چوب و ساخته دست خودش را می‌پرستد، آیا نشسته علمی و منطقی فکر کرده و علم و منطق او وی را رسانده به این که این بت را بپرستد؟ تفکر آزاد است، حالا که تفکر آزاد است پس این آقای بت‌‏پرست باید آزاد باشد برای این که بت را بپرستد؟ یا نه. 🔹 و این شخص اسیر است؛ باید کاری کنیم که عقل و فکر او را از اسارت این عقیده آزاد کنیم، کاری را بکنیم که ابراهیم خلیل الله و بت‏‌شکن کرد. مردمی طبق عادت بت‌‏پرست بودند. در یک روز عید که همه مردم از شهر خارج می‌شدند او از شهر خارج نشد، بت‌خانه هم خالی بود. تبر را برداشت و رفت تمام این بت‌ها را خرد کرد، الّا بت بزرگ و تبر را به گردن بت بزرگ انداخت، تا اگر کسی به آنجا برود با خودش فکر کند که این خداها با یکدیگر جنگیده‌‏اند و این بت بزرگ چون از همه نیرومندتر بوده باقی دیگر را خرد و خمیر کرده و تنها خودش مانده است. 🔹این فکر برای مردم پیدا شود، بعد طبعا به حکم فطرت می‌گویند اینها که نمی‌توانند از جایشان بجنبند. همین [امر] فکر اینها را عوض می‌کند. این کار را کرد. وقتی که مردم برگشتند و وضع را آنچنان دیدند داد و فریاد کردند که چه کسی این کار را کرده است؟ یادشان افتاد که جوانی در این شهر است که مخالف با این کارهاست، نکند کار او باشد؟ رفتند سراغ ابراهیم (عليه السلام). ابراهیم نبی (علیه السلام) در پاسخ به آنها گفت چرا شما به من می‌گویید؟ مجرم آن کسی است که زنده مانده و تبر به گردن اوست (بَلْ فَعَلَهُ کبیرُهُمْ‏. سوره انبیاء، آیه ۶۳). 🔹اینها گفتند از او که این کار ساخته نیست. گفت چطور کار زد و خورد از او ساخته نیست، ولی [فکر می‌کنید روا کردنِ] حاجت هایی که انسان‌ها در آن حاجت‌ها درمانده‌‏اند [از او] ساخته است، که مثلا زنی نازاست او را زاینده کند؟ می‌فرماید: فَرَجَعوا الی‏ انْفُسِهِمْ‏...؛ پس آنان [با تفکر و تأمل] به خود آمدند... (سوره انبیاء، آیه ۶۴) این سبب شد که به خود باز گردند. 📕آینده انقلاب اسلامی ایران، مطهری، مرتضی، ص ۳۸ و ۳۹ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel