eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) چه آثاری را برای «تقوا» ذکر نموده اند؟ 🔹 (علیه السلام) در ابتدای خطبه ۲۳۰ اهميّت و پرهيزكارى و آثار مهم آن را بيان مى دارد و در هفت جمله كوتاه و پرمعنا از سخن مى گويد. در جمله اوّل مى فرمايد: «فَإِنَّ تَقْوَى اللّهِ مِفْتَاحُ سَدَاد[۱]». (تقوا و كليد درهاى درستى است). با توجّه به اينكه همان حالت خداترسی درونى است كه انسان را از فحشا و و زشتی‌ها باز مى دارد و به فرا مى خواند مى توان گفت تقوا كليد درهاى است؛ 🔹همان گونه كه اشياى گرانبها را در گنجينه ها مى گذارند و درِ آن را قفل مى كنند، و با كليد مخصوص مى توان به آن گنجينه ها دست يافت، نيز مى تواند درِ گنجينه هاى سعادت را به روى انسان بگشايد و موجب بى پايان شود. در جمله دوم مى فرمايد: «وَ ذَخِيرَةُ مَعَاد». ( ذخيره روز است). اين جمله در واقع اشاره به آيه شريفه ذيل است كه مى فرمايد: «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى»؛ [۲] (زاد و برگيريد كه بهترين زاد و توشه ). 🔹در جمله سوم مى فرمايد: «وَ عِتْقٌ مِنْ كُلِّ مَلَكَة[۳]». ( سبب آزادى از هرگونه بردگى و گناهى است كه بر انسان چيره مى شود). گستردگى مفهوم اين جمله شامل آزادى از بردگى شيطان و و انسان هاى ستمگر مى شود. در جمله چهارم مى فرمايد: «وَ نَجَاةٌ مِنْ كُلِّ هَلَكَة»؛ ( سبب از هرگونه هلاكت است). زيرا هلاكت انسان در پيروى از است، و هنگامى كه هواى نفس به وسيله كنترل شود انسان از هلاكت رهايى مى يابد. 🔹در جمله پنجم مى افزايد: «بِهَا يَنْجَحُ الطَّالِبُ»؛ (به وسيله جويندگان به خود مى رسند). زيرا الهى است كه از هرگونه افراط و تفريط و كوتاهى و تعدّى بركنار است، و بديهى است كه انسان را در كمترين زمان به مى رساند. در جمله ششم مى فرمايد: «وَ يَنْجُو الْهَارِبُ»؛ (فرار كنندگان [از كيفر الهى] به وسيله نجات مى يابند). چرا كه دامان را مى گيرد و از هواپرستى دورند؛ 🔹همان گونه كه در آيات ۷۱ و ۷۲ سوره مريم مى فرمايد: «وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاَّ وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْماً مَّقْضِيّاً - ثُمَّ نُنَجِّى الَّذِينَ اتَّقَوْا وَّ نَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيّاً»؛ (و همه شما [بدون استثنا] وارد مى شويد؛ اين امرى است و بر پروردگارت. سپس آنها را كه پيشه كردند از آن مى بخشيم، و را در حالى كه از ضعف و ذلّت به زانو درآمده اند از آن رها مى سازيم). سپس در هفتمين و آخرين جمله كه در واقع عصاره همه جمله هاى پيشين است مى فرمايد: «وَ تُنَالُ الرَّغائِبُ[۴]»؛ (و با به هر هدف و خواسته رفيع و بلندى مى توان رسيد). 🔹به راستى (عليه السلام) در اين چند جمله كوتاه، داد سخن داده و آنچه را درباره بايد بگويد گفته است، و از اينجا روشن مى شود چرا خداوند گرامى ترين انسانها را آنها مى شمرد: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاكُمْ» [۵] و چرا تقواست: «تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِى نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ كَانَ تَقِيّاً» [۶] و چرا هميشه پيامبر و امامان اهل بيت (عليهم السلام) و بزرگان اسلام مهم ترين چيزى را كه بر آن تكيه مى كنند و چرا هر هفته در همه نمازهاى جمعه در هر دو خطبه لازم است توصيه به شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] «سداد» از ريشه «سد» بر وزن «حد» به معناى عمل درست و سخن بجا، درستى، صحت و تناسب و شايستگى است. [۲] قرآن کریم، سوره بقره، آيه ۱۹۷ [۳] «ملكة» در اينجا به معناى گناهانى است كه انسان را تحت تأثير خود قرار داده و بر او چيره مى شود. [۴] «رغائب» جمع «رغيبة» به معناى خواسته مهم است از ريشه «رغبت» گرفته شده است. [۵] همان، سوره حجرات، آيه ۱۳ ]۶] همان، سوره مريم، آيه ۶۳ 📕پيام امام امير المومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۸، ص ۴۸۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«اهل مراقبه» چه حالات و نشانه هایی دارند؟ 🔸علماى اخلاق براى امورى را بيان كرده اند كه التزام به آنها لازم است. یکی از آن موارد است و صاحب كتاب «عرفان اسلامى» مى گويد: سه حال دارند: 1⃣اول حال آن است كه بواسطه و بر اينكه مطلع بر ضمير بنده است، اين حال پيش مى آيد كه «فكر بد و شيطانى» به قلب او راه پيدا نمى كند و چون خدا را حاضر و ناظر در همه جا مى بيند، كمتر به دام مى افتد. يكى از عرفاى عالی مقدار گفته است: «المُراقَبَةُ اِستِدامَةُ علمِ العَبدِ باطّلاع الرّبِ فى جميع اَحْوالِه» (يعنى دوام علم بنده است به اينكه از تمام احوال بنده مطلع است). حاصل آنكه حال اول ، آن است كه حسن بن على دامغانى گفته: «عليكم بحفظ السرائر فانّه مطّلعٌ على الضمائر» (بر شما است ؛ زيرا خدا آگاه بر ضمائر و مكنونات است). 2⃣حال دومِ مراقبت آن است كه ، كائنات را فراموش كند، به طورى كه وجود و عدم دنيا براى او يكسان باشد و چنان باشد كه جز خدا هيچ چيز در ذهن و فكر او نباشد. احمد بن عطا گفت: «خيرُكُم مَنْ راقَبَ الحقَّ بالحق فى فَناء ما دُونَ الحق» (بهترين شما كسى است كه حقاً باشد، در اين كه غير از وجود حق، فانى است). 3⃣حال سوم، حال بزرگان اهل مراقبت است، كه از خدا مى خواهند كه آنها را در حال مراقبت رعايت فرمايد، يعنى خداوند متولى امر آنها باشد، و به فضل خويش آنها را مصداق «وَ هُوَ يَتَوَلَّى الصالحين » [۱] فرمايد. بايد در اين مقام طورى باشد كه خود از ميان برخيزد و بين او و خدا هيچ حجابى باقى نماند. به يكى از عرفا گفتند: كه مى گویی حجاب سه است: نفس و خلق و دنيا. گفت: اين سه، حجاب عام است؛ ، سه است: ديد طاعت و ديد ثواب و ديد كرامت؛ مقصود اين است كه در اين مقام در بی خودى بايد به مقامى برسد كه خود به مراقبت خود واقف نباشد، و به تعبير ديگر عمل خود را نبيند و نظر به ثواب و كرامت نكند، كه ديدن علت غرور و علّت انحطاط است. [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] ترجمه: «و او صالحان را سرپرستى مى کند»؛ سوره اعراف، آیه ۱۹۶ [۲] عرفان اسلامى‏، انصاريان‏، حسین، انتشارات دارالعرفان‏، قم، ‏۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ‏۲، ص ۱۸۸، (معناى مراقبت در كلام بزرگان) 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۲۹۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️آزادی در راستای پیروی از هوای نفس، ما را از آزادی مطلق باز داشته است 🔹 در راستای پیروی از ، ما را از باز داشته است. آزادی در و جهات حیوانی ما را از ، که کنه آن ربوبیت است، بازداشته است. 🔹«أَلْعُبُودِیةُ جَوْهَرَةٌ کنْهُهَا الربُوبِیةُ؛ ، گوهری است که کُنه (ذات) و حقیقت آن ربوبیت است». [مصباح‌ الشریعة، ص ٧] 📕در محضر بهجت، ج٣، ص٢۴٢ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «معاقبه» كه در جهاد با نفس لازم است چيست؟ (بخش سوم و پایانی) 🔸علماى اخلاق براى امورى را بيان كرده اند كه التزام به آنها لازم است. يكی از اين امور، است كه بعد از «مشارطه» و «مراقبه» و «محاسبه» قرار دارد. بعضى همين چهار مرحله را برشمرده اند، ولى بعضى ديگر مثل مرحوم فيض كاشانى در «محجة البيضاء» دو تاى ديگر يعنى و [توبيخ] را هم اضافه كرده اند، كه شايد بتوان به گونه اى اين دو را در همان ادغام كرد؛ ولى ما به تبع مرحوم فيض اين دو را نيز شرح مى دهيم: 2⃣«معاتبه» (توبيخ نفس) 🔹دانستيم‌كه دشمن‌ترين دشمنان، است و امر كننده به و ميل كننده به شر و فرار كننده از است؛ و از طرفى امر به و كشاندن آن به سوى عبادت پروردگار و خالقش، و نهی از شهواتش شده ايم، و اينكه آن را از لذاتش جدا كنيم. 🔹اگر در اين كار اهمال كنيم كرده، به طورى كه ديگر قابل كنترل نمى باشد، لذا بايد با تازيانه و و هر لحظه بر گرده آن زد، تا از مسير خود منحرف نشود. اگر به اين مقام ملامت رسيد مى شود، كه اگر رشد كند به مقام عالى مى رسد. پس تا به پند و وعظ خود مشغول نشده اى، به پند دادن ديگران مپرداز. 🔹خداوندتعالى به (عليه السلام) وحى فرستاد كه «يَابنَ مَريَمَ عِظْ نَفسَكَ فَاِنْ اِتَّعَظْتَ فَعِظ النَّاسَ وَ اِلَّا فَاستَحىِ مِنِّى» [۱] (اى فرزند مريم، خود را پند ده، وقتى خود پند گرفتى آن وقت مردم را پند ده، و گرنه از من حيا كن!). وقتى را ساختى، هم سريعاً از تو ساخته مى شوند: «وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ». [۲] 🔹پس اى برادر! از متابعت مكن كه پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود: «الكَيِّسُ مَنْ دَانَ نَفْسُهُ وَ عَمِلَ لِما بَعدَ المَوتِ وَ الاَحمَقُ مَنْ اَتْبَعَ نَفْسَهُ هَوَاهَا وَ تَمَنَّى عَلَى اللهِ الاَمَانِىّ» [۳] ( كسى است كه ضعيف شده، و براى بعد از مرگش عمل مى كند، و و نادان كسى است كه متابعت هواى نفس كرده و از خدا، آرزوها [ی غيرمعقول و دور و دراز] تمنّا مى نمايد). 🔹اگر اين مراحل به خوبى طى شد ديگر جاى تقلّب و دزدى و تكبر و نخوت نيست، و چنان مى شود كه در برابر حق، مثل على بن يقطين صورت بر خاك سياه مى گذارد و از ابراهيم جمال ساربان مى خواهد تا كف كفش خود را بر صورت آن وزير هارون گذارد. 🔹داستانش اين بود كه در اثر بى اعتنايى علی بن يقطين به ابراهيم جمّال - كه يكى از دوستان امام كاظم (عليه السلام) بود - حضرت به او بى اعتنايى كردند و گفتند: بايد رضايت او را حاصل كنى. ابن يقطين براى رضايت ابراهيم جمّال، صورت بر خاك درب خانه او گذارد، و از او خواست براى اين كه امام كاظم (عليه السلام) عذر او را بپذيرد و خداوند از او درگذرد، ته كفش خود را روى صورت وى گذارد، و آن ساربان با اصرار على بن يقطين چنين كرد و على بن يقطين گفت: «اللّهم اشْهَدْ» (خدايا تو شاهد باش [كه بنده ات از من گذشت]). 🔹آرى اگر «دستورات اسلامى» و «گفتار اولياء الهى» عمل شود، پشت وزير را هم خم كرده و صورتش را به خاك تقرب الهى مى گذارد، آن هم وزير كسی مثل هارون كه به ابر مى گفت: «هر كجا مى خواهى ببار، كه از مُلك و سلطنت من خارج نيست!». 🔹آرى با عمل به راهيان اين راه، على بن يقطين تربيت مى شود به طوری كه امام کاظم (عليه السلام) به اصحاب خود مى فرمودند: «اگر مى خواهيد يكى از صحابى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را ببينيد، در صورت او نظر كنيد» و نيز مى فرمودند: «من شهادت مى دهم كه او اهلِ بهشت است». 🔹خداوند ما را در مسير خود موفق و در عمل به مراحل فوق مؤيّد فرمايد! ان شاء الله تعالى. مرحوم «الهى» آن مست باده معارف در ذيل اين فراز «اِنْ اِسْتَصْعَبَتْ عَلَيهِ نَفْسُهُ فِيمَا تَكرَهُ لَمْ يُعطِهَا سُؤلَهَا فِيمَا تُحِبُّ» چنين گويد: اگر به طاعت سختى افزود - ز نفس، او هم خوشيها دور بنمود ؛؛ دهد كيفر به كار نفس دونش - كند هنگام خواهشها زبونش. پی نوشت‌ها؛ [۱] المحجة البیضاء في تهذيب الاحیاء، فيض کاشانی، مؤسسه انتشارات اسلامی جامعه مدرسين، چ۴، ج۸، ص۱۸۰ [۲] سوره ذاريات، آيه ۵۵ [۳] المحجة البيضاء فی تهذيب الإحياء، همان، ص ۱۸۴ [۴] مرحوم حاج شيخ عباسى قمى در منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل (ع)، جريان على بن يقطين را با رواياتى آورده است. 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۲، ص۲۹۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️تکرار و تذکّر 🔹یکی از اموری که در توجه به آن مهم است اینکه مسائل شود، و این تکرار و ، هم در خود و هم در تاثیر می‌کند. از این جهت، من بعضی از مسائل را می‌دهم. شما می‌دانید آن چیزی که این و این را به ثمر رساند بود، 🔹و ، همان طور که شریف فرموده است، یکدیگر بوده و فرقی بین آنها نیست. [۱] انسان می‌خواهد هر چه بشود، بگوید من کرده‌ام، و این آثار است و هم که مشاهده می‌شود، از است پی نوشت؛ [۱] اشاره است به آیه ۱۰ سوره حجرات بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۱/۰۷/۰۸ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
⭕️ماه بندگی 🔹 در این دنیا مأمور به ساختن سیرت خویش است. او آمده است تا با ، صورتی برای بیاراید و خود را برای آماده کند. «سيرتی كاندر وجودت غالب است - هم بر آن تصوير، حشرت واجب است». 🔹«إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِی أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا» [۱] بهترین فرصت و تلاش برای رسیدن به سیرتی زیبا، استفاده از موسم ماه مبارک است؛ چرا که فرمود: «عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ»؛ [۲] ازاین‌رو به تکاپو می‌افتد و خود را به زحمت می‌اندازد و پا روی میگذارد 🔹و خواسته‌های‌خدا را بر خواسته‌های خود ترجیح میدهد: «هَل الدّينُ إِلاَّ التَّرجيحُ عِنْدَ الدَّوَرانِ؟!؛ آيا جز ترجيح [آخرت بر دنيا و يا رضاى خدا بر هواى نفس و شيطان] هنگام دوران امر است؟!»؛ ديندارى‌ انسان وقتى معلوم میشود كه بر سر دوراهى و ، و متابعت و و يا قرار گيرد». 🔹 از ناپاکیها می‌بندد و دست به‌سوی آن دراز نمیکند و خود را برای خدا خالی میکند. برای به محبوب به می‌پردازد: «امتثال نافله از امتثال فرايض اقوى است؛ يعنى اگرچه مُمْتَثَل در فريضه اقوى است، ولى امتثال و اظهار و عبديّت در نوافل، اقوى از فرايض است». خلاصه آنکه در این ماه رهسپار جاده میشود. پی نوشت‌ها؛ [۱]بحارالأنوار ج‏۶۸ ص۲۲۱ [۲]عيون أخبارالرضا ج‏۱ ص۲۹۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«هواپرستى» انسان را به چه سرانجامى مى رساند؟ 🔹 سرچشمه از خدا و خلق خدا است؛ «هواپرستی» عامل بیگانگى از همه اصول اخلاقى است، و بالاخره ، انسان را در خویشتن فرو مى برد، و از همه حقایق جهان دور مى سازد. یک جز به اشباع شهوات خویش نمى اندیشد، آگاهى، گذشت، ایثار، فداکارى و معنویت براى او مفهومى ندارد. رابطه این دو با هم در آیات به خوبى بازگو شده است؛ آنجا که در آيه ۲۸ سوره کهف مى فرمايد: 🔹«وَ لا تَعْدُ عَیْناکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا» (هرگز چشم هاى خود را از این ، اما ظاهراً فقیر، برمگیر؛ و به خاطر به این مستکبران از خدا بى خبر، دیده میفکن). «وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا». (و از آنها که را از یاد خود ساختیم اطاعت مکن). «وَ اتَّبَعَ هَواهُ» (از آنها که پیروى کردند). «وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطاً». (همانها که همه کارهایشان است و خارج از رویه و توأم با ). در اینجا نخست، از خدا مطرح است و به دنبال آن پیروى از ، و جالب این که: نتیجه آن هم به طور مطلق ذکر شده است. 🔹چرا ، همیشه گرفتار است؛ شاید یک دلیلش این باشد که: در لذت هاى مادى همیشه رو به افزون طلبى مى رود، کسى که دیروز از فلان مقدار مواد مخدر نشئه مى شد، امروز با آن مقدار نشئه نمى شود، و باید تدریجاً بر مقدار آن بیفزاید. کسى که دیروز، یک قصر مجهز چند هزار مترى او را سیر مى کرد، امروز براى او یک امر عادى است، و به همین ترتیب، در همه شاخه هاى هوا و هوس، دائما رو به گام برمى دارند، تا خود را و نابود کنند. 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و ششم، ج ۱۲، ص ۴۶۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اعتقاد و توجه به «عدل الهی» چه تأثيری بر عمل و اخلاق انسان دارد؟ 🔹در مسائل اعتقادى از مسائل علمى جدا نيست. توجّه به سبب مى شود كه انسان، چشم دل را عميقاً به آن نقطه بدوزد و سعى كند در سير درونى و برونى، خود را به او نزديك و نزديكتر سازد، و اين نزديكى سرانجام سبب تخلّق به و انعكاس صفات او در و انسان مى شود. بنابراين هر قدر به او نزديكتر شود، اين صفات در او قوى تر مى گردد، 🔹مخصوصاً در مسأله (خواه عدالت را به مفهوم وسيعش تفسير كنيم كه قرار دادن هر چيزى در جاى شايسته خويش است، يا به معناى اداى حقوق و مبارزه با هرگونه تبعيض و اجحاف) اين عقيده در فرد فرد مسلمانان و جوامع اسلامى اثر مى گذارد، و آنها را به سوى در كارها و برافراشتن پرچم و ، نه تنها در كشورهاى اسلامى كه در كل جهان دعوت مى كند. اهميّت مسأله در به قدرى است كه هيچ چيز نمى تواند مانع آن گردد، دوستى ها و دشمنى ها، قرابت و خويشاوندى، دورى و نزديكى در آن اثر ندارد، و هرگونه انحراف از آن، متابعت از است، 🔹چنانكه در «آيه ۲۶ سوره ص» خطاب به داود نبی (عليه السلام) مى خوانيم: «يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللهِ». (اى داوود! ما تو را [و نماينده خود] در زمين قرار داديم؛ پس در ميان مردم به داورى كن و از هواى نفس پيروى مكن كه تو را از راه خدا منحرف سازد)؛ و در «آيه ۸ سوره مائده» مى فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا قَوّامينَ للهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلّا تَعْدِلُوا». (اى کسانى که ایمان آورده اید! همواره براى خدا قیام کنید، و از روى ، گواهى دهید. دشمنى با جمعیّتى، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند). 🔹اهميّت اين موضوع تا آن حد است كه اجراى اگر از طرق مسالمت آميز ميسّر نشود، مى توان از يك سو را بسيج كرده و به دعوت نمود، و از سوى ديگر براى حمايت از آنان با جنگيد؛ چنانكه در «آيه ۷۵ سوره نساء» مى خوانيم: «وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ فی سَبيلِ اللهِ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ». (چرا در راه خدا، و [براى رهايى] مردان و زنان و كودكانى كه [به دست ستمگران] تضعيف شده اند، نمى كنيد؟!). 🔹اين بحث را با چند روايت ناب خاتمه مى دهيم: (عليه السلام) در كلام كوتاه و تعبير جالب و پرمغزى می‌فرماید:  «اَلْعَدْلُ حَياةٌ». ( مايه حيات و زندگى است!). در حديث ديگرى (عليه السلام) مى فرمايد:  «اَلْعَدْلُ اَحْلى مِنَ الْماءِ يُصيبُهُ الظَّمْآنُ». ( گواراتر از آبى است كه تشنه كام به آن مى رسد). همچنین در حديث ديگرى از (عليه السلام) آمده: «جَعَلَ اللهَ الْعَدْلَ قِواماً لِلأَنامِ وَ تَنْزيهاً مِنَ الْمَظالِمِ وَ الآثامِ وَ تَسْنِيَةً لِلأسْلامِ». (خداوند، را قوام مردم و سبب پاكسازى جامعه از ظلم و گناه، و موجب شكوه و سربلندى اسلام قرار داده است). 🔹حضرت در حديث ديگرى می فرماید:  «اَلْعَدْلُ رَأسُ الأيمانِ وَ جِماعُ الأَحْسانِ، وَ اَعْلى مَراتِبِ الأيمانِ». ( به منزله سر براى پيكر ايمان است، تمام نيكى ها در آن جمع است و برترين مراتب ايمان محسوب مى شود). نیز در كلام بسيار والایى (صلی الله علیه و آله) مى فرماید: «عَدْلُ ساعَة خَيْرٌ مِنْ عِبادَةِ سَبْعِيْنَ سَنَة، قِيامٌ لَيْلُها وَ صِيامٌ نَهارِها وَ جَوْرُ ساعَة فى حُكْم، اَشَدُّ وَ اعْظَمُ عِنْدَالله مِنْ مَعاصِى سِتِّينَ سَنَة». (يك ساعت بهتر از هفتاد سال عبادت است كه همه شب تا صبح عبادت كند و همه روز با روزه بگذرد؛ و يك ساعت در حكم و داورى نزد خدا سخت‌تر و بزرگتر است از معصيت هاى شصت سال!). 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چاپ نهم، ج ۴، ص ۵۸۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️شيوه های کنترل فشارهای جنسی (بخش دوم و پایانی) 💠شيوه های عملی کنترل فشارهای جنسی 1⃣«تقويت ايمان و پرورش معنويت و تقوا». بی شک يکی از دستاوردهای بزرگ ايمان واقعی و عبادات، مهارکردن و تسلط بر و تمايلات غيرمشروع است. [۱] «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ» [۲]. با شرکت در و توسل به ائمه اطهار علیهم السلام و خواندن و و به وسيله با حضور قلب، با خدا ارتباط معنوی برقرار کنيد. 2⃣«هفته ای يکی دو روز، بگيريد». (صلی الله علیه و آله) در حديثى پس از ترغيب جوانان به ازدواج می‌فرمايد: «هر کس برايش مقدور نبود، بسيار بگيرد؛ زيرا که روزه از نيروى شهوت می‌کاهد». [۳] 3⃣«حفظ و تقويت کرامت و عزت نفس». اگر به گوهر و نفس خود توجه داشته باشد، هيچ گاه دنبال و شهوت نمی‌رود. (عليه السلام) می‌فرمايد: «آن کس که واجد بزرگواری و باشد، تمايلات شهوانيش در نظر او خوار می‌نمايد». [۴] گاندی می‌گويد: «، اگر غربيان را مبتلا به خوردن مشروب و توجه به مسائل جنسی نموده است، به خاطر اين است که غربی به جای در پی نسيان و هدر ساختن خويش است». 4⃣«دوری از نگاه های مسموم و مناظر تحريک آميز». هيچ عضوی در بدن به اندازه از عالم خارج متأثر نمی‌شود، و ارتباط بسيار عجيب و پيچيده ای بين و ، خيالات و حالات روانی انسان وجود دارد؛ [۵] و اين قدرت را به انسان داده است که اگر اراده کند، با فرو انداختن و و توجه نکردن به دختران محيط اطراف، به خود بپردازد. 5⃣«از فکر و ترسيم صحنه های محرک در ذهن و خيال پرهيز کنيد». 6⃣«تقويت اراده». با تلقين به نفس و ، عدم پراکنده کاری، سر و سامان دادن به کارهای نيمه تمام، ، از افراد با اراده، ، خود را تقويت کنيد و هر لحظه به خود بگوييد: من می‌توانم، چون دارم. [۶] 7⃣«اعتماد به نفس داشته باشيد و برای کسب آن، به خدا داشته باشيد». و بردبار باشيد؛ و با نشاط باشيد، داشته باشيد؛ هيچ وقت نترسيد؛ [۷] و بدانيد که قدرت مقابله با گناه و شهوت را در وجود انسان قرار داده است. 8⃣«هيچ وقت بيکار نباشيد و اوقات فراغت خود را به و مطالعه و کارهای فکری بپردازيد». 9⃣«ورزش». هر روز به منظور تقويت جسم و تخليه انرژی خود مقدارى کنيد. 🔟«در خوردن مواد غذايى پرکالری و محرک مثل پياز، فلفل، خرما، تخم مرغ و... به حداقل لازم اکتفا کنيد». 1⃣1⃣ بصری، شنیداری، تخيلی جنسی اطراف مثل فيلم، عکس و.... را حذف کرده و هيچ وقت به موسيقی تحريک کننده گوش ندهيد. بر قوه تخيل خود با مطالعه، ذکر خدا، انصراف توجه و افکار مثبت جايگزين و کارهای هنری و خلاقانه و... مديريت داشته باشيد. 2⃣1⃣«در دقت کافی را به عمل آوريد». 3⃣1⃣اگر مرتکب گناهى شده ايد کنيد، و بدانيد که توبه کننده گان را دوست دارد. برخی افراد چون از اين امر بی اطلاع اند، لحظه به لحظه با سياست «آب که از سرگذشت چه يک نی چه صد نی» در مرداب گناه فرو ميروند. 📚برای مطالعه بيشتر به این کتب مراجعه گردد: کنترل رابطه جنسی، احمد مطهری، دفتر تبليغات اسلامی، ۱۳۶۰. آنچه يک جوان بايد بداند، رضا فرهاديان، قم، دفتر تبليغات اسلامی، ۱۳۷۴. اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، مرتضی مطهری. دنيای نوجوان، دکتر محمدرضا شرفی، نشر تربيت. پی نوشت‌ها؛ [۱] قاسمی، حميد محمد، اخلاق جنسی در ديدگاه اسلام، تهران، سازمان تبليغات اسلامی، ص۱۹۱. [۲] قرآن کریم، سوره عنکبوت، آیه ۴۵. [۳] مستدرک الوسائل، ج۲، ص۵۳۱. [۴] نهج البلاغه (فيض الاسلام)، ص ۱۲۸۳. [۵] اخلاق جنسی از ديدگاه اسلام، همان، ص ۱۹۶. [۶] ليندن فيلد، گيل، اعتماد به نفس برتر، ترجمه حميد و نگار اصغری پور، تهران، جوانه رشد، ۱۳۸۲، ص ۱۰۲. [۷] همان، ص ۱۶۳ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در حکمت ۲۱۱ «نهج البلاغه»، در تبیین خطرات تبعيت از هواپرستی چه می فرماید؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از حکمت ۲۱۱ مى فرمايد: «وَ كَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِيرٍ تَحْتَ هَوَى أَمِيرٍ» (چه بسا كه در چنگالِ و هاى حاكم بر آنها اسيرند). به یقین خداوند دو نيرو به انسان بخشيده است: يكى نيروى كه خوب و بد را با آن تشخيص مى دهد و راه و چاه را مى شناسد و ديگرى «انگيزه‌ هاى‌ مختلف‌ نفسانى» است، كه آن هم در حد براى بقاى انسان ضرورى است؛ خواه علائق جنسى باشد يا علاقه به مال و ثروت و مقام و قدرت؛ 🔹اما هنگامى كه اين انگيزه ها كنند و به صورت هوا و درآيند، را در چنگال اسارت خود مى گيرند، به گونه اى كه گاه از تشخيص واضح ترين مسائل باز مى ماند و گاه دست به كارهايى مى زند كه يك عمر بايد جريمه و كفاره آن را بپردازد. به همين دليل در «آيات قرآن» و «روايات اسلامى» هشدار زيادى به اين موضوع داده شده است. 🔹 مى فرمايد: «أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللهُ عَلَى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ» [۱] (آيا ديدى كسى را كه معبود خود را خويش قرار داده و خداوند، او را با آگاهى [بر اين كه شايسته هدايت نيست] گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مُهر زده و بر چشمش پرده اى قرار داده است؟! با اين حال، غير از خدا چه كسى مى تواند او را هدايت كند؟! آيا متذكّر نمى شويد؟!). 🔹در حديثى از (عليه السلام) در غررالحكم مى خوانيم: «غَلَبَةُ الْهَوى تُفْسِدُ الدِّينُ وَ الْعَقْلَ» [۲] (غلبه ، هم دين انسان را فاسد مى كند و هم عقل او را). همچنین آن حضرت در حدیث دیگری می فرماید: «حَرَامٌ عَلَى كُلِّ عَقْلِ مَغْلُولٍ بِالشَّهْوَةِ أنْ يَنْتَفِعَ بِالْحِكْمَةِ» [۳] (بر تمام هايى كه در چنگال ، اسيرند حرام است كه از و دانش بهره مند شوند). 🔹به يقين متفاوت اند؛ بعضى به اندازه اى نيرومندند كه هيچ انگيزه اى از نمى تواند بر آن چيره شود، و گاه چنان ضعيف است كه با مختصر طغيانِ شهوت از كار مى افتد، همین گونه نيز درجات و مراتب مختلفى دارد و بدترين نوع آن، گرفتاری اندیشه های يك جامعه در اسارت هوای نفس‌شان است؛ آنان را به سوى پيش برده و دين و دنياى مردم را ملعبه هوای نفس سازند. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره جاثیه، آيه ۲۳ [۱] تصنيف غررالحكم و دررالكلم‏، دفتر تبليغات‏، قم‏، چ ۱، ص ۶۴ [۲] غررالحكم و دررالكلم‏، دارالكتاب الإسلامی، قم، چ ۲، ص ۳۵۰، قصار ۳۶ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، چ ۱، ج ۱۳، ص ۶۲۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️«کلام نور» 🔸«وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَ قَفَّيْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ ۖ وَ آتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَ أَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ ۗ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَىٰ أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَ فَرِيقًا تَقْتُلُونَ». 🔹«ما به کتاب (تورات) دادیم؛ و بعد از او، پیامبرانی دنبال هم فرستادیم؛ و به دلایل روشن دادیم؛ و او را به وسیله روح القدس تأیید کردیم. آیا چنین نیست که هر زمان، پیامبری چیزی بر خلاف شما آورد، در برابر او کردید (و از ایمان آوردن به او خودداری نمودید)؛ پس عده‌ای را کرده، و جمعی را به رساندید؟!». 🔸«وَ قَالُوا قُلُوبُنَا غُلْفٌ ۚ بَلْ لَعَنَهُمُ اللهُ بِكُفْرِهِمْ فَقَلِيلًا مَا يُؤْمِنُونَ». 🔹«و گفتند: دل های ما در غلاف و پوشش است [به این علتْ کلام تو را نمی فهمیم، ولی چنین نیست که می گویند] بلکه خدا به سبب آنان را از رحمتش دور کرده [در نتیجه از پذیرفتن اسلام خودداری می کنند] پس اندکی ایمان می آورند». 📕قرآن کریم، سوره بقره، آیات ۸۷ و ۸۸ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حضرت علی اکبر (عليه السلام) وارث صفات نبوی 🔹 (ع) وارث صفات نبوی است و صفات خَلق، خُلق و منطق را از  به ارث برد. (ع) میفرمود: پسرم؛ تجلی وجود جدم را آنقدر در تو آشکارا می‌بینم که هرگاه دلم برای او تنگ میشود به تو مینگرم. ۱۱ شعبان سال ۳۳ هجری از راه میرسد و زمین مشتاقانه در انتظار هدیه‌ای الهی است. ملکوتیان بی صبرانه در تدارک برگه‌ای از مصحف وجود پیامبر بر دفتر گیتی هستند. (ع) پسر ارشد (ع) چشم به جهان میگشاید و عالم را به نور خود روشن میسازد. 🔹در توصیف عظمت او همین بس که (عج) زائر اوست و در رثای او چنین سخن میگوید: «سلام بر تو‌ ای ، اول فدایی از بهترین نسل ابراهیم خلیل؛ شهادت میدهم که تو از هر کس أولی به خدا و رسولش هستی و خداوند ما را به زیارت تو و رفاقت جد و پدر، عمو، برادر و مادر مظلومه‌ات، موفق بدارد. من از دشمنان و کشندگان تو بیزارم و از خداوند میخواهم با تو در نعیم ابدی بوده و همیشه از دشمنانت دور باشم؛ سلام و رحمت خدا بر تو باد». [۱] 🔹 (ع) تجدید نسخه‌ای از وجود (ص) بر آفاق بود و از این‌رو آنحضرت را «أشبَهُ النّاسِ خَلقاً و خُلقا و مَنطِقاً بِرَسولِ» [۲] از نظر ، و ، شبیه ترین مردم به (ص) دانسته‌اند. از این کلام در می‌یابيم که (ع) از رسول خدا سه ويژگی خَلق، خُلق، و منطق را به ارث برده‌اند: 💠علی اکبر (ع) وارث صفت خَلق 🔹بی تردید (ص) از نظر جمال و زيبايی، بهترين فرد جامعه بوده است، و زيباترين حسن جمال را دارا بوده است. نقل کرده‌اند که کسی بهتر و زیباتر از (ص) ندیده بود. گویا خورشید در صورت مبارکش نمایان بود. [۳] همچنان که مرحوم طبرسی در معرفی (ص) از قول هند بن ابی هاله چنين می‌نگارد: (ص) بسيار بزرگوار و با شخصيت بود، چهره‏ اش چون ماه شب چهارده ميدرخشيد، رنگ رخسارش روشن و شاداب و پيشانيش گشاده و بلند بود، ابروانى كمانى و ظريف و پيوسته داشت، محاسنی انبوه داشت و گونه ‏اى صاف، چشمانش سياه و...، دندان‌هايش سپيد و زيبا و از هم گشاده بود. [۴] (ع) نیز حسن جمال و زیبایی را از جد خود به ارث برده بود. 💠علی‌ اکبر (ع) وارث صفت خُلق 🔹خداوند متعال که همه چیز در برابر او کوچک و ناچیز است، و خوی (ص) را در ، چنين توصیف ميکند: «وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ» [قلم،۴] (و به راستی تو و برجسته‏‌ای داری). آری، که تربيت يافته ذات ربوبی بوده باید دارای چنین اخلاق پسندیده‌ای باشد، چنان که (ع) فرمود: «خداوند عزوجل پيامبرش را تربيتى نيکو كرد؛ چون تربيت او را تكميل نمود فرمود: و به راستی تو اخلاق عظيم و برجسته‏‌ای داری». [۵] اگر پیامبر قله‌های را فتح نکرده بود هرگز نمی‌فرمود: «من برای تکميل ارزشهای اخلاقی مبعوث شدم». [۶] وجود مقدس (ع) نیز این ویژگی منحصر به فرد را از جد خویش به ارث برد و صاحب گشت. 💠علی اکبر (ع) وارث صفت منطق 🔹رفتار اجتماعی نیکو و برخورد مناسب با اطرافیان، که ثمره تفکر سلیم است، از جمله آموزه های اسلام می‌باشد و (ص) بهترين الگوی عملی در اين مساله مهم هستند. با تأمّل در تاريخ اسلام و روايات، به اين امر مهم در حیات رسول گرامی اسلام (ص) پی می‌بریم، ولی خداوند متعال در قرآن کريم پيرامون منطق نبوی توصیفی دارد که هر کسی را توانایی دستیابی به چنين منطقی نیست: «وَ مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى» [نجم،۳] (و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‏‌گويد). 🔹علامه طباطبايى در تفسیر اين آيه چنين می‌نگارد: مقصود از كلمه «هوى» هواى نفس و رأى و خواسته آن است. جمله «ما ينطق» مطلق است و در آن، نطق، به طور مطلق نفى شده است. مقتضاى اين اطلاق آن است كه از مطلق سخنان پيغمبر نفى شده باشد». [۷] (ع) این صفت ویژه را نیز از (ص) به ارث برده و صاحب مبرّا از هوای نفسانی بود. 🔹اینکه امام حسین(ع) فرزندش (ع) را از سه منظر (خَلق، خُلق و منطق) به (ص) تشبيه کردند، حاکی از مقام والای «حضرت علی اکبر» (ع) است که زبان از توصیف آن لال، قلم از نگارش آن شکسته و کُمیت عقل آدمی از درک حقیقت آن لَنگ است. سلام بر تو‌ ای صدیق و شهید بزرگوار و سید پیشتاز که با سعادت زیستی و با شهادت درگذشتی و از دنیا جز عمل صالح بهره‌ای نگرفتی و در زندگی جز به سودای پر سود آخرت نپرداختی. پی‌نوشتها؛ [۱]بحارالانوار ج۹۸ ص۲۶۹. [۲]لهوف ص۶۷. [۳]فتح الباری ج۶ ص۵۷۳. [۴]مكارم الأخلاق ص۱۲. [۵]کافی ج۱ ص۲۶۶. [۶]مجمع البيان ج۱ ص۵۰۰. [۷]الميزان ج۱۹ ص۲۷ منبع:وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel