eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
441 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عمل چه خطری برای فرد مبتلا دارد؟ 🔶 باید با سرپنجه و خودشان، پرده هاى جهل و جنایت را که به روى حساسترین حقایق مربوط به آنان انداخته شده پاره کنند، و به جاى فرار از درک حقیقت و پناه بردن به مسائلی که اثرى جز تخدیر و آنها ندارد، بنشینند و حقایق حسى و روشنى را که «حساب دو دو تا، چهار تا» را دارد بررسى نمایند و این را با چشم خود ببینند. 🔷یکى از اطباى معروف در کتاب خود که درباره زیان هاى عادت ننگین نوشته، مشاهدات جمعى از پزشکان را به این شرح نقل مى کند: «هوفمان» مى گوید: «جوانى را دیدم که از پانزده سالگى گرفتار این اعتیاد شوم شده بود و تا سن ۲۳ سالگى آن را ادامه داده بود. او چنان دچار گردید که هنگامى که مى خواست کتابى را بخواند چشمهایش سیاهى رفته سرش درد مى گرفت، حالتى شبیه سرسام به او دست داده بود، مانند افراد مست دچار سرگیجه شده بود، حدقه هاى چشم او بیش از حد معمولى گشاد و باز شده، و در قعر چشمهاى خود درد شدیدى احساس مى کرد».‌ 🔷مشاهدات دکتر هوچین سون ثابت مى کند عموم ناراحتى هاى مربوط به دستگاه تناسلى از آثار ، و ناراحتى هاى شبکیه و مشیمیه از آن سرچشمه مى گیرد (دقت کنید). نویسنده مزبور اضافه مى کند: «نخستین نتیجه عادت به این کار شنیع، این است که و زایل مى گردد، صورت، رنگ اصلى خود را از دست مى دهد و پژمرده مى شود، در نگاه هاى مبتلایان به این کار، هوش و ذکاوت اوّلى دیده نشده، حالت گرفتگى در سیماى آنها ظاهر مى گردد، چشم هاى آنها با حلقه هاى کبود رنگى احاطه مى شود. بعد از آن و در اعضاى مختلف مشاهده مى شود. ، ، ، ، و مزاج به طور غیر قابل توضیح، حسادت، و کدورت، مالیخولیا، فکر و تنهایى از نتایج شوم ابتلاى به این انحراف جنسى است. 🔷این طبیب در جاى دیگر از کتاب خود اضافه مى کند این عمل موجب (کم خونى) و ضایع شدن و مى گردد و باعث دوران سر، صداى گوش ها، کمردرد، سختى تنفس، ، ، و سستى و خلاصه در مى شود، و بر اثر رابطه نزدیکى که با حواس پنجگانه دارد، مخصوصاً در و اثر مى گذارد». (دقّت کنید). عادت به این مخصوصاً را در کم مى کند و به طورى که پزشک مزبور تصریح مى نماید: «اشخاصى که به این مبتلا هستند به محض گرفتارى به یکى از بیمارى هاى وخیم، به آسانى نمى توانند گریبان خود را از چنگال مرگ نجات دهند». 🔷او سپس از قول یکى از نویسندگان نقل مى کند که:‌ «جوانى را مى شناختم که به این بود. او گرفتار یکى از «بیمارى هاى تب دار» شد، در روز ششم بیمارى که کاملا ضعیف شده بود، باز نتوانست دست از عمل خود بردارد، لذا با تمام وحشت خود بر او ظاهر گشت و او را در کام خود فرو کشید»! و نیز نقل مى کند: «یکى از مبتلایانى که به یک نوع از این عادت شوم، مداومت مى نمود، رفته رفته در خود احساس کرد، بدن او رو به گذاشت، ساق پا و ران هاى او به طور محسوسى ضمور (کم گوشت) شد و ، او را آزار مى داد، ادامه این عمل منتهى به او گردید و پس از شش ماه بسترى شدن که با وضع قابل ترحمى با مرگ دست به گریبان بود، در آغوش فرو رفت»!مخصوصاً ابتلاى به این عادت شوم براى مجروحین و آنهایى که عمل جراحى در بدنشان شده فوق العاده خطرناک مى باشد. 🔷کوتاه سخن اینکه این عمل از و هم از است، و موجب و و مى گردد! به هر حال زیان هاى اینگونه انحراف بیش از آن است که شرح داده شود. و یکى از هولناکترین خطرات آن این است که این به هیچ وجه قابل کنترل نیست و با توسعه روز افزون خود، را مى کند و به صورت افراطى عجیبى گسترش یافته، هر گونه محدودیت را در هم مى شکند. درست است که هر گونه افراط در امور جنسى حتى از طریق مشروع (از طریق ازدواج) نیز ممکن است خطرات فراوانى در بر داشته باشد، ولى گذشته از که میان اشباع طبیعى این غریزه و اشباع از وجود دارد، فراهم شدن شرایط اشباع مشروع و طبیعى آن در همه حال ممکن نیست، در حالى که این عادت شوم نیاز به فراهم شدن شرایط خاصى ندارد و لذا به صورت خطرناکى در زندگى مبتلایان رخنه کرده و ریشه مى دواند. 📕مشكلات جنسى جوانان‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۰ ه. ش‏ ، ص ۱۳۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️ به (س) و شرح جزییات آن (بخش چهارم و پایانی) 🔶در و به (ع)، آنان در هجوم خود را عملی ساختند. 💠ادامه حملات در نقلهای دیگر 🔷ابان بن ابی عیاش از سُلیم بن قیس نقل می کند که گفت: نزد عبدالله بن عباس در خانه اش بودم، و گروهی از پیروان علی(ع) با ما بودند، ابن عباس برای ما سخن می گفت. از جمله ماجرای هجوم را برای ما بازگو کرد. او گفت: «ای برادران! بعد از (ص) به درب (س) آمد و بر در کوبید و فریاد زد: ای پسر ابوطالب! در را باز کن! (س) فرمود: «ای ! ما را به تو چه کار؟! ما را در مصیبت مان هم رها نمی کنی؟»؛ گفت: در را باز کن وگرنه آن را بر سر شما به آتش می کشیم. (س) فرمود: «یا عُمَرُ! أَمَا تَتَّقِی اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ تَدْخُلُ عَلَی بَیتِی وَ تَهْجُمُ عَلَی دَارِی؟؛ ای ! از خدا نمی ترسی که به سرایم درآمدی و به خانه ام یورش آوردی؟!». برنگشت، سپس ، و را زد و در آتش گرفت. [کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۸۶۴] 🔷 هیزم ها را شعله ور می ساخت و خالد بن ولید، مغیره و ابوعبیده بن جراح و قنفذ هم در حال جمع آوری هیزم بودند، و با شعله گرفتن هیزم ها آتش به در خانه سرایت کرد و دود وارد خانه شد، در حالی که (س) پشت در نشسته بود! در این حال، سعی می کرد در را باز کند، تا به داخل خانه هجوم بیاورند. (س) برخاست و دو دست خود را بر دو طرف چهار چوب در گذاشت و با تمام بدن خود مانع باز کردن در شد. کم کم به سوی در خانه رسید، در حالی که شعله می کشید و آن بر و (س) می خورد. در آن لحظه ناگهان چنان با به در نیم سوخته زد که باز شد. پیش از آنکه (س) بتواند خود را کنار بکشد، بر آن (س) برخورد کرد و (س) بین در و دیوار قرار گرفت و بر آن حضرت (س) رسید. 🔷در این هنگام (س) بر روی زمین افتاد و آتش همچنان شعله ورتر می شد و در این هنگام وارد خانه شدند. فشار در، بر بدن حضرت(س) به حدی بود که در همان لحظه (ع) در رحم مادر به رسید. حضرت(س) در این هنگام صیحه ای زد و ناله زنان فرمود: «یا أَبَتَاهْ! یا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! هَکذَا کانَ یفْعَلُ بِحَبِیبَتِک وَ ابْنَتِک؟؛ ای پدرم! ای رسول خدا (ص)! این چنین رفتار می شود با حبیبه ات و دخترت!» سپس ناله زد: «آهِ یا فِضَّةُ! إِلَیک فَخُذِینِی فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِی أَحْشَائِی مِنْ حَمْلٍ؛ آه ای ! مرا دریاب! به خدا قسم را که در داشتم، !». [بحار الانوار، ج۳۰، ص۲۹۴] ابن حجر عسقلانی می نویسد: «إنَّ عُمَرَ رَفَسَ فاطِمَةَ(س) حَتَّی أسقَطَت بمُحسِن(ع)؛ در این هنگام به (س) زد که (ع) گردید». [لسان المیزان ابن حجر عسقلانی، ج۱، ص۴۰۶] سپس حضرت (س) عاملین این کار را نفرین کرد. سپس از زمین برخاست و خود را به زحمت بلند کرد و از و ، بر دیوار تکیه داد. 🔷 خود می گوید: به طرف در رفتم، او استقامت کرد؛ با بر زدم، به دردش آورد، صدای و گریه اش را شنیدم. نزدیک بود دلم به رحم بیاید و برگردم که به یاد (ع) و حرص و ولع او در ریختن خون بزرگان عرب پس در حالی که او خود را به در چسبانده بود تا مانع شود با تمام توان به در زدم و ناگهان پشت در افتاد. [بحارالأنوار، ج ۳۰، ص۲۹۴] در این هنگام وارد خانه شده بود و قبل از رسیدن فضه بر هر دو (س) ، که (س) پر از شد. که هنوز آتش کینه اش شعله ور بود، با به و (س) زد. با ، بی محابا بر هر دو پهلوی حضرت(س) می زد. ناگهان را بر (س) زد. با بر بازوی فاطمه (س) زد، تا اینکه؛ بازو و کتف ایشان مانند دستبدی سیاه، شد. [الهدایه الکبری خصیبی، ص۴۰۷] در این حال صدای حضرت(س) به «یا ابتاه!» بلند شد؛ و لا حول و لا قوه الا بالله... منبع: اختصاصی حوزه نت با تلخیص @tabyinchannel
تبیین
⭕️بی نیاز شدن روح از بدن‏ 💠شهید آیت الله مرتضی مطهری (ره): 🔹 در نتیجه به خداوند - و تقرب به خداوند در نتیجه عبودیت و اخلاص و خود را فراموش کردن و تذلل در نزد پروردگار و اطاعت محض در برابر پروردگار - می‌رسد به این مرحله که در عین اینکه نیازمند به است، روحش از بدنش بی‌نیاز می‌شود، چطور؟ ما الآن، هم نیازمند به بدن‌مان است، هم نیازمند به روح‌مان. الآن اگر آن روح و قوه حیات ما نباشد، این بدن ما زنده نیست؛ اگر هم این بدن ما نباشد این روح ما در اینجا کاری از او ساخته نیست، نمی‌تواند کاری بکند. 🔹اما آیا همه انسانها همین جورند؟ هم بدنشان نیازمند به روح است و هم روحشان نیازمند به بدن؟ یا اینکه در نتیجه به خدا و ، می‌رسند به این حد که لااقل از بی‌نیاز می‌شود. چطور بی‌نیاز می‌شود؟ یعنی این قدرت را پیدا می‌کنند که به اصطلاح «روح» را از این «بدن» تخلیه کنند (البته در اینجا تخلیه به معنی مردن نیست)، یعنی همان را در مقابل بدن حفظ می‌کنند. 🔹در زمان خودمان، هستند چنین اشخاصی که قدرت دارند تخلیه کنند، یعنی را از منفک کنند به طوری که خودش را مسلط بر این بدن می‌بیند. بدنِ خودش را می‌بیند که در اینجا مثلاً مشغول عبادت است و خودش در جای دیگر سیر می‌کند، را دارد می‌بیند. شیخ شهاب الدین سهروردی، معروف به «شیخ اشراق» عبارتی دارد، می‌گوید ما حکیم را حکیم نمی‌شماریم، مگر آن وقتی که قدرت داشته باشد بر اینکه روح خودش را از بدنش خلع کند. 🔹 می‌گوید ما حکیم را حکیم نمی‌شماریم مگر در آن مرحله‏‌ای که برایش ملکه شده‏ باشد، یعنی هر وقت که اراده کند بتواند روح خودش را از بدنش مستقل و جدا کند. برای ما خیلی این حرفها سنگین و زیاد است. چنین چیزهایی را باور نمی‌کنیم؛ حق هم داریم باور نکنیم، برای اینکه ما خیلی از این مراحل پرت هستیم. ولی از آن بدبینی و باورنکردن‌ های خودتان کمی پایین بیایید... 📕آزادی معنوی (نسخه سایت)، مرتضی مطهری، ص ۶۷ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
⭕️ماه بندگی 🔹 در این دنیا مأمور به ساختن سیرت خویش است. او آمده است تا با ، صورتی برای بیاراید و خود را برای آماده کند. «سيرتی كاندر وجودت غالب است - هم بر آن تصوير، حشرت واجب است». 🔹«إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِی أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا» [۱] بهترین فرصت و تلاش برای رسیدن به سیرتی زیبا، استفاده از موسم ماه مبارک است؛ چرا که فرمود: «عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ»؛ [۲] ازاین‌رو به تکاپو می‌افتد و خود را به زحمت می‌اندازد و پا روی میگذارد 🔹و خواسته‌های‌خدا را بر خواسته‌های خود ترجیح میدهد: «هَل الدّينُ إِلاَّ التَّرجيحُ عِنْدَ الدَّوَرانِ؟!؛ آيا جز ترجيح [آخرت بر دنيا و يا رضاى خدا بر هواى نفس و شيطان] هنگام دوران امر است؟!»؛ ديندارى‌ انسان وقتى معلوم میشود كه بر سر دوراهى و ، و متابعت و و يا قرار گيرد». 🔹 از ناپاکیها می‌بندد و دست به‌سوی آن دراز نمیکند و خود را برای خدا خالی میکند. برای به محبوب به می‌پردازد: «امتثال نافله از امتثال فرايض اقوى است؛ يعنى اگرچه مُمْتَثَل در فريضه اقوى است، ولى امتثال و اظهار و عبديّت در نوافل، اقوى از فرايض است». خلاصه آنکه در این ماه رهسپار جاده میشود. پی نوشت‌ها؛ [۱]بحارالأنوار ج‏۶۸ ص۲۲۱ [۲]عيون أخبارالرضا ج‏۱ ص۲۹۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت @tabyinchannel