🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳
🏴
⭕️ #مراحل_هجوم به #خانه_حضرت_فاطمه (س) و شرح جزییات آن (بخش اول)
🔶در #جریان_هجوم #مهاجمین و #غاصبین به #خانه_امام_علی (ع)، آنان در #سه_مرحله هجوم خود را عملی ساختند. هجوم اول: #شکستن_تحصّن و پراکنده کردن متحصّنین و معترضین و یاران از #خانه_امام_علی (ع)!؛ هجوم دوم: #تهدید_اهل_خانه و #ارعاب_مردم توسط حکومت به واسطه عربده کشی ها و قدرت نمایی ها!؛ هجوم سوم: #آتش_کشیدن #دربخانهحضرتفاطمه (س) توسط مهاجمین و #ضرب و #جرح #حضرت_فاطمه (س) و #صدمات و لطمات وارده بر آن حضرت(س) توسط آنان و #سقط #حضرت_محسن (ع) و بیرون کشاندن اجباری #امیرالمومنین #امام_علی (ع) از خانه توسط مهاجمین و #تهدید ایشان به #قتل! اما هجوم اول چگونه اتفاق افتاد؟
💠پی ریزی نقشه هجوم اول
🔷 #اصحاب_سقیفه در طی این هجوم، درصدد #شکستن_تحصّن و پراکنده کردن متحصّنین و معترضین و یاران، از #خانه_امام_علی (ع) بودند. در تاریخ اشاره دقیقی به تعداد افراد متحصن در خانه امام علی (ع) نشده است، ولی در روایتی، مخالفین ابوبکر به تعداد #دوازده_نفر نام برده شده اند. شیخ صدوق می نویسد: «کسانی که با #عمل_أبوبکر و نشستن او در #مسند_خلافت مخالفت نمودند و او را انکار کردند، و به #جانشینی_امام_علی (ع) اقرار و تصریح نمودند، #دوازده_نفر از #مهاجرین و #انصار بودند. از مهاجرین: خالد بن سعید و مقداد بن اسود و ابی بن کعب و عمّار بن یاسر و أبوذر غفاری و سلمان فارسی و عبدالله بن مسعود و بریده اسلمی؛ و از انصار: خزیمة بن ثابت و سهل بن حنیف و أبوایوب انصاری و ابو ایوب انصاری و الهیثم بن التّیهان بودند. [خصال صدوق، ج ۲، ص ۴۶۱]
🔷اما در شمار این افراد، کسانی که در #خانه_حضرت_فاطمه (س) حضور داشتند، #سلمان_فارسی، #مقداد بن اسود، #ابوذر_غفاری و زبیر بن عوام بودند. #ابوبکر و #عمر مشاهده کردند که وقتی جمعی از مهاجران و انصار پیرامون #علی_بن_ابیطالب (ع) گرد آمده اند و تا زمانی این افراد در کنار #امام_علی (ع) باشند، توانایی غلبه بر #امیرالمؤمنین (ع) و اخذ بیعت از ایشان را نخواهند داشت. البته پیشتر #عمر_بن_خطاب به متحصنین خانه دستور پراکنده شدن داده بود و به حضرت فاطمه(س) گفته بود: «به خدا سوگند! اگر اجتماع این افراد در خانه تو ادامه داشته باشد، دستور خواهم داد تا #خانه را بر آنها #آتش_بکشند». [بحارالانوار، ج ۲۸، ص ۲۰۸] پس بدین ترتیب #ابوبکر به #عمر دستور داد که ابتدا اجتماع متحصنین را پراکنده سازد. «وَ إِنْ أَبَوْا فَقَاتِلْهُمْ» و اگر مقاومت کردند با آنها بجنگد. [العقد الفرید ابن عبد ربه، ج ۵، ص ۱۴]
🔷در پی این دستور، #عمر_بن_خطاب به همراه برخی افراد از جمله خالد بن ولید و أسید بن حضیر و سلمة بن أسلم به درب خانه #حضرت_فاطمه (س) آمدند. #عمر اهل خانه را خطاب قرار داد و فریاد کشید: «قسم به کسی که جان عمر در دست اوست، یا اهالی خانه از خانه خارج می شوند یا #خانه را با هر چه در آنست به #آتش_میکشم!». [الاحتجاج طبرسی، ج ۱، ص ۸۰] طبری می نویسد: #عمر_بن_خطاب گفت: «به خدا قسم! #خانه را بر شما به #آتش می کشم، یا اینکه برای بیعت خارج شوید». [تاریخ طبری، ج ۲، ص۴۴۳] در این هنگام زبیر بن عوام به همراه عده ای از متحصنین به بیرون خانه رفتند و با شمشیر بیرون از غلاف به مقابله با مهاجمین پرداختند. زبیر شمیشیر کشید و به آنان حمله کرد و گفت: «ای فرزندان عبدالمطلب شما زنده باشید و با #علی (ع) چنین برخوردی شود؟!
🔷ولی در این هنگام پای زبیر لغزید و بر زمین افتاد و خالد بن ولید از پشت سنگی به زبیر زد که منجر به افتادن شمشیرش شد؛ و عمر شمشیر را برداشت و شکست. [الاختصاص شیخ مفید، ص۱۸۶] #مهاجمین حمله بردند و او را دستگیر کردند و سایر متحصنین را همچنین یکی پس از دیگری محاصره و سپس دستگیر کردند. سپس #حضرت_فاطمه(س) بیرون آمد و آنان را تهدید به نفرین کرد. پس آنان برای مدتی عقب نشینی کردند تا دستور بعدی صادر گردد. #حضرت_فاطمه (س) با توجه به لزوم حفاظت از جان #امیرالمؤمنین (ع)، دستور خروج برخی دیگر از افراد متحصن را صادر کرد و فرمود: «به صلاحدید خود عمل کنید و نزد من بازنگردید». متحصنین دیگر به خانه حضرت فاطمه (س) بازنگشتند و مهاجمین آنان را برای بیعت اجباری نزد ابابکر بردند. [المصنّف شیخ صنعانی، ج ۷، ص۴۳۳] اما #اهل_سقیفه همچنان دنبال #بیعت از #امام_علی (ع) بود. #ادامهدارد...
منبع: اختصاصی حوزه نت
#حضرت_فاطمه #حضرت_زهرا #فاطمه #امام_علی #اهل_سقیفه #ابوبکر #عمر
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳
🏴
⭕️ #مراحل_هجوم به #خانه_حضرت_فاطمه (س) و شرح جزییات آن (بخش سوم)
🔶در #جریان_هجوم #مهاجمین و #غاصبین به #خانه_امام_علی (ع)، آنان در #سه_مرحله هجوم خود را عملی ساختند. هجوم سوم: #آتش_کشیدن #دربخانهحضرتفاطمه (س) توسط مهاجمین و #ضرب و #جرح #حضرت_فاطمه (س) و #صدمات و لطمات وارده بر آن حضرت(س) توسط آنان و #سقط #حضرت_محسن (ع) و بیرون کشاندن اجباری #امیرالمومنین #امام_علی (ع) از خانه توسط مهاجمین و #تهدید ایشان به #قتل.
💠پایه گذاری هجوم سوم و نهایی
🔷در این یورش #عمر_بن_خطاب به همراه بسیاری از مهاجمین بر در خانه #حضرت_فاطمه (س) تجمع کردند. علامه مجلسی می نویسد: «#عمر با جمع کثیری از افراد خود، به #منزل_امام_علی (ع) آمد و از علی (ع) در خواست کرد که از خانه خارج شود، که #امام_علی (ع) از خروج اباء کرد و #عمر در این هنگام آتش و هیزم طلب کرد». [بحارالانوار، ج ۲۸، ص ۲۰۴] #در_این_هجوم نه از دفاع متحصنین خبری بود و نه از اعتراض مردم مدینه! شهرستانی می نویسد: «وَ مَا کانَ فِی الدَّارِ غَیرُ عَلِی (ع) وَ فَاطِمَةَ (س) وَ الحَسَنِ (ع) وَ الحُسَینِ (ع)؛ در آن روز غیر از #علی (ع) و #فاطمه (س) و #حسنین (ع) کسی در خانه نبود». [الملل والنحل شهرستانی، ج ۱، ص ۷۱] در این هنگام عمر فریاد زد: «به خدا قسم آتش را بر شما مسلط می کنم». [تاریخ طبری، ج ۲، ص ۴۴۳]
🔷پس در این هنگام #حضرت_فاطمه(س) بر آنها خارج شد و در #پشت_در_ایستاد و خطاب به #عمر فرمود: «در تمام عمر خود هیچ قومی را نمی شناسم که بی وفاتر و بی عاطفه تر از شماها باشند، #جنازه_رسول_خدا (ص) را نزد ما گذاشته و سرگرم کار خود و #بدست_آوردن_خلافت شدید، نه مشورتی با ما نمودید و نه کمترین حقّی برای ما قائل شدید، گویا شما هیچ اطّلاعی از #فرمایش_پیامبر (ص) در #روز_غدیر_خم نداشتید؟ به خدا سوگند در همان روز آنچنان #امر_ولایت را #محکم ساخت، که جای هر طمع و امیدی برای شما باقی نگذاشت، ولی #شما آن را #رعایت_نکرده و هر رابطه ای را با پیامبرتان قطع نمودید. البتّه خداوند متعال میان ما و شما حاکم خواهد فرمود». [بحارالانوار، ج ۲۸، ص ۲۰۴]
🔷کلمات و عبارات نشانگر این بود که #مخاطب_حضرت_فاطمه (س) نه تنها #مهاجمین بود، بلکه شامل #مردم_مدینه هم می شد. عمر که ترس از تحریک و شورش مردم داشت، مجدد شروع به عربده کشی کرد. #عمر در دست خود #شعلهای_از_آتش حمل می کرد که قصد به #آتش_کشیدن #خانه_فاطمه (س) را داشت. [عقد الفرید ابن عبد ربه، ج ۴، ص ۹۳] او می گفت: «اُحرِقُوا دَارَهَا بِمَن فِیهَا؛ #خانه را با اهلش به #آتش_بکشید». [الملل والنحل شهرستانی، ج ۱، ص ۷۱] در این هنگام #حضرت_فاطمه (س) او را دید و به او فرمود: «یا اِبْنَ اَلْخَطَّابِ! أَ جِئْتَ لِتُحْرِقَ دَارَنَا؟ #ای_پسر_خطاب! آیا آمده ای خانه ما را به آتش بکشی؟»؛ عمر گفت: «نَعَمْ! أَوْ تَدْخُلُوا فِیمَا دَخَلَتْ فِیهِ اَلْأُمَّة؛ آری! مگر آن که با #ابوبکر #بیعت کنید چنانکه امت بیعت کردند». [بحار الانوار، ج ۲۸، ص ۳۳۹]
🔷 #حضرت_فاطمه(س) در این هنگام فرمود: «یَا أَبَتَاهُ! یا رَسُولَ اللّهِ(ص)! أُنظُر مَا ذَا لَقِینَا بَعدَک مِن ابنِ الخَطَّابِ وَ ابنِ أَبِی قُحَافَةِ!؛ ای پدر! ای رسول الله (ص)! ما پس از تو چه #ظلمها که از #عمر_بن_خطاب و #ابوبکر_ابن_ابی_قحافه دیدیم». [عوالم العلوم بحرانی اصفهانی، ج ۱۱، ص ۵۸۱] و #حضرت_زهرا (س) این چنین شروع به استغاثه کرد که چنان دلخراش بود که همان افرادی که آمده بودند، نزدیک بود دل هایشان شکافته و جگر هایشان پاره پاره شود و به شدت گریستند و عده زیادی از آنها صحنه را ترک کردند. اما #مهاجمین از #کار_شوم_خود دست برنداشتند و همچنان به کار خویش ادامه دادند. #ادامهدارد...
منبع: اختصاصی حوزه نت
#حضرت_فاطمه #حضرت_زهرا #فاطمه #امام_علی #اهل_سقیفه #ابوبکر #عمر
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳
🏴
⭕️ #مراحل_هجوم به #خانه_حضرت_فاطمه (س) و شرح جزییات آن (بخش چهارم و پایانی)
🔶در #جریان_هجوم #مهاجمین و #غاصبین به #خانه_امام_علی (ع)، آنان در #سه_مرحله هجوم خود را عملی ساختند.
💠ادامه حملات در نقلهای دیگر
🔷ابان بن ابی عیاش از سُلیم بن قیس نقل می کند که گفت: نزد عبدالله بن عباس در خانه اش بودم، و گروهی از پیروان علی(ع) با ما بودند، ابن عباس برای ما سخن می گفت. از جمله ماجرای هجوم را برای ما بازگو کرد. او گفت: «ای برادران! بعد از #رحلت_رسول_اکرم (ص) #عمر به درب #خانه_حضرت_فاطمه (س) آمد و بر در کوبید و فریاد زد: ای پسر ابوطالب! در را باز کن!#حضرت_فاطمه (س) فرمود: «ای #عمر! ما را به تو چه کار؟! ما را در مصیبت مان هم رها نمی کنی؟»؛ #عمر گفت: در را باز کن وگرنه آن را بر سر شما به آتش می کشیم. #حضرت_زهرا(س) فرمود: «یا عُمَرُ! أَمَا تَتَّقِی اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ تَدْخُلُ عَلَی بَیتِی وَ تَهْجُمُ عَلَی دَارِی؟؛ ای #عمر! از خدا نمی ترسی که به سرایم درآمدی و به خانه ام یورش آوردی؟!». #عمر برنگشت، سپس #آتش_خواست، و #درب_خانه را #آتش زد و در آتش گرفت. [کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۸۶۴]
🔷#عمر هیزم ها را شعله ور می ساخت و خالد بن ولید، مغیره و ابوعبیده بن جراح و قنفذ هم در حال جمع آوری هیزم بودند، و با شعله گرفتن هیزم ها آتش به در خانه سرایت کرد و دود وارد خانه شد، در حالی که #حضرت_فاطمه (س) پشت در نشسته بود! در این حال، #قنفذ سعی می کرد در را باز کند، تا به داخل خانه هجوم بیاورند. #حضرت_فاطمه (س) برخاست و دو دست خود را بر دو طرف چهار چوب در گذاشت و با تمام بدن خود مانع باز کردن در شد. کم کم #آتش به سوی در خانه رسید، در حالی که شعله می کشید و #حرارت آن بر #بدن و #صورت_حضرت_فاطمه (س) می خورد. در آن لحظه ناگهان #عمر چنان با #لگد به در نیم سوخته زد که #درب_خانه باز شد. پیش از آنکه #حضرت_فاطمه (س) بتواند خود را کنار بکشد، #در_با_تمام_سنگینی بر آن #حضرت (س) برخورد کرد و #حضرت_زهرا (س) بین در و دیوار قرار گرفت و بر #همه_بدن آن حضرت (س) #آسیب رسید.
🔷در این هنگام #حضرت_فاطمه (س) بر روی زمین افتاد و آتش همچنان شعله ورتر می شد و #مهاجمین در این هنگام وارد خانه شدند. فشار در، بر بدن حضرت(س) به حدی بود که در همان لحظه #حضرت_محسن(ع) در رحم مادر به #شهادت رسید. حضرت(س) در این هنگام صیحه ای زد و ناله زنان فرمود: «یا أَبَتَاهْ! یا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! هَکذَا کانَ یفْعَلُ بِحَبِیبَتِک وَ ابْنَتِک؟؛ ای پدرم! ای رسول خدا (ص)! این چنین رفتار می شود با حبیبه ات و دخترت!» سپس ناله زد: «آهِ یا فِضَّةُ! إِلَیک فَخُذِینِی فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِی أَحْشَائِی مِنْ حَمْلٍ؛ آه ای #فضه! مرا دریاب! به خدا قسم #فرزندی را که در #رحم داشتم، #کشته_شد!». [بحار الانوار، ج۳۰، ص۲۹۴] ابن حجر عسقلانی می نویسد: «إنَّ عُمَرَ رَفَسَ فاطِمَةَ(س) حَتَّی أسقَطَت بمُحسِن(ع)؛ در این هنگام #عمر به #فاطمه (س) #لگد زد که #سبب_سقط_محسن (ع) گردید». [لسان المیزان ابن حجر عسقلانی، ج۱، ص۴۰۶] سپس حضرت (س) عاملین این کار را نفرین کرد. سپس از زمین برخاست و خود را به زحمت بلند کرد و از #شدت_جراحات و #ضربات، بر دیوار تکیه داد.
🔷 #عمر خود می گوید: به طرف در رفتم، او استقامت کرد؛ با #تازیانه بر #دستهایش زدم، به دردش آورد، صدای #ناله و گریه اش را شنیدم. نزدیک بود دلم به رحم بیاید و برگردم که به یاد #کینه_های_علی (ع) و حرص و ولع او در ریختن خون بزرگان عرب پس در حالی که او خود را به در چسبانده بود تا مانع شود با تمام توان #لگدی به در زدم و ناگهان پشت در افتاد. [بحارالأنوار، ج ۳۰، ص۲۹۴] در این هنگام #عمر وارد خانه شده بود و قبل از رسیدن فضه بر هر دو #صورت_فاطمه (س) #چنان_سیلی_زد، که #چشمان_حضرت(س) پر از #خون شد. #عمر که هنوز آتش کینه اش شعله ور بود، با #لگد به #سینه و #پهلوی_حضرت (س) زد. #عمر با #غلاف_شمشیر، بی محابا بر هر دو پهلوی حضرت(س) می زد. ناگهان #عمر #تازیانه را بر #بازوی_فاطمه(س) زد. #عمر با #تازیانه بر بازوی فاطمه (س) زد، تا اینکه؛ بازو و کتف ایشان مانند دستبدی سیاه، #کبود شد. [الهدایه الکبری خصیبی، ص۴۰۷] در این حال صدای حضرت(س) به «یا ابتاه!» بلند شد؛ و لا حول و لا قوه الا بالله...
منبع: اختصاصی حوزه نت با تلخیص
#حضرت_فاطمه #حضرت_زهرا #فاطمه #امام_علی #اهل_سقیفه #عمر #قنفذ
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد