eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا اسلام در روابط بین زنان و مردان «محدودیت» قائل شده که باعث شود بین شهروندان جوامع مسلمان «عطش جنسی» فوران کند و تولید خشونت کند؟! (بخش اول) 🔹با توجه به برخی های و جنسی در جوامع اسلامی، عده ای بر آن شده اند این گونه کنند که چنین رفتارهای ناشایستی نتیجه محدودیت های مردان و زنان در ارتباط با است. و هایی که از همان بدو تأسیس جامعه اسلامی در اعمال شد [۱] و از کودکی تا بزرگسالی به تدریج احساس محرومیت و ناکامی را به گونه ای در هر فرد مسلمانی متراکم می نماید که ممکن است به یک باره فوران کرده باعث خشونت ها یا تجاوزهایی گردد. 🔹در پاسخ به این ادعا، باید بررسی کنیم و ببینیم که آیا واقعا خشونت ها و تجاوزهای جنسی رابطه مستقیمی با تشریع شده توسط دارند یا خیر. این موضوع را در قالب فرازهای ذیل بررسی می کنیم. 💠«محدودیت قائل شدن در روابط بین زن و مرد اختصاص به اسلام ندارد» 🔹پیش از هر چیز باید متذکر این نکته شد که در ایجاد روابط با بین زنان و مردان اختصاص به ندارد و بسیاری از و تمدن های گذشته به شیوه های مختلف برای روابط بین و محدودیت هایی داشته اند. پدران كلیسا پس از (عليه السلام) و پولس، به تبیین آموزه های مسیحیت پرداختند. آنان بر اساس تفسیر فریسیان از شریعت و تلمود، را از معاشرت با ، در ملأ عام برحذر داشتند و توصیه كردند كه بدون مسافرت نكنند. [۲] 🔹این محدودیت هرگز به معنای غریزه جنسی و منع آن نمی باشد، بلکه طبق آیات قرآن از جمله آیه «يُرِيدُ اللهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَ يَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَاللهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ» [نساء، ۲۶] (خداوند مى خواهد [با اين دستورها راه هاى و را] براى شما آشكار سازد، و به سنت هاى [صحيح] پيشينيان رهبرى كند، و شما را از پاك سازد و خداوند دانا و حكيم است‏)، 🔹 مى خواهد به وسيله اين حقايق را براى آشكار سازد و به راه هايى كه و منافع او در آن است، رهبرى اش كند. وانگهى شخص در اين برنامه تنها نيست و نيز اين گونه ‏‌ها را داشته‏ اند. در ادامه آیات فوق، تاكيد مى‏ كند كه «وَ اللهُ يُرِيدُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَ يُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَمِيلُوا مَيْلًا عَظِيماً»؛ [نساء، ۲۷] ( به وسيله اين مى خواهد، ‏ها و بركاتى كه بر اثر آلودگى به از شما قطع شده، به شما بازگردد، ولى كه در امواج غرق هستند، مى‏ خواهند شما از طريق به كلى شويد)، 🔹و همانند آنها از فرق تا قدم، آلوده انواع گرديد. اكنون شما فكر كنيد، آيا آن آميخته با و افتخار براى شما بهتر است، يا اين آزادى و توام با آلودگى و و انحطاط؟! ... پی نوشت‌ها؛ [۱] به نقل از برخی روایات (ص) درب های رفت آمد و را در از یکدیگر تفکیک کردند، و حتی برای جلوگیری از اختلاط آنها، دستور دادند که مردان از وسط کوچه و زنان از کنار آن رفت و آمد کنند. (الکافی، دارالکتب الاسلامیه، چ ۵، ج ۵، ص ۵۱۸ [۲] رهایی جنسی: رسوایی جهان مسیحیت، لارنس، ریموند، بی نا، لندن، ۲۰۰۷م، ص ۲۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«معروف» چيست؟ 🔹 از ماده «عرفان» يعنى چيز شده و از ماده «انكار» يعنى چيز است. راغب در «مفردات» مى گويد: «معروف؛ اسم است براى هر فعلى كه با و ، نيكى و خوبى آن شناخته مى شود، و منكر؛ اسم است براى هر فعلى كه با اين دو، حُسن و خوبى آن انكار مى شود». [۱] به ، و شناخته شده گويند؛ زيرا خدا را چنان آفريده كه براى او صفات خوب شناخته شده است؛ ، ، ، و ديگر فضائل عناصر شناخته شده براى انسان است، گويى مثلا در عالمى ديگر با آنها انس گرفته است، و در مقابل، و بد را گويند، زيرا چهره و بى عدالتى و تضييع حق مردم و ، چهره اى ناشناخته است. 🔹 در هر زمينه اى به دعوت مى كند. «فَاتِّبَاعُ بِالمَعرُوفِ» (باید از پیروی کنند). [سوره بقره، آيه ۱۷۸]؛ «فَاِمسَاكُ بِمَعرُوفٍ...». ([(در طلاق رجعی) شوهر در هر مرتبه از رجوع] باید [همسرش را] به طور شایسته و متعارف نگه دارد...) [همان سوره، آيه ۲۲۹]؛ «...مَتَاعٌ بِالمَعرُوفِ». (...هدیه مناسبی بدهند) [همان سوره، آيه ۲۴۱]؛ «قَولٌ مَعرُوفٌ». ( [در برابر نیازمندان]) [همان سوره، آيه ۲۶۳]؛ «فَليَأكُل بِالمَعرُوفِ». (به طور شایسته [و مطابق زحمتی که می کشد] از آن مصرف کند). [سوره نساء، آيه ۶]؛ «وَ عَاشِرُوهُنَّ بِالمَعرُوفِ». (و با آنان به طور رفتار کنید) [همان سوره، آيه ۱۹]؛ 🔹«لَا يَعصِينَكَ فِى مَعرُوفٍ». (و در هیچ کار شایسته ای مخالفت فرمان تو را نکنند). [سوره ممتحنه، آيه ۱۲]؛ «تَأمُرُونَ بِالمَعرُوفِ». ( می کنید). [سوره آل عمران، آيه ۱۱۰] در روايات نيز به آقایی و معرفى شده: «اَلمَعرُوفُ سِيَادَهٌ» [۲] و در روايتى با شرافت‌ترين‌ سيادت معرفى گرديده است: «اَلمَعرُوفُ اَشرَفُ سِيَادَةٍ». [۳] عمل تنها چيزى است كه از آثار انسان باقى مى ماند. (عليه السلام) به يارانش مى فرمود: «اِستَكثِرُوا مِنَ الشّىءِ الَّذِى لَا يَأكُلُهُ النَّارُ قَالَوا: وَ مَا هُوَ؟ قَالَ: اَلمَعرُوفُ». [۴] (زياد كنيد چيزى را كه آتش آن را نمى خورد و از بين نمى برد. گفتند: آن چيست؟ فرمود: [عمل شايسته و نيك]). 🔹اميرالمؤمنين (عليه السلام) نيز مى فرمايد: «اَلمَعرُوفُ ذَخِيرَةُ الَأَبَدِ». [۵] (، ذخيره و توشه هميشگى است). و در مى توان از آن استفاده برد. در جاى ديگر مى فرمايد: «عَلَيكُم بِصَنَايِعِ المَعرُوفِ فَاِنّهَا نِعْمَ الزَّادُ اِلَى‌ المَعَادِ »؛ [۶]؛ (بر شما است انجام دهيد؛ زيرا آنها بهترين توشه به سوى معاد و است!). (عليه السلام) فرمود: «اَوّلُ مَنْ يَدخُلُ الجَنَّةُ اَهلُ المَعرُوفِ » [۷]؛ (نخستين كسى كه داخل مى شود هستند). (عليه السلام) فرمود: «مَنْ كَثُرَت عَوَارِفُهُ كَثُرَت مَعارِفُهُ» [۸]؛ (كسى كه و شايسته او زياد شود، ياران او زياد مى شوند). «عوارف» جمع عارفه به معنى و «مَعارِفُ الرجل» يعنى و ياران آن مرد. پی نوشت‌ها؛ [۱] المفردات فی غريب القرآن، راغب اصفهانى، دارالعلم - الدار الشامية، چ ۱، ص ۵۶۱. [۲] غررالحكم و درر الكلم‏، دارالكتاب الإسلامی، چ ۲، ص ۱۸، حکمت ۵۰. [۳] همان، ص۴۹، حکمت ۹۰۷. [۴] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ‏۱۴، ص ۳۳۰، باب ۲۱. [۵] غررالحكم و دررالكلم‏، همان، ص ۵۴، حکمت ۱۰۲۳. [۶] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏، مؤسسة آل البيت، چ ۱، ج ‏۱۲، ص ۳۴۶، باب ۱. [۷] الأمالی، طوسى، دار الثقافة، ‏چ ۱، ص ۶۰۳. [۸] تصنيف غرر الحكم و درر الكلم‏، دفتر تبليغات‏، چ ۱، ص ۳۱۸ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ ۱، ج ۲، ص ۴۸۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️به چه دلیل مسلمانان معتقدند با وجود پيامبر اولوالعزمی مانند حضرت عيسى (عليه السلام)، رياست حكومت عدل جهانى بر عهده حضرت مهدى (عج الله تعالی فرجه الشریف) است؟ 🔹اگر سؤال شود با وجودى كه (عليه السلام) پيامبر الهی است، چرا معتقدند که رياست حكومت جهانى بر عهده (عجل الله تعالى فرجه) قرار گرفته است؟ در پاسخ بايد گفت: 2⃣ (عجل الله تعالى فرجه) است كه (صلى الله عليه و آله) در اين امت بر جاى گذارده است و او از اوصياى پيامبر آخرالزمان (صلى الله عليه و آله) است. 2⃣ (عليه السلام) پيامبر امتى ديگر غير از امت اسلامى است؛ امتى كه دينش شده و وظيفه مردم جهان تا روز قيامت، متابعت از و پيامبر جديد و اوصياى اوست. 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۹۰ش، چاپ هفتم، ص ۶۳۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه ممکن است یک نوجوان، امامت و پیشوای مسلمانان قرار گیرد؟ 🔹از آنجا كه (علیه السلام) نخستين امامى بود كه در به منصب رسيد، طبعاً نخستين سؤالى كه در هنگام مطالعه زندگى آن حضرت به نظر مى رسد، اين است كه چگونه يك مى تواند و و پيشوايى مسلمانان را بر عهده بگيرد؟ آيا ممكن است در چنين سنى به آن حد از برسد كه بتواند باشد؟ و آيا در امتهاى پيشين چنين چيزى سابقه داشته است؟ 🔹در پاسخ اين سؤالها بايد توجه داشت: درست است كه دوران شكوفايى عقل و جسم انسان معمولاً حد و مرز خاصى دارد كه با رسيدن آن زمان، جسم و روان به حد كمال مى رسند، ولى چه مانعى دارد كه ، براى مصالحى، اين دوران را براى بعضى از خود كوتاه ساخته، در سالهاى كمترى خلاصه كند. 🔹در از آغاز تاكنون افرادى بوده اند كه از اين بوده اند، و در پرتو لطف و كه از طرف به آنان شده است در به و رهبرى امتى نائل شده اند. براى اينكه مطلب بهتر روشن شود ذيلاً مواردى از اين استثناها را ياد آورى مى كنيم: 💠نبوت «حضرت یحیی» (عليه السلام) در کودکی 🔹 درباره (علیه السلام) و نبوت او و اينكه در به برگزيده شده است، مى فرمايد: «ما فرمان را در كودكى به او داديم». [۱] بعضى از مفسران كلمه را در آيه بالا به معناى هوش و گرفته اند، و بعضى گفته اند: مقصود از اين كلمه، است. مؤيد اين نظريه رواياتى است كه در كتاب «اصول كافى» نقل شده است؛ 🔹از آن جمله، روايتى از (علیه السلام) وارد شده است كه حضرت طى آن با تعبير «حكم» در آيه مزبور، به (علیه السلام) در استشهاد مى كند و مى فرمايد: پس از درگذشت (علیه السلام)، فرزند او (علیه السلام) كتاب و حكمت را از او به ارث برد و اين همان است كه خداوند در قرآن مى فرمايد: «يا يَحْيى خُذِ الْكَتابَ بِقُوّهٍ ٍْوَ آتَيْناهُ الحُكْمَ صَبِيّاً»؛ (اى كتاب (آسمانى) را با نيرومندى بگير، و ما را در به او داديم). [۲] 💠نبوت «حضرت مسيح» (عليه السلام) در روزهای نخستين تولد 🔹با اينكه براى آغاز تكلم و سخن گفتن كودك معمولاً زمانى حدود دوازده ماه لازم است، ولى مى دانيم كه (علیه السلام) در همان زبان به گشود و از مادر خود (كه به قدرت الهى بدون ازدواج باردار شده و نوزادى به دنيا آورده بود و به اين جهت مورد تهمت و اهانت قرار گرفته بود) به شدت دفاع كرد و ياوه هاى معاندين را با و دليل رد كرد، در صورتى كه و با اين محتوا، در شأن است. 🔹 گفتار او را چنين نقل مى كند: «قالَ إِنِّی عَبْدُ اللهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیّاً وَ جَعَلَنِی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ وَ أَوْصانِی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیّاً وَ بَرّاً بِوالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبّاراً شَقِیّاً». ((عيسى) گفت: «بى شك من ، به من (انجيل) عطا فرموده و مرا در هر جا كه باشم وجودى پربركت قرار داده است، و مرا تا آن زمان كه زنده ام به نماز و زكات توصيه فرموده و (نيز مرا) به نيكى در حق مادرم سفارش كرده و جبار و شقى قرار نداده است). [۳] 🔹با توجه به آنچه گفته شد به اين نتيجه مى رسيم كه قبل از نيز، ديگرى از اين و نعمت الهى برخوردار بوده اند و اين امر اختصاص به ما نداشته است. پی نوشت‌ها؛ [۱] وَ آتَيناهُ الحُكمَ صَبِيّاً (سوره مريم، آیه ۱۲) [۲] اصول كافى، تهران، مكتبه الصّدوق، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۸۲ [۳] سوره مريم، آیات ۳۰ تا ۳۲. از بعضى از روايات استفاده مى شود كه (ع در آن زمان كه سخن گفت، بوده و هنوز منصب نداشته است و در سن هفت سالگى به مقام رسالت نائل گرديده است. بنابراين هيچ استبعادى ندارد كه - عليهم السلام - هم در سنّى همانند سنّ حضرت عيسى به برسند (اصول كافى، همان) 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق (ع)، قم، ۱۳۹۰ش، چ۲۳، ص۵۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «معاقبه» كه در جهاد با نفس لازم است چيست؟ (بخش سوم و پایانی) 🔸علماى اخلاق براى امورى را بيان كرده اند كه التزام به آنها لازم است. يكی از اين امور، است كه بعد از «مشارطه» و «مراقبه» و «محاسبه» قرار دارد. بعضى همين چهار مرحله را برشمرده اند، ولى بعضى ديگر مثل مرحوم فيض كاشانى در «محجة البيضاء» دو تاى ديگر يعنى و [توبيخ] را هم اضافه كرده اند، كه شايد بتوان به گونه اى اين دو را در همان ادغام كرد؛ ولى ما به تبع مرحوم فيض اين دو را نيز شرح مى دهيم: 2⃣«معاتبه» (توبيخ نفس) 🔹دانستيم‌كه دشمن‌ترين دشمنان، است و امر كننده به و ميل كننده به شر و فرار كننده از است؛ و از طرفى امر به و كشاندن آن به سوى عبادت پروردگار و خالقش، و نهی از شهواتش شده ايم، و اينكه آن را از لذاتش جدا كنيم. 🔹اگر در اين كار اهمال كنيم كرده، به طورى كه ديگر قابل كنترل نمى باشد، لذا بايد با تازيانه و و هر لحظه بر گرده آن زد، تا از مسير خود منحرف نشود. اگر به اين مقام ملامت رسيد مى شود، كه اگر رشد كند به مقام عالى مى رسد. پس تا به پند و وعظ خود مشغول نشده اى، به پند دادن ديگران مپرداز. 🔹خداوندتعالى به (عليه السلام) وحى فرستاد كه «يَابنَ مَريَمَ عِظْ نَفسَكَ فَاِنْ اِتَّعَظْتَ فَعِظ النَّاسَ وَ اِلَّا فَاستَحىِ مِنِّى» [۱] (اى فرزند مريم، خود را پند ده، وقتى خود پند گرفتى آن وقت مردم را پند ده، و گرنه از من حيا كن!). وقتى را ساختى، هم سريعاً از تو ساخته مى شوند: «وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ». [۲] 🔹پس اى برادر! از متابعت مكن كه پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود: «الكَيِّسُ مَنْ دَانَ نَفْسُهُ وَ عَمِلَ لِما بَعدَ المَوتِ وَ الاَحمَقُ مَنْ اَتْبَعَ نَفْسَهُ هَوَاهَا وَ تَمَنَّى عَلَى اللهِ الاَمَانِىّ» [۳] ( كسى است كه ضعيف شده، و براى بعد از مرگش عمل مى كند، و و نادان كسى است كه متابعت هواى نفس كرده و از خدا، آرزوها [ی غيرمعقول و دور و دراز] تمنّا مى نمايد). 🔹اگر اين مراحل به خوبى طى شد ديگر جاى تقلّب و دزدى و تكبر و نخوت نيست، و چنان مى شود كه در برابر حق، مثل على بن يقطين صورت بر خاك سياه مى گذارد و از ابراهيم جمال ساربان مى خواهد تا كف كفش خود را بر صورت آن وزير هارون گذارد. 🔹داستانش اين بود كه در اثر بى اعتنايى علی بن يقطين به ابراهيم جمّال - كه يكى از دوستان امام كاظم (عليه السلام) بود - حضرت به او بى اعتنايى كردند و گفتند: بايد رضايت او را حاصل كنى. ابن يقطين براى رضايت ابراهيم جمّال، صورت بر خاك درب خانه او گذارد، و از او خواست براى اين كه امام كاظم (عليه السلام) عذر او را بپذيرد و خداوند از او درگذرد، ته كفش خود را روى صورت وى گذارد، و آن ساربان با اصرار على بن يقطين چنين كرد و على بن يقطين گفت: «اللّهم اشْهَدْ» (خدايا تو شاهد باش [كه بنده ات از من گذشت]). 🔹آرى اگر «دستورات اسلامى» و «گفتار اولياء الهى» عمل شود، پشت وزير را هم خم كرده و صورتش را به خاك تقرب الهى مى گذارد، آن هم وزير كسی مثل هارون كه به ابر مى گفت: «هر كجا مى خواهى ببار، كه از مُلك و سلطنت من خارج نيست!». 🔹آرى با عمل به راهيان اين راه، على بن يقطين تربيت مى شود به طوری كه امام کاظم (عليه السلام) به اصحاب خود مى فرمودند: «اگر مى خواهيد يكى از صحابى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را ببينيد، در صورت او نظر كنيد» و نيز مى فرمودند: «من شهادت مى دهم كه او اهلِ بهشت است». 🔹خداوند ما را در مسير خود موفق و در عمل به مراحل فوق مؤيّد فرمايد! ان شاء الله تعالى. مرحوم «الهى» آن مست باده معارف در ذيل اين فراز «اِنْ اِسْتَصْعَبَتْ عَلَيهِ نَفْسُهُ فِيمَا تَكرَهُ لَمْ يُعطِهَا سُؤلَهَا فِيمَا تُحِبُّ» چنين گويد: اگر به طاعت سختى افزود - ز نفس، او هم خوشيها دور بنمود ؛؛ دهد كيفر به كار نفس دونش - كند هنگام خواهشها زبونش. پی نوشت‌ها؛ [۱] المحجة البیضاء في تهذيب الاحیاء، فيض کاشانی، مؤسسه انتشارات اسلامی جامعه مدرسين، چ۴، ج۸، ص۱۸۰ [۲] سوره ذاريات، آيه ۵۵ [۳] المحجة البيضاء فی تهذيب الإحياء، همان، ص ۱۸۴ [۴] مرحوم حاج شيخ عباسى قمى در منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل (ع)، جريان على بن يقطين را با رواياتى آورده است. 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۲، ص۲۹۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه به عیوب خود پی ببریم؟ 🔸مرحوم در اين زمينه بحث مفيد و راهگشايى دارد؛ مى گويد، براى پى بردن به چهار راه است؛ 1⃣طریق نخست این که: به سراغ برود كه آگاه از است و بر و آگاهى دارد، او را حاكم بر نفس خويش سازد و از او بهره گيرد، و اين در زمان ما كم است! 2⃣طریق دوم این که: جستجو كند و او را خويش سازد تا و او را مورد بررسى دقيق قرار دهد؛ هرگاه اخلاق و افعال ناپسند و عيوب پنهان و آشكارى از او ببيند به او اطّلاع دهد، همان گونه كه بعضى از بزرگان دين مى فرمودند: «رَحِمَ اللّهُ امْرَءً اَهْدى اِلَىَّ عُيُوبى»؛ (خدا رحمت كند كسى كه مرا به من هديه كند). 🔹(تعبير به تعبير جالبى است كه دليل بر اين مطلب است) ... ولى اين گونه افراد نيز كم اند، زيرا غالباً مداهنه و مجامله مى كنند، و بعضى بعكس به خاطر حسد عيوب را بيش از اندازه بزرگ مى سازند. به [۱] گفتند: چرا از كناره گيرى كردى و با آنها آميزش ندارى؟ گفت: من چه كنم با كسانى كه مرا از من پنهان مى كنند! 🔹آرى! شديداً علاقه داشتند كه با استفاده از ديگران از شان آگاه شوند؛ ولى امروز كار ما به جايى رسيده كه نزد ما كسانى هستند كه ما را مى كنند و از مان آگاه مان مى سازند!؛ نه تنها از آنها خوشحال نمى شويم، بلكه به با آنان بر مى خيزيم و مى گوييم: تو خود نيز داراى اين عيوبى، و چنين و چنان كردى، كينه او را به دل مى گيريم، و از نصايح او محروم مى مانيم! 3⃣طريق سوم آن است كه: انسان را از بشنود، چرا كه دشمنان با دقّت تمام مراقب و انسانند؛ به همين دليل، گاهى انسان از بيش از و چاپلوسش بهره مى گيرد. 4⃣طريق چهارم اين است كه: انسان با مردم كند؛ آنچه را از مى بيند در مورد خودش نيز بررسى كند كه آيا او نيز داراى اين صفات نكوهيده هست يا نيست؟ زيرا آيينه و مرآت مؤمن است، و مى تواند خويش را با مشاهده عيوب ديگران ببيند. به (عليه السلام) گفتند چه كسى تو را آموخت؟ گفت كسى مرا ادب نياموخت، ولى من را ديدم و در نظر ناپسند آمد و از آن دورى نمودم. داستان معروف را كه به او گفتند را از كه آموختى گفت از بى ادبان تعبير ديگرى از اين مطلب است. [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] داود بن نصير طائى را از بزرگان فقها و زهّاد و عبّاد قرن دوم هجرى شمرده اند و همطراز با ابراهيم ادهم و فضيل دانسته اند (لغتنامه دهخدا). [۲] المحجة البيضاء فی تهذيب الإحياء، ملا محسن فيض كاشانى، مؤسسه انتشارات اسلامى جامعه مدرسين، قم، چ۴، ج۵، ص۱۱۲ 📕اخلاق در قرآن‏، ج ۱، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابیطالب(ع)، قم، چ ۱، ۱۳۷۷ش، ص ۳۳۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️حدیثی در فضیلت اميرالمؤمنين علی (ع) 🔹در حدیثی، (ص) فرمود: «لَوْلا أَنْ تَقُولَ فیک طَوائِفُ مِنْ أُمتی ما قالَتِ النصاری فی عیسَی بْنِ مَرْیمَ، لَقُلْتُ فیک قَوْلاً لاتَمُر بِمَلَأٍ مِنَ الناسِ إِلا أَخَذُوا الترابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَیک یلْتَمِسوُنَ بِذلِک الْبَرَکةَ»؛ [۱] (اگر بیم آن را نداشتم که از درباره تو، آنچه را که درباره (ع) گفتند، بگویند، سخنی درباره تو می‌گفتم که به گروهی از مردم نگذری، مگر اینکه را به عنوان بردارند). 🔹تازه هنوز علیه السّلام را معرفی نکرد، با اینکه این همه بیانات در این حدیث و احادیث دیگری فرموده است. علیه السّلام گفتنی نیست؛ است اما گفتنی نیست! زیرا ما ضعیفُ‌ العقل‌ و الایمان هستیم و نداریم. اگر بیان می‌کرد، بسیاری از کافر می‌شدند و عده‌ای معدود ایمان می‌آوردند، همچنان که درباره مسیح علیه‌ السلام چنین اتفاق افتاد. پی نوشت؛ [۱] کافی، ج۸، ص۵۷، روایت ۱۸ 📕در محضر بهجت، ج۱، ص۷۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف) پس از ظهور با «اهل كتاب» چگونه رفتار خواهد كرد؟ 🔹مطابق برخى از روايات، (عجل الله تعالى فرجه الشریف) پس از بين به توراتشان و بين به انجيلشان و بين به زبورشان حكم خواهد كرد. در اينجا دو سؤال مطرح می شود؛ سؤال اول اين است كه آيا پس از ظهور، (عجل الله تعالی فرجه الشریف) كسى از باقی مي ماند؟ و سؤال دوم اين است كه مقصود از بين اهل كتاب به كتاب آسمانی شان چيست؟ 💠در پاسخ به سؤال اول مى گوييم: 🔹همه انسانها در زمان حكومت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نمی شوند، و هستند كسانى از كه معاند نبوده، و در صدد ستيز و جنگ و مقابله با حضرت و حكومت او برنمی آيند. اين گروه از مى توانند در و مسلمين قرار بگيرند و با اعطاى به زندگى خود ادامه دهند. 💠اما در مورد سؤال دوم، دو احتمال وجود دارد: 1⃣مقصود، تطبيق اين كتب در آن قسمتى است كه فرمان به داخل شدن در و ايمان به (صلی الله عليه و آله) داده است؛ آن مواردی كه در نسخه هايى از که در دست (عجل الله تعالى فرجه الشریف) يا (عليه السلام) می باشد، وجود دارد و همان موارد را برای به اهل کتاب نشان مى دهند. 2⃣اينكه مقصود، آن است كه حضرت، اين كتب را بر معتقدان به آنها كه اسلام نياورده اند، ولى تحت به اجرا خواهد گذاشت. 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۹۰ش، چ هفتم، ص ۶۴۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel