eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
71 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سيره‌ عملی امام على عليه السّلام (بخش اول) 🔹 (عليه السّلام) كنار سفره‌ی غذا مانند بندگان می‌نشست. اگر دو لباس مرغوب و غير مرغوب تهيه ميكرد مرغوبش را به غلام خويش ميداد. با دست مبارك خويش هزار برده را تربيت كرد و در راه خدا آزاد نمود. هيچ كس را توانايى انجام كارها و عبادات حضرت نبود؛ شب و روز هزار ركعت نماز بجا می‌آورد و البته شبيه‌ترين اشخاص به ايشان علی بن الحسين (ع) بود. [۱] هر وقت ثروتی به دست امام (ع) ميرسيد فقرا و مستضعفين را جمع ميكرد و پول‌ها را از دست راست به دست چپ می‌ريخت و ميفرمود: ای پول‌های زرد و سفيد مرا گول نزنيد و برويد و غير مرا گول بزنيد، و در همان مجلس همه را به هر صاحب حقی عطا ميفرمود و سپس دو ركعت نماز شكر بجای می‌آورد. [۲] 🔹هر روز صبح كه می‌شد وارد بازار مسلمين می‌شد در حالی كه تازيانه‌اش بر دوش بود، اول بازار می‌ايستاد و ميفرمود: ای اهل بازار و تجّار، ابتدا از خدا طلب خير كنيد و با آسان‌گيری بر مردم، خير و بركت را به كسب خود وارد كنيد، ‌شغل را به زينت حلم مزيّن نماييد، حتماً از دروغ و قسم پرهيز كنيد، از ظلم و بی‌انصافی اجتناب نماييد و به داد محرومين برسيد و به هيچ وجه به ربا و معاملات ربوی نزديك نشويد. [۳] برای كارگزاران مملكتی می‌نوشت كه قلم‌ها را كوتاه بگيريد، خطها را نزديك هم قرار دهيد، حرف و سخن‌های اضافی را حذف كنيد، جداً مواظب باشيد كه در استفاده از بيت المال مسلمين زياده روی نكنيد. [۴] پس از هجرت رسول الله (ص) به مدينه، تا هنگام مرگ در شهر مكه نخوابيد و هر وقت نماز عصر را ميخواند از شهر خارج می‌شد و استراحت می‌كرد، سئوال می‌كردند كه يا علی چرا چنين ميكنی؟ ميفرمود: در زمينی كه پيامبر خدا (ص) از آن هجرت كرده كراهت دارم استراحت كنم. [۵] 🔹يكی از شب‌ها مقدارى پول برای (ع) آوردند، فرمود: هم اكنون آن را تقسيم كنيد. عرض كردند، الآن شب است صبر كنيد تا فردا تقسيم كنيم، فرمود: «تُقبِّلونَ أنْ أعيشَ إلي غدٍ» آيا شما يقين داريد كه من فردا زنده هستم. گفتند ما هم برای خود چنين باوری را نداريم فرمود: پس تأخير نيندازيد. شمعی آوردند، زير نور شمع اموال را تقسيم كردند. [۶] در آن هنگام كه مردم به سفره‌ی چرب و درهم و دينار هجوم می‌بردند، ‌عده‌ای از راه خيرخواهی می‌گفتند يا اميرالمؤمنين، از اموال بيت المال به اشراف عرب و قريش بده كه اين قدر از كنار تو پراكنده نشوند. ميفرمود: آيا از من می‌خواهيد كه پيروزى را از طريق ظلم بدست آورم نه به خدا سوگند چنين كارى را نخواهم كرد. [۷] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] أمالی صدوق، ص ۱۶۹ [۲] همان [۳] بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۱۰۴ [۴] همان [۵] علل الشرايع، ص ۱۵۵ [۶] امالى شيخ طوسی، ص ۲۵۷ [۷] بحار، ج ۴۱، ص ۱۰۹ 📕سيره عملی امام على (ع)، سیدکاظم ارفع، ج ۲، ص ۱۸ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️عملکرد امیرالمؤمنین (ع) و معاویه در مورد بیت‌المال 🔹از نحوه کار آنها (خلفا و صحابه) حقانیت و عدم حقانیت آنها معلوم می‌شود؛ مانند عملکرد (ع) و درباره . کار معاویه در تصرف و تقسیم بیت‌المال به‌ حدی عجیب بود که «ابن ‌زبیر» برای عبدالله ‌بن‌ عمر نوشت: «معاویه بیت‌المال را اِستِئثار می‌کرد (برای خود برمی‌داشت و به هر که دلش می‌خواست می‌بخشید!)»؛ به گونه‌ای که حتی ابن ‌زبیر آن‌چنانی نمی‌خواست مثل معاویه و یزید باشد! گویا چیزهایی در کار بوده که امیرالمؤمنین (ع) به‌ صورت یکسان و بالسویه تقسیم می‌کرد؛ زیرا اگر می‌خواست به مصلحت کار کند، دیگران در متابعت آن حضرت سوء استفاده می‌کردند؛ 🔹لذا آن حضرت بیت‌المال را جارو می‌کرد و نماز می‌خواند! و حتی گاهی به جای ماهیانه، هفته‌ای تقسیم می‌کرد. [۱] به ایشان می‌گفتند: تازه تقسیم کرده‌ای! می‌فرمود: من خزانه‌دار شما نیستم. اگر به اندازه هفت منطقه کوفه می‌رسید، تقسیم می‌کرد و در انبار نگه نمی‌داشت! این نحوه عملکرد امیرمؤمنان (ع) در رابطه با بیت ‌المال بود، اما ما اگر قانع باشیم که از حرام اجتناب کنیم و به حلال اکتفا کنیم و در کارمان بین حلال و حرام فرق بگذاریم و مثل معاویه سَخی نباشیم که به نور چشمی‌ها صد هزار بدهیم و دیگران را محروم بسازیم، خوب است! 📕در محضر بهجت، ج۱، ص۶۲ [۱] بحارالانوار، ج۸۸، ص۳۸۳ منبع: وبسایت‌ مرکز تنظیم‌ ونشر آثار ‌آیت‌ الله‌ العظمی‌بهجت (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️عملکرد امیرالمؤمنین (ع) و معاویه در مورد بیت‌المال 🔹از نحوه کار آنها (خلفا و صحابه) حقانیت و عدم حقانیت آنها معلوم می‌شود؛ مانند عملکرد (ع) و درباره . کار معاویه در تصرف و تقسیم بیت‌المال به‌ حدی عجیب بود که «ابن ‌زبیر» برای عبدالله ‌بن‌ عمر نوشت: «معاویه بیت‌المال را اِستِئثار می‌کرد (برای خود برمی‌داشت و به هر که دلش می‌خواست می‌بخشید!)»؛ به گونه‌ای که حتی ابن ‌زبیر آن‌چنانی نمی‌خواست مثل معاویه و یزید باشد! گویا چیزهایی در کار بوده که امیرالمؤمنین (ع) به‌ صورت یکسان و بالسویه تقسیم می‌کرد؛ زیرا اگر می‌خواست به مصلحت کار کند، دیگران در متابعت آن حضرت سوء استفاده می‌کردند؛ 🔹لذا آن حضرت بیت‌المال را جارو می‌کرد و نماز می‌خواند! و حتی گاهی به جای ماهیانه، هفته‌ای تقسیم می‌کرد. [۱] به ایشان می‌گفتند: تازه تقسیم کرده‌ای! می‌فرمود: من خزانه‌دار شما نیستم. اگر به اندازه هفت منطقه کوفه می‌رسید، تقسیم می‌کرد و در انبار نگه نمی‌داشت! این نحوه عملکرد امیرمؤمنان (ع) در رابطه با بیت ‌المال بود، اما ما اگر قانع باشیم که از حرام اجتناب کنیم و به حلال اکتفا کنیم و در کارمان بین حلال و حرام فرق بگذاریم و مثل معاویه سَخی نباشیم که به نور چشمی‌ها صد هزار بدهیم و دیگران را محروم بسازیم، خوب است! 📕در محضر بهجت، ج۱، ص۶۲ [۱] بحارالانوار، ج۸۸، ص۳۸۳ منبع: وبسایت‌ مرکز تنظیم‌ ونشر آثار ‌آیت‌ الله‌ العظمی‌بهجت (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قیام امام حسین (ع) چه تأثیری بر بیداری و آگاهی جامعه ی اسلامی داشت؟ 🔹مسلمانان در دوران بنى امیّه عموماً، و در عصر حاکمیّت معاویه و یزید خصوصاً، نبودند. آنها نمى دانستند که جانشینان بر حق رسول الله (ص) نیستند و بنى امیّه دلسوز و حامى اسلام نمى باشند، و جهل آنها به خاطر تقصیر و کوتاهى شان بود و لذا جاهل مقصّر بودند. آیا آنها نمى دانستند بنى امیّه بازماندگان دوران جاهلیّتند و کینه دیرینه اى از اسلام دارند و هنوز خاطره تلخ کشته شدن عزیزانشان را در جنگ هاى بدر و احد و احزاب فراموش نکرده اند و درصدد انتقام آن خون ها هستند. و از آنجا که پیامبر گرامى اسلام (ص) پیش بینى این روزها را مى نمود، خلافت را بر آل ابوسفیان حرام کرد. این مطلب در روایات متعدّد، از جمله گفتگوى (ع) و مروان بن حکم منعکس شده است. شبى که امام حسین (ع) به دارالاماره مدینه خوانده شد و خبر مرگ معاویه به آن حضرت ابلاغ گشت و از وى تقاضاى بیعت براى یزید شد و حضرت موافقت نکرد، فرداى آن شب مروان امام (ع) را در کوچه ملاقات کرد. خطاب به حضرت عرض کرد: یا اباعبدالله! من خیرخواه تو هستم و پیشنهادى برایت دارم که اگر بپذیرى به خیر و صلاح شماست! امام (ع) فرمود: پیشنهادت چیست؟ عرض کرد: همان گونه که دیشب در مجلس ولید بن عتبه گفتم، شما با یزید بیعت کنید که این کار به نفع دین و دنیاى شماست! 🔹 (ع) فرمود: «ما از آنِ خداییم و به سوى او باز مى گردیم. هر زمان مسلمانان به فرمانروایى همچون گرفتار شوند باید فاتحه اسلام را خواند. بى شک از جدّم رسول خدا (ص) شنیدم که مى فرمود: «خلافت بر خاندان ابوسفیان حرام است و اگر روزى را بر بالاى منبر من دیدید او را بکشید» و مردم مدینه او را بر فراز منبر آن حضرت دیدند و نکشتند و در نتیجه خداوند آنها را مبتلا به یزید فاسق کرد». [۱] مروان با شنیدن این بیان کوبنده و مستدلِ (ع) خاموش گشت و رفت. ابن ابى الحدید مى نویسد: معاویه دوستى داشت که هر روز به ملاقاتش میرفت و از رازداران معاویه و اصحاب سرّ او بود. او مى گوید: «پس از شهادت على (ع) و حسن مجتبى (ع) که معاویه بر سرتاسر جهان اسلام مسلّط شده بود، به او گفتم: معاویه! تو به آنچه که خواستى رسیدى و اکنون حاکم بر تمام بلاد اسلام هستى، به بنى هاشم کمتر ظلم و ستم کن و دستور بده که دیگر بر فراز منابر على (ع) را سبّ و لعن نکنند. معاویه گفت: اشتباه مى کنى! باید چنان کنم که مسلمانان بر فراز مأذنه ها نام پیامبر اسلام (ص) را بر زبان نیاورند. آرى! زمانى آرام مى گیرم که نام محمّد را از بالاى مأذنه ها به زیر بکشم «دفناً دفناً». [۲] عناد و دشمنى بنى امیّه مخصوصاً یزید با اسلام، عناد و کینه اى ریشه اى و اساسى و غیر قابل جمع بود، ولى متأسّفانه در آن زمان گروه عظیمى از مسلمانان آنها را نمى شناختند. 🔹 که معروف به شرابخوارگى، آدم کشى، هوسبازى و فسق و فجور بود به مدینه حمله کرد و شمار زیادى از مردان و زنان آن شهر مقدّس را از دم تیغ گذراند، و سه روز آن شهر را بر سربازان خود مباح کرد، تا هر کارى بخواهند انجام دهند! لشکریان یزید به قتل و غارت پرداخته و کارهاى دیگرى که قلم از ذکر آن شرم دارد! [۳] هنگامى که عبدالله بن زبیر به خانه خدا پناهنده شد، یزید نه به ابن زبیر رحم کرد و نه احترام کعبه را نگهداشت و نه حال ساکنان مکّه را مراعات نمود، لذا دستور داد منجنیق ها را در اطراف مکّه نصب و خانه خدا را سنگباران کنند! [۴] در حالى که طبق احکام اسلامى هر کس به خانه خدا پناه ببرد در امان است؛ حتّى مجرمین. هر چند مى توان آب و غذا را بر مجرمین بست تا بر اثر فشار گرسنگى و تشنگى مجبور شوند از حرم امن الهى خارج گردند، و سپس در صورت اثبات جرم آنها را دستگیر و مجازات کنند. [۵] (ع) براى بیدارى و آگاهى مردم قیام کرد، امّا آن قدر خواب آنها عمیق و جهل و ناآگاهیشان ریشه دار بود که جز خون قلب امام و یاران وفادارش این آفت مهم را از مزرعه اسلام دور نساخت. مردم پس از شهادت حضرت ابى عبدالله (ع) و همراهانش، و اسارت خاندان عصمت و طهارت و بر سر نیزه رفتن سرهاى مقدّس شهداى کربلا، از خواب غفلت بیدار شدند و قیام ها یکى پس از دیگرى شکل گرفت و بنى امیّه پس از واقعه کربلا روى خوش ندیدند، تا اینکه این خون هاى پاک منتهى به سقوط بنى امیّه و ریشه کن شدن این درخت ناپاک شد. پی نوشت‌ها؛ [۱] لهوف، ص ۲۰ [۲] شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج ۵، ص ۱۳۰ [۳] شرح این جنایت بى سابقه غمبار را در کتاب عاشورا، ص ۲۳۱ به بعد مطالعه فرمایید. [۴] همان [۵] جواهرالکلام، ج ۲۰، ص ۴۸-۴۶؛ و ج ۴۱، ص ۳۴۴و۳۴۵ 📕اهداف قيام حسينى‏، ناصر مكارم شيرازى، مدرسه امام على بن ابیطالب، ص ۷۵ منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️اهمیت حس درد اجتماع 🔹 انسانی بود فقط در فکر خودش و برای خودش، و انسانهای دیگر را برای اشباع جاه‌طلبی‏‌های خود به زور استثمار کرده بود. پس او یک موجود خودخواه، خودپسند و خودپرست بود. ولی برعکس، با اینکه همه امکانات برایش فراهم بود و همین معاویه حاضر بود بهترین شرایط زندگی را برای او فراهم کند، به خاطر اینکه معاویه حقوق مردم را پایمال کرده بود و برای اینکه به سرنوشت دیگران می‌اندیشید، با همین معاویه جبّار مبارزه کرد تا آنجا که جانش را بر سر این کار گذاشت و در تبعیدگاه رَبَذه در غربت جان داد. پس اینکه ما ابوذر را انسان می‌دانیم و معاویه را انسان نمی‌دانیم بلکه یک حیوان می‌دانیم، به خاطر این است که معاویه فقط در فکر آخور خودش بود و ابوذر در فکر انسانهای دیگر. 🔹ما چرا علیه السلام را یک می‌دانیم؟ برای اینکه درد اجتماع را حس می‌کرده، برای اینکه «من» او تبدیل به «ما» شده بود، برای اینکه «خود» او خودی بود که همه انسانها را جذب می‌کرد. او به صورت یک فرد مجزّا از انسانهای دیگر نبود، بلکه واقعاً خودش را به منزله یک عنصر، یک انگشت، یک عصب در یک بدن احساس می‌کرد که وقتی ناراحتی‏‌ای در یک جای بدن پیدا می‌شود، این عضو ناآرام و بی‏‌قرار می‌گردد. و اصلًا این تعبیرات مال خود اوست؛ قبل از اینکه در قرن بیستم فلسفه‌های اومانیستی این حرفها را بیاورند امیرالمؤمنین علیه السلام اینها را گفته است. 📕آزادی معنوی، مرتضی مطهری، ص ۲۳۴ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چه بدعتی در دین ایجاد شده بود که «امام حسین» (ع) برای مبارزه با آن قیام کرد؟ (بخش دوم) 🔸 در طول مدّتى که خلافت را غصب کردند، و به ناحق بر مسند قدرت تکیه زدند، بدعت‌ هاى فراوانى در دین ایجاد کرده و سنّت پیامبر (ص) را میراندند؛ چرا که ادامه حیاتشان در گرو احیاى بدعت ها و محو سنّت هاى پیامبر اسلام (ص) بود. ذیلاً نمونه هایى از این بدعت ها ذکر می گردد: 🔹در عصر جاهلیّت امتیازات قومى غوغا مى کرد. آنان اوّلا: عرب را (هر چند داراى انحطاط اخلاقى بود) بر عجم (غیر عرب) برترى مى دادند. ثانیاً: در میان عرب ها، هر قبیله اى خود را برتر از دیگر قبیله ها مى دانست و براى این منظور به شمارش تعداد افراد قبیله خود مى پرداختند، و اگر دو قبیله از این جهت مساوى بودند، به سراغ گورستان ها رفته و سرشمارى مردگان هر قبیله را آغاز مى کردند تا قبیله برتر مشخّص شود. [۱]  اسلام این ملاک و معیارِ نادرست را برچید، و معیار بشریّت و انسانیّت را جایگزین آن کرد و براى همه انسانها، فارغ از قبیله، نژاد، زبان و رنگ، ارزش قائل شد. 🔹در آیه ۷۰ سوره اسراء مى خوانیم: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِى آدَمَ وَ حَمَلْنَاهُمْ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُمْ مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیر مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلا؛ ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم و آنها را در صحرا و دریا (بر مرکب هاى راهوار) سوار کردیم؛ و از نعمت هاى پاکیزه به آنان روزى دادیم؛ و آنها را بر بسیارى از موجوداتى که خلق کرده ایم، برترى بخشیدیم». آرى با آمدن اسلام، انسان محورى، جاى قبیله محورى را گرفت، و لذا طرفداران پیامبر (ص) و جذب شدگان به اسلام، از قبیله و نژاد و زبان و رنگ خاصّى نبودند؛ بلکه عرب و عجم، سیاه و سفید، قریشى و غیر قریشى، فوج فوج به اسلام رو آورده و تسلیم امر خدا شدند. 🔹با رحلت پیامبر (ص)، این سنّت حضرت نیز دستخوش تغییر شد و کم کم همان قومیّت‌ گرایى رخ نمایى کرد، تا در دوران خلیفه سوم به اوج رسید؛ [۲] و این مطلب مخصوصاً در مناطق تحت نفوذ به وضوح دیده مى شد. تعصّبات قومى، جاى انسان محورى را گرفت و همین امر باعث اختلافات و درگیرى میان قبایل شد. اتّحاد و یکپارچگى و وحدت ناشى از انسان محورى به تدریج از میان مسلمانان رخت بربست، و دیگر خبرى از آن جامعه متّحد و یکپارچه نبود. (ع) قیام کرد تا دوباره همه مسلمانان را متّحد نموده، و یادگار جدّش، یعنی انسان محورى را حاکم کند. ... پی‌نوشت‌ها؛ [۱] شرح بیشتر را در تفسیر نمونه، ج ۲۷، ص ۲۷۵ مطالعه فرمایید. [۲] جرج جرداق در کتاب الامام على صوت العدالة الانسانیة، ج ۱، ص ۱۲۴ درباره تقویت بنى امیّه توسط عثمان مى نویسد: «عثمان، هم کلید بیت المال و هم شمشیر سلطان را در دستان بنى امیّه قرار داد». (عاشورا، ص ۱۴۰) 📕اهداف قیام حسینى‏، آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى، ص ۴۸ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ خصوصیات امام حسن مجتبی علیه السلام 🔹رسول خدا (ص) در مناسبت‌ های مختلف از فضیلت و عظمت ایشان سخن به میان می‌آورد؛ چنان که می‌فرمود: هر که و حسین (علیهم السلام) را دوست داشته باشد مرا دوست دارد و هر که با آن دو، دشمنی کند با من دشمنی کرده است. (ع) نه تنها از نظر علم، تقوا، زهد و عبادت، مقامی‌ برگزیده و ممتاز داشت، بلکه از لحاظ بذل و بخشش و دستگیری‌ از بیچارگان و درماندگان نیز در عصر خود زبانزد خاص و عام بود. هیچ فقیری از در خانه آن حضرت، دست خالی بر نمی‌گشت. هیچ آزرده دلی شرح پریشانی خود را نزد آن بزرگوار بازگو نمی‌کرد جز آنکه مرهمی‌ بر دل آزرده او نهاده می‌شد. [۱] 🔹تاریخ‌نگاران و دانشمندان در شرح زندگانی پرافتخار آن حضرت، نوشته‌اند که آن بزرگوار دو بار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا خرج کرد و سه بار ثروت خود را به دو نیم تقسیم کرده و نصف آن را برای خود نگه داشت و نصف دیگر را در راه خدا بخشید. [۲] آن بزرگوار گاه مبالغ قابل توجهی پول را یکجا به مستمندان می‌ بخشید، به طوری که مایه شگفتی واقع می‌شد. نکته قابل توجه این است که آن حضرت با این کار، برای همیشه شخص فقیر را بی نیاز می‌ ساخت و او می‌ توانست با این مبلغ، تمام نیازهای خود را برطرف نموده و زندگی آبرومندانه ای تشکیل دهد و احیانا سرمایه ای برای خود تهیه نماید. [۳] از خصوصیات اخلاقی  ایشان آن بود که اجازه نمی‌ داد کسی از در خانه او ناامید برگردد و اگر کمک مستقیم مقدور نبود، به طور غیرمستقیم در رفع نیازمندی‌ های افراد کوشش می‌ فرمود. 🔹به شهادت تاریخ، (ع) فردی شجاع و باشهامت بود و در راه پیشرفت اسلام از هیچگونه جانبازی دریغ نمی‌ ورزید. آمادگی ایشان برای جانبازی در راه حق به قدری بود که امیرالمومنین (ع) در جنگ صفین از یاران خود خواست که او و برادرش امام حسین (ع) را از ادامه جنگ با دشمن باز دارند، تا نسل پیامبر با شهادت این دو شخصیت از بین نرود. اما با چنین شجاعتی، چرا (ع) صلح را بر قیام ترجیح داد؟ سؤالی است که پاسخ آن در کتاب‌ های بسیاری به تفصیل ذکر شده است و در این مختصر تنها به این نکته بسنده می‌ کنیم که شرایط داخلی و خارجی، فرصتی را به وجود آورد که بتواند با استفاده از این فرصت، صلح را بر حضرت تحمیل نماید. 🔹به یقین همانگونه که اگر امام حسین (ع) قیام نمی‌نمود، اسلام برای همیشه به فراموشی سپرده می‌شد، صلح امام حسن (ع) نیز صفحه ای از نگهبانی دین خدا بود. توضیح آنکه شرایط به گونه ای بود که اگر (ع) صلح نمی‌کرد و جنگ را انتخاب می‌نمود، دیگر اسلامی ‌وجود نداشت، که توسط امام حسین (ع) به قیام منجر شود. به یقین در آن شرایط اگر امام حسین (ع) نیز به جای امام حسن (ع) بود، کاری به جز صلح انجام نمی‌داد، چنانکه امام حسین (ع) نیز تا زمانی که معاویه در رأس حکومت بود، اقدام نظامی‌ انجام نداد و تنها به سخنرانی کوبنده و افشاگرانه و نامه‌ های اعتراض آمیز به معاویه بسنده می‌فرمود. از همین روست که رسول خدا (ص) درباره این دو بزرگوار می‌فرمایند: حسن و حسین (علیهم السلام) امام‌اند چه قیام کنند و چه بنشینند (قیام نکنند). در کتاب‌ های پرشماری از منابع اهل سنت درباره دو نوه رسول اکرم (ص) و از مقام و مرتبه آنان در نزد رسول خدا (ص) سخن به میان آمده است. پی‌نوشت‌ها: [۱] مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، ص ۸۸ [۲] یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۲۲۶ [۳] مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، ص ۸۹ 📕فرصت‌هایی از ماه خدا (محمدمهدی فجری) چاپ اول منبع: وبسایت راسخون با تلخیص @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️فداکاری امام حسین علیه السلام 🔹[امام حسین (علیه السلام)] پاسداری که هر چه داشت در راه اهدا کرد؛ و را از پرتگاه رژیم طاغوتی نجات داد. 🔹رژیم منحط می‌ رفت تا را رژیم طاغوتی، و بنیانگذار اسلام را بر خلاف آنچه بوده معرفی کند. و (یزید) به اسم خلیفه رسول الله با آن کرد که چنگیز با ایران، و را تبدیل به نمود. 🔹اگر پاسدار عظیم الشان اسلام و شهادت جوانمردانه پاسداران بزرگ و اصحاب فداکار او نبود، در خفقان بنی امیه و رژیم ظالمانه آنان وارونه معرفی می‌شد، و زحمات نبی اکرم - صلی الله علیه و آله - و اصحاب فداکارش هدر می‌رفت. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۴/۰۶ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قیام امام حسین (علیه السلام) چه تأثیری بر بیداری و آگاهی جامعه اسلامی داشت؟ 🔹 در عموماً، و در عصر حاکمیّت و خصوصاً، نبودند. آنها نمیدانستند که «بنى امیّه» جانشینان برحق رسول الله (ص) نیستند و دلسوز و حامى اسلام نمیباشند، و آنها به خاطر تقصیر و کوتاهى شان بود و لذا بودند. آیا آنها نمى دانستند بازماندگان دوران و کینه دیرینه اى از دارند و هنوز خاطره تلخ کشته شدن عزیزانشان را در جنگ هاى بدر و احد و احزاب فراموش نکرده اند و درصدد انتقام آن خونها هستند، 🔹و از آنجا که پیامبر (ص) پیش بینى این روزها را مینمود، خلافت را بر حرام کرد. این مطلب در روایات متعدّد، از جمله گفتگوى (ع) و مروان بن حکم منعکس شده است. شبى که امام حسین (ع) به دارالاماره مدینه خوانده شد و خبر مرگ به آن حضرت ابلاغ گشت و از وى تقاضاى بیعت براى یزید شد و حضرت موافقت نکرد، فرداى آن شب ، امام (ع) را در کوچه ملاقات کرد. خطاب به حضرت عرض کرد: یا اباعبدالله! من خیرخواه تو هستم و پیشنهادى برایت دارم که اگر بپذیرى به خیر و صلاح شماست! 🔹 فرمود: پیشنهادت چیست؟ عرض کرد: همانگونه که دیشب در مجلس ولیدبن‌عتبه گفتم، شما با یزید بیعت کنید که این کار به نفع دین و دنیاى شماست! (ع) فرمود: «ما از آنِ خداییم و به سوى او باز میگردیم. هر زمان مسلمانان به فرمانروایى همچون گرفتار شوند باید فاتحه اسلام را خواند. بى شک از جدّم رسول خدا (ص) شنیدم که ميفرمود: «خلافت بر خاندان ابوسفیان است و اگر روزى را بر بالاى منبر من دیدید او را بکشید» و مردم مدینه او را بر فراز منبر آن حضرت دیدند و نکشتند و در نتیجه خداوند آنها را مبتلا به کرد». [۱]  🔹مروان با شنیدن این بیان کوبنده و مستدلِ (ع) خاموش گشت و رفت. ابن ابى الحدید مینویسد: دوستى داشت که هر روز به ملاقاتش میرفت و از رازداران معاویه و اصحاب سرّ او بود. او میگوید: «پس از شهادت (ع) و حسن مجتبى(ع) که بر سرتاسر جهان اسلام مسلّط شده بود، به او گفتم: معاویه! تو به آنچه که خواستى رسیدى و اکنون حاکم بر تمام بلاد اسلام هستى، به بنى هاشم کمتر ظلم و ستم کن و دستور بده که دیگر بر فراز منابر على(ع) را سبّ و لعن نکنند. معاویه گفت: اشتباه مى کنى! باید چنان کنم که مسلمانان بر فراز مأذنه ها نام پیامبر (ص) را بر زبان نیاورند. آرى! زمانى آرام ميگيرم که نام (ص) را از بالاى مأذنه ها به زیر بکشم «دفناً دفناً». [۲]  🔹عناد و مخصوصاً با اسلام، عناد و کینه اى ریشه اى و اساسى و غیرقابل جمع بود، ولى متأسّفانه در آن زمان گروه عظیمى از مسلمانان آنها را نمیشناختند. که معروف به ، آدم کشى، و و فجور بود به مدینه حمله کرد و شمار زیادى از مردان و زنان آن شهر مقدّس را از دم تیغ گذراند، و سه روز آن شهر را بر سربازان خود مباح کرد، تا هر کارى بخواهند انجام دهند! به قتل و غارت پرداخته و کارهاى دیگرى که قلم از ذکر آن شرم دارد! [۳]  🔹هنگامى که عبدالله بن زبیر به خانه خدا پناهنده شد، نه به ابن زبیر رحم کرد و نه احترام را نگهداشت و نه حال ساکنان مکّه را مراعات نمود، لذا دستور داد منجنیق ها را در اطراف مکّه نصب و را سنگباران کنند! [۴] در حالى که طبق احکام اسلامى هرکس به خانه خدا پناه ببرد در امان است؛ حتّى مجرمین. هرچند میتوان آب و غذا را بر مجرمین بست تا بر اثر فشار گرسنگى و تشنگى مجبور شوند از حرم امن الهى خارج گردند، و سپس در صورت اثبات جرم آنها را دستگیر و مجازات کنند. [۵] 🔹(ع) براى بیدارى و قیام کرد، امّا آن قدر خواب آنها عمیق و و ناآگاهیشان ریشه دار بود که جز خون قلب امام و یاران وفادارش این آفت مهم را از مزرعه اسلام دور نساخت. مردم پس از شهادت (ع) و همراهانش، و اسارت خاندان عصمت و طهارت و بر سر نیزه رفتن سرهاى مقدّس شهداى کربلا، از بیدار شدند و قیام ها یکى پس از دیگرى شکل گرفت و بنى امیّه پس از واقعه کربلا روى خوش ندیدند، تا اینکه این خون هاى پاک منتهى به و ریشه کن شدن این درخت ناپاک شد. پی نوشت‌ها؛ [۱]لهوف ص۲۰؛ [۲] شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ج۵ ص۱۳۰؛ [۳] شرح این جنایت بى سابقه غمبار را در کتاب عاشورا، ص۲۳۱ به بعد مطالعه فرمایید. [۴]همان؛ [۵] جواهرالکلام ج۲۰ ص۴۸-۴۶؛ و ج۴۱ ص۳۴۴و۳۴۵ 📕اهداف قيام حسينى‏، ناصر مكارم شيرازى، مدرسه امام على بن ابیطالب، ص۷۵ منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel