هدایت شده از الله اکبر
2.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ حرمت نگهداشتن نام #الله، توسط آقا محمد سریال گاندو 😊
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️خدا و نظم جهان (بخش اول)
🔸برهان نظم چیست و چگونه از طریق آن بر وجود خدا استدلال میشود؟
🔹از نخستین واقعیت هایی که فیلسوفان و جهان شناسان بشری به آسانی بدان پی برده اند، نوعی هماهنگی و نظم شگفت، دقیق و ظریف، پیچیده و هدفمند در پدیده های طبیعت است. این مسئله موجب شد اندیشمندان با استفاده #برهان_نظم را، که راهی تجربی و مبتنی بر مطالعه در جهان طبیعت بود، به عنوان معروف ترین برهان برای اثبات وجود خدا به کار برند. قرآن مجید و روایات نیز نظم جهان را به عنوان آیت الهی گوشزد کرده و انسان ها را دعوت می کنند که در نظام زیبا و شگفت هستی بیندیشند و از این راه به وجود خداوند علیم و حکیم، آگاهی یابند:
🔹«إِنَّ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ فِی خَلْقِکمْ وَ ما یبُثُّ مِنْ دابَّةٍ آیاتٌ لِقَوْمٍ یوقِنُونَ وَ اخْتِلافِ اللَّیلِ وَ النَّهارِ وَ ما أَنْزَلَ اللهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ رِزْقٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ تَصْرِیفِ الرِّیاحِ آیاتٌ لِقَوْمٍ یعْقِلُونَ تِلْک آیاتُ اللهِ نَتْلُوها عَلَیک بِالْحَقِّ فَبِأَی حَدِیثٍ بَعْدَ اللهِ وَ آیاتِهِ یؤْمِنُونَ؛ [جاثیه، آیات ۳ تا ۶] بدون شک در آسمانها و زمین نشانه های فراوانی است برای آنها که اهل ایمانند. و همچنین در آفرینش شما، و جنبندگانی که در سراسر زمین منتشر ساخته، نشانه هایی است برای جمعیتی که اهل یقینند. و نیز در آمد و شد شب و روز و رزقی که خداوند از آسمان نازل کرده، و به وسیله آن زمین را بعد از مردنش حیات بخشیده، و همچنین در وزش بادها نشانه های روشنی است برای جمعیتی که اهل تفکرند. اینها آیات الهی است که ما آن را به حق بر تو تلاوت می کنیم، اگر آنها به این آیات ایمان نیاورند به کدام سخن بعد از سخن خدا و آیاتش ایمان می آورند؟!».
🔹امام صادق علیه السلام در باب نظم جهان خطاب به مفضل می فرماید: «ای مفضل، نخستین عبرت و دلیل بر خالق - جل و علا - هیئت بخشیدن به این عالم و گردآوری اجزا و #نظم_آفرینی در آن است. از این رو اگر با اندیشه و خرد در کار عالم، نیک و عمیق تأمل کنی، هر آینه آن را چون خانه و سرایی می یابی که تمام نیازهای بندگان خدا در آن آماده و گرد آمده است. اینها همه دلیل آن است که جهان هستی با اندازه گیری دقیق و حکیمانه و نظم و تناسب و هماهنگی آفریده شده است. آفریننده آن یکی است و او همان شکل دهنده، نظم آفرین و هماهنگ کننده اجزای آن است». [۱] #ادامه_دارد...
پی نوشت؛
[۱] بحارالانوار، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، ج ۳، ص ۶۱
📕دفتر اول پرسش ها و پاسخ ها «خدا شناسی»، محمدرضا کاشفی
منبع؛ پرسمان
#الله #خدا #خداشناسی #نظم #برهان_نظم #جهان
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️خدا و نظم جهان (بخش دوم)
🔸برهان نظم چیست و چگونه از طریق آن بر وجود خدا استدلال میشود؟
💠تعریف نظم
🔹برای روشن تر شدن موضوع ابتدا باید تعریف #نظم را بررسی و سپس دلالتش بر وجود خدا را کاوید. آیت الله سبحانى در تعریف نظم آورده اند: «نظم عبارت است از نوعى پیوند و همکارى بین اجزاى یک مجموعه، در راستاى تحقق هدفى معین، به گونه اى که هر جزئى از اجزاء، مکمل دیگرى بوده و فقدان هر جزء موجب می شود که مجموعه اثر مطلوب و هدف مورد نظر را فاقد باشد». [جعفر سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ص ۷۳] ایشان همچنین آورده است: «واقعیت نظم در یک پدیده طبیعى، جز این نیست که اجزاى مختلفى از نظر کیفیت و کمیت دور هم گرد آیند، تا در پرتو همکارى اجزاى آن، هدف مشخص تحقق یابد». [همان] واکاوى مفهوم نظم و تعاریف آن نشان می دهد که تحقق نظم در گرو چند رکن اساسى است: ۱) وجود اشیاء یا اجزاى مختلف با کمیت و کیفیت مناسب؛ ۲) چینش، آرایش و ترتیب ویژه بین آنها؛ ۳) وجود عامل ربط دهنده و برقرار کننده پیوند خاص بین آنها؛ ۴) وجود هدفى معین؛ ۵) تأثیر نسبى هر یک از اجزاء در تحقق هدف و وابستگى تحقق هدف به اجتماع آنها.
💠تقریر برهان
🔹بر اساس آنچه گذشت «سامانمندی» و «هدفداری» دو رکن اساسی #برهان_نظم است. در این نگرش، جهان یک واحد نظاممند و هدفدار است. استاد مطهرى در این باره آورده است: « ...نوعى هماهنگى در هدف در میان اجزاى جهان مشاهده می شود؛ مثلاً در قسمتى از جهان که ما زندگى می کنیم، اوضاع و احوال نشان می دهد که زمین، گازهاى مجاور آن، آب هاى آن، گیاه ها، حیوانات، ماه که به دور زمین می گردد، خورشید که زمین به دور آن می گردد، با یکدیگر نوعى هماهنگى و انطباق دارند و مجموعاً هدف یا هدف هایى مشخص را تأمین می کنند». [طباطبایى، محمد حسین (علامه) و مطهرى، مرتضى، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج ۵، ص ۹۲، پاورقى]
🔹مقدمه دیگر برهان نظم این است که هر مجموعه منظمى، معلول علتى آگاه، حکیم و دلیل بر وجود ناظمى با شعور، مدبر و هدفدار است؛ به عبارت دیگر گزینش اشیاء یا اجزاى مختلف، با کمیت و کیفیت مناسب، ایجاد ترتیب و آرایش و پیوند مناسب بین آنها در راستاى تأمین هدفى معین، عین تدبیر است و استناد آن به غیرفاعل هوشمند چیزى جز تصادف گروى و یا تناقض گویى نیست. نتیجه آنکه رابطه نظم جهان با ناظمى باشعور و هدفدار امرى قطعى و انکارناپذیر است. آیت الله سبحانى در تلازم منطقى نظم و شعور می نویسد: «عقل و خرد به روشنى درک می کند که یک نوع رابطه منطقى میان نظم و دخالت عقل و یا هماهنگى و آگاهى و نیز هدفدارى و شعور وجود دارد، و هرگز معقول نیست که بخش نخست از هر یک از این سه معادله بدون دومى پدید آید». [جعفر سبحانى، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ص ۷۵و۷۶]
🔹ایشان راز چنین تلازمى را وجود فرایند محاسبه و اندازه گیرى کمى و کیفى در جهت ایجاد تناسب و هماهنگى بین پدیده ها دانسته که بدون آن نظم از اساس منتفى است. محاسبه و اندازه گیرى نیز به هیچ روى از عنصر ناآگاه ساخته نیست. «به دیگر سخن، عقل و خرد، در هر پدیده منظمى سه عنصر را لمس می کند: ۱) برنامه ریزى. ۲) سازماندهى. ۳) هدفدارى. از طرف دیگر عینیت بخشیدن به هر یک از این سه عنصر، به محاسبه و اندازه گیرى و انتخاب اجزاى پدیده ها از نظر کمیت و کیفیت و بینش صحیح و هماهنگ نیاز دارد، به گونه اى که اگر یکى از این عملیات درست انجام نگیرد، نظم دچار خلل می گردد، ماهیت چنین عملیاتى جدا از علم و آگاهى نیست و هرگز نمی توان چنین عملیاتى را از طریق عامل ناآگاه که درست نقطه مقابل این نوع عملیات است تفسیر کرد». [همان، ص ۷۶]. به گفته نیوتون: "این زیباترین سیستم خورشید و سیّارات و ستارگان تنها می تواند از تدبیر و حاکمیت یک موجود دانا و توانا نتیجه شود". #ادامه_دارد...
📕دفتر اول پرسش ها و پاسخ ها «خدا شناسی»، محمدرضا کاشفی
منبع؛ پرسمان
#الله #خدا #خداشناسی #نظم #برهان_نظم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️خدا و نظم جهان (بخش سوم و پایانی)
🔸برهان نظم چیست و چگونه از طریق آن بر وجود خدا استدلال میشود؟
💠گونه های برهان نظم
🔹 #برهان_نظم گونه ها و تقریرهای مختلفی دارد که به اختصار برخی از آنها اشاره می شود [جهت آگاهی بیشتر در این باره بنگرید: الف. احمد دیلمى، طبیعت و حکمت، (پژوهشى در برهان نظم)، قم: معارف، ۱۳۷۶؛ ب. حمیدرضا شاکرین، براهین اثبات وجود خدا در نقدی بر شبهات جان هاسپرز، تهران، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، ۱۳۸۵].
1⃣برهان مبتنی بر علیت
🔹استدلال از نظم موجود در عالم هستی، دو نتیجه می توان گرفت: «اثبات وجود ناظم و «اثبات ویژگیهای او مثل علم، عقل و شعور». برای اثبات وجود ناظم می گوییم: «در عالم طبیعت، #نظم برقرار است و هر نظمی به دست ناظمی است، پس باید ناظمی این نظم را در طبیعت قرار داده باشد». و برای اثبات ویژگی های ناظم می گوییم: «در طبیعت نظم وجود دارد و هر نظمی برخاسته از شعور و آگاهی است، پس بایستی #ناظم_جهان طبیعت دارای شعور و آگاهی باشد». اساس این استدلال بر اصل علیت استوار است و اینکه «هر پدیده ای محتاج پدیدآورنده است» و چون «نظم» پدیده است پس محتاج پدیدآورنده ای یعنی ناظمی است، و چون نظم و سامان دادن به یک مجموعه نیازمند آگاهی و شعور است پس این ناظم دارای این ویژگی هاست. [جعفر سبحانی، الالهیات، قم، موسسه امام صادق (ع)، چ ششم، ۱۳۸۴، ج ۱، ص ۳۳-۳۵؛ و محسن غرویان، سیری در ادله اثبات وجود خدا، ص ۸۰، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۷۷]
2⃣برهان انسجام محور
🔹مجموعه های عالم طبیعت دارای انسجام و اتصال شگفت آوری هستند، به گونه ای که گاهی یک جزء کوچک در کل عالم طبیعت تأثیر می گذارد. اکتشافات علمی همچون اثبات تأثیر نجوم در حیات موجودات روی زمین و دیگر دستاوردهای علمی، این اتصال و انسجام را آشکارتر می سازد. این ارتباط و تنیدگی مجموعه ها در همدیگر، دلالت بر وجود شعور و دخالت عقلی بزرگ در ساختار جهان می کند. [الالهیات، همان، ص ۴۳]
3⃣استدلال بر اساس حساب احتمالات
🔹حیات روی زمین نتیجه شروط و قیود فراوانی است و علل گوناگونی با یکدیگر هماهنگ شده اند تا حیات کنونی، نظم و سامان یافته، به گونه ای که فقدان هریک از این شرایط موجب بی نظمی و فساد این عالم می شود. این قیود و شروط به قدری فراوانند که احتمال صُدفه و اتفاق در ایجاد این نظم و هماهنگی را بسیار ضعیف و در حدّ صفر می کند، و احتمال دخالت شعور و قصد در ایجاد این مجموعه های زنجیره وار بسیار بالاست. [همان، ص ۵۱]
4⃣برهان هدف مدارانه
🔹با دقت در مجموعه نظامات عالم هستی متوجه می شویم که برخی از این نظام ها در خدمت نظامی دیگر قرار دارد، به طوری که در صورت نبودن نظام اول، نظام دوم از بین خواهد رفت. به عبارت دیگر نظام اول هدف و غایتی دارد که آن تأمین احتیاجات نظام دوم است، و بدین ترتیب، ارتباط تنگاتنگی بین نظام های عالم هستی وجود دارد. مثلاً ساختار وجودی مادر و وجود پستان او برای تأمین احتیاجات غذایی نوزاد است. مشخص است که این هدفمندی و ارتباط در عالم، نشان دهنده موجود عالم و باشعوری است که چنین ارتباط و هدفمندی را در عالم به وجود آورده است. [همان، ص ۴۷]
5⃣استدلال مبتنی بر تنظیم ظریف ثابت های طبیعت
🔹امروزه #برهان_نظم اسلوب های جدیدتری یافته، که از مهمترین آنها تقریر مبتنی بر تنظیم ظریف ثابت های طبیعت است. در سال ۱۹۸۶ دو کیهان شناس انگلیسی، جان بارو و فرانک تیپلر، تقریری از «تنظیم ظریف ثابت های طبیعت» ارائه کردند که مقدمه اسلوب جدیدی از برهان نظم شد. آن دو در کتاب «اصل کیهان شناختی انسان محور» [John Barrow, Frank Tipler & John Wheeler, The Anthropic Cosmological Principle (Oxford Paperbacks,1987)] استدلال کردند که جهان به نحو خاصی برای پیدایش انسان تنظیم ظریف شده است. [جهت آگاهی بیشتر در این زمینه بنگرید: مهدی گلشنی، خداباوری و دانشمندان معاصر غربی، ص ۷۷-۱۱۲، تهران، انتشارات کانون اندیشه جوان، ۱۳۹۵] و در عین حال تقریر اخیر را می توان زیرگونه ای از برهان هدف مدارانه و بیانی نو از چگونگی هدفمندی جهان به حساب آورد.
📕دفتر اول پرسش ها و پاسخ ها «خدا شناسی»، محمدرضا کاشفی
منبع؛ پرسمان
#الله #خدا #خداشناسی #نظم #برهان_نظم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«انگیزه ها» بر چند نوعند و منشاء آنها چیست؟
🔹 #انگیزه را مى توان به سه نوع تقسيم كرد: الف) #انگيزههاىپندارى؛ ب) #انگيزههاىمادّى؛ ج) #انگيزههایمعنوى. در بخش اوّل، يك مشت خيالات و پندارها و خرافات و الفاظ بى محتوا ممكن است عامل حركت يك جامعه شود كه مصداق كامل آن را در يك جامعه بت پرستى مى توان مشاهده كرد. پندار قداست بتها، خرافهی مشكل گشایی و شفاعت آنها، پندار فهم و شعور براى آنها و بالاخره خرافهی تقرّب به خدا بوسيله بتها، ايجاد حركتى در جامعه بت پرستان مى كند؛ امّا هنگامى كه كارشان به بن بست مى كشد، بتان را حتّى قادر بر دفاع از خودشان هم نمى بينند، تا چه رسد به عابدانشان! به مصداق: «فَرَجَعُوا إِلى أَنْفُسِهِمْ وَ قالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظّالِمُونَ؛ [انبیاء، ۶۴] وجدان خفته آنها بيدار شده به اين پندارهاى پوچ و مسخره، مى خندند و خويشتن را به خاطر اين پرستش غلط و مضحك، محكوم مى كنند و ظالم و ستمگر مى شمرند!».
🔹به اين ترتيب بُرد #انگيزههاىپندارى، محدود و موقّت و فاقد هرگونه عمق و ريشه است؛ چرا كه اين انگيزه ها از جهل و تعصّب مردم مايه میگيرد و به محض پيدايش مختصرى علم و آگاهى از اثر مى افتد. امّا #انگيزههاىمادّى از آنجا كه از يك واقعيّت عينى مايه میگيرد، اثرى بيشتر و گسترده تر دارد، امّا با اين حال هرگز عميق نيست. فى المثل، كمتر یک فرد نظامی حاضر میشود به خاطر مزايا و حقوق و تشويق مادّى و ترفيع درجه، كه مهمترين اثرش نيز همان امتيازات مادّى است، جان خود را به خطر بيفكند؛ و اگر در جنگى درگير شود كه به حكم مسؤوليّت شغلى بايد خود را به خطر افكند، باز تلاش میكند تا به هر وسيله شده خود را از مهلكه برهاند. لذا در جنگهایی همچون جنگ ويتنام، سربازان و افسران آمريكايى غالباً اين سؤال را از خود میكردند كه ما با چه انگيزه اى بجنگيم؟ و در اين منطقه جهان چه منافعى داريم كه ارزش نثار خون داشته باشد!؟
🔹امّا #انگيزه_معنوى كه از روح #ايمان به #الله و ارزشهاى والاى الهى و انسانى سرچشمه میگيرد، و پشتوانه اى همچون معاد و زندگى جاويدان پس از مرگ در آغوش رحمت الهى، و بهشت جاويدان و «لقاء الله» دارد، #قويترين و #عميقترين انگيزه هاست، كه تأثيرش فوق العاده نيرومند است. در اينجا مسأله معامله با خدا و دادن جان و مال در برابر جلب رضاى او مطرح است: «إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ فى سَبيلِ اللهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقّاً فِى التَّوْراةِ وَ الانْجيلِ وَالْقُرْانِ وَ مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذى بايَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ؛ [توبه، ۱۱۱] خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خريدارى كرده، كه [در برابرش] بهشت براى آنان باشد؛ [به اين گونه كه:] در راه خدا پيكار میكنند، میكشند و كشته میشوند؛ اين وعده حقّى است بر او، كه در تورات و انجيل و قرآن ذكر فرموده؛ و چه كسى از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اكنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدى كه با خدا كرده ايد؛ و اين است پيروزى بزرگ!». دقّت در بند بند اين آيه خون را در عروق مؤمنان به گردش سريعى درمى آورد، و تمام توان #افراد_باايمان را براى استقبال از چنين تجارت پرسود و عظيمى آماده میسازد.
🔹يا چنانكه در سوره صفّ، آيات ۱۰ تا ۱۳ آمده است: «يا أَيُّها الَّذينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى تِجارَة تُنْجيكُمْ مِنْ عَذاب أَليم - تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فى سَبيلِ اللهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ - يَغْفِرُ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ يُدْخِلْكُمْ جَنّات تَجْرى مِنْ تَحْتِهَا الانْهارُ وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فى جَنّاتِ عَدْن ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ - وَ اُخْرى تُحِبُّونَها نَصْرٌ مِنَ اللهِ وَ فَتْحٌ قَريبٌ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنينَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد! آيا شما را به تجارتى راهنمايى كنم كه شما را از عذاب دردناك رهایی میبخشد؟! - به خدا و رسولش ايمان بياوريد و با اموال و جانهايتان در راه خدا جهاد كنيد، اين براى شما [از هر چيز] بهتر است، اگر بدانيد! - [اگر چنين كنيد] گناهانتان را میبخشد و شما را در باغهايى از بهشت داخل میكند كه نهرها از زير درختانش جارى است و در مسكنهاى پاكيزه در بهشت جاويدان جاى میدهد؛ و اين پيروزى عظيم است! - و [نعمت] ديگرى كه آن را دوست داريد به شما میبخشد، و آن يارى خداوند و پيروزىِ نزديك است؛ و مؤمنان را بشارت ده [به اين پيروزى بزرگ]!».
📕مديريت و فرماندهى در اسلام، مكارم شيرازى، ناصر، نسل جوان، چ ۱۲، ص۶۳
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#انگیزه
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) «بزرگی و عظمت خداوند» را چگونه بیان می کند؟
🔹 #امام_علی (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۸۵ #نهج_البلاغه مى فرمايد: «لَيْسَ بِذِی كِبَرٍ اِمْتَدَّتْ بِهِ النِّهَايَاتُ فَكَبَّرَتْهُ تَجْسِيماً، وَ لَا بِذِی عِظَمٍ تَنَاهَتْ بِهِ الْغَايَاتُ فَعَظَّمَتْهُ تَجْسِيداً؛ بَلْ كَبُرَ شَأْناً، وَ عَظُمَ سُلْطَاناً؛ [او بزرگ است] اما نه به اين معنا كه حد و مرز جسمش طولانى است، [او با عظمت است] اما نه به اين معنا كه ابعاد جسمانى فوق العاده بزرگ دارد؛ بلكه #شأن و #مقامش #بزرگ و #والاست و سلطه اش با عظمت!».
🔹اشاره به اينكه وقتى مى گوييم #الله_اكبر (خداوند از همه چيز بزرگتر است) گاه به ذهن افراد ناآگاه چنين مى آيد كه ابعاد وجودى او شرق و غرب و شمال و جنوب عالم را پر كرده است، و هنگامى كه مى گوييم خداوند #عظمت دارد، فكر مى كنند نسبت به موجودات ديگر مانند كوه ها و درياها و آسمان ها چنين است؛ در حالى كه بزرگى و #عظمت_خداوند جنبه جسمانى ندارد، بلكه بزرگی و #عظمت_معنوى است؛ زيرا اگر او داراى جسم بزرگى بود حتماً اجزايى داشت و نهايتى و زمان و مكانى، حال آنكه #خداوند از همه اينها #برتر و بالاتر است؛
🔹و چه زيبا فرمود امام صادق (عليه السلام) آنجا كه شخصى در حضورش گفت: «اَللهُ اَكْبَر»؛ حضرت از او پرسيد: #خدا از چه چيز بزرگتر است؟ عرض كرد: «مِنْ كُلِّ شَىْءٍ»؛ (از همه چيز). امام (عليه السلام) فرمود: در اين صورت خدا را محدود [به زمان و مكان] ساختى. آن مرد عرض كرد: پس چه بگويم؟ فرمود: «بگو: «اَللهُ اَكْبَرُ مِنْ أَنْ يُوصَفَ؛ [۱] خداوند برتر از آن است كه به وصف درآيد».
🔹اشاره به اينكه ما هر وصفى براى او قائل شويم در نهايت از اوصاف مخلوقات است؛ زيرا در فكر ما بيش از اين نمى گنجد، بنابراين او #برتر از همه اين اوصاف است. #قرآن_مجيد نيز مى فرمايد: «سُبْحَانَ اللهِ عَمَّا يَصِفُونَ - إِلَّا عِبَادَ اللهِ الْمُخْلَصِينَ؛ [۲] منزه است خداوند از آنچه توصيف مى كنند - مگر بندگان مخلص خدا [كه او را به آنچه شايسته است وصف مى كنند]».
پی نوشت؛
[۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۴۰۷ق، چ چهارم، ج ۱، ص ۱۱۷
[۲] صافات، ۱۵۹ و ۱۶۰
📕پيام امام امير المؤمنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۷، ص ۱۴۸
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#الله #خدا #خداوند
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️انقلاب و خطری به اسم انگیزه های متغیر
🔹 #انقلاب_اسلامی_ایران بزرگترین حادثه عصر حاضر است. #حادثهای که #هندسه_قدرت را تغییر داد و دو ابرقدرت شرق و غرب را به چالش کشید تا خود، #قطب_سومی از #قدرت_جهانی باشد و #اسلام را که تا پیش از آن در #معادلات_سیاسی جایگاهی نداشت، وارد صحنه جهانی نموده، یک پایه #معادلات_قدرت در جهان قرار دهد.
🔹جورچین این تغییر با افول امپراتوری شوروی تکمیل شد و جهانی که میرفت #دنیای_سهقطبی بلوک شرق، بلوک غرب و #قدرتنویناسلامی را تجربه کند دوباره به حالت دو قطبی برگشت، با این تفاوت که اینبار #موازنه_قدرت بین #اسلام و #استکبار_جهانی بود؛ موازنهای که خیلیها خوابش را هم نمیدیدند. #انقلاب_اسلامی یک پدیده است و مانند هر پدیده دیگری در معرض آفتها، #آسیبها و #تهدیدها است.
🔹به همین جهت #بنیانگذار نظام مبارک #جمهوری_اسلامی ماهها پیش از پیروزی انقلاب، نسبت به #آفتهایی که ممکن است بعد از پیروزی دامنگیر #انقلاب شود، هشدار داده و به تبیین آفتها پرداخت و در وصیتنامه خویش نیز از این مهم غافل نشدند. بدیهی است که #تداوم و بقای #جمهوری_اسلامی منوط به #آفتشناسی، پیشگیری و برخورد با آنها است. با کنکاش در بیانات، نوشتهها و وصیتنامه #امام_خمینی (ره) به مواردی میرسیم که میتواند به عنوان #آسیبهای اصلی انقلاب اسلامی قلمداد شود که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
💠تغییر انگیزهها
🔹 #قیام_امام_خمینی (ره) قیام به #حق است. او و همه کسانی که با او صادقانه همراه شدند و تفکر او را پذیرفتند، تنها برای #خدا و با هدف اعتلای کلمه #الله #قیام نمودند و به جرات میتوان گفت که #رمز_پیروزی سریع #انقلاب نیز همین بود. #امام_خمینی (ره) در بند الف وصیتنامه خود، اول چیزی را که برای تداوم انقلاب لازم میداند، #پاسداری از #انگیزهها است.
🔹ایشان میفرماید: «بىتردید #رمز بقاى #انقلاب_اسلامى، همان رمز #پیروزى است؛ و رمز پیروزى را ملت مىداند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلى آن: #انگیزه_الهى و مقصد عالى #حکومت_اسلامى؛ و #اجتماع_ملت در سراسر کشور با #وحدت_کلمه براى همان انگیزه و مقصد».
🔹 #انگیزه_الهی همان موعظه واحدی است که #پیامبر_اکرم (ص) مأمور است همه را به آن دعوت کند: «قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلهِ مَثْنى وَ فُرادى... »؛ [۱] (بگو شما را تنها به یک چیز اندرز مىدهم و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر #براى_خدا #قیام کنی...). این انگیزه اصل و #اساس تمام تحولاتی است که #عموم_پیامبران به ویژه #رسول_خدا (ص) دنبال آن بودند.
🔹 #امام_خمینی (ره) در ادامه همان بند الف #وصیتنامه میفرماید: «اینجانب به همه نسلهای حاضر و آینده #وصیت مىکنم که اگر بخواهید #اسلام و #حکومت_الله برقرار باشد، و دست #استعمار و #استثمارگرانِ خارج و داخل از کشورتان قطع شود، این #انگیزه_الهى را که خداوند تعالى در #قرآن_کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید».
🔹ریشه #فتنههای بعد از رحلت رسول خدا که منجر به شهادت فاطمه زهرا (س) و خانهنشینی امام علی (ع) شد، همین #تغییر_انگیزهها است، چنان که برپایی جنگ جمل توسط دو صحابی خاص پیامبر یعنی طلحه و زبیر ریشه در همین #تغییر_انگیزهها داشت. اگر #انگیزههای_الهی در فرد یا جامعه #تغییر کرد، #سیر_قهقرایی #نهضت آغاز میشود و جامعه تا آنجا سقوط میکند که عالمانه و آگاهانه در کربلا دست به جنایت میزند.
🔹بنابراین تغییر انگیزههای الهی به مادی بزرگترین آفتی است که اگر انقلابیون و به ویژه خواص جامعه به آن گرفتار شدند، انقلاب در نیمه راه میماند و به مقصد خود که زمینه سازی برای حکومت جهانی #امام_مهدی (عج) است، نخواهد رسید. نکته مهمی که وجود دارد این است که در هر بخش از کشور که #انگیزههایالهی همچنان باقی مانده باشد، #پیشرفت و #کمال نیز وجود دارد، و در هر بخش از کشور که انگیزه های مادی جای انگیزه های الهی را گرفته باشد سیر قهقرایی به وضوح قابل مشاهده است برای پی بردن به این واقعت کافی است صنعت موشکی را با صنعت خودرو مقایسه کنید.
پی نوشت؛
[۱] قرآن کریم، سوره سبأ، آيه ۴۶
منبع: وبسایت راسخون
#انقلاب_اسلامی #جمهوری_اسلامی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۸۶ نهج البلاغه با چه عباراتی قدرت خداوند را به تصویر می کشد؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۸۶ #نهج_البلاغه به شرح يكى از صفات مهم #خداوند يعنى #قدرت_بارز او مى پردازد و در اين زمينه نخست مسئله #ابداع و #آفرينش_بىسابقه را مطرح كرده و مى فرمايد: «خَلَقَ الْخَلَائِقَ عَلَى غَيْرِ مِثَالٍ خَلَا مِنْ غَيْرِهِ، وَ لَمْ يَسْتَعِنْ عَلَى خَلْقِهَا بِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ»؛ (#مخلوقات را بدون همانندى كه از ديگرى گرفته باشد #آفريد و در آفرينش آنها از كسى يارى نجست).
🔹هنگامى كه به #جهان_خلقت نظر مى افكنيم انواع بیشمارى از #مخلوقات را در عالم جانداران و گياهان و جمادات مى بينيم كه هر يك شكل و ساختمان بديع و #آفرينش_ويژه و جالبى دارند. موجوداتى كه هرگز سابقه نداشته و #خداوند آنها را از كتم عدم به عرصه وجود آورد و در مسير تكامل پيش فرستاد؛ در حالى كه اگر #انسانها صنايعى دارند #اقتباس از ديگرى است؛ مثلا روز نخست كسى با دقّت در بال و پر پرندگان و كيفيّت پرواز آنها به فكر ساختن نوعى هواپيماى بسيار ابتدايى افتاد.
🔹سپس دانشمندان در زمان هاى بعد يكى پس از ديگرى اختراع پيشين را گرفته و به تكميل آن پرداختند تا در عصر و زمان ما به اوج تكامل خود رسيد. بر اين اساس، #مخترعان ما يا در اختراعات خود از #طبيعت الهام مى گيرند و يا از ديگرى؛ نه كارى بدون سابقه انجام مى دهند و نه كارى بدون كمك گرفتن از ديگران؛ در حالى كه كارهاى آنها #محدود است؛ ولى #خداوند در پهنه آفرينش و در ايجاد اين همه #مخلوقات_متنوع و بى شمار، نه نياز به سابقه دارد و نه نياز به كمك.
🔹آنگاه به سراغ چهره ديگرى از #قدرت_بىپايان او رفته و مى فرمايد: «وَ أَنْشَأَ الْاَرْضَ فَأَمْسَكَهَا مِنْ غَيْرِ اِشْتِغَالٍ، وَ أَرْسَاهَا عَلَى غَيْرِ قَرَارٍ، وَ أَقَامَهَا بِغَيْرِ قَوَائِمَ، وَ رَفَعَهَا بِغَيْرِ دَعَائِمَ، وَ حَصَّنَهَا مِنَ الْاَوَدِ [۱] وَ الْاِعْوِجَاجِ، وَ مَنَعَهَا مِنَ التَّهَافُتِ [۲] وَ الْاِنْفِرَاجِ» [۳] (#خداوند زمين را آفريد و آن را در جاى خود ثابت نگه داشت، بى آنكه اين كار او را به خود مشغول سازد و در عين حركت و بى قرارى به او ثبات بخشيد. بدون هيچ پايه اى آن را بر پا كرد و بى هيچ #ستونى آن را برافراشت و از كژى و اعوجاج نگاه داشت و از سقوط و در هم شكافتن آن جلوگيرى كرد).
🔹امروز اين مطلب براى همه ما مسلم است كه ميليون ها سال است #كره_زمين به دور خود و به دور خورشيد در #مدار_معينى در حركت است و اين حركت سريع به قدرى منظم و آرام است كه ساكنان زمين هرگز آن را احساس نمى كنند و به همين دليل دانشمندان پيشين كره زمين را مركز عالَم و ثابت مى دانستند. امروز ما مى دانيم كه قرار گرفتن زمين در فاصله معينى از خورشيد و در وضعى كاملا يكنواخت و آرام، نتيجه #تعادل_دقيق قوه جاذبه و دافعه است.
🔹بر اين اساس #نيروى_جاذبه هر دو جسم، يكديگر را به نسبت مستقيم جرم ها و به نسبت معكوس مجذور فاصله ها جذب مى كنند. اين نيرو سبب مى شود كره خاكى ما به سرعت به سوى خورشيد پيش رود و مجذوب آن شود و تبديل به دود و بخار گردد؛ از سوى ديگر حركت دورانى بر گِرد يك مركز سبب فرار آن جسم از مركز مى شود كه آن را «نيروى #گريز_از_مركز» مى نامند، و هر قدر حركت سريعتر باشد «نيروى #گريز_از_مركز» بيشتر است، لذا هنگامى كه قلاب سنگ را به دور دست به طور سريع به گردش در مى آورند ناگهان آن را رها مى كنند به شدت به نقطه دور پرتاب مى شود.
🔹حال براى اينكه #زمين ميليون ها سال در مدار خود به صورت يكنواخت گردش كند تنها راه اين است كه #نيروی_جاذبه كه تناسب با جسم زمين و خورشيد دارد، با #نيروی_دافعه كه بر اثر حركت و گريز از مركز حاصل مى شود كاملا #مساوى باشد؛ حتى اگر كمى فاصله زيادتر و يا كمتر گردد و يا كمى حركت كندتر و يا سريع تر شود اين #معادله_دقيق بر هم مى خورد و #زمين در فضا سرگردان مى شود و يا به سوى خورشيد رفته و جذب مى گردد. اين چه #قدرتى است كه ميليون ها سال زمينِ با اين عظمت را در عين حركت هاى متعدّد، ثابت نگه داشته، بى آنكه پايه اى بخواهد و يا #ستونى داشته باشد و يا اينكه با گذشت اين همه زمان شكافى بردارد و اجزاى آن در هم بريزد؛ آيا جز #قدرتعظيمپروردگار مى تواند چنين برنامه اى براى زمين تنظيم كند؟
پی نوشتها؛
[۱] «اَوَد» به معناى فشار و سنگينى است كه گاه موجب كجى و اعوجاج مى شود.
[۲] «تهافت» يعنى فرو ريختن و خرد شدن.
[۳] «انفراج» به معناى شكاف برداشتن است.
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۷، ص ۲۲۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#الله #خدا #آفرينش #خلقت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آیا «رحمان» و «رحیم» به یک معنا می باشند یا متفاوت اند؟
🔸#رحمان و #رحيم؛ اين دو واژه از ماده #رحمت گرفته شده، و معروف اين است كه #رحمان كسى است كه رحمت اش عام است، و همگان را شامل مى شود، در حالى كه #رحيم به كسى گفته مى شود كه رحمت اش خاص است؛ بنابراين #رحمانيت_خداوند سبب شده است كه فيض نعمت اش دوست و دشمن و مؤمن و كافر را شامل شود؛ ولى #رحيميّت_پرودگار ايجاب مى كند كه #مؤمنان را مشمول مواهب خاصّى در دنيا و آخرت قرار دهد كه دور افتادگان از خدا و بى خبران از آن محروم اند.
💠شاهد اين تفاوت امور زير است:
1⃣#رحمان صيغه مبالغه است و #رحيم صفت مشبهه؛ و صيغه مبالغه تأكيد بيشترى را مى رساند، و دليل بر گستردگى اين نوع رحمت است. ولى بعضى هر دو را صفت مشبهه و يا هر دو را صيغه مبالغه دانسته اند، امّا با اين حال تصريح كرده اند كه #رحمان مبالغه بيشترى را مى رساند. [۱]
2⃣بعضى نيز گفته اند: چون #رحيم صفت مشبهه است و دلالت بر ثبات و استمرار دارد مخصوص #مؤمنان است، ولى #رحمان كه صيغه مبالغه است چنين دلالتى ندارد.
3⃣#رحمان نام مخصوص خدا است و به غير او اطلاق نمى شود؛ در حالى كه #رحيم هم به او گفته مى شود و هم به غير او؛ و اين دليل بر آن است كه مفهوم #رحمان رحمت گسترده ترى است.
4⃣اين قاعده در ادبيات عرب معروف است كه «زيادةُ المبانى تَدُلُّ عَلى زِيادَةِ المَعانِى». (يعنى واژه اى كه حروف اش بيشتر است مفهوم آن نيز بيشتر است) و چون #رحمان پنج حرفى، و #رحيم چهار حرفى است؛ بنابراين مفهوم «رحمان» وسعت بيشترى دارد. [۲]
5⃣اين تفاوت را بعضى افراد، از #آيات_قرآن نيز استفاده كرده اند. زيرا #رحمان در قرآن غالباً به صورت مطلق آمده، در حالى كه #رحيم در بسيارى از موارد مقيّد است. مانند: «إِنَّ اللهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ». [سوره بقره، آیه ۱۴۳] (زيرا خداوند نسبت به #مردم، رئوف و #مهربان است). «وَ كَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً». [سوره احزاب، آیه ۴۳] (او نسبت به #مؤمنان همواره مهربان بوده است). «إِنَّ اللهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيماً». [سوره نساء، آیه ۲۹] (خداوند نسبت به شما #مهربان است). در حالى كه #رحمان بدون اين قيود ذكر شده و دليل بر #عموميت_رحمت او است.
6⃣بعضى از روايات نيز شاهد اين تفاوت است. در حديث پر معنايى از #امام_صادق (عليه السلام) مى خوانيم: «الرَّحمنُ اِسْمٌ خاصٌ بِصِفَة عامَّة، وَالرَّحيمُ اسمٌ عامٌ بِصِفَة خاصَّة». [۳] (#رحمان اسم خاص است [مخصوص خداوند] امّا با وصفى عام ـ مفهوم رحمت اش دوست و دشمن را در بر مى گيرد ـ ولى #رحيم اسم عام است به صفت خاص [اين اسم هم بر خداوند و هم غير او اطلاق مى شود، ولى مفهوم اش رحمتى است مخصوص مؤمنان]).
💠امّا با تمام اينها نمى توان انكار كرد كه گاهى اين دو واژه به يك معنا به كار مى رود؛ مانند آنچه در #دعاى_عرفه از امام حسين (عليه السلام) نقل شده است: «يا رحمنَ الدُّنيا وَالآخِرةَ وَ رَحِيْمَهُما». [۴] (اى خدايى كه رحمان دنيا و آخرت و رحيم هر دويى) ولى اين ممكن است يك استثنا بوده باشد؛ بنابراين منافاتى با تفاوت فوق ندارد.
#مآخذدرمنبعموجوداست
📕پیام قرآن، ناصر، مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چ ۹، ۱۳۸۶ش، ج ۱، ص ۳۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#الله #خدا
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۱۸۲ «نهج البلاغه» چگونه خداوند را توصیف می نماید؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۸۲ #نهج_البلاغه در شرح #اوصاف_خداوند چنين مى فرمايد: «لَمْ يُولَدْ سُبْحَانَهُ فَيَكُونَ فِی الْعِزِّ مُشَارَكاً، وَ لَمْ يَلِدْ فَيَكُونَ مَوْرُوثاً هَالِكاً، وَ لَمْ يَتَقَدَّمْهُ وَقْتٌ وَ لَا زَمَانٌ، وَ لَمْ يَتَعَاوَرْهُ [۱] زِيَادَةٌ وَ لاَ نُقْصَانٌ». (او از كسى متولّد نشده تا همتايى در عزّت و قدرت داشته باشد، و فرزندى به دنيا نياورده تا پس از وفاتش وارث او گردد؛ وقت و زمانى پيش از او نبوده و زيادى و نقصانى بر او عارض نشده است). از جمله قوانينى كه بر جهان ماده و ممكنات حاكم است اين است كه هر گروهى قدم به عرصه حيات مى گذارد، بعد از مدتى جاى خود را به گروه جديدى مى سپارد.
🔹فرزندان، صفات پدران را به ارث مى برند و آنها نيز آن صفات را براى فرزندانشان به ارث مى گذارند؛ ولى چون ذات پاك پروردگار ازلى و ابدى است، نه از كسى تولّد يافته تا همتايى داشته باشد، و نه كسى از وى متولّد شده تا وارث او گردد. جمله «وَ لَمْ يَتَقَدَّمْهُ...» اشاره به اين است كه او مافوق زمان است؛ زيرا زمان، نتيجه حركت موجودات از نقصان به كمال و از كمال به نقصان است، و چون وجود مقدّس #خداوند، عين #كمال_مطلق است و زيادى و نقصان در او راه ندارد وقت و زمانى نيز براى او تصوّر نمى شود. [۲]
🔹چون نفى شبيه، همتا، وقت، زمان، زياده و نقصان از ذات پاك او، ممكن است اين توهّم را به وجود آورد كه نتيجه آن تعطيل معرفة الله است، و به بيان ديگر راهى به سوى شناخت او وجود ندارد، بلافاصله مى فرمايد: «بَلْ ظَهَرَ لِلْعُقُولِ بِمَا أَرَانَا مِنْ عَلَامَاتِ التَّدْبِيرِ الْمُتْقَنِ، وَ الْقَضَاءِ الْمُبْرَمِ». (بلكه به سبب نشانههاى #تدبيرِ_متقن و #نظام_محكمى كه به ما ارائه داده، #عظمتش نزد عقل ها آشكار شده است).
🔹اشاره به اينكه گرچه كُنه ذات خداوند از دسترس عقل بشر خارج است، ولى اثبات اصل وجود او از طريق مطالعه در #نظام_آفرينش، و تدبير بسيار حكيمانه اى كه بر آن حاكم است كاملا ممكن است. اين همان چيزى است كه در روايات ديگر اسلامى نيز به آن اشاره شده كه درباره كُنه ذات خدا نينديشيد، بلكه درباره #آثار_قدرت و #عظمت و #علم او در جهان انديشه كنيد، و #قرآن_مجيد نيز پايه خداشناسى را بر آن قرار داده و صاحبان انديشه و #اولوا_الالباب را به #تفكّر در آن در همه حال دعوت مى كند و مى فرمايد:
🔹«إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماوَاتِ وَ الْاَرْضِ وَ اخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ لَآيَاتٍ لاُِولِى الْاَلْبَابِ - الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللهَ قِيَاماً وَ قُعُوداً وَ عَلَى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِى خَلْقِ السَّماوَاتِ وَ الْاَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ». [۳] (به يقين در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و شد شب و روز، #نشانههای_روشنى براى #خردمندان است - همان كسانى كه خدا را ايستاده و نشسته و در حالى كه بر پهلو خوابيده اند، ياد ميكنند و در #اسرار_آفرينش آسمانها و زمين میانديشند و می گويند: پروردگارا! اينها را بيهوده نيافريده اى؛ منزّهى تو! ما را از عذاب دوزخ نگاهدار).
پی نوشت:
[۱] «يتعاور» از ريشه «تعاور» به معناى دست به دست كردن چيزى و به صورت متناوب انجام دادن است و در جمله بالا منظور اين است كه زيادى و نقصان، يكى بعد از ديگرى بر ذات مقدّس خداوند عارض نمى شود و ذات پاك او در معرض حوادث نيست.
[۲] بعضى از شارحان، وقت و زمان را به يك معنا و مترادف دانسته اند؛ ولى بعضى ديگر، به معناى زمان معين گرفته اند؛ اما زمان را داراى مفهوم عامى شمرده اند، که تفسير دوم صحيح تر به نظر مى رسد. قرآن مجيد در سوره نساء، آيه ۱۰۳ نيز درباره نماز مى گويد: «إِنَّ الصَّلوةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَاباً مَّوْقُوتاً» (نماز براى مؤمنان وظيفه ثابت و معينى و [و داراى وقت خاصى] است).
[۳] سوره آلعمران، آیات ۱۹۰ و ۱۹۱
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۷، ص ۳۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#الله #خدا #پروردگار
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) «بزرگی و عظمت خداوند» را چگونه بیان می کند؟
🔹#امام_علی (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۸۵ #نهج_البلاغه مى فرمايد: «لَيْسَ بِذِی كِبَرٍ اِمْتَدَّتْ بِهِ النِّهَايَاتُ فَكَبَّرَتْهُ تَجْسِيماً، وَ لَا بِذِی عِظَمٍ تَنَاهَتْ بِهِ الْغَايَاتُ فَعَظَّمَتْهُ تَجْسِيداً؛ بَلْ كَبُرَ شَأْناً، وَ عَظُمَ سُلْطَاناً» ([او بزرگ است] اما نه به اين معنا كه حد و مرز جسمش طولانى است، [او با عظمت است] اما نه به اين معنا كه ابعاد جسمانى فوق العاده بزرگ دارد؛ بلكه شأن و مقامش بزرگ و والاست و سلطه اش با عظمت!».
🔹اشاره به اينكه وقتى مى گوييم الله اكبر (خداوند از همه چيز بزرگتر است) گاه به ذهن افراد ناآگاه چنين مى آيد كه ابعاد وجودى او شرق و غرب و شمال و جنوب عالم را پر كرده است، و هنگامى كه مى گوييم خداوند عظمت دارد، فكر مى كنند نسبت به موجودات ديگر مانند كوه ها و درياها و آسمان ها چنين است؛ در حالى كه بزرگى و #عظمت_خداوند جنبه جسمانى ندارد، بلكه بزرگی و #عظمت_معنوى است؛ زيرا اگر او داراى جسم بزرگى بود حتماً اجزايى داشت و نهايتى و زمان و مكانى، حال آنكه #خداوند از همه اينها برتر و بالاتر است؛
🔹و چهزيبا فرمود #امام_صادق (عليه السلام) آنجا كه شخصى در حضورش گفت: «اَللهُ اَكْبَر»؛ حضرت از او پرسيد: «#خدا از چه چيز بزرگتر است؟ عرض كرد: «مِنْ كُلِّ شَىْءٍ»؛ (از همه چيز). امام (عليه السلام) فرمود: در اين صورت خدا را محدود [به زمان و مكان] ساختى. آن مرد عرض كرد: پس چه بگويم؟ فرمود: «بگو: «اَللهُ اَكْبَرُ مِنْ أَنْ يُوصَفَ؛ [۱] خداوند برتر از آن است كه به وصف درآيد».
🔹اشاره به اينكه ما هر وصفى براى او قائل شويم در نهايت از اوصاف مخلوقات است؛ زيرا در فكر ما بيش از اين نمى گنجد، بنابراين او برتر از همه اين اوصاف است. #قرآن_مجيد نيز مى فرمايد: «سُبْحَانَ اللهِ عَمَّا يَصِفُونَ • إِلَّا عِبَادَ اللهِ الْمُخْلَصِينَ» [۲] (منزه است خداوند از آنچه توصيف مى كنند • مگر بندگان مخلص خدا [كه او را به آنچه شايسته است وصف مى كنند]).
پی نوشت؛
[۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۴۰۷ق، چ چهارم، ج ۱، ص ۱۱۷
[۲] سوره صافات، آیات ۱۵۹ و ۱۶۰
📕پيام امام امير المؤمنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۷، ص ۱۴۸
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#الله #خدا
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد