eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
62 دنبال‌کننده
9هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تفکر» قبل از سخن گفتن، چه تاثیری در درمان بیماری های زبان دارد؟ 🔸یکی از داروهایی که برای تجویز شده آن است كه قبل از سخن گفتن ابتدا كند تا مصداق اين كلام شود: «كم گوى و گزيده گوى چون دُرّ». در روايات اهل بيت (عليهم السلام) دو تعبير ديده مى شود: 1⃣«لِسَانُ المُؤمِنِ وَرَاءُ قَلبِهِ وَ قَلبُ المُنَافِقِ وَرَاءُ لِسَانِهِ»؛ [۱] ( پشت قلب او و پشت زبان او است)؛ يعنى حرف خود را از فيلتر و دستگاه تصفيه قلب مى گذراند و بعد به روى زبان منتقل مى كند؛ ولى برعكس است، اول حرفى را مى زند و سپس [درباره آن] مى انديشد و لذا در بسيارى از موارد سخنانش موجب پشيمانى او می شود. بايد شعار «اول انديشه بعد گفتار» را نصب العين خود قرار دهيم؛ البته گاهى هم انديشه بدون گفتار است و آن در جايى است كه انديشه هيچ تصديقى و تأييدى براى سخن گفتن ندارد، بلكه انسان را از بازگو كردنِ حرف منع مى كند. 🔹بعضى ها واقعاً چه جرأتى دارند كه كسى را كه در هفتاد سال كسب كرده با اى يا از بين مى برند، ولى بايد گفت به ظاهر شايد چنين باشد، ولى در واقع ثواب خود را از بین برده و بر ثواب متهم افزوده است. اين بيچاره نمى داند كه ممكن است براى اين تمام ثواب هاى او محو شود. اگر گفته شود اين معقول نيست كه با يك شايعه يا تهمت هاى هفتاد ساله اين شخص مثلاً از بين برود، زيرا با اين زحمت اين همه عبادت كرده تا توانسته است اين همه ثواب و اجر كسب كند! 🔹در جواب مى گویيم آن شخص هم هفتاد سال براى كسب زحمت كشيده و شما آن را با شايعه اى از بين بردى، تعجب ندارد كه با شايعه اى هم ثواب هاى هفتاد ساله شما از دست برود، مواظب باشيد زود خود را از دست ندهيد يا اين كه زود فرد ديگرى را قبول نكنيد. اگر در نامه اعمالت داشته باشى، با زدن به شخصى به نامه اعمال او مى رود و اگر حسنه اى نداشته باشى بايد سيئات او را قبول كنى. 2⃣تعبير دومى كه در روايات ديده مى شود اين است: «لِسَانُ العَاقِلِ وَرَاءُ قَلبِهِ وَ قَلبُ الاَحمَقِ وَرَاءُ لِسَانِهِ» [۲] ( پشت قلب او و پشت زبان او است). بازگشت هر دو تعبير به يك مطلب است؛ زيرا در واقع در تعبير اول، و هم همان است. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۶۸، ص۲۹۲، باب۷۸ [۲] وسائل الشيعة، شيخ حر عاملى، مؤسسة آل البيت(ع)، چ۱، ج۱۵، ص۲۸۱، باب۳۳ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج ۱، ص ۱۰۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، چه فوایدی را برای «تفکّر» بیان فرموده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ مى فرمايد: «وَ مَنْ تَفَكَّرَ أَبْصَرَ» (هر كس خود را به كار گيرد را مى بيند و را انتخاب مى كند). اهمّيّت در همه امور و چيزى نيست كه بر كسى مخفى باشد و تمام و موفق همين راه را پيموده اند. 🔹 در اين باره مى فرمايد: «قُلِ الْعَفْوَ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُون * فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ ... » [۱] (اينچنين خداوند را براى شما روشن می سازد، شايد كنيد! * [تا انديشه كنيد] درباره و ! ... ). پی نوشت: [۱] سوره بقره، آيات ۲۱۹ و ۲۲۰ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۹، ص۶۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در منابع اسلامی چه ارزش و اهميتی برای «سكوت» بيان شده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸در روایات اسلامی تاکید زیادی به شده است. (عليه السلام) در فرازی از خطبه متقين در بيان اوصاف ايشان ميفرمايد: «اگر پرهيزكار سكوت كند، سكوت او، او را محزون نمیكند». 🔹كسى كه ارزش و مقدار را فهميده باشد، را شعار خود قرار داده و بدون و سخن نمى گويد، و كسى كه اطلاع و احاطه بر و خصوصيات دقيق و باريك پيدا كرده و «سكوت» را نگهبان امين اسرار و حقایق قلبى خود قرار داده است، البته و چنين آدمی عبادت خواهد بود و كسى بر اين عبادتِ او آگاهى نمى يابد بجز پادشاه با جبروت كه همان است. [۱] 🔹ابن ابى الحديد در ذيل اين فراز ميگويد: « از فوت كلام و سخن نگفتن محزون و ناراحت نمیشود، زيرا را غنيمت میداند، نه خسران و زيان». [۲] آرى ساكتان ناطقند، آنها گرچه ساكتند، ولى روش و منش آنها گوياى ارزش هاى اخلاقى است. آنها مجسمه و تابلوى تمام نماى قرآن‌اند. « هم امر و هم نهى مى كند و است». [۳] (صلی الله علیه و آله) ميفرمايد: «چهار چيز است كه فقط دارا است، يكى از آنها است و آن اولين عبادت است». [۴] 🔹 (عليه السلام) ميفرمايد: «كسانى كه قبل از شما بودند، را فرا گرفتند و شما سخن را، اگر فردى از شما خواست و عبادت كننده [با خلوص نيت] باشد، بايد را قبل از آن به مدت ده سال فرا گيرد، اگر اين كار را به خوبى انجام داد و بر آن كرد، مى شود وگرنه بايد بگويد: «مَا اَنَا لِمَا اَرُومُ بِاَهْلٍ» [۵] (من اهليّت آنچه را در نيت دارم، ندارم). 🔹از (صلی الله علیه و آله) نقل شده كه: «حضرت به مردى كه نزد ايشان آمده بود فرمود: آيا تو را به امرى كه وارد میكند، راهنمایى كنم؟ گفت: بله يا رسول الله! فرمود: از آنچه خدا به تو داده به ديگرى بده؛ گفت: اگر محتاجتر از ديگرى بودم چطور؟! فرمود: مظلوم را يارى كن؛ گفت: اگر ضعيفتر از كسى باشم كه ياريش میكنم؟! فرمود: راهنماى انسان جاهل و احمق باش؛ گفت: اگر خود، جاهلتر از ديگرى بودم؟! فرمود: « خود را كن، جز براى خير»؛ تو را خوشحال نمیكند اينكه در وجودت خصلتى از اين خصال باشد كه تو را به سوى بهشت سوق دهد؟». [۶] 🔹 (عليه السلام) نيز درباره در «نهج البلاغه» میفرمايد: «، زياد و وقتش مشغول است». [۷] آنقدر به دنبال كار خير است كه ديگر، وقتى براى كلام و ندارد. «كم گوى و بجز مصلحت خويش مگوى - چيزى كه نپرسند تو خود پيش مگوى ؛ گوش تو دو دادند و زبان تو يكى - يعنى كه دو بشنو و يكى بيش مگوى». [۸] 🔹«آنرا كه شراب معرفت نوش كنند - از هرچه به جز اوست فراموش كنند ؛ آنرا كه زبان دهند، ديده ندهند - و آن را كه دهند ديده خاموش كنند». [۹] (عليه السلام) ميفرمايد: «در حكمت آل داود (عليه السلام) چنين آمده است: «بر فرد لازم است كه عارف به زمان خود باشد و روى آورنده به شأن و امورات خود گردد و بررسى احوال خود كند و خود باشد». [۱۰] «وَشّا» ميگويد: «شنيدم از (عليه السلام) كه میفرمود: اگر مردى از بنى اسرائيل میخواست عابد بشود مى بايست ده سال قبل از آن اختيار كند». [۱۱]  🔹پيرگوى (گوينده اى كه پيرمرد بود) درباره خودستايى نزد حكيمى لاف میزد، كه بر سه زبان مسلط است و میتواند با آن زبانها نطق كند؛ حكيم گفت: بفرمائيد كه به چه زبانى ميتوانيد كنيد. [۱۲] در مجلس معاويه يكى از بزرگان خاموش بود و هيچ نمیگفت، معاويه گفت: «چرا سخن نمیگويى؟ آن مرد فاضل گفت: چه گويم، اگر راست گویم از تو بترسم و اگر دروغ گويم از خدا بترسم، پس در اين مقام اولاتر [از سخن گفتن است]». [۱۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲ ج‏۶۸ ص۲۸۴ باب۷۸. [۲] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، مكتبة آية الله المرعشی النجفی، چ۱ ج۱۰ ص۱۳۸ ص۱۶۰. [۳] بحارالأنوار، همان، ج۸۹ ص۲۰ باب۱. [۴] همان، ج۷۴ ص۸۸ باب۴. [۵] همان، ج۷۵ ص۲۸۸ باب۲۴. [۶] همان، ج۶۸ ص۲۹۶ باب۷۸. [۷] همان، ج۶۴ ص۳۰۵ باب۱۴. [۸] مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة، امام صادق (ع)، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چ۱ ص۱۲۱. [۹] همان [۱۰] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴ ج۲ ۱۱۶. [۱۱] الكافی، همان، ج۲ ص۱۱۶. [۱۲] مجله پاسدار اسلام، ش۹۰، ص۳۸ [۱۳] خواندنی های دلنشین، سعیدی لاهیجی، کتاب سعدی، ۱۳۶۸ش، ج۱ ص۹۱ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۲، ص۵۶۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️طبق احادیث نبوی بهترین اشخاص از نظر انجام اعمال چه کسانی اند؟ 🔹روايتى از (صلى الله عليه و آله) درباره اين آيه قرآن: «اَحْسَنُ عَمَلاً» [۱] است كه نقل می كنیم تا ببينيم چه عملى است؟ آيا عمل بيشتر و متنوع تر يا نه؟ مسلماً جواب منفى است؛ زيرا معلم بشريت و آورنده شرع مقدس كه خود ما را ترغيب به انجام اعمال نيك و شايسته فرموده، چنين نظری ندارد.  🔹«قَالَ اَبُو قُتَادَةُ سَأَلتُ النَّبِىّ (صلى الله عليه وآله) عَن قُولِهِ تَعَالَى: «اَيُّكُم اَحْسَنُ عَمَلاً» مَا عُنِىَ بِهِ؟ فَقَالَ: يَقُولُ: أَيُّكُمْ اَحْسَنُ عَقْلاً ثُمّ قَالَ اَتَمُّكُم عَقْلاً وَ اَشَدُّكُم لِله خَوفاً وَ اَحْسَنُكُم فِيمَا اَمَرَ اللهُ بِهِ وَ نَهَى عَنهُ نَظَراً وَ اِن كَانَ اَقَلَّكُم تَطَوُّعاً»؛ [۲] 🔹[ترجمه‌ روایت:] (ابو قتاده مى گويد از پيامبر (صلى الله عليه و آله) درباره قول خداوند متعال: «أَيكُمْ اَحسَنُ عَمَلاً» سؤال كردم كه مراد از اين كلام كه [كدام يك از حيث عمل بهتريد] چيست؟ حضرت فرمودند: هر كدام كه از حيث بهتريد و بهتر عقل خود را به كار مى اندازيد و مى كنيد. سپس فرمودند: بهترين شما از حيث ، كامل ترين شما از حيث و شما است از جهت شدت ترس و شما است از حيث نظر در آنچه خداوند به آن و از آن كرده). 🔹که يا مراد اين است كه دقت و فكرى كند تا از مطلع شود و كوركورانه [خدا را] عبادت نكند، و يا اين كه دقت مى كند تا به و خداوند به نحو احسن، جامه عمل بپوشاند، و در جايگاهى باشد كه مرضىّ رضاى خداوند است اگرچه از حيث عمل، عمل كمترى داشته باشد. 🔹از اين حديث استفاده مى شود كه اگر انسان در يك ماه رمضان فقط يك آيه بخواند و پيرامونش كند، بهتر است تا ۳۰ جزء قرآن را بدون تفكر، تلاوت كند. همچنین اين روايت تائيد مى كند مضمون روايتى را كه مى گويد: «تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَبْعِينَ سَنَةً». (يك ساعت عالم بودن بهتر از ۷۰ سال عابد بودن است). پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره ملك، آيه ۲ [۲] مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش، چ۳، ج۱۰، ص۴۸۴، المعنى (ذيل آيه ۲، سوره ملك) 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۱، ص۵۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تفكّر» و «تدبّر» در قرآن، چه ميزان اهميت دارد؟ 🔹 كتابى است كه شكوفايى پيام‌ها و معارف آن، در پناه است. عبارت است از: به كار بردن براى كشف مجهولات و پاسخ به سؤالات. در اين زمينه مى‌فرمايد: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ». [۱] (و را [هم] به سوی تو نازل کردیم، به خاطر اینکه برای مردم آنچه را که برای [هدایتشان] به سویشان نازل شده بیان کنی، و برای اینکه [در پیامبری تو و آنچه را به حق نازل شده] ).   🔹پس انتظار آن است كه انسان، را در كنار بيانات پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و سنت قرار داده، در آنها و خود را مرتفع سازد؛ زيرا تنها در سايه در آيات است كه بسيارى از سؤالات اساسى انسان، پاسخ داده مى‌شود. به پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مى‌فرمايد: «قُلْ هذِهِ سَبِيلِى أَدْعُوا إِلَى اللهِ عَلى بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِى». [۲] (بگو: طریقه من و پیروانم همین است که را به خدا با بینایی و دعوت کنیم...).  🔹اما «تدّبر در قرآن» عبارت است از تأمل در عواقب يك امر. ، از معارف و دستورهايى سخن مى‌گويد، از مسئوليت‌ هاى انسان و نظام پاداش و جزا مى‌گويد، و عواقب مثبت و منفى رفتارش را متذكر مى‌شود. «تدبر در آيات قرآن» يعنى، توجه به عواقب و لوازم آيات و آثار مترتب بر عمل كردن، يا نكردن بر مقتضاى آن. با اين است كه دل و قلب انسان راه مى‌افتد و از بشارت هاى بهره مى‌گيرد و تهديدهايش در او مؤثر مى‌افتد. در اين زمينه مى‌فرمايد: «أَ فَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا». [۳] (آيا در نمى‌كنند، يا آنكه بر دل‌شان‌، خود، قفل‌ها زده اند؟). 🔹پس و در «قرآن»، به ايجاد روح بصيرت و روشن بينى و زنده شدن و فعال شدن قدرت درك قلب و جان آدمى است. در روايات نيز ثواب «تدبّر در آيات قرآن»، از قرائت آن بيشتر معرفى شده است: «لا خير فى قرائة ليس فيها تدبر». [۴] ([آگاه باشيد كه‌] خيرى در تلاوت قرآن بدون و ارزيابى آن وجود ندارد). اصولًا از مقايسه «آيه ۱۲۱ سوره بقره» (الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَٰئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ) و «آيه ۲۹ سوره ص» (كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ) كه هدف از را بهره‌مندى و تدبر در آن مى‌داند، در مى‌يابيم كه «تلاوت راستين» در جريان در آيات است.  🔹در اين باره توجه به چند نكته، بايسته است: ۱) الهى بودن قرآن بدون در آن معلوم نخواهد شد: «أَ فَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَ لَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا». [۵] ۲) بدون در قرآن، نمى‌توان از ذخاير بى‌كران و پر خير و بركت كلام خدا بهره‌اى جست. ۳) بدون نمى‌توان از ظلمت شك و ترديد و سرگردانى نفاق، خود را رهانيد و به ايمانى راسخ و استوار، دست يافت. ۴) بدون ، عمق و مغز آيات را نمى‌توان دريافت و به حقايق شگفت و حيرت آورش پى برد. ۵) در قرآن، با تمام وجود، در جاى جاى قرآن، حضور خداوند را حس مى‌كند و دل و جانش را از نور خدا سرشار مى‌نمايد. [۶] پی‌نوشت‌ها؛ [۱] سوره نحل، آیه ۴۴. [۲] یوسف، آیه ۱۰۸. [۳] سوره محمد (ص)، آیه ۲۴. [۴] بحارالانوار، ج ۹۲، ص ۲۱۱. [۵] سوره نساء، آیه ۸۲. [۶] تقى پور، ولى‌الله، پژوهشى پيرامون تدبر بر قرآن، انتشارات اسوه، چ اول، ص ۳۱ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۱۸۲ «نهج البلاغه» چگونه خداوند را توصیف می نماید؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۸۲ در شرح چنين مى فرمايد: «لَمْ يُولَدْ سُبْحَانَهُ فَيَكُونَ فِی الْعِزِّ مُشَارَكاً، وَ لَمْ يَلِدْ فَيَكُونَ مَوْرُوثاً هَالِكاً، وَ لَمْ يَتَقَدَّمْهُ وَقْتٌ وَ لَا زَمَانٌ، وَ لَمْ يَتَعَاوَرْهُ [۱] زِيَادَةٌ وَ لاَ نُقْصَانٌ». (او از كسى متولّد نشده تا همتايى در عزّت و قدرت داشته باشد، و فرزندى به دنيا نياورده تا پس از وفاتش وارث او گردد؛ وقت و زمانى پيش از او نبوده و زيادى و نقصانى بر او عارض نشده است). از جمله قوانينى كه بر جهان ماده و ممكنات حاكم است اين است كه هر گروهى قدم به عرصه حيات مى گذارد، بعد از مدتى جاى خود را به گروه جديدى مى سپارد. 🔹فرزندان، صفات پدران را به ارث مى برند و آنها نيز آن صفات را براى فرزندانشان به ارث مى گذارند؛ ولى چون ذات‌ پاك‌ پروردگار ازلى و ابدى است، نه از كسى تولّد يافته تا همتايى داشته باشد، و نه كسى از وى متولّد شده تا وارث او گردد. جمله «وَ لَمْ يَتَقَدَّمْهُ...» اشاره به اين است كه او مافوق زمان است؛ زيرا زمان، نتيجه حركت موجودات از نقصان به كمال و از كمال به نقصان است، و چون وجود مقدّس ، عين است و زيادى و نقصان در او راه ندارد وقت و زمانى نيز براى او تصوّر نمى شود. [۲] 🔹چون نفى شبيه، همتا، وقت، زمان، زياده و نقصان از ذات پاك او، ممكن است اين توهّم را به وجود آورد كه نتيجه آن تعطيل معرفة الله است، و به بيان ديگر راهى به سوى شناخت او وجود ندارد، بلافاصله مى فرمايد: «بَلْ ظَهَرَ لِلْعُقُولِ بِمَا أَرَانَا مِنْ عَلَامَاتِ التَّدْبِيرِ الْمُتْقَنِ، وَ الْقَضَاءِ الْمُبْرَمِ». (بلكه به سبب نشانه‌هاى و كه به ما ارائه داده، نزد عقل ها آشكار شده است). 🔹اشاره به اينكه گرچه كُنه ذات خداوند از دسترس عقل بشر خارج است، ولى اثبات اصل وجود او از طريق مطالعه در ، و تدبير بسيار حكيمانه اى كه بر آن حاكم است كاملا ممكن است. اين همان چيزى است كه در روايات ديگر اسلامى نيز به آن اشاره شده كه درباره كُنه‌ ذات‌ خدا نينديشيد، بلكه درباره و و او در جهان انديشه كنيد، و نيز پايه خداشناسى را بر آن قرار داده و صاحبان انديشه و را به در آن در همه حال دعوت مى كند و مى فرمايد:  🔹«إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماوَاتِ وَ الْاَرْضِ وَ اخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ لَآيَاتٍ لاُِولِى الْاَلْبَابِ - الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللهَ قِيَاماً وَ قُعُوداً وَ عَلَى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِى خَلْقِ السَّماوَاتِ وَ الْاَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ». [۳] (به يقين در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و شد شب و روز، براى است - همان كسانى كه خدا را ايستاده و نشسته و در حالى كه بر پهلو خوابيده ‏اند، ياد ميكنند و در آسمانها و زمين می‌انديشند و می گويند: پروردگارا! اينها را بيهوده نيافريده ‏اى؛ منزّهى تو! ما را از عذاب دوزخ نگاهدار). پی نوشت: [۱] «يتعاور» از ريشه «تعاور» به معناى دست به دست كردن چيزى و به صورت متناوب انجام دادن است و در جمله بالا منظور اين است كه زيادى و نقصان، يكى بعد از ديگرى بر ذات مقدّس خداوند عارض نمى شود و ذات پاك او در معرض حوادث نيست. [۲] بعضى از شارحان، وقت و زمان را به يك معنا و مترادف دانسته اند؛ ولى بعضى ديگر، به معناى زمان معين گرفته اند؛ اما زمان را داراى مفهوم عامى شمرده اند، که تفسير دوم صحيح تر به نظر مى رسد. قرآن مجيد در سوره نساء، آيه ۱۰۳ نيز درباره نماز مى گويد: «إِنَّ الصَّلوةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَاباً مَّوْقُوتاً» (نماز براى مؤمنان وظيفه ثابت و معينى و [و داراى وقت خاصى] است). [۳] سوره آل‌عمران، آیات ۱۹۰ و ۱۹۱ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۷، ص ۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«دشمن شناسی» با قوه تعقل 💠«تفکر»، راهی به سوی شناخت دشمن 🔹خداوند متعال در آیه ۱۱۸ سوره آل عمران می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ لا يَأْلُونَكُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفی صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُون‏». (اى كسانى كه ايمان آورده‌‏ايد! از غير خود، انتخاب نكنيد! آنها از هر گونه و درباره شما، كوتاهى نمی‌كنند. آنها دوست دارند شما در و زحمت باشيد. [نشانه‏ هاى] از دهان [و كلام] شان آشكار شده و آنچه در دلهايشان پنهان می‌دارند، از آن مهمتر است. ما [و راه‌ هاى پيشگيرى از شرّ آنها] را براى شما بيان كرديم اگر كنيد!). 🔹این آیه، به در مورد روابط شان با کشورهای غیر مسلمان هشدار می‌دهد و جامعه اسلامی را به و در رابطه با فرا می‌خواند. واضح است که به سرکردگی ، دشمنی خود را با «انقلاب اسلامی ایران» به شکل‌های مختلف نشان داده است. مثل حادثه طبس و جنگ تحمیلی و... چند سال گذشته هم در قضیه برجام. 🔹همه دنیا دید که جمهوری اسلامی ایران در توافق برجام چقدر از مواضع خود کوتاه آمد؛ ولی روز به روز دشمنی‌ های آمریکا بیشتر شد و اینکه به تعبیر رهبر انقلاب «وزیر امور خارجه وقت آمریکا در نامه خداحافظی خود، به دولت بعدی توصیه می‌کند که «تا می‌توانید به ایران سخت بگیرید و تحریم‌ها را حفظ کنید، زیرا با سخت گیری میتوان از ایران امتیاز گرفت». [۱] کمتر عاقلی بعد از این همه تجربه و دولت‌ های مستکبر با ایران، در دشمنی آنها شک می‌کند. 💠عاقل از تجربه پند گیرد 🔹معمولاً انسان عاقل، از تجربه‌ها پند گرفته و اشتباهات قبلی را جبران می‌کند. (علیه السلام) در حدیثی در مورد ، بیان می‌کند که: «اَلْعَقْلُ حِفْظُ التَّجارِبِ وَ خَيْرُ ما جَرَّبْتَ ما وَعَظَكَ». [۲] (، اندوختن تجربه ها [و عمل به آن] است، و بهترين تجربه، آن است كه پندت داده). تجربه‌ای که ملت ایران از سالیان پیش، از دشمنی گرفته و هم در قضیه برجام تکرار شد، باید فراروی جامعه اسلامی قرار گیرد و به آن بها داده شود؛ زیرا که به حکم و گفتار حدیث (صلی الله علیه و آله) «مؤمن دو بار از یک سوراخ گزیده نمی‌شود». [۳] کسی است که به فرموده امام على (عليه السلام) تلاش او ثمره‌ای را در بر داشته باشد. 🔹روایت امام علی (علیه السلام) این است: «اَلْعاقِلُ مَنْ اَحْسَنَ صَنائِعَهُ وَ وَضَعَ سَعْيَهُ فى مَواضِعِهِ» [۴] ( كسى است كه كارهايش را خوب انجام دهد و تلاشى كه مى كند، به جا باشد). بنابراین براساس تجربه‌ های زیاد از دشمنی آمریکا و دنیای غرب با ملت ایران، و نیز تجربه تلخ برجام، شکی برای دشمن بودن دشمنان قسم خورده‌ی این مرز و بوم وجود ندارد؛ و سخن آخر اینکه بر اساس آموزه‌های ، دشمنان جامعه اسلامی در صدد تخریب روزافزون جامعه اسلامی هستند و باید آحاد جامعه اسلامی در این نکته تأمل و دقت کنند. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] بیانات مقام معظم رهبری ۹۵/۱۰/۱۹ [۲] كشف المحجة لثمرة المهجه، ص۲۳۱ [۳] من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص۳۷۸ [۴] تصنيف غرر الحكم و درر الكلم‏، ص۵۴ منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قوای نفسانی (بخش دوم و پایانی) 🔸 دارای قوای سه گانه ، و است که هر يک تأمين بخشی از نيازهای انسان را بر عهده دارند. همه قوای بشری برای حکمت و غرض و هدفی آفريده شده اند و هر کدام سهم بسزایی برای رساندن به کمال مطلوبش دارند؛ آنچه مهم است جهت دادن و تربيت کردن و شکوفا نمودن اين قواست، به گونه ای که هر کدام نقش خود را به شکل بايسته و شايسته در ترقی و تعالی انسان ايفا کنند. در این بخش به راه ايجاد اعتدال در قوا و شیوه های عملی آن می‌پردازیم. 💠«راه ايجاد اعتدال در قوا» 🔹برای اين قوا بايد همه آنها را «تحت تدبير و کنترل عقل و شرع» در آورد. در روايات معتبری که از (عليهم السلام) رسيده است، مطالب ارزنده ای در اين خصوص وجود دارد. 💠«شيوه های عملی ايجاد اعتدال» 🔹مراعات اموری که در ادامه آورده می‌شود، برای کمک به عقل و ايجاد بستر مناسب برای مفيد است: ۱) همنشينی با و معاشرت با کسانی که از برخوردارند و نيز اجتناب و پرهيز از همنشينی با و کسانی که دارای اخلاق زشت و ناپسند هستند؛ زيرا با هرکس قوی‌ترين انگيزه برای خو گرفتن به صفات و اخلاق اوست. 🔹۲) به کار بردن قوا در راه کسب و مواظبت و مداومت بر اعمال و افعالی که آثار و نتايج آن، است؛ همچنان که اگر کسی بخواهد ملکه جود و سخاوت را در خود حفظ کند، بايد انفاق مال و بذل و بخشش را همواره ادامه دهد و بر ، در زمانی که به طرف بخل و امساک می‌رود، تسلط داشته باشد. 🔹۳) بايد هنگام اقدام بر هر عملی، و نمايد و مواظب باشد که هيچ کاری را بدون توجّه به آثار آن انجام ندهد و در صورت روی آوردن به ، خود را و نمايد. ۴) از ديدن و شنيدن و تخيل آن چه و را بر می انگيزد به شدت پرهيز نمايد، و زمانی که بالطبع آن دو قوه به جنبش در آمدند، در بهره گيری از آن به اندازه ای که طبيعت بشری اقتضا می‌کند اکتفا نمايد و از آنچه به سلامت تن و روان او صدمه وارد می‌کند پرهيز نمايد؛ البته ملاک و معيار بهره گيری معتدل از اين قوا، و است. 🔹۵) بايد خود را با جستجو و بررسی و محاسبه به دست آورد و پس از آگاهی، در ريشه کن ساختن آن کوشش فراوان نمايد. در مجموع، بايد با و عمل اخلاقی، از اين «قوای سه‌گانه» که در این نوشتار بدانها پرداخته شد، برای تحقق بهره گيرد و زمينه را فراهم نسازد. [۱] پی نوشت؛ [۱] برای مطالعه بيشتر ر.ک: گزيده کتاب جامع السعادات (ملا مهدی نراقی) ترجمه سيد جلال الدين مجتبوی، ص ۶۷ به بعد؛ و روش خودسازی (جمعی از نويسندگان)؛ و اخلاق عملی (مهدوی کنی)، ج۱، و مقالات (محمد شجاعی)، ج۲و۳ نویسنده: رضا رمضانی - اخلاق و عرفان، ص ۷۴ - ۷۸ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«پیامبران الهی» در طول تاریخ با چه نشانه هايى از «مدعيانِ دروغين» شناخته می شدند؟ 🔸«انبياء و پيامبران» كه از سوى خداوند مأمور دعوت به سوى او مى شدند نشانه هايى داشتند كه به آسانى مى توان آنها را از شناخت. از جمله اين نشانه ها می توان به سه چيز اشاره كرد: 1⃣«تكيه بر منطق و دليل عقل» 🔹انبياء و اولياء و بزرگان همواره بر منطق تكيه كرده و مى كنند. به عنوان نمونه از زبان پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله) مى فرمايد: «إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا للهِ مَثْنَى وَ فُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا». [۱] (شما را تنها به يك چيز اندرز مى دهم، دو نفر دو نفر، يا به تنهايى براى خدا قيام كنيد، سپس بينديشيد). تمام خواسته پيامبر (صلى الله عليه وآله) در و و خلاصه مى شود. اگر پاى عقل و خِرَد به ميان آيد از به راحتى شناخته مى شود. 2⃣«دلسوزى و مهربانى» 🔹 (صلى الله عليه و آله) آن قدر دلسوز و مهربان بود كه جان خود را در اين مسير به خطر مى انداخت. اين مطلب در «آيه ۶ سوره كهف» آمده است، توجّه فرماييد: «لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ». (گويى مى خواهى، خود را به خاطر اعمال آنها از غم و اندوه هلاك كنى)، و لذا خداوند او را دلدارى مى داد كه: اين قدر نگران مباش و غم و غصّه نخور، آنها كه قابل هدايت باشند هدايت مى شوند و آنها كه قابليّتِ هدايت نداشته باشند، هر قدر تلاش كنى هدايت نمى شوند. 3⃣«ترك تعصّب» 🔹 و الهى تعصّب ندارند؛ در حالى كه متعصّبند. پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) هنگامى كه با بت پرستان سخن مى گفت و با دليل و منطق و برهان، را به اثبات مى رساند و آنها نمى پذيرفتند مى فرمود: «لَكُمْ دِينُكُمْ وَ لِىَ دِينِ». [۲] ([حال كه چنين است] آئين شما براى خودتان، و آئينِ من براى خودم) پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره سبأ، آیه ۴۶ [۲] سوره کافرون، آیه ۶ 📕داستان ياران، مكارم شيرازى، ناصر، عليان نژادى، ابوالقاسم، ‏مدرسه امام على بن ابى طالب (عليه السلام‏)، قم‏، ۱۳۹۰ش، ‏چ ۱، ص ۲۱۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا تفکر «افراد دیندار» تفکرى کاملتر و بالاتر است؟ 🔹محتویات فکر انسان هر چه عالى تر باشد، آن فکر کاملتر و عالى‌تر است، بنابراین هر چه و انسان توسعه بیشترى داشته باشد، به همان اندازه، فکر انسان وسیعتر خواهد بود. از اینجا نتیجه مى گیریم که ، فکرى است که متوجّه عالیترین موجودات باشد، و ، آن فکرى است که در اطراف پست ترین موجودات دور مى زند. اکنون براى بهتر روشن شدن مطلب، اعتقادات یک و را با هم مقایسه مى کنیم. 🔹یک مى گوید که عالَم، همان چیزى است که ما مى بینیم و یا علوم طبیعى براى ما اثبات کرده است؛ طبیعت محدود و قوانین جبرى آن، سازنده این جهانند و هیچگونه نقشه و فکرى در ساختمان آن به کار نرفته است. بشر هم جزئى از طبیعت است و پس از مرگ، اجزاى او از هم متلاشى و تجزیه شده و بار دیگر به طبیعت برمى گردند و هیچگونه بقایى براى او نیست. در واقع، میان و سایر حیوانات، چندان فاصله اى وجود ندارد. 🔹در مقابل یک معتقد است که ، خیلى بزرگتر است از آنچه ما درک مى کنیم و «عالَم ماوراى این طبیعت» به مراتب از جهان طبیعت، وسیعتر مى باشد. «صانع این عالَم، علم و قدرتى بى نهایت دارد، همیشه بوده و خواهد بود». بر طبق یک «نقشه بسیار عمیق و دقیق» استوار شده است، و عدم اطّلاع کامل ما از اسرار آن، دلیل بر نبودن آن اسرار نیست، بلکه به خاطر نادانى ماست. فاصله بسیار زیادى از حیوانات دارد. به معناى فنا و نابودى نیست (مرگ، پایان کبوتر نیست) [۱]، بلکه یکى از «مراحل کمال بشر» است، زیرا ، پس از مرگ وارد عالَم وسیعتر و پهناورترى مى گردد. 🔹اکنون خود شما قضاوت کنید که روح کدامیک از این دو نفر کاملتر و قوی‌تر است؟ آن کس که فکر او تنها در محدوده ، گردش مى کند و یا آن کس که برفراز آسمان و در یک فضاى بى انتها پرواز مى نماید؟ جواب این سؤال ناگفته، روشن است... آرى، این است که فکر انسان را در از افکار مادّى قرار مى دهد و و به او مى بخشد! پی‌نوشت‌؛ [۱] سهراب سپهرى 📕آفريدگار جهان‏، مكارم شيرازى، ناصر، ص ۲۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«عفت نفس» چگونه به دست می آید؟ (بخش دوم) 🔸 نقطه مقابل «شکم پرستى و شهوت پرستى»، و صفتی است که باعث حفظ در «نیروی شهوت» در انسان می‌شود. «عفت» به معنای دور داشتن خود در صحنه عمل و رفتار، از هرگونه و است. از «بزرگترین فضایل انسانى» است و هیچ کس در «سیر الى الله»، بدون داشتن «عفت» به جایى نمى رسد. 💠اقدامات لازم برای تزکیه نفس و دوری از گناه (۱) 1⃣«تفکر و اندیشه» 🔹یکی از موانع مهم و یکی از علل انجام گناه، و بی‌خبری است. امام‌ خمینی‌ (ره) می‌فرماید: «اوّل‌ شرط‌ مجاهده‌ با نفس‌ و حرکت‌ به‌ جانب‌ حق‌ تعالی‌، است‌». اگر ما در شبانه روز سرگرم زندگی دنیا باشیم، و و را فراموش کنیم، و اگر ساعتی در کارهای خود و عواقب آن نداشته باشیم، به احتمال زیاد گرفتار و معصیت می‌شویم؛ و اگر به توجه داشته باشیم، و شرایط سخت پس از و عالم برزخ و حساب و کتاب را همواره در نظر داشته باشیم، مسلماً خود را آلوده به گناه و نخواهیم کرد، و ما شروع به رشد و بالندگی خواهد نمود. امام علی (علیه السلام) می‌فرماید: «هرکس که قلبش را با تداوم ، آباد سازد افعالش در باطن و ظاهر خوب خواهد شد». [۱] 2⃣«ترس از خداوند» 🔹برترین افسار و لگامی که بدان پیش رانده می‌شود، «ترس از خداوند عز و جل» است. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «وَ أمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهیَ النَّفْسَ عَنِ الْهَوَی - فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأَوَی» [۲] (و آن کس که از ترسان باشد و را از بازدارد - قطعاً جایگاه اوست!). ابزارها و وسایل فراهم سازی ترس از خداوند بسیارند که در رأس آنها «بسیار به یاد مرگ بودن» است. 3⃣«توجه به کرامت ذات و تقویت ارزش‌های انسانی» 🔹اگر توجه کند که موجود گرانبهایی است، و از علم و کمال و جمال الهی برخوردار است و مقامی بس بلند و رفیع دارد، و ارتکاب را دون شأن خویش می‌داند، و طبعاً از آنها بیزار، و در این راه پایدار خواهد بود. وقتی فهمید ، موجودیت حقیقی انسان، است، و از عالم بالا آمده، و خواسته‌های حیوانی در نظرش بی‌ارزش، و تمایل به در وجودش احیاء خواهد شد. امام علی (علیه السلام) فرمود: «هرکس که خودش را گرامی بدارد، شهوت‌ها برایش کوچک و بی‌ارزش خواهد بود». [۳] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] غررالحکم، ص ۶۹۰ [۲] سوره نازعات، آیات ۴۰ و ۴۱ [۳] نهج البلاغه، قصار، ص۴۴۹ منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️فرق آزادی عقیده و آزادی تفکر 🔹فرق است میان «آزادی عقیده» و «آزادی تفکر». یعنی همان استعداد انسانی بشر که می‌تواند در مسائل، علمی و منطقی بیندیشد. این استعداد حتما باید آزاد باشد. پیشرفت و تکامل بشر در گرو این آزادی است. اما . می‌دانیم هر عقیده‌ای ناشی از تفکر نیست. بسیاری از عقاید بشر ناشی از یک سلسله عادت‌ها، تقلیدها و تعصب‌هاست، نه این که چون فکر کرده این عقیده را گرفته است، بلکه چون عادت کرده، به این عقیده چسبیده است. 🔹این عقیده نوعی است، یعنی فکر و اندیشه‏‌اش به جای این که باز باشد بسته و منعقد شده و بر عکس، آن قوه مقدس به دلیل این انعقاد و بستگی در درونش اسیر شده. آن آدمی که یک سنگ یا چوب و ساخته دست خودش را می‌پرستد، آیا نشسته علمی و منطقی فکر کرده و علم و منطق او وی را رسانده به این که این بت را بپرستد؟ تفکر آزاد است، حالا که تفکر آزاد است پس این آقای بت‌‏پرست باید آزاد باشد برای این که بت را بپرستد؟ یا نه. 🔹 و این شخص اسیر است؛ باید کاری کنیم که عقل و فکر او را از اسارت این عقیده آزاد کنیم، کاری را بکنیم که ابراهیم خلیل الله و بت‏‌شکن کرد. مردمی طبق عادت بت‌‏پرست بودند. در یک روز عید که همه مردم از شهر خارج می‌شدند او از شهر خارج نشد، بت‌خانه هم خالی بود. تبر را برداشت و رفت تمام این بت‌ها را خرد کرد، الّا بت بزرگ و تبر را به گردن بت بزرگ انداخت، تا اگر کسی به آنجا برود با خودش فکر کند که این خداها با یکدیگر جنگیده‌‏اند و این بت بزرگ چون از همه نیرومندتر بوده باقی دیگر را خرد و خمیر کرده و تنها خودش مانده است. 🔹این فکر برای مردم پیدا شود، بعد طبعا به حکم فطرت می‌گویند اینها که نمی‌توانند از جایشان بجنبند. همین [امر] فکر اینها را عوض می‌کند. این کار را کرد. وقتی که مردم برگشتند و وضع را آنچنان دیدند داد و فریاد کردند که چه کسی این کار را کرده است؟ یادشان افتاد که جوانی در این شهر است که مخالف با این کارهاست، نکند کار او باشد؟ رفتند سراغ ابراهیم (عليه السلام). ابراهیم نبی (علیه السلام) در پاسخ به آنها گفت چرا شما به من می‌گویید؟ مجرم آن کسی است که زنده مانده و تبر به گردن اوست (بَلْ فَعَلَهُ کبیرُهُمْ‏. سوره انبیاء، آیه ۶۳). 🔹اینها گفتند از او که این کار ساخته نیست. گفت چطور کار زد و خورد از او ساخته نیست، ولی [فکر می‌کنید روا کردنِ] حاجت هایی که انسان‌ها در آن حاجت‌ها درمانده‌‏اند [از او] ساخته است، که مثلا زنی نازاست او را زاینده کند؟ می‌فرماید: فَرَجَعوا الی‏ انْفُسِهِمْ‏...؛ پس آنان [با تفکر و تأمل] به خود آمدند... (سوره انبیاء، آیه ۶۴) این سبب شد که به خود باز گردند. 📕آینده انقلاب اسلامی ایران، مطهری، مرتضی، ص ۳۸ و ۳۹ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel