eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
71 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
⭕️ عليه السلام فی دُعائِهِ:  🔸إلهی و سَيِّدی، هَدَأَتِ العُيونُ، و غارَتِ النُّجومُ، و سَكَنَتِ الحَرَكاتُ مِنَ الطَّيرِ فِي الوُكورِ وَالحيتانِ فِی البُحورِ، وَ أنتَ العَدلُ الَّذی لا يَجورُ، وَالقِسطُ الَّذی لا تَميلُ، وَالدّائِمُ الَّذی لا يَزولُ، أغلَقَتِ المُلوكُ أبوابَها، و دارَت عَلَيها حُرّاسُها، و بابُكَ مَفتوحٌ لِمَن دَعاكَ يا سَيِّدی، وخَلا كُلُّ حَبيبٍ بِحَبيبِهِ، و أنتَ المَحبوبُ إلَيّ. 🔹در دعايش: بارالها! سرورا! چشم ها آرام گرفت، ستاره ها فرو رفت، جنبش پرندگان در آشيانه ها و ماهى ها در درياها آرام گرفت، و تو دادگرى هستى كه ستم نمى كند و عادلى هستى كه [از حق] منحرف نمى شود و پايدارى هستى كه زائل نمى شود. پادشاهان، درهاى خود را بسته اند و نگهبانان، برگِرد آنها در گردش اند؛ امّا درِ [رحمت] تو اى سرورم! براى آن كه بخوانَدَت، گشوده است؛ هر دوستى، با محبوبش خلوت كرده است و تو محبوب منى! 📕بحار الأنوار، ۸۶/۳۰۸/۸۷ نقلاً عن صحيفة قديمة مصحّحة عن عمير بن المتوكّل عن أبيه عن الإمام الصادق عن أبيه عليهماالسلام @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️  عليه السلام:  🔸أوحَى اللهُ عز و جل إلى موسى عليه السلام: حَبِّبني إلى خَلقی، و حَبِّبِ الخَلقَ إلَيَّ؛ قالَ: يا رَبِّ كَيفَ أفعَلُ؟ قالَ: ذَكِّرهُم آلائی و نَعمائي لِيُحِبّوني، فَلَئِن تَرُدَّ آبِقا عَن بابي أو ضالاًّ عَن فِنائي أفضَلُ لَكَ مِن عِبادَةِ مِائَةِ سَنَةٍ بِصِيامِ نَهارِها و قِيامِ لَيلِها.  🔹خداوند عز و جل به موسى عليه السلام وحى كرد: «مرا محبوب خلقم گردان و خلقم را محبوب من گردان»؛ موسى (ع) گفت: پروردگارا! چگونه اين كار را انجام دهم؟ فرمود: «نعمتها و عطاهاى مرا به آنان يادآورى كن، تا مرا دوست بدارند، كه اگر شخصِ گريزان از درگاهم و يا گم شده از آستانم را بازگردانى و هدايت نمايى، از عبادت صد ساله اى كه روزهايش را روزه دار و شب هايش را شب زنده دار باشى، برايت برتر است». 📚تنبيه الخواطر، ۱۰۸/۲؛ منية المريد، ۱۱۶؛ التفسير المنسوب إلى الإمام العسكری عليه السلام، ۲۱۹/۳۴۲؛ بحارالأنوار، ۶/۴/۲ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عفت در گفتار (بخش اول) 🔸نحوه­‌ی سخن گفتن افراد نشان­ دهنده­ ی شخصیت آنان بوده، مردم براساس آن درباره­‌ی آن­ها قضاوت خواهند کرد. از این رو امام علی (ع) فرمود: «قولوا الخیر فتعرفوا به؛ تا به ­خوبی معروف شوید.» در ادامه، زیرمجموعه و مصادیق محتوا را می­شناسید. 💠سخنان زشت (۱)   🔹پرهیز از سخنان زشت، مهم­‌ترین اثر در گفتار است. کسی که دارای صفت است، هیچ گاه حرف زشت و ناپسند به زبان نمی­آورد. سخن زشت مصادیق زیادی داشته، به صورت­های مختلف می­تواند بروز و ظهور داشته باشد؛ فحش و دشنام، دروغ، غیبت، سخن­ چینی، اهانت به مردم، زخم زبان به دیگران، سخنان لغو و بیهوده، تملق و چاپلوسی و... از مصادیق سخن زشت به حساب می‌آیند. افرادی که از عفت در گفتار برخوردار هستند از همه­‌ی مصادیق سخن زشت پرهیز نموده، هیچ یک از آن­ها را به زبان نمی­آورند. (ع) در مقام بیان حقوق اعضا و جوارح انسان در باره­‌ی می­فرماید: «حَقُّ اللِّسانِ إكرامُهُ عَنِ الخَنا، و تَعويدُهُ الخَيرَ، و تَركُ الفُضولِ التي لا فائدَةَ لَها، و البِرُّ بالنّاسِ، و حُسنُ القَولِ فيهِم؛ ، منزّه داشتن آن از است و عادت دادنش به خوبى و فرو گذاشتن زياده گويى هاى بيهوده و نيكى به مردم و خوب گفتن درباره آنان». [۱] 🔹براساس این بیان نورانی، بازداشتن زبان از سخنان زشت، و عادت دادن آن به گفتن سخنان نیک و گفتار همراه با ادب از حقوق زبان بوده و به عهده­‌ی انسان است. نحوه­‌ی سخن گفتن افراد نشان­ دهنده­‌ی شخصیت آنان بوده، و مردم براساس آن درباره­‌ی آن­ها قضاوت خواهند کرد. از این رو امام علی (ع) میفرمایند: «قولوا الخیر فتعرفوا به... ؛ خوب بگوید تا به ­خوبی معروف شوید... ». [۲] همانطور که سخنان نیک به انسان شخصیت می­دهد، ، گوینده را در نظر دیگران کوچک می­سازد. ابهت و موقعیت او را متزلزل و آبرومندان باشخصیت را از او می­رنجاند. چنان که امام علی (ع) فرمود: «سوء المنطق یزری بالقدر و یفسد الاخوه؛ و گفتار زشت از مقام انسان می­کاهد و برادری را تباه می­سازد». [۳] 🔹سخنان زشت انسان را از جمع خوبان جدا ساخته، به بدان ملحق می­سازد. امام علی (ع) در بيان گهربار دیگری فرمود: «ایاک و ما یستهجن من الکلام فانه یجس علیک اللئام و ینفر عنک الکرام؛ بپرهیز از و زننده فرومایگان را گرد تو جمع میکند، و نیکان را از تو رنجانده و پراکنده می­سازد». [۴] بر اساس این روایات سخنان زشت شخصیت انسان را در جامعه کوچک ساخته، او را در نزد افراد نیک به بدی معروف می­سازد. علاوه­ بر آن، سخنان زشت باعث ایجاد کینه در دل­ها می­شود و باعث اختلاف در جامعه می­گردد. اميرالمؤمنين (ع) همچنین ميفرمايد: «ایاک و مستهجن الکلام فانه یوغرالقلوب؛ بپرهیز از که آن دل­ها را به کینه می­آورد». [۵] ... پی‌نوشت‌ها: [۱] بحار الأنوار، ۷۱/۲۸۶/۴۱ [۲] همان، ۷۱/۳۱۱/۹ [۳] تصنیف غرر الحکم، ص ۱۴۴/۴ [۴] غررالحکم، ۲۷۲۲ [۵] غررالحکم، ج ۱، ص ۲۷۲ برگرفته از ماهنامه پیام زن، ش ۲۳۵ منبع؛ وبسایت راسخون @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️ عليه السلام:  🔸لايَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ تَقْوى وَ كَيْفَ يَقـِلُّ مايُتقَبَّلُ.  🔹كارى كه با همراه باشد اندك نيست، چگونه آنچه مقبول خـدا قرار گرفته، انـدك محسـوب شـود. 📕تحف العقول، ص ۳۱۸ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام سجاد (ع) و تحقق جامعه آرمانی خیررسان 🔹معرفت دینی، موجب تکامل روحی انسان در دو بعد فردی و اجتماعی می‌شود، به همین جهت است که کلام گهربار معصومین علیهم‌ السلام ضرورتاً باید در پیشانی همه کارهای جامعه اسلامی قرار گرفته، و همت و رغبت همگان در تحقق بخشیدن به کلام آن بزرگواران باشد. برای ساخته شدن ، راهی نیست جز آن که همه افراد آن جامعه، به سهم و اندازه و توان خود در شکل‌دهی ارزشهای واقعی جامعه نقش داشته باشند. در این باره، سخن بسیار راهگشای (ع) میتواند محور اساسی نیل به چنین جامعه آرمانی باشد. امام زین‌العابدین (ع) در این باره با زبان دعا و درخواست از خدای متعال، عرض میکنند: «به دست من برای مردم و جاری کن و آن را با منّت‌گذاری من تباه مکن، و مرا اخلاق والا عطا فرما و از فخرفروشی نگاه‌دار». [۱] 🔹در دین اسلام رساندن به دیگران، یکی از دغدغه‌های اساسی مؤمنان شمرده شده است؛ تا جایی که رسول خدا (ص) میفرماید: «هرکس صبح کند و به امور مسلمانان همت نورزد، مسلمان نیست». [۲]  به جامعه اسلامی، ابعاد و مصادیق گوناگون و مصادیقی متناسب با شرایط زمان و مکان دارد. برای گسترش افراد جامعه نسبت به یکدیگر مراحلی قابل تصور است؛ چنانکه در دعای مذکور امام سجاد (ع) نیز دیده میشود. شوق و رغبت درونی آن حضرت، اولین عامل سوق‌دهنده ایشان به سوی نیکی‌رسانی به مردم است و به همین خاطر است که از خدای متعال درخواست میکند او را واسطه خیررسانی به مردم قرار دهد. 🔹با اینکه به نظر میرسد این مرحله، چندان اهمیتی نداشته باشد، اما در واقع مهم‌ترین مرحله برای خیررسانی به مردم همین مرحله است. در توضیح آن باید گفت؛ کسی میتواند خواهان واقعی خیر رسیدن به دیگران باشد که قبل از آن، روح خود را از رذایل اخلاقی بزرگی همچون تنگ نظری، حسد، تکبر و... آسوده کرده باشد. در غیر اینصورت، همچنان که در عبارت بعدی دعای امام سجاد (ع) آمده است، شخص در هنگام کمک به دیگران، ارزش و فایده کار خود را با منّت نهادن بر دیگران از بین می‌برد و کار خود را ضایع می‌کند؛ به عبارت دیگر کسی می‌تواند میل و رغبت وافر نسبت به به دیگران داشته باشد که راه دل خود را از هر مانع اخلاقی هموار ساخته باشد. 💠ریشه‌های منت‌گذاری 🔹با اینکه گاهی، اخلاق اطرافیان موجب می‌شود تا انسان نیز همانند آنها به در کارهای خیر عادت کرده باشد، اما منت نهادن در هنگام انجام خوبی‌ها، ریشه‌هایی عمیقتر از این دارد. ضعف ایمان به خدا و یا غفلت از آخرت از جمله اصلی‌ترین دلایلی است که موجب می‌شود انسان به جای امید داشتن به اجر اخروی، درصدد یادآوری کار نیک خود برآید. قرآن کریم، را از نظر تأثیر، همانند ریاکاری دانسته و میفرماید: «اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید، صدقه‌‏هاى خود را با و آزار، باطل نکنید، مانند کسى که مالش را براى خودنمایى به مردم، انفاق میکند و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارد». [۳] 💠ضعف شخصیت درونی 🔹تفاوت اساسی و درونی انسان های کریم با دیگر افراد این است که آنها بر خلاف دیگران، ظرف دل خود را با ارزش‌تر از آن میدانند که بخواهند آن را با دلبستگی‌ های کم ارزشی مثل مادیات و یا با اخلاقهای پستی همچون تکبر و حسد پر کنند. کسی که کار خیر خود را به دیگران گوشزد میکند، شرایطی دارد که کار نیکش، دلش را پر کرده؛ در حالی که افراد بزرگوار، از سویی کارهای نیک خود را به راحتی فراموش میکنند و از سوی دیگر، کار نیک دیگران را یادآوری میکنند؛ چنانکه امیرالمؤمنین (ع) در این باره میفرماید: «هرگاه کسی در حق تو احسان و کار خوبی انجام داد آن را یادآور شو و هرگاه تو کار خوبی در حق کسی انجام دادی آن را فراموش کن». [۴] 🔹عدم توانایی در فراموشی کارهای خوبی که انجام داده‌، از سویی و یادآوری آنها به دیگران که موجب از دست رفتن ارزش آن کار نیک میشود، از سوی دیگر، نشان‌دهنده ضعف و ناتوانی درونی و شخصیتی فرد در فراموش کردن کارهای نیکش است. همچنان که در ادامه دعای امام سجاد (ع) آمده است، نشانه دیگر ضعف شخصیت افراد آن است که به خاطر کارهایی که انجام داده‌اند یا میتوانند انجام دهند به دیگران فخرفروشی میکنند. امام علی (ع) نیز در این باره میفرماید: «فخرفروشى، از بى‌مقدارى است». [۵] برای داشتن جامعه‌ای بزرگ و آرمانی، باید همه افراد، دلهایی بزرگ، همت هایی برای به یکدیگر بدون منت گذاری داشته باشند. پی نوشت‌ها؛ [۱] صحیفه سجادیه، نیایش بیستم [۲] علل الشرائع، ص۱۳۱ [۳] بقره، آیه ۲۶۴ [۴] مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏۱۲، ص۳۶۱ [۵] تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص۳۰۷ حجت‌‌الاسلام محسن رفیعی استاد حوزه علمیه قم منبع: تسنیم @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️امام سجاد عليه السلام فی مُناجاتِهِ:  🔸إلهی... يا مُنتَهى أمَلِ الآمِلينَ، وَ يا غايَةَ سُؤلِ السّائِلينَ، وَ يا أقصى طَلِبَةِ الطّالِبينَ، وَ يا أعلى رَغبَةِ الرّاغِبينَ... لَكَ تَخَضُّعی وَ سُؤالی، وَ إلَيكَ تَضَرُّعی وَابتِهالی. 🔹بارالها!... اى نهايت آرزوى آرزومندان! اى نهايت درخواستِ درخواست كنندگان! اى غايت خواسته خواستاران! اى والاترين اميدِ اميدواران!... فروتنى ام براى تو و درخواستم از توست و مويه و زارى ام به سوى توست. 📕بحار الأنوار، ۱۵۰/۹۴ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️امام سجاد عليه السلام:  🔸القَولُ الحَسَنُ يُثرِی المالَ، و يُنمِی الرِّزقَ، و يُنسِئُ فِي الأَجَلِ، و يُحَبِّبُ إلَى الأَهلِ، و يُدخِلُ الجَنَّةَ. 🔹 ، دارايى را افزون مى كند، روزى را فراوان مى سازد، مرگ را به تأخير مى اندازد، [انسان را] محبوب خانواده مى كند و [او را] به بهشت وارد مى سازد. 📚الخصال، ۱۰۰/۳۱۷؛ روضة الواعظين، ۴۰۴؛ بحارالانوار ۱/۳۱۰/۷۱ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️امام سجّاد عليه السلام:  🔸يا راحِمَ رَنَّةِ العَليلِ و يا عالِمَ ما تَحتَ خَفِيِّ الأنينَ، اجعَلْني مِنَ السّالِمينَ فی حِصنِكَ الَّذی لاتَرومُهُ الأعداءُ؛ 🔹اى آنكه بر ناله دردمند رحمت مى آورى، و اى آنكه به آنچه در دل زارى كننده نهفته است دانايى؛ مرا از كسانى قرار ده كه در پناه تو ايمن اند و دشمنان را به آن جانْ‌پناه دسترسى نيست. 📕بحار الأنوار، ج ۹۴، ص ۱۲۱ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️توجه به سیره پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام‌ 🔹من به یک نکته‌ای شما را توجه می‌دهم و آن و است. رسول اکرم در آن وقتی که تنها بود و هیچ کس با او نبود، الّا یک نفر، دو نفر، در آن وقت با وحی الهی مردم را دعوت کرد؛ منتظر نشد که عدّه و عُدّه زیاد پیدا کند، منتظر نشد که جمعیتها همراه او باشند. از همان اول شروع به دعوت کرد، و شروع به دعوت مردم برای گرویدن به اسلام و برای پیدا کردن راه حق فرمود. آن وقت هم که به مدینه تشریف آوردند و تشکیل حکومت دادند، باز هم منتظر این نشدند که قدرت زیاد پیدا بکنند. باز هم دعوت خودشان را به طور گسترده تری بجا آوردند، و مردم را به وظایف شخصی و اجتماعی، سیاسی دعوت کردند. دعوت های قرآن، هم در مکه مکرمه و هم در مدینه مشرفه دعوت های شخصی بین‌ فرد و خدای تبارک و تعالی نبود. 🔹می‌شود گفت که بی‌استثنا دعوت های خدا حتی در آن چیزهایی که وظایف شخصی افراد است، روابط شخصی افراد است بین خود و خدا، از معنای اجتماعی و سیاسی برخوردار است. بعد از رسول خدا - صلی الله علیه و آله و سلم - ما ملاحظه می‌کنیم که در زمان‌هایی که ائمه مسلمین - علیهم السلام - در فشار سخت بنی امیه و بنی العباس بودند مطالب خودشان را آن طور که ممکن بود به مردم می‌رساندند، حتی در ادعیه آنها، شما اگر ادعیه  و سایر ائمه را ملاحظه بفرمایید مشحون است از اینکه مردم را بسازند برای یک امر بالاتر از آن چیزی که مردم عادی تصور می‌کنند. دعوت به توحید، دعوت به تهذیب نفس، دعوت به اعراض از دنیا، دعوت به خلوت با خدای تبارک و تعالی، معنی‌اش این نبوده است که مردم توی خانه‌هایشان بنشینند و از مصالح مسلمین غفلت کنند و مشغول ذکر و دعا باشند. 🔹چنانچه خود آنها که ملاحظه می‌کنید، این طور نبودند. در عین حالی که وظایف شخصی خودش را بجا می‌آورد و خلوتها با خدای تبارک و تعالی داشت، تشکیل حکومت داد و به انحاء عالم برای دعوت آدم فرستاد و مردم را دعوت کرد به دیانت و دعوت کردند بعد به اجتماع. این طور نبود که بنای او این باشد که بنشیند توی خانه و ذکر بگوید. ذکر می‌گفت، لکن همان ذکر هم خودسازی بود. دعا می‌کرد، ولی همان دعا هم، هم خودسازی و هم مردم‌سازی بود و مردم را تجهیز می‌کرد برای مقاومت. تمام ادعیه‌ای که در لسان او و ائمه مسلمین واقع شده است، تمام این ادعیه، در عین حالی که دعوت به معنویات است، از راه دعوت معنویات، تمام مسائل مسلمین اصلاح می‌شود. مع الاسف اعوجاج واقع شد، یا واقع کردند - و شاید در صدر اسلام هم بنی العباس بیشتر این کار را کردند - اعوجاج واقع شد در مصالح اسلامی و در مطالب اسلامی... بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۳/۰۲/۲۳ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اصول و مبانی تربیت‌ عاشورایی در نگاه امام‌ سجاد (بخش اول) 🔹در نظام تربیتی و آموزشی دانشگاه عاشورا، برخی واحد های درسی و تربیتی بیش از سایر مواد آموزشی، دارای اولویت و اهمیت است؛ گویی پیش‌نیاز اصلی بسیاری از دروس تربیتی در مکتب امام حسین (ع) ایجاب مینماید تا دانش آموزان مکتب امام حسین(ع) به آنها اهتمام جدی داشته تا اینکه در حین آزمون های بزرگ و نهایی حیات مادی بتوانند بهترین نمره را کسب نمایند. بعد از واقعه تلخ عاشورا، سکاندار هدایت و تربیت جامعه اسلامی را  (ع) بر عهده گرفتند، ایشان نیز با اولویت قرار دادن پیش‌نیازهای واحد های تربیتی در مکتب عاشورا تلاش داشتند را به سوی هدایت و سعادت واقعی رهنمود سازند؛ در این نوشتار برخی از مبانی و اصول تربیتی که امام سجاد (ع) در مکتب عاشورا تلاش داشت جامعه انسانی را با آن آشنا نماید، مورد توجه قرار گرفته است.   💠مبانی‌تربیتی در تربیت‌ عاشورایی امام سجاد (ع) 1⃣خداشناسی و اهتمام خاص به تربیت توحیدی 🔹در نظام تربیتی (ع)، اتکا بر مباحث و به عنوان اولین مبنا شناخته شده است. انسانی که خود را در مدار تربیت توحیدی قرار داده، علاوه بر اینکه روحیه خداجویی در نهان او قوت می‌یابد، تمایل و کشش فراوانی به سوی نور و خوبیها پیدا میکند، از طرفی به هر اندازه انسان خود را از این نور دور نماید، بیشتر در سیاهی‌ها گم شده و به تاریکی ها مبتلا میشود. انسانی که در زندگی، جایگاه ممتاز و ویژه ای برای مباحث خداشناسی و تربیت توحیدی تعریف نکرده، به راحتی به خود اجازه میدهد که وارد در هر منطقه ممنوعه شده و خود را به هر آلودگی مبتلا نماید. 🔹موضوعی که نمود عینی آن را می توان در رفتار شقی ترین افراد روی زمین در صحرای کربلا مشاهده کرد؛ کسانی که با فراموش کردن خدا دست خود را به خون ولی خدا آغشته کردند. برگزیدن‌ قالب‌ دعا و نیایش با خدای متعال، بهترین گواه بر توجه و اهتمام خاص (ع) به نظام تربیت توحیدی است. این موضوع نشان دهنده این مطلب است که حضرت تلاش دارد در قالب دعا و نیایش، انسان غرق شده در روزمرّه‌گی های مادی و دنیوی را با زیبایی‌های نگاه توحیدی آشنا سازد. یکی از این موارد توجه به مباحث خداشناسی و توحیدی را به خوبی میتوان در فرازهای ابتدایی خطبه ای که حضرت در شام ایراد فرمودند، مشاهده کرد. 🔹از جمله نکات درس آموز و توحیدی که امام‌ سجاد (ع) در خطبه شام به آن اشاره کردند، سخنران مجلس یزید لعنت‌ الله‌ علیه، که در مقام مدح یزید سخن می‌گفت را مورد خطاب قرار داده و به او این چنین نهیب می‌زنند: «وَیْلَکَ أَیُّهَا الْخَاطِبُ اشْتَرَیْتَ مَرْضَاةَ الْمَخْلُوقِ بِسَخَطِ الْخَالِقِ فَتَبَوَّأْ مَقْعَدَکَ مِنَ النَّار؛ [۱] اى خطیب، واى بر تو! رضایت مخلوق را بوسیله غضب خالق خریدى. جایگاه تو پر از آتش خواهد شد». نکته‌ تربیتی‌ این‌ سخن‌ حضرت بسیار روشن است؛ انسانی که خود را در نظام تربیت توحیدی پرورش داده است، برای رضایت و خوشایند غیر خدا کاری بر خلاف رضایت الهی انجام نمی‌دهد، اصل‌ و محور رضایت‌ الهی است. این باور انسان را از بسیاری از تباهی ها و وارد شدن در مناطق ممنوعه باز می دارد. ... پی نوشت: [۱] بحار الأنوار،ج‏۴۵ص۱۳۷ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اصول و مبانی تربیت‌ عاشورایی در نگاه امام‌ سجاد (بخش دوم) 🔹در نظام تربیتی و آموزشی دانشگاه عاشورا، برخی واحد های درسی و تربیتی بیش از سایر مواد آموزشی، دارای اولویت و اهمیت است؛ گویی پیش‌نیاز اصلی بسیاری از دروس تربیتی در مکتب امام حسین (ع) ایجاب مینماید تا دانش آموزان مکتب امام حسین(ع) به آنها اهتمام جدی داشته تا اینکه در حین آزمون های بزرگ و نهایی حیات مادی بتوانند بهترین نمره را کسب نمایند. بعد از واقعه تلخ عاشورا، سکاندار هدایت و تربیت جامعه اسلامی را  (ع) بر عهده گرفتند، ایشان نیز با اولویت قرار دادن پیش‌نیازهای واحد های تربیتی در مکتب عاشورا تلاش داشتند را به سوی هدایت و سعادت واقعی رهنمود سازند؛ در این نوشتار برخی از مبانی و اصول تربیتی که امام سجاد (ع) در مکتب عاشورا تلاش داشت جامعه انسانی را با آن آشنا نماید، مورد توجه قرار گرفته است. 💠مبانی‌ تربیتی در تربیت ‌عاشورایی امام سجاد (ع) 2⃣اسوه‌ و ملاک‌ قرار دادن‌ پیامبر (ص) 🔹از جمله مهم‌ترین و پیچیده‌ترین ظلم هایی که از صدر خلقت تا کنون به وقوع پیوسته، پشت پا زدن به سنت و سیره نبوی در جامعه اسلامی بود، موضوع مهمی که ریشه اصلی همه مشکلات تربیتی، اجتماعی، اخلاقی، فقهی و اعتقادی به شمار می آمد، در واقع زمانی که جامعه انسانی فرهنگ نبوی و محتوای انسان ساز وحیانی را مورد بی مهری خود قرار داده و به آن تمکین نمی‌نماید و خود را مطیع خواهش های نفسانی و شیطانی قرار میدهد، واقعه تلخ و دردناک سال ۶۱ هجری در صحرای کربلا به وقوع می‌پیوندد. 🔹 (ع) نیز به نوعی ریشه مشکلات به وقوع پیوسته را، دوری از سیره و سبک زندگی نبوی معرفی کرده و تلاش دارد در خطبه شام، مردم را متوجه این فراموشی مرگبار نماید، از این رو نسبت و ارتباط خود را با منبع وحی مشخص میکند: «هر کس مرا شناخت که شناخت، و براى آنان که مرا نشناختند، با معرفى پدران و خاندانم خود را به آنان می‌شناسانم. اى مردم! من فرزند مکه و منایم؛ من فرزند زمزم و صفایم؛ من فرزند کسى هستم که حجرالاسود را با رداى خود حمل و در جاى خود نصب فرمود؛ من فرزند بهترین طواف و سعى کنندگانم؛ من فرزند بهترین حج ‌گزاران و تلبیه‌گویان هستم؛ من فرزند آنم که بر براق سوار شد؛ من فرزند پیامبرى هستم که در یک شب از مسجدالحرام به مسجد الاقصی سیر کرد؛ من فرزند آنم که جبرئیل او را به سدرةالمنتهى برد و به مقام قرب الهی و نزدیکترین جایگاه‏ مقام بارى تعالى رسید». [۱] 🔹در واقع فراموشی جایگاه و منزلت امامت و ولایت در تربیت اسلامی نیز ریشه در فراموشی سنت نبوی و دخیل کردن اجتهاد و تفسیر به رأی، در برابر نص صریح بود. قاعدتاً جامعه‌ای که سنت نبوی را به حاشیه رانده و به نوعی تفاسیر سیاسی و شخصی را جایگزین آن می‌نماید، بهره ای از مقام و منزلت امامت نخواهد داشت و این چنین در سال ۶۱ هجری به مصاف آن خواهد شتافت. ... پی‌نوشت؛ [۱] عوالم‌ العلوم‌ والمعارف‌ والأحوال من‌ الآیات‌ والأخبار والأقوال (مستدرک سیدة النساء إلى الإمام الجواد، ج‏۱۸ - السجادع، ص۳۰۸ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اصول و مبانی تربیت عاشورایی در نگاه امام سجاد (بخش سوم) 🔸بعد از بیان و ذکر پاره ای از مبانی تربیتی در فرهنگ عاشورایی به چند مورد از اصول و شاخص های اصلی تربیتی در اندیشه (ع) اشاره خواهیم داشت. به هر اندازه در تقویت این اصول موفق عمل نماید، در بحران های حساس و آزمون های بزرگ الهی موفق‌تر عمل خواهد نمود. 1⃣دوری از غفلت و فراموشی 🔹یکی از مهم‌ترین اصول در نظام تربیتی فرهنگ عاشورا، دوری‌ از و بی‌خبری است. غفلت به نوعی بیماری مرگباری است که خود دارای شعب و شاخه‌های متعددی است؛ شاخه هایی همچون غفلت از خدای متعال، غفلت از خود و جایگاه ارزشمند انسانی در عالم هستی، غفلت از نعمت های الهی، که در رأس آن امامت و نبوت قرار دارد، غفلت از آخرت، غفلت از وعیدهای الهی، غفلت از انجام وظایف و مسئولیت های تربیتی و اخلاقی در جامعه؛ هر یک از شعب مورد نظر در نیایش های ارزشمند صحیفه سجادیه مورد توجه قرار گرفته است و از آثار و تبعات شوم آن به خدای متعال پناه برده شده است. [۱] 🔹«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ جَنِّبْنَا وَ جَنِّبْنَا الْإِلْحَادَ فِی تَوْحِیدِک،... وَ الْإِغْفَالَ لِحُرْمَتِک، وَ الِانْخِدَاعَ لِعَدُوِّک الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ؛ [۲] خدایا، بر‌ محمد و‌ آل‌ او‌ درود فرست، و‌ ما‌ را‌ از‌ کجروى در‌ توحیدت،... و‌ نادیده گرفتن حرمتت، و‌ فریب خوردن از‌ دشمنت شیطان رانده شده، دور بدار». و یا اینکه در فراز نیایش ۳۴ نیز امام‌ سجاد (ع) این چنین برای در امان ماندن از غفلت باریتعالی دست به دعا برمی‌دارد: «وَ لَا تَسُمْنَا الْغَفْلَةَ عَنْکَ، إِنَّا إِلَیْکَ رَاغِبُونَ، وَ مِنَ الذُّنُوبِ تَائِبُونَ؛ و داغ از خود را به پیشانی ما نزن، که ما به سوی تو مشتاقیم و از گناهان تائبیم». 🔹به اذعان محققان و اساتید اخلاق و علوم اسلامی بیماری‌ ، موجب بسته شدن راه های معرفتی و شناختی شده، و مسیر صحیح دستیابی به حقیقت برای انسان بسته می‌شود‌. خدای متعال ابزار شناخت و معرفتی همچون چشم، گوش، قلب، عقل و انبیای الهی را در اختیار انسان قرار داده است، تا مسیر صحیح را به دست آورد، ولی شخص‌ به سبب مبتلا شدن به این بیماری مرگبار سرش را پایین انداخته و بی توجه به ابزارهای نجات و رستگاری، به مقتضای غریزه کور خود رفتار می‌نماید. [۳] ... پی‌نوشت‌ها؛ [۱] ر.ک: بررسی نظام تربیتی در صحیفه سجادیه (علی‌ اصغر ابراهیمی‌فر) ص۵۸ [۲] نیایش ۴۴ صحیفه سجادیه [۳] ر.ک: اخلاق در قرآن (آیت الله مصباح یزدی) ج۲، ص۱۶۴ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اصول و مبانی تربیت عاشورایی در نگاه امام سجاد (بخش چهارم و پایانی) 🔸بعد از بیان و ذکر پاره ای از مبانی تربیتی در فرهنگ عاشورایی، به چند مورد از اصول و شاخص های اصلی تربیتی در اندیشه (ع) اشاره خواهیم داشت. به هر اندازه در تقویت این اصول موفق عمل نماید، در بحران های حساس و آزمون های بزرگ الهی موفق‌تر عمل خواهد نمود. 2⃣ تقویت زهد   🔹از جمله مهم‌ترین و با ارزش ترین اصول و ارکان تربیت عاشورایی، در زندگی است. دوری‌ از مظاهر دنیا یکی از اصول مسلم اخلاقی و تعلیم و تربیت شناخته شده است. در واقع نوعی عدم‌ وابستگی به لذات مادی و دنیوی است. نوعی عدم دلبستگی به خواهش های نفسانی و مادی. یک انسان هر چند می‌تواند صاحب مال و منال مادی باشد، ولی به آن وابسته نیست؛ 🔹از این رو رفتار و عملکردش به گونه ای است که مورد رضایت و خشنودی باری تعالی باشد، نه رفتاری برخواسته از خواهش نفسانی و کشش شیطانی. باری به هر جهت نقطه شروع و آغاز تمام‌ مشکلات در تربیت اخلاقی حب‌ دنیا است؛ از طرفی اصل تربیتی  که در اندیشه فکری و تربیتی (ع) زیاد از آن یاد شده است، به معنای دوری از دلبستگی های مادی و آزادی از هر چیزی است که بخواهد در انسان نوعی دلبستگی ایجاد نماید و او را از یاد خدا و آخرت و وظایف دینی و اخلاقی باز دارد. 🔹«وَ ارْزُقْنِی الرَّغْبَةَ فِی الْعَمَلِ لَک لِآخِرَتِی حَتَّی أَعْرِفَ صِدْقَ ذَلِک مِنْ قَلْبِی، وَ حَتَّی یکونَ الْغَالِبُ عَلَی الزُّهْدَ فِی دُنْیای، وَ حَتَّی أَعْمَلَ الْحَسَنَاتِ شَوْقاً، وَ آمَنَ مِنَ السَّیئَاتِ؛ [۱] و رغبت و میلی روزی من کن، که عمل برای تو را محض آخرتم انجام دهم، بدان‌گونه که صدق این رغبت را در قلبم بیابم، و بی‌رغبتی نسبت به دنیای زودگذر بر دلم چیره شود، آن‌سان که از سر شوق به حسنات برخیزم، و به سبب بیم و خوف از سیئات در امان مانم».   پی‌نوشت؛ [۱] نیایش ۲۲ صحیفه سجادیه منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
🔴بخشی از خطبه ی (ع) در روز جمعه ی پس از عاشورا: من فرزند کسی هستم که از روی ظلم کشته شد من پسر کسی هستم که سرش را.......👆😭😭😭 🦋کانال الله اکبر @allahoak_bar
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گفتگوی امام سجاد (ع) با ابن زیاد در دارالاماره کوفه چگونه بود؟ 🔹 (لعنة الله علیه) در دارالاماره کوفه رو به (عليه السلام) كرد و پرسيد: «تو كيستى؟» حضرت پاسخ داد: «من على بن الحسين هستم». ابن زياد گفت: مگر على بن الحسين را خداوند (در كربلا) نكشت؟ (عليه السلام) فرمود: من برادرى به نام على بن الحسين داشتم كه مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند. ابن زياد گفت: نه، او را خدا كشت! امام زین العابدین (عليه السلام) با استفاده از آيه ۴۲ سوره زمر فرمود: «أللهُ يَتَوَفَّى الاَْنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا؛ خداوند، جانها را به هنگام مرگشان مى گيرد». (يعنى هر چند خداوند، جان هر كس را هنگام مرگ مى ستاند، ولى برادرم را عده اى ستمكار به شهادت رساندند). ابن زياد كه از اين جواب دندان‌شكن خشمگين شده بود، گفت: تو با جرأت و جسارت پاسخ مرا مى دهى؟! هنوز در تو، توانايى پاسخگويى به من وجود دارد؟ او را ببريد و گردن بزنيد!! 🔹حضرت زينب كبرى (عليهاالسلام) چون چنين ديد، (عليه السلام) را در آغوش گرفت و خطاب به ابن زياد فرمود: بس است؛ هر چه خواستى از خون ما بر زمين ريختى. سپس افزود: «وَاللهِ لا اُفارِقُهُ، فَإِنْ قَتَلْتَهُ فَاقْتُلْني مَعَهُ؛ به خدا سوگند! از او جدا نخواهم شد، اگر مى خواهى او را بكشى، مرا نيز همراه او به قتل برسان». ابن زياد به حضرت زينب و امام سجاد (عليهما السلام) نگاهى انداخت و گفت: «عَجَباً لِلرَّحِمِ؛ شگفتا از مهر خويشاوندى!». سپس افزود: به خدا سوگند! گمان مى كنم اين زن دوست دارد با برادرزاده اش كشته شود. از او (على بن الحسين) درگذريد كه گمان مى كنم همين بيمارى براى درد و رنجش كافى است. [۱] 🔹سيد بن طاووس در كتابش پس از نقل ماجراى فوق (با مقدارى تفاوت) مى افزايد: (عليه السلام) رو به عمه اش كرد و فرمود: «عمه جان! تو آرام باش تا من با وى سخن بگويم». آنگاه رو به ابن زياد كرد و فرمود:  «أَبِالْقَتْلِ تُهَدِّدُني يَابْنَ زِياد، أَما عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَةٌ وَ كَرامَتَنَا الشَّهادَةُ؛ اى پسر زياد! آيا ما را با قتل تهديد مى كنى؟ مگر نمى دانى كه كشته شدن [در راه خدا]، عادت [ديرين] ما و شهادت، مايه كرامت و افتخار ماست». پس از اين گفتگوها ابن زياد كه كاملا شكست خورده بود، دستور داد امام سجاد (عليه السلام) و همراهانش را در خانه اى كنار مسجد اسكان دهند. [۲] آيا با هيچ قلم و بيانى ممكن است ارزش و عظمت اين سخنان را در آن مجلس كه گروهى حاضر بودند ترسيم كرد؟ به يقين اين سخنان زبان به زبان مى گشت و سراسر كوفه را فرا گرفت و به بيرون آن نيز منتقل شد و تأثير خود را در داورى مردم درباره عظمت خاندان امیرالمؤمنین امام على (عليه السلام) و خباثت دشمنان آن گذاشت و بار ديگر بذر انقلاب را بر ضد آل اميه در همه جا پاشيد. پی نوشت ها؛ [۱] ارشاد مفيد، ص ۴۷۳ - ۴۷۴ و ملهوف (لهوف)، ص ۲۰۲ (با مقدارى تفاوت) همچنين رجوع كنيد به تاريخ طبرى، ج ۴، ص ۳۵۰ [۲] ملهوف (لهوف)، ص ۲۰۲ 📕عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد، (زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى) ص ۵۷۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علماى اهل سنت درباره شایستگى حضرت سجاد (علیه السلام) براى مقام امامت چه گفتارى دارند؟ 🔹برخى از علماى اهل سنت درباره امامت (علیه السلام) سخن گفته و آن حضرت را شایسته این مقام دانسته اند؛ از جمله: 1⃣شمس الدین ذهبى: «کان له جلالة عجیبة و حقّ له والله ذلک فقد کان اهلا للإمامة العظمى؛ لشرفه و سؤدده و علمه و تألّهه و کمال عقله؛ [۱] براى او ـ حضرت سجاد (علیه السلام) ـ جلالت عجیبى است، و به خدا سوگند که او سزاوار چنین جلالتى است. او به جهت شرف و بزرگوارى و علم و کمال عقل، اهلیّت براى مقام امامت عظمى داشت». 2⃣عبدالرؤف مناوى شافعى: «على بن الحسین بن على بن ابى طالب، زین العابدین، امام، سیّد، سند... کان عظیم القدر، رحب الساحة والصدر، رأساً لجسد الریاسة، مؤملا للایالة والسیاسة... و هو ثقة ثبت فاضل...؛ [۲] على بن الحسین بن على بن ابى طالب، زین العابدین، امام، سید، سند... او عظیم القدر و داراى سعه صدر بود. او به منزله سرى براى جسد ریاست بود و براى سرپرستى و سیاست اهلیّت داشت... او ثقه، ثبت، و فاضل بود...». 3⃣محمّد بن طلحه شافعى: «هذا زین العابدین، قدوة الزاهدین و سید المتقین و امام المؤمنین شیمته تشهد له انّه من سلالة رسول الله (صلى الله علیه وآله)، و سمته یثبت قربه من الله. و ثفناته تسجل له کثرة صلاته و تهجّده. و اعراضه عن متاع الدنیا ینطق بزهده فیها...؛ [۳] او زین العابدین، مقتداى زاهدین و سید متقین و امام مؤمنین بود؛ کسى که رفتارش گواهى مى داد که از سلاله رسول خدا (صلى الله علیه و آله) است. نشانه اش ثابت مى کرد که او مرتبط با خدا است، و پینه هاى پیشانى اش سند کثرت نماز و تهجّدش بود، و اعراض او از متاع دنیا، بر زهد او از دنیا گویا بود...». پی نوشت‌ها؛ [۱] سیر اعلام النبلاء، ج ۴، ص ۳۹۸ [۲] الکواکب الدریّة، ص ۱۳۹ [۳] مطالب السؤول، ج ۲، ص ۴۱ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ش، ص ۶۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️تاثیر خطبه‌ های امام سجاد (ع) و حضرت زینب (س) در پیشبرد نهضت امام حسین (ع) 🔹سیدالشهداء و اصحاب او و اهل بیت او [به ما] آموختند تکلیف را، فداکاری در میدان، تبلیغ در خارج میدان. همان مقداری که فداکاری حضرت ارزش پیش خدای تبارک و تعالی دارد و در پیشبرد نهضت حسین - سلام الله علیه - کمک کرده است، خطبه‌ های و حضرت زینب هم به همان مقدار یا قریب آن مقدار تاثیر داشته است. آنها به ما فهماندند که در مقابل جائر، در مقابل حکومت جور، نباید زنها بترسند و نباید مردها بترسند. 🔹در مقابل یزید، حضرت زینب - سلام الله علیها - ایستاد و آن را همچو تحقیر کرد که بنی امیه در عمرشان همچو تحقیری نشنیده بودند، و صحبت هایی که در بین راه، و در کوفه و در شام و اینها کردند و منبری که - سلام الله علیه - رفت و واضح کرد به اینکه قضیه، قضیه مقابله غیر حق با حق نیست؛ یعنی، ما را بد معرفی کرده‌اند؛ سید الشهداء را می‌ خواستند معرفی کنند که یک آدمی است که در مقابل حکومت وقت، خلیفه رسول الله ایستاده است. این مطلب را در حضور جمع فاش کرد و حضرت زینب هم. بیانات حضرت امام ۶۱/۰۷/۲۵ منبع: سایت جامع امام (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️تلاش در راه ترویج مرام و مسلک پدر 🔹بنا نبود علیه‌ السلام از راه خرق عادت و اعجاز پیروز شود، وگرنه یک نفر هم لازم نبود، خود حضرت سیدالشهدا علیه‌ السلام کافی بود. (امام‌ حسین علیه‌ السلام خطاب به گروه جن که برای یاری آن حضرت آمده بودند، فرمود: «نَحْنُ وَ اللهِ أَقْدَرُ عَلَيْهِمْ مِنْكُمْ وَ لَكِنْ لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيَى‏ مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ؛ به خدا قسم ما بر آنها نیرومندتر از شماییم؛ لکن مرحله‎‏اى است آزمایشى تا راه براى هر کس که هلاک شود، و یا زندگى جاوید یابد روشن و نمایان شود»؛ لهوف، ص۶۸؛ تسلیة‌ المجالس، ج٢، ص٢٣٣؛ بحارالانوار، ج۴۴، ص٣٣١). 🔹 معصوم علیه‌ السلام با آن حال [بیماری] برای ترویج از مرام و مسلک سیدالشهداء علیه‌ السلام عصا و شمشیر به دست می‏‌گیرد. (...علی‌ بن‌ حسین (ع) به‌ شدت گریست، سپس به عمه‌اش، زینب (س) گفت: عمه جان، شمشیر و عصای مرا بیاور؛ پدرش به او فرمود: با شمشیر و عصا چه می‌کنی؟ گفت: بر عصا تکیه می‌کنم و با شمشیر در پیش روی فرزند رسول خدا صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله می‌ جنگم و دفاع می‌کنم؛ چرا که هیچ خیری در زندگی پس از او نیست. حسین (ع) او را از این کار بازداشت و او را به آغوش گرفت»؛ معالی‌ السبطین، ج۲، ص۲۳ و نیز نک: مقتل‌ الحسین علیه‌ السلام، خوارزمی، ج۲، ص۳۶؛ تسلیة‌ المجالس، ج٢، ص۳۱۳؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۴۶؛ نفس‌ المهموم، ص۳۱۷). 📕رحمت واسعه، ص۶۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️امام سجّاد عليه السلام:  🔸أنَا ابنُ مَنَ بَكَت عَلَيهِ مَلائِكَةُ السَّماءِ أنَا ابنُ مَن ناحَتْ عَلَيهِ الجِنُّ فِي الأرضِ و الطِّيرُ فِی الهَواءِ.  🔹من پسر كسى هستم كه فرشتگان آسمان بر او گريستند؛ من پسر كسى هستم كه جنّيان در زمين و پرندگان در هوا بر او نوحه سرايى كردند. 📕بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۷۴ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام سجاد (ع) از ولادت حضرت مهدی (عج) خبر داده است؟ 🔹 (عليه السلام) در رواياتى از ولادت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشريف) خبر داده است؛ از جمله در حديثى فرزند امام زين العابدين (عليه السلام) از حضرت سؤال كرد: «يَا أَبَتِ وَ لِمَ سَمَّيْتَهُ الْبَاقِرَ؟ قَالَ فَتَبَسَّمَ وَ مَا رَأَيْتُهُ يَتَبَسَّمُ قَبْلَ ذَلِكَ ... ثُمَّ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنَّ الْإِمَامَةَ فِی وُلْدِهِ إِلَى أَنْ يَقُومَ قَائِمُنَا (عج الله تعالی فرجه الشریف) فَيَمْلَؤُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً وَ إِنَّهُ الْإِمَامُ وَ أَبُو الْأَئِمَّةِ مَعْدِنُ الْحِلْمِ وَ مَوْضِعُ الْعِلْمِ يَبْقُرُهُ بَقْراً وَ اللهِ لَهُوَ أَشْبَهُ النَّاسِ بِرَسُولِ اللهِ (صلى الله عليه و آله) فَقُلْتُ فَكَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَهُ؟ قَالَ سَبْعَةٌ وَ مِنْهُمُ الْمَهْدِيُّ الَّذِي يَقُومُ بِالدِّينِ فِی آخِرِ الزَّمَانِ»؛ [۱] «اى پدر! چرا برادرم را باقر ناميدى؟ ايشان تبسمى فرمودند كه من پيش از آن چنين نديده بودم، سپس حضرت فرمود: اى فرزندم! همانا امامت در اولاد او خواهد بود تا ما قيام كند و زمين را پر از عدل و داد نمايد، همان گونه كه از ظلم و جور پر شده باشد، و اوست امام، پدر امامان، معدن حلم و موضع علم، علم را خواهد شكافت. به خدا سوگند! او شبيه ترين مردم به رسول خدا (صلى الله عليه و آله) است عرض كردم: امامان بعد از او چند نفرند؟ فرمود: هفت نفر كه از ميان آنها است كه در آخرالزمان به دين قيام خواهد كرد». پی نوشت: [۱] بحار الأنوار، مجلسى، دار إحياء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج ‏۳۶، ص ۳۸۹، باب ۴۴ (نص علي بن الحسين صلوات الله عليهما)، ح ۳ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، چاپ هفتم، ۱۳۹۰ش، ص ۱۹۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️ علیه السلام 💠قالَ لُقمانُ لاِبنِهِ: يا بُنَيَّ، أخلِص طاعَةَ اللّه ِ حَتّى لا يُخالِطَها شَيءٌ مِنَ المَعاصی، ثُمَّ زَيِّنِ الطّاعَةَ بِاتِّباعِ أهلِ الحَقِّ؛ فَإِنَّ طاعَتَهُم مُتَّصِلَةٌ بِطاعَةِ اللّهِ، و زَيِّن ذلِكَ بِالعِلمِ، و حَصِّن عِلمَكَ بِحِلمٍ لا يُخالِطُهُ حُمقٌ، وَاخزُنهُ بِلينٍ لا يُخالِطُهُ جَهلٌ، وشَدِّدهُ بِحَزمٍ لا يُخالِطُهُ الضِّياعُ، وَامزُج حَزمَكَ بِرِفقٍ لا يُخالِطُهُ العُنفُ. 🔷در بيان سفارش هاى لقمان(ع) به پسرش: اى پسرم! طاعتِ (عبادتِ) الهى را خالصانه انجام بده، به طورى كه گناه كوچكى هم با آن مخلوط نشود، سپس با پيروى از دارندگانِ ايمان حقيقى، طاعت خود را زينت ببخش؛ زيرا طاعت آنان، به طاعت الهى پيوسته است، و همين طاعت را با دانش، آراسته كن، و دانشت را با بردبارى حراست كن، تا حماقت با آن درنياميزد، و بردبارى ات را با نرم‌خويى ذخيره كن، تا با نادانى همراه نگردد، و نرم خويى ات را با تدبيرْ استوار كن، تا نابودى در آن راه نيابد، و تدبيرت را با مدارا درآميز، تا زورى در آن نباشد. 📕بحارالأنوار، ج۱۳، ص۴۲۰ ح۱۵ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️امام زين العابدين علیه السلام: 🔸فی صِفَةِ أهلِ البَيتِ عليهم السلام: مِن فُروعِ الشَّجَرَةِ المُبارَكَةِ، و بَقايَا الصَّفوَةِ الَّذينَ أذهَبَ اللهُ عَنهُمُ الرِّجسَ و طَهَّرَهُم، و بَرَأَهُم مِنَ الآفاتِ، وافتَرَضَ مَوَدَّتَهُم فِی الكِتابِ. هُمُ العُروَةُ الوُثقى، و [هُم] مَعدِنُ التُّقى، و خَيرُ حِبالِ العالَمينَ و وَثيقُها.  🔹در توصيف اهل بيت عليهم السلام؛ آنها از شاخه هاى شجره مباركه، و باقيمانده برگزيدگانى هستند كه خداوند هر گونه پلشتى را از آنها دور ساخته است، پاكشان گردانيده و از آفات مبرّايشان داشته، و دوستى با آنها را در كتابش واجب ساخته است؛ آنها دستاويز استوار و كان پرهيزگارى و نيكو و ريسمانى استوار براى جهانيان هستند. 📕ينابيع المودّة، ۵۰/۳۶۷/۲ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️امام زين العابدين عليه‌ السلام: 🔹گناهانى كه دعا را رد میكنند، عبارتند از: بدى نيّت، بد ذاتى، دورويى با برادران، باور نداشتن اجابت دعا، به تأخير انداختن نمازهاى واجب تا هنگامى كه وقتشان بگذرد و تقرّب نجستن به خداوند عزّ و جلّ با نيكى كردن، صدقه ندادن، بدزبانى و ناسزا گفتن. 📕معانى الأخبار، ص ۲۷۱، ح ۲ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا تربیت خانوادگی و وراثت در شکل گیری اخلاق انسان موثر است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸بى شك نخستين مدرسه هر انسانى دامان و آغوش اوست، و در همين جا است كه نخستين درسهاى يا را مى آموزد. و اگر مفهوم تربيت را اعم از «تكوينى» و «تشريعى» در نظر بگيريم ، رحم مادر و صلب پدر است كه آثار خود را بطور در وجود مى گذارد، و زمينه ها را براى فضيلت و رذيلت آماده مى سازد. در تعبيرات بسيار لطيف و دقيقى در اين قسمت وارد شده كه به بخشى از آن ذيلاً اشاره مى شود: 7⃣در حديثی (صلّی الله علیه و آله) می‌ فرماید: «ما نَحَلَ والِدٌ وَلَدَهُ اَفْضَلَ مِنْ اَدَب حَسَن؛ [۱] بهترين بخششى يا ميراثى كه براى فرزندش مى گذارد، همان و است». 8⃣ (عليه السلام) در همين زمينه تعبير رسایی فرموده است؛ حضرت ميفرمايد: «وَ اِنَّكَ مَسُؤُولٌ عَمّا وَلِّيْتَهُ بِهِ مِنْ حُسْنِ الاَْدَبِ وَ الدَّلالَةِ عَلى رَبّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمَعُونَة لَهُ عَلى طاعَتِهِ؛ [۲] تو در برابر آنچه ولايتش برعهده تو گذارده شده است [از خانواده و فرزندان] هستى نسبت به و هدايت به سوى پروردگار و اعانت او بر اطاعتش». 9⃣ (عليه السلام) در يكى از كلمات خود تعبيرى دارد كه نشان مى دهد خُلق و خوى ميراثى است كه به مى رسد؛ حضرت ميفرمايد: «خَيْرُ ما وَرَّثَ الاْباءُ اَلاَْبْناءَ اَلاَْدَبَ؛ [۳] بهترين چيزى كه براى فرزندان خود به ارث مى نهند و و است». 🔟 (عليه السلام) در نهج البلاغه، به هنگام شرح شخصيّت و بيان موقعيّت خود براى ناآگاهانى كه او را با ديگران مقايسه مى كردند مى فرمايد: «وَ قَدْ عَلِمْتُمْ مَوْضِعى مِنْ رَسُولِ اللهِ بِالْقِرابَةِ الْقَريبَةِ وَ الْمَنْزِلَةِ الْخَصيصَةِ وَضَعَنى فى حِجْرِهِ وَ اَنَا وَليدٌ يَضُمُّنى اِلَى صَدْرِهِ ... يَرْفَعُ لى كُلَّ يَوْم عَلَماً مِنْ اَخْلاقِهِ وَ يَأمُرُنى بِالاِْقتِداءِ؛ شما قرابت و نزديكى مرا با پيامبر (ص) و منزلت خاصّم را نزد آن حضرت به خوبى مى دانيد؛ كودك خردسالى بودم پيامبر (ص) مرا در دامان خود مى نشاند و به سينه اش مى چسباند... او هر روز براى من پرچمى از خود مى افراشت و مرا امر مى كرد كه به او اقتدا كنم و اين من زائيده آن تربيت است». 🔹جالب اينكه امام در لابه‌لاى همين سخن، هنگامى كه از (ص) بحث مى كند، چنين مى فرمايد: «وَ لَقَدْ قَرَنَ اللّهُ بِهِ (ص) مِنْ لَدُنْ اَن كانَ فَطيماً اَعْظَمَ مَلَك مِن ملائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَرِيقَ الْمكارِمِ وَ مَحاسِنَ اَخْلاقِ الْعالَمِ لَيْلَهُ وَ نَهارَهُ؛ [۴] از همان زمان كه (ص) از شير بازگرفته شد، خداوند بزرگترين فرشته از فرشتگان خويش را مأمور ساخت تا شب و روز وى را به راههاى و جهان سوق دهد». 🔹بنابراين (ص) خود نيز از تربيت يافتگان فرشتگان بود. درست است كه اخلاق و صفات روحى انسان اعم از خوب و بد، از درون او برمی‌خیزد و با اراده او شكل مى گيرد، ولى انكار نمى توان كرد كه زمينه هاى متعدّدى براى شكل گيرى اخلاق خوب و بد وجود دارد، كه يكى از آنها از پدر و مادر و همچنين است؛ 🔹و اين مسأله قطع نظر از تحليل هاى علمى و منطقى، و تجربى فراوان دارد كه قابل انكار نيست. به همين دليل براى ساختن فرد يا جامعه آراسته به زيورهاى اخلاقى، بايد به مسأله و تربيت هايى كه از نونهالان در دامن مادر و آغوش مادر مى بينند توجّه داشت و اهمّيّت اين دوران در ساختار شخصيّت انسانها را هرگز فراموش نكرد. پی نوشت‌ها؛ [۱] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، علی بن حسام الدين المتقی الهندی، ج ۱۶، ص ۶۲۴ [۲] بحارالأنوار، مجلسى، ج ۷۱، ص ۶، باب ۱ [۳] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، ص ۳۵۹، ح ۸۸ [۴] نهج البلاغة (صبحی صالح)، شريف الرضى، فيض الإسلام‏، ص ۳۰۰، خ ۱۹۲ (خطبه قاصعه). 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابيطالب(ع)، چ اول، ج ۱، ص ۱۷۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️امام سجاد عليه السلام:  🔸اِنَّـما الاِْسْتِـعْدادُ لْلِمَوْتِ تَجنُّبُ الْحرامِ وَبَذْلُ النَّدى فى الْخَيْرِ.  🔹بـراسـتى آمـادگى براى ، دورى از و بذل و بخشش در است. 📕بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۶۶ @tabyinchannel