👌😭 این غزل که سوغات تیرماه ۱۴۰۲ مشهد مقدس است تقدیم به آنها که امروز به حسین (ع) اقتدا می کنند و نماز را برپا میدارند
به پیشگاه سلطان علی بن موسی الرضا (ع)
تماشا
.............
هشتمین آیینه ای در آسمانِ آل طاها
بر شبِ آلوده ام قدری بتاب ای ماهْ بالا
می روم بالا از آغوش تو... تا شاید بچینم
از بلندای نخیلِ چشم هایت، چند خرما
با تو نورم بی تو کورم، صد مدینه از تو دورم
یک خراسان راهی ام کن تا قدمگاهت، اماما...!
مولوی با شمس تبریزی، چنان... بی خود شد از خود!
وای اگر شمس خراسانی، عبا می داد او را
از طریقت تا حقیقت، با تو خیلی راه نیست
یک دلِ افتاده می خواهد، کمی ایمان و تقوا
در حرم هر کس برای دلبری یک شیوه دارد
من کبوتر می شوم پر میکشم تا بیکران ها
دل به دریا می زنم با دیدن حوض قشنگت
دیگران درگیر آدابند و من غرق تماشا
زائری پشت سرم بود و صدایش زیرِ گوشم
چشم در چشم تو بود و با «امین الله»، دریا
با زبان بی زبانی روضه ای خواند از جوادت
در شبستانِ نگاهت ربّنا شد؛ گفت مولا -
از قنوتم می چکد بارانی از دلمردگی ها
بسته ام بر پنجره فولاد، دل را... ای مسیحا
زنگِ ساعت مثل ناقوسی صدایم کرد و رفتم
تا بخوانم رکعتی... بالاسرت را با تمنّا
موج عشاقت مرا می برد از این سو به آن سو
دست آوردم بگیرم یوسفم را چون زلیخا
زیر پا افتادم و شد روضه ای بر من مجسم
قتلگاه و خیمه ها را دیدم و افتادم از پا
کربلا در کربلا دورِ ضریحت در طوافند
اربعینی ها، تو را دارند و مَستند از تولیّ
از نماز ظهرِ عاشورا گرفتم مشهدم را
از نماز ظهرِ مشهد هم گرفتم کربلا را
#محمد_عابدی#اشعار_عاشورایی_عابدی
قم المقدسه