زنگ شیرین احکام: مسجد🕌 ده بزرگ و باصفا بود... مردم ده عاشق مسجدشون🕌 بودند عاشق کاشی های زیبای فیروزه ای تا حوض پر از ماهی و گلدان های گل🌺🌸🌼 دورتادورش... اما تازگی ها دیوارهای مسجد یه کمی نیاز به رنگ و نقاشی داشت... اوستا مراد یه روز که داشت با لذت به 🕌 نگاه میکرد به این موضوع پی برد. تصمیم گرفت حالا که خدا بهش لطف کرده و همش برای نماز به خونه اش دعوتش میکنه، او هم یه کار خوب برای 🕌 انجام بده. رفت و از حاج آقا اجازه گرفت تا دیوارها رو رنگ بزنه. ایشون هم قبول کرد. خلاصه اوستا مراد مسجد رو با عشق و علاقه فراوان نقاشی کرد... بعد از تموم شدن کار رنگ آمیزی، با سر و دست پر از رنگ و خسته یه نگاهی به 🕌 کرد و تو دلش گفت به به حالا دیگه مسجدمون حرف نداره، خونه خدا رو باید همیشه تمیز و زیبا نگه داریم. بعد هم وضو گرفت و دو رکعت نماز شکر خوند و خدا رو به خاطر این توفیقی که نصیبش شده شکر کرد. سرش رو از سجده شکر بلند کرد که حاج آقا وارد 🕌شد و از نقاشی دیوار و زیبایی 🕌 خیلی خوشحال شد، بعد چشمش خورد به اوستا و گفت خدا قوت! عجب رنگ قشنگی شد، خدا خیرت بده. اوستا جون با این دست و صورت چطوری وضو گرفتی؟ اوستا گفت مثل همیشه دیگه😅 چطور مگه؟ حاج آقا با مهربونی گفت: اوستا تا حالا با لباس رفتی حمام؟ اوستا خندید و گفت مگه میشه حاج آقا با لباس که آدم نمیتونه خودش رو لیف بکشه😅. حاج آقا هم خندید و گفت آفرین اوستا زدی به هدف🎯... الان این رنگهایی که روی صورت و دستات هست نمیگذاره که آب به پوستت برسه برای همین وضو رو باطل میکنه. حالا چیزی به اذان نمونده، پاشو بریم ببینیم با چی این رنگها رو از دست و صورتت پاک کنیم تا یه وضو باحال بگیری و نماز جماعت بخونی. لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1834🔜