بنده امین من
احکام خوشمزه:😋 الاغ اوستا مراد مریض شده و دکترها نتونستند تشخیص بدن چش شده. همین مساله باعث شده نم
*احکام خوشمزه: 😋* یک روز گرم تابستون🌞، اوستا مراد در حال گشت و گذار با الاغ محبوبش بود که یک دفعه الاغش ایستاد و دیگه راه نرفت... هر چی اوستامراد تلاش کرد، باهاش حرف زد... ریش گرو گذاشت... فایده نداشت. هر چی از اوستا اصرار... از الاغه انکار... راه نرفت که نرفت! یک دفعه الاغش چشمهاش رو بست و روی زمین دراز کشید... اوستا مراد زد تو سر خودش و رفت پیش بیطار ده و آوردش پیش الاغش. اما هر چی معاینه کرد متوجه نشد که الاغه چی شده که بخواد درمانش کنه... از طرف دیگه باید می رفت به مریض بعدیش که یک گاو 🐄بدحال بود برسه... اوستا مراد خیلی ناراحت بود. انگار دنیا روی سرش خراب شده بود. تنها و غمگین کنار الاغش نشست و گریه و زاری کرد. در همین موقع صدای اذان رو شنید و به این فکر افتاد که نماز، محل استجابت دعاست. تصمیم گرفت بره نمازش رو اول وقت بخونه و برای الاغش دعا کنه. رفت لب چشمه وضو گرفت و شروع کرد به نماز خوندن. موقع قنوت نماز، از غصه الاغش، بلند بلند شروع کرد به گریه کردن و دعا کردن😭. در همون حال مش قربون که داشت لب چشمه سیب🍎 می شست صدای گریه اوستا رو شنید... سیب‌ها🍎 رو ریخت توی کیسه و انداخت رو دوشش و رفت سمت اوستا و دید الاغش 🐴روی زمین افتاده. رفت بالا سر الاغ نشست تا نماز اوستا تموم بشه. در همون حال آب سیب‌ها از توی کیسه ریخت روی سر الاغه... الاغه با صورت خیس کم کم چشمهاش رو باز کرد و شروع کرد به عرعر کردن!!! اوستا با شنیدن صدای سرحال الاغش بلند زد زیر خنده🤣... بعد از نماز، مش قربون گفت اوستا داشتی نماز میخوندی یا تئاتر بازی میکردی؟ اوستا گفت نماز میخوندم... - پس چرا تو نماز گریه می‌کردی😭 و می‌خندیدی😁؟ اوستا مراد نگاهی به الاغ محبوبش کرد و گفت: این الاغ داشت از دستم می‌رفت با اومدن تو از جا بلند شد و من از خوشحالی خنده‌ام گرفت. آق قربون گفت: این بنده خدا گرما زده شده بود... ببین وقتی آب روی صورتش ریخت سرپا شد... ولی ‌اوستا... یه نکته یادت بدم... *توی نماز نباید بلند خنده یا گریه بکنیم چون باعث میشه نمازمون باطل بشه.* اوستا دو طرف صورت آق قربون رو بوس کرد و گفت 😘 یکی برای خوب کردن حال الاغم، 😘 یکیم برای یاد دادن احکام نمازم. آق قربون گفت: نماز خودت باعث شد که الاغت حالش خوب بشه... حالا بیا با هم نماز جماعت بخونیم و بعدش بشینیم با هم سیب بخوریم.🍎 اوستا مراد دستی به پشت آق قربون زد و گفت: قربونت برم آق قربون. لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚2382🔜