تو، به لیموی خوش بوی بهاری
طـراوت بخـشِ جـانِ کوهـسـاری
ز لطفِ شب، ترنّم بر لبت مست
سـحــر با نالههای خود خمـاری
گهی در پردهی ساز و گهی زلف
به هر حلقـه نوای ناب داری
مگـر بر جامهی پاکـیزهی تو
نشیند از تفقّـدها غـباری؟
که زیر پا نداری التفاتی
به رسم دوستی و غمگساری
هزاران بار خواهش کردم از تو
مـبادا بیخـبر جـانم گـذاری
دوباره چشم من مانده به راهت
چه دردی بدتر از چشم انتظاری؟
دعای هر شبم صحّت به جانت
به جانت صحّتِ هر بیقـراری
قـراری یافتم در قعـر جـانم
که جانم یافته حُسنِ نگاری
۱۴٠۳/٠۱/٠۳
-❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
#حوصلهی_بحر ﴾
#امید
#زندگی