#حکایت
شمارۀ۹۴
🔵امـیـد نباید هرگز خاموش شود
چهار شمع به آرامی می سوختند،محیط آنقدر ساکت بود که می شد صدای صحبت آنها را شنید.اولین شمع گفت:«من صلح هستم،هیچ کس نمی تواند مرا همیشه روشن نگه دارد.فکر می کنم که به زودی خاموش شوم.هنوز حرف شمع صلح تمام نشده بود که شعله آن کم و بعد خاموش شد.»شمع دوم گفت:«من ایمان هستم،واقعا انگار کسی به من نیازی ندارد برای همین من دیگر تمایل ندارم که بیشتر از این روشن بمانم.»حرف شمع ایمان که تمام شد،نسیم ملایمی وزید و آن را خاموش کرد.وقتی نوبت به سومین شمع رسید با اندوه گفت:«من عشق هستم توانایی آن را ندارم که روشن بمانم،چون مردم مرا به کناری انداخته اند و اهمیتم را نمی فهمند،آنها حتی فراموش کرده اند که به نزدیک ترین کسان خود محبت کنند و عشق بورزند.»پس شمع عشق هم بی درنگ خاموش شد.کودکی وارد اتاق شد و دید که سه شمع دیگر نمی سوزند.او گفت:«شما که می خواستید تا آخرین لحظه روشن بمانید،پس چرا دیگر نمی سوزید؟»چهارمین شمع گفت:«نگران نباش،تا وقتی من روشن هستم،به کمک هم می توانیم شمع های دیگر را روشن کنیم.من امید هستم.»
چشمان کودک درخشید،شمع امید را برداشت و بقیه شمع ها را روشن کرد.
بنابراین این شعله امید هرگز نباید خاموش شود.ما باید همیشه امید،ایمان،صلح و عشق را در وجود خود حفظ کنیم.
#سبک_زندگی_اسلامی #مهارت_های_زندگی #مشاور #مشاوره #انسان_سازی #داستان #خودشناسی #خودسازی
👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3503030331C272e9e9108