🔴 بخش دوم
✅ برخی میگویند: ما به درجات پایین بهشت راضی هستیم. این درست نیست. بعضیها وقتی سورۀ واقعه را میخوانند میگویند: ما که جزء «السابقون» نیستیم؛ ما را جزء «اصحاب یمین» قرار بده. این صحیح نیست، بلکه قرآن تشویق میکند برای اینکه همگان به این درجه برسند. قرآن دستور میدهد در خیرات سبقت بگیرید. این پیشیگرفتن را باید سرلوحۀ جان قرار دهیم. اگر این سرلوحه قرار گیرد، به هر جا که میرسیم قانع نمیشویم. هم در کار علمی و هم در کار روحی و معنوی اینگونه است. اینها لقمههای جان ما است. لقمه جان است و جان را هم از نظر پذیرش و قابلیت بیانتها آفریدهاند. و گفتهاند تو میتوانی خلیفه شوی؛ تو میتوانی بار امانت را به دوش بکشی. این امر باعث تشنگی انسان میشود.
✅ برخی را دیدهام که اگر چند مقام مثالی به او دادند، گمان میکند به آخر رسیده است. این خوب نیست. انسان باید یک نقشه راه دستش باشد که بفهمد اوجِ اوج کجا است. اگر این نقشۀ راه را نداشته باشد، قانع میشود و میگوید من به کمال رسیدم. در رساله نورالوحده هست؛ در جاهای دیگر هم آمده است که وقتی چند تا چیز به تو دادند، فکر نکنی که تمام شده است.
✅ قونوی گفته است که ما برای این عرفان نظری میگوییم تا روشن شود که اوجِ اوج کجا است. بعد توضیح دهیم که اوج، بیانتها است. اگر کسی این را خوب متوجه شود، خیلی از مسائل تغییر میکند. اگر ما اینها را بفهمیم، متوجه میشویم که چقدر با اهل بیت صلواتاللهعلیهماجمعین فاصله داریم؛ با امام زمان (عج) چقدر فاصله داریم. بینهایت فاصله داریم. حتی اگر قاضی هم باشیم، با امام زمان خیلی فاصله داریم.
✅ تشنگی باید باشد، ولی ضوابط باید مراعات شود. این تشنگیای که به یأس بکشاند، به درد نمیخورد. بلکه باید حرکت کرد و تشنگی داشت به گونهای باشد که او را بالا ببرد. تا طلب را بالا میبریم، دست به کارشدنِ ما هم باید عاقلانهتر و عالمانهتر باشد. همان قواعد عقلی را باید رعایت کرد و از خود توقع افزون نداشته باشیم. نه اینکه اول راه هستیم، بینهایت را طلب کنیم، بلکه در مسیر بینهایت قرار بگیریم و به گونهای پیش برویم تا به بینهایت برسیم. وقتی بدانیم اینقدر راه در پیش داریم، بیشتر تلاش میکنیم. ولی به صورت آهسته و پیوسته. باید به گونهای باشد که هیچ وقت نایستیم. این مهم است. هیچگاه نباید تشنگی قطع شود.
🔵 نکته دوم: رزاق حقیقی خداوند متعال است
✅ گاهی یک معنویتی را استاد داده است که این حق است و معنویتی را استاد میدهد و او واسطه و اِعداد است؛ ولی یاد بگیریم که سر هر سفرهای که هستیم: «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ»؛ خداست كه خود روزى بخشِ نيرومندِ استوار است (ذاریات، ۵۸).
✅ ما باید یاد بگیریم با هر اسمی به خدا نزدیک شویم. با هر اسمی توحید در جان ما بنشیند. یعنی اسم رزاق باعث تعامل وجودی با خدا شود. این را در بحث رزق مادی هم گفتیم. مثلاً ما گاهی یک کتابی میخوانیم، خیلی ما را راه میبرد و خیلی نکات ناب دارد. و حتی در برخی از فضاهای سلوکی، کتابهای خاص و مخفیای وجود دارد. گاهی استاد راه رفته است و در او تصرف کرده است. اینها همه واقعیتی هست و ما میدانیم. در روزی معنوی هم این وسایط وجود دارد. گاهی یک واقعهای روی میدهد و گاهی یک بچهای حرف زده است و با این حرف نکتهای منتقل میشود. ولی باید یادمان باشد که «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ»؛ خداست كه خود روزى بخشِ نيرومندِ استوار است (ذاریات، ۵۸).
✅ این نگاه توحیدی را نباید از دست بدهیم. این مهم است. یعنی، بداند آن خدای روزیدهنده، مَجرایِ روزیاش را در این استاد قرار داده است. ما خیلیها را داریم که به درودیوار میزنند، ولی استاد سلوکی برایشان پیدا نمیشود. ولی برای بعضیها چقدر راحت استاد پیدا شده است. مثلاً اینکه یک شخص به استادی باور دارد، این باور را خدا به او داده است. کسی دیگر هم هست این اعتقاد را ندارد، لذا از آن استاد محروم است.
✅ گهگاهی او را از استاد جدا میکنند، تا تشنه شود. اینها را همه خداوند مقدّر میکند. اینکه دل آن استاد را خدا نرم میکند که او را بپذیرد؛ خدا است که این کار را میکند. کسانی هستند که از نظر معنوی خیلی بالا هستند، ولی قدرت دستگیری ندارند.
✅ کسی که بالاتر برود، در دل هر ذره باید نور حق را ببیند. انسان باید بداند که روزیدهنده خدا است. حتی آنجایی که استاد دارد تلقین میکند و در او اثر میکند، آنجا هم خدا است که دارد کار میرسد.
https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal
https://eitaa.com/nasimehekmat