🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم
🔵 عرفان در وادی عمل جلسه ۳۴۴ (۱۹) (شنبه ۱۴۰۰/۳/۱؛ ۱۰شوال)
🔴 بخش اول
🔵 اسم حکیم
✅ در عرفان در وادی عمل به تعامل سلوکی با اسمای الهی رسیدیم. اسم رزاق و شکور مطرح شد و به اسم حکیم رسیدیم. در حکمت، اتقان و استحکامِ عمل و معرفت خوابیده است. اگر در باب معرفت باشد، میشود اتقان در معرفت. اگر در باب عمل و کنش باشد، میشود اتقان در باب عمل. حکمت هم در ناحیۀ عمل و هم در ناحیۀ معرفت معنادار است. کسی که همراه با این معارف همراه با دقت و ظرافت باشد، میشود حکیم؛ و عمل با دقت و ظرافت او را میگویند عمل حکیمانه.
✅ یکی از اسمای حسنای خداوند حکیم است که با ربوبیت است. هیچ خیر و شرّی در عالَم پیدا نمیشود، مگر از سر حکمت؛ و هیچ اعطا و منعی صورت نمیگیرد، مگر از سر حکمت و مصلحت. آنچه خدا میدهد و آنچه خدا میگیرد، آن خیری که پدید میآید، آن شرّی که پدید میآید، همه از سر حکمت و مصلحت در عالَم است. این اعطا و منع و این خیر و شر همه از سر حکمت است.
🔵 فلسفۀ اعطا و منع الهی
✅ یکی از این فلسفههای اعطا و منع، امتحان الهی است. گاهی خداوند متعال با این اعطا و منع، امتحان میکند. گاهی با استدراج امتحان میکند و گاهی امتحان برای اعطای اجر محسنان و گاهی به خاطر بالاآمدن حق و از بینرفتن شرّ است.
🔵 امتحان
✅ خداوند حکیم نعمتی را اعطا میکند تا امتحان کند. خداوند حکیم بیدلیل این کار را نمیکند. میدهد تا ببیند چند مَرده حلّاجیم! میگیرد تا ببیند چند مَرده حلّاجیم! گاهی میدهد تا ببیند که در دل قیلیویلی میآید یا خیر؟ اگر آمد، آیا به آن میدان میدهی یا خیر؟ مگر نمیدانید که خداوند حکیم است؟ چرا به آن میدان میدهید؟ اگر خدا نعمتی را از شما گرفت، بیحساب نیست.
✅ اتفاقاً اینجا جایی است که انسان باید به خداوند متعال بیشتر نزدیک شود. بنده دیدهام برخی از نعمت بینایی برخوردار نیستند، ولی همین باعث شده است که خیلی متدینتر شدهاند. حتی دیدهام برخی که کر و لالاند، با این اوضاع و احوال، خیلی مؤمنترند. همین کری و لالی باعث شده است که ایمانشان بیشتر شده است. اما بعضی دیگر در همین شرایط شروع به اعتراض میکنند. البته بعضی مواقع رحمت الهیِ در دل این اعتراضها باعث میشود که راه جدیدی باز شود. گاهی اعتراضها باعث وصلشدن انسان به خدا میشود.
🔵 تَشَر
✅ طلبهای بود از خانوادهای متمول. آمده بود قم درس بخواند؛ علاوه بر شهریهای که میگرفت، یک شهریهٔ پدرانه هم داشت. مدتی شهریه پدرانه نرسید. او دچار مشکل شد. رفت حرم حضرت معصومه و معترضانه گفت: اگر تا عصر این مقدار به من دادی که هیچ، وگرنه از طلبگی میروم! به حجره رفت. عصر آقایی آمد و همان مبلغی را که او درخواست کرده بود، به او داد و گفت: آقا تَشَر می زند!!! از آن به بعد طلبهٔ مطیع و مودبی شد. با او کاری کردند که مودب شد و در مسیر قرار گرفت. این اعطا و منعی که هست، همه از باب امتحان الهی است.
✅ «وَ بَلَوْناهُمْ بِالْحَسَناتِ وَ السَّیئاتِ لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ»؛ و آنها را به خوشیها و ناخوشیها آزمودیم، باشد كه ایشان بازگردند. (اعراف، آیۀ ۱۶۸).
✅ «الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیبْلُوَكُمْ أَیكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»؛ همانكه مرگ و زندگى را پدید آورد تا شما را بیازماید كه كدامتان نیكوكارترید. و اوست ارجمند آمرزنده. (ملک، آیۀ ۲).
✅ «إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِینَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»؛ در حقیقت، ما آنچه را كه بر زمین است، زیورى براى آن قرار دادیم، تا آنان را بیازماییم كه كدام یك از ایشان نیكوكارترند. (کهف، ۷).
✅ گاهی خداوند امتحان را غلیظتر میکند و میفرماید: باید این اتفاق بیفتد تا انسان محک بخورد و خبیث از طیب جدا شود.
🔵 جداسازی خبیث از طیب
✅ «ما كانَ اللَّهُ لِیذَرَ الْمُؤْمِنینَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَیهِ حَتَّى یمیزَ الْخَبیثَ مِنَ الطَّیبِ»؛ خدا بر آن نیست كه مؤمنان را به این [حالى] كه شما بر آن هستید، واگذارد، تا آنكه پلید را از پاك جدا كند. (آل عمران، آیۀ ۱۷۹). خداوند مؤمنین را به حال خودشان واگذار نمیکند، و آنها را امتحان میکند تا خبیث از طیب جدا شود.
✅ انسان باید از زمینهای که در او هست بترسد. گاهی زمینهای در او وجود دارد، مثلاً در او طمع یا شهوت هست، لذا باید مراقب باشد. بعضی افراد در خلوت مینشینند، خللها و نقصهای خود را بر میشمارند و به درگاه الهی التجا میکنند تا این خللها از آنها برطرف شود.