eitaa logo
نسیم عرفان
2.7هزار دنبال‌کننده
20 عکس
2 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 344 (1400.3.1 شنبه) #اسماءحسنی_وتعامل_سلوکی_باآن https://eitaa.c
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 عرفان در وادی عمل جلسه ۳۴۴ (۱۹) (شنبه ۱۴۰۰/۳/۱؛ ۱۰شوال) 🔴 بخش اول 🔵 اسم حکیم ✅ در عرفان در وادی عمل به تعامل سلوکی با اسمای الهی رسیدیم. اسم رزاق و شکور مطرح شد و به اسم حکیم رسیدیم. در حکمت، اتقان و استحکامِ عمل و معرفت خوابیده است. اگر در باب معرفت باشد، می‌شود اتقان در معرفت. اگر در باب عمل و کنش باشد، می‌شود اتقان در باب عمل. حکمت هم در ناحیۀ عمل و هم در ناحیۀ معرفت معنادار است. کسی که همراه با این معارف همراه با دقت و ظرافت باشد، می‌شود حکیم؛ و عمل با دقت و ظرافت او را می‌گویند عمل حکیمانه. ✅ یکی از اسمای حسنای خداوند حکیم است که با ربوبیت است. هیچ خیر و شرّی در عالَم پیدا نمی‌شود، مگر از سر حکمت؛ و هیچ اعطا و منعی صورت نمی‌گیرد، مگر از سر حکمت و مصلحت. آنچه خدا می‌دهد و آنچه خدا می‌گیرد، آن خیری که پدید می‌آید، آن شرّی که پدید می‌آید، همه از سر حکمت و مصلحت در عالَم است. این اعطا و منع و این خیر و شر همه از سر حکمت است. 🔵 فلسفۀ اعطا و منع الهی ✅ یکی از این فلسفه‌های اعطا و منع، امتحان الهی است. گاهی خداوند متعال با این اعطا و منع، امتحان می‌کند. گاهی با استدراج امتحان می‌کند و گاهی امتحان برای اعطای اجر محسنان و گاهی به خاطر بالاآمدن حق و از بین‌رفتن شرّ است. 🔵 امتحان ✅ خداوند حکیم نعمتی را اعطا می‌کند تا امتحان کند. خداوند حکیم بی‌دلیل این کار را نمی‌کند. می‌دهد تا ببیند چند مَرده حلّاجیم! می‌گیرد تا ببیند چند مَرده حلّاجیم! گاهی می‌دهد تا ببیند که در دل قیلی‌ویلی می‌آید یا خیر؟ اگر آمد، آیا به آن میدان می‌دهی یا خیر؟ مگر نمی‌دانید که خداوند حکیم است؟ چرا به آن میدان می‌دهید؟ اگر خدا نعمتی را از شما گرفت، بی‌حساب نیست. ✅ اتفاقاً اینجا جایی است که انسان باید به خداوند متعال بیشتر نزدیک شود. بنده دیده‌ام برخی از نعمت بینایی برخوردار نیستند، ولی همین باعث شده است که خیلی متدین‌تر شده‌اند. حتی دیده‌ام برخی که کر و لال‌اند، با این اوضاع و احوال، خیلی مؤمن‌ترند. همین کری و لالی باعث شده است که ایمانشان بیشتر شده است. اما بعضی دیگر در همین شرایط شروع به اعتراض می‌کنند. البته بعضی مواقع رحمت الهیِ در دل این اعتراض‌ها باعث می‌شود که راه جدیدی باز شود. گاهی اعتراض‌ها باعث وصل‌شدن انسان به خدا می‌شود. 🔵 تَشَر ✅ طلبه‌ای بود از خانواده‌ای متمول. آمده بود قم درس بخواند؛ علاوه بر شهریه‌ای که می‌گرفت، یک شهریهٔ پدرانه هم داشت. مدتی شهریه پدرانه نرسید. او دچار مشکل شد. رفت حرم حضرت معصومه و معترضانه گفت: اگر تا عصر این مقدار به من دادی که هیچ، وگرنه از طلبگی می‌روم! به حجره رفت. عصر آقایی آمد و همان مبلغی را که او درخواست کرده بود، به او داد و گفت: آقا تَشَر می زند!!! از آن به بعد طلبهٔ مطیع و مودبی شد. با او کاری کردند که مودب شد و در مسیر قرار گرفت. این اعطا و منعی که هست، همه از باب امتحان الهی است. ✅ «وَ بَلَوْناهُمْ بِالْحَسَناتِ وَ السَّیئاتِ لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ»؛ و آنها را به خوشی‌ها و ناخوشی‌ها آزمودیم، باشد كه ایشان بازگردند. (اعراف، آیۀ ۱۶۸). ✅ «الَّذی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیبْلُوَكُمْ أَیكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»؛ همان‌كه مرگ و زندگى را پدید آورد تا شما را بیازماید كه كدامتان نیكوكارترید. و اوست ارجمند آمرزنده. (ملک، آیۀ ۲). ✅ «إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِینَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»؛ در حقیقت، ما آنچه را كه بر زمین است، زیورى براى آن قرار دادیم، تا آنان را بیازماییم كه كدام یك از ایشان نیكوكارترند. (کهف، ۷). ✅ گاهی خداوند امتحان را غلیظ‌تر می‌کند و می‌فرماید: باید این اتفاق بیفتد تا انسان محک بخورد و خبیث از طیب جدا شود. 🔵 جداسازی خبیث از طیب ✅ «ما كانَ اللَّهُ لِیذَرَ الْمُؤْمِنینَ عَلى‏ ما أَنْتُمْ عَلَیهِ حَتَّى یمیزَ الْخَبیثَ مِنَ الطَّیبِ»؛ خدا بر آن نیست كه مؤمنان را به این [حالى‌] كه شما بر آن هستید، واگذارد، تا آنكه پلید را از پاك جدا كند. (آل عمران، آیۀ ۱۷۹). خداوند مؤمنین را به حال خودشان واگذار نمی‌کند، و آنها را امتحان می‌کند تا خبیث از طیب جدا شود. ✅ انسان باید از زمینه‌ای که در او هست بترسد. گاهی زمینه‌ای در او وجود دارد، مثلاً در او طمع یا شهوت هست، لذا باید مراقب باشد. بعضی افراد در خلوت می‌نشینند، خلل‌ها و نقص‌های خود را بر می‌شمارند و به درگاه الهی التجا می‌کنند تا این خلل‌ها از آنها برطرف شود.
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 عرفان در وادی عمل جلسه ۳۴۴ (۱۹) (شنبه ۱۴۰۰/۳/۱؛ ۱۰شوال) 🔴
🔴 بخش دوم ✅ خداوند می‌فرماید: من خبیث را از طیب جدا می‌کنم، به این خاطر است که زمینه‌هایی از خُبث وجود دارد. مؤمن باید با التجا به درگاه الهی آن را برطرف کند و اگر برطرف نشود، به خبث فعلی منتهی می‌شود و خیلی خطرناک است. انسان تعجب می‌کند که شخصیتی با چنان سابقه‌ای، در یک جا حرفی می‌زند که باعث تعجب است. چرا؟ چون زمینه در او بوده، ولی آن را برطرف نکرده است. 🔵 التجا به خدا ✅ یکی از کارهای خوب این است که مؤمنین دقت کنند تا ببینند که خلل کارهایشان کجا است. یکی از راه‌ها التجای به خدا است. خدایا، این حسد یا انانیت یا طمع یا شهوت در من هست! برخی انانیت دارند، ولی نمی فهمند، هیچ وقت در جلوی خودش این را قرار نداد و سر بزنگاه سقوط می‌کند و شدید هم سقوط می‌کند. ✅ بنده خدایی که روحانی بود با کسی که دعوا داشت. پشت بلندگویی که باید سخن رسول‌الله نشر پیدا کند، می‌گفت: «من خدا را بنده نیستم. تو می‌خواهی چه کار کنی؟ من بزرگ‌تر از تو را چه کار کردم». اینها انانیت است. اینها امتحان است. در اینجا است که خبیث از طیب جدا می‌شود. آخر چرا باید انانیت اینقدر باشد که شما این‌گونه ابراز کنی؟! 🔵 انتخابات ✅ بسیاری از گرفتاری‌های صحنه‌های سیاسی که مشاهده می‌کنید، از همین جا (انانیت‌ها) آغاز می‌شود. یعنی زمینه‌هایی در شخص وجود دارد و این زمینه‌ها را ادامه می‌دهد. یا آدم باید وقت خلوت بگذارد و جلوی خلل‌ها را بگیرد یا اینکه سر صحنه بلد باشد که چگونه جلوی خودش را بگیرد. ✅ گاهی در صحنه سیاسی انسان تعجب می‌کند که این بنده خدا مؤمن بود، چطور کارش به اینجا کشید و این حرف‌ها را زده است. خودت بنشین قضاوت کن آیا این سخن شما با کلام قرآن و رسول‌الله می‌سازد؟! بدتر اینکه می‌خواهد با عمل به برخی آداب و رسومی که در کشورهای دیگر مرسوم است، به نتیجه برسد!!! و در انتخابات پیروز شود!! چه کسی گفته است که شما جان خودتان را تباه کنید تا به نتیجه برسید؟ ابتدا خودش را این‌گونه توجیه می‌کند که من می‌خواهم جامعۀ اسلامی را نجات بدهم و وظیفه‌ام این است. ✅ حضرت امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه هم آمد تا امت اسلامی را نجات دهد، ولی می‌فرماید: من حاضر نیستم که معنویت و آخرت خود را نابود کنم تا حکومت کنم! خدا کجا گفته است که مردم را به بهشت ببرید و خودتان به جهنم بروید! این خیلی بد است. بعضی‌ها خودشان را جهنمی می‌کنند. تو بیایی کاری کنی که هر کسی که با دین مخالف است، برایت هورا بکشد و کف بزند، این خوب است؟ این‌جور افراد را جذب می کنند؟! به او بگویی با این کارها دل خدا و پیامبر به درد می‌آید، می‌گوید من می‌خواهم اسلام و جمهوری اسلامی را نجات بدهم. ولی این‌گونه عمل می‌‌کند. چرا باید کاری کنی که هرکس با دین قهر است، برایت هورا بکشد؟ اینها امتحاناتی است که خداوند می‌خواهد با آنها مؤمن طیب را از خبیث جدا کند. ✅ حتی برخی حاضرند برخی از مسلّمات و بیّنات دین و خدا و پیغمبر را زیر پا بگذارند تا پیروز شوند. حضرت امام رحمت‌الله می‌فرمود: هرگاه دشمنان برای شما هورا می‌کشند، بدانید در شما خبری هست. 🔵 خودکشی معنوی ✅ بسیاری از رفتارهای سیاسی، خودکشی معنوی است. یعنی (کنشگران سیاسی) خودشان را از بین می‌برند. چرا حضرت امام رحمت‌الله با اینکه در همۀ صحنه‌های سیاسی فعال بود نلغزید؟ چون دایماً با خداوند متعال تعامل می‌کرد.صحنۀ سیاسی بهترین صحنه تعامل با خدا است. خدایا، تو شاهد باش که به خاطر تو این کار را می‌کنم. وقتی با خدا تعامل می‌کنیم، سر خدا که نمی‌شود کلاه گذاشت. ما می‌گذاریم اوج بگیرد و آنقدر که اوج گرفت، دیگر نمی‌شود درستش کرد. فضای ایمانی در جامعه مشخص و واضح است. خیلی از اینها واضح است. اگر می‌خواهید از جمهوری اسلامی حمایت کنید، حق و حقانیت را در این نظام حمایت کنید. هر جا حق و حقانیت بود، از آن حمایت کنید. بنده خدایی می‌گفت: هرجا دین و دیانت مردم شد صفر، ما هم در حد صفر با آنها تعامل می‌کنیم! این سخن غلطی است.
نسیم عرفان
🔴 بخش دوم ✅ خداوند می‌فرماید: من خبیث را از طیب جدا می‌کنم، به این خاطر است که زمینه‌هایی از خُبث و
🔴 بخش سوم 🔵 دارِ امتحان ✅ «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَی‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلهِ وَإِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ أُولَٰئِكَ عَلَیهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ»؛ و قطعاً شما را به چیزى از [قبیلِ‌] ترس و گرسنگى، و كاهشى در اموال و جان‌ها و محصولات مى‌آزماییم؛ و مژده ده شكیبایان را [همان‌] كسانى كه چون مصیبتى به آنان برسد، مى‌گویند: «ما از آنِ خدا هستیم، و به سوى او باز مى‌گردیم». بر ایشان درودها و رحمتى از پروردگارشان [باد] و راه‌یافتگان [هم‌] خود ایشان‌اند. (بقره، آیات ۱۵۵ تا ۱۵۷). ✅ در این آیات به موارد منع الهی اشاره می‌شود که خداوند چه چیزهایی را می‌گیرد تا امتحان کند. خدا با خوف امتحان می‌کند. وقتی امنیت شما به هم خورد، آیا آن وقت هم با خدا هستید؟ خدا با گرسنگی امتحان می‌کند. وقتی فقیر شُدید، آیا با خدا هستید یا نه؟ همۀ اعطا و منع‌های الهی حکمت دارد. (چه ما حکمت آن را بدانیم، چه ندانیم). دارِ دنیا دارِ امتحان است. در دارِ امتحان باید پستی و بلندی وجود داشته باشد. 🔵 شهید سلیمانی در کوران امتحانات ✅ جوهرهٔ شهید قاسم سلیمانی چطور بالا آمد و این‌طور شده است؟ در همین شرایط بوده است. با خداجویی و خداخواهی‌ای که ایشان داشت، توانست پیش برود. ایشان با خوف و نقص و جوع دست و پنجه نرم می‌کرد و این‌گونه با دشمن می‌جنگید و لحظه‌ای عقب ننشست. اینها امتحان الهی است. قرار نیست اینها را برداریم تا درست شود. خداوند حکیم، دارِ دنیا را دارِ امتحان قرار داده است تا جوهره‌ها شکوفا شود. 🔵 عصر شرارت و پیشرفت معنوی ✅ عصر شرارت بهترین موقعیت برای پیشرفت معنوی است. وقتی یک فرد شرور کاری می‌کند، همین که بغضی در گلو داری، همین بغض دارد تو را می‌سازد. در روایات داریم بهترین شیعیان ما کسانی هستند که در عصر غیبت‌اند و امام را ندیده‌اند؛ ولی با او تعاملِ امامِ زنده می‌کنند. چرا؟ چون یاد گرفته‌اند که حجت یعنی چه و با حضرت حجت ارتباط داشته باشند. وقت کار است. استخوان‌دار و محکم می‌شوند. در همین پستی‌ها و بلندی‌ها ما به نقص‌های خود پی می‌بریم و باید آنها را چاره کنیم. 🔵 خرجِ آبرو برای اسلام ✅ هستند کسانی که یک عمر آبرو جمع می‌کنند، وقتش که برسد همۀ آبروی خود را خرج اسلام می‌کنند. «وَلَا یخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ»؛ و از سرزنش هیچ ملامتگرى نمى‌ترسند. (مائده، آیۀ ۵۴). اما برخی هستند که آبرو جمع می کنند و ادعا می‌کنند که برای اسلام هم این کار را می‌کنند، ولی به وقتش که اسلام در خطر است، آبروی خود را نگاه می‌دارند. ✅ بسیاری از انسان‌ها در دل مصیبت به خداوند متعال نزدیک می‌شوند و به خدا می‌گویند: خدایا، هر چه تو کردی، من راضی‌ام. همین را می‌گوید و پشت آن می‌ایستد. کار تمام است و به خدا نزدیک شد. 🔵 پاک‌کردن جان‌ها ✅ «وَ تِلْكَ الْأَیامُ نُدَاوِلُهَا بَینَ النَّاسِ وَ لِیعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ یتَّخِذَ مِنكُمْ شهَُدَاءَ وَ اللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ وَ لِیمَحِّصَ [این لام‌ها در قرآن همیشه بیان‌کنندهٔ حکمت آن حکم قبل است.] اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ یمْحَقَ الْكَفِرِینَ [برای اینکه خالص کنیم مؤمنین را، چون ابتدایش خلیط دارد و به تدریج به سمت خلوص پیش می‌رود. و خداوند با این کار در نهایت کافران را از میان می برد.] أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جَهَدُواْ مِنكُمْ وَ یعْلَمَ الصَّابرِینَ» گمان می‌کنید که خداوند متعال بدون امتحان شما و هنوز از شما جهاد را ندیده است، شما را به بهشت می برد؟! (آل عمران، آیات ۱۴۰ تا ۱۴۲). ✅ سنت الهی این است که با امتحان‌ها، جان‌ها را پاک می‌کنیم و تمحیص قلوب و تمییز قلوب می‌کنیم که به تدریج پاک‌ها بالا آمده و ناپاک‌ها پایین می‌روند.
نسیم عرفان
🔴 بخش سوم 🔵 دارِ امتحان ✅ «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَی‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ
🔴 بخش چهارم ✅ «وَ طائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ یظُنُّونَ بِاللَّهِ غَیرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجاهِلِیةِ یقُولُونَ هَلْ لَنا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَی‏ءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ یخْفُونَ فی‏ أَنْفُسِهِمْ ما لا یبْدُونَ لَكَ یقُولُونَ لَوْ كانَ لَنا مِنَ الْأَمْرِ شَی‏ءٌ ما قُتِلْنا هاهُنا قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فی‏ بُیوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذینَ كُتِبَ عَلَیهِمُ الْقَتْلُ إِلى‏ مَضاجِعِهِمْ وَ لِیبْتَلِی اللَّهُ ما فی‏ صُدُورِكُمْ وَ لِیمَحِّصَ ما فی‏ قُلُوبِكُمْ وَ اللَّهُ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»؛ و گروهى [تنها] در فكر جان خود بودند؛ و درباره خدا، گمان‌هاى ناروا، همچون گمان‌هاى [دوران‌] جاهلیت مى‌بردند. مى‌گفتند: «آیا ما را در این كار اختیارى هست؟» بگو: «سررشته كارها [شكست یا پیروزى‌]، یكسر به دست خداست.» آنان چیزى را در دل‌هایشان پوشیده مى‌داشتند، كه براى تو آشكار نمى‌كردند. مى‌گفتند: «اگر ما را در این كار اختیارى بود، [و وعده پیامبر واقعیت داشت،] در اینجا كشته نمى‌شدیم.» بگو: «اگر شما در خانه‌هاى خود هم بودید، كسانى كه كشته شدن بر آنان نوشته شده، قطعاً [با پاى خود] به سوى قتلگاه‌هاى خویش مى‌رفتند. و [اینها ] براى این است كه خداوند، آنچه را در دل‌هاى شماست، [در عمل‌] بیازماید؛ و آنچه را در قلب‌هاى شماست، پاك گرداند؛ و خدا به راز سینه‌ها آگاه است. (آل عمران، آیۀ ۱۵۴). 🔵 اول پاک‌سازی دل ✅ بعضی از شاگردان مرحوم قاضی به ایشان می‌گفتند هر چه دستورات شما را انجام می‌دهیم، راه باز نمی‌شود و به شهود نمی‌رسیم. ایشان با یک مثال جواب شاگردانش را داد. وقتی حوض از لجن‌ها و جلبک‌ها به خوبی تمیز نشود، اگر آب تمیز هم در آن ریخته شود، بعد از دوسه روز مزه و بو و رنگ آن عوض می‌شود. لذا اول باید جان را از آلودگی‌ها پاک کرد. ✅ خداوند تمحیص می‌کند و آنچه در دل هست، بالا می‌آورد. گاهی در عزمِ شخص خلل وجود دارد؛ یعنی می‌فهمد که باید چگونه عمل کند، ولی آن‌گونه عمل نمی‌کند. خلل در عزم و اراده‌اش وجود دارد. این باید مشخص شود و خداوند به چشمش می‌آورد. بعد از امتحان، خداوند می‌فرماید: اینها نشان می‌دهد که سُست‌عنصر و سُست‌عزم هستی. وقتی تمحیص شد، برخی خودشان را از خلیط میلی یا خلیط عزمی یا خلیط عقیدتی، با التجای به خدا از بین می برند. ✅ خداوند دل ها را امتحان می‌کند. خدا از سر حکمت برایش شرایط سخت جنگی یا شرایط سخت اقتصادی را ایجاد کرده است تا او را امتحان کند. برخی با همان امتحان اول تکلیف‌شان مشخص می‌شود؛ برخی با صد بار امتحان. و برخی را خداوند مهلت می‌دهد، تا شاید او خودش را اصلاح کند، نه به نحو استدراجی. گاهی به شکلی ایراد می‌گیرد، خداوند به همان شکل برایش پدید می‌آورد تا بفهمد که این ایرادگرفتن اشتباه بوده است. ✅ همهٔ این امتحانات برای این است که انسان بتواند در این کش‌وقوس‌ها راه درست را انتخاب کند. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 #عرفان_دروادی_عمل جلسه 346 (1400.7.24 شنبه) #مکتب_سلوکی_علامه_حسن_زاده_آملی https://eit
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵جلسه ۳۴۶(۱) (۲۴ مهرماه۱۴۰۰/ ۹ ربیع الاول / شنبه) 🔴 بخش اول 🔵 عرفان در وادی عمل ✅ در این چند سال که هفته‌ای یکی‌دو جلسه عرفان در وادی عمل داشتیم، چندین بحث طرح شد که باید به فضای عرفان عملیِ مرسومِ منازل‌السائرین افزوده شود. اساساً نباید گمان کنیم که میراث عرفانی ما در حوزۀ عرفان در وادی عمل، منحصر و محدود به منازل‌السائرین است. نَه، بلکه میراث عرفانی ما بیش از این است و در آن بسیاری از راهکارها و راه‌حل‌ها را بررسی کرده‌اند. ✅ ما در گذشته نشان دادیم که (راهکارها و راه‌حل‌ها) در چه مواردی است. ابتدا کتاب رساله‌الولایه مرحوم علامه طباطبایی را خواندیم. یکی‌دو دستور عملی مانند مراقبه را بحث کردیم. بعد راجع به اسرار عبادات صحبت کردیم. در آنجا گفتیم که چگونه نماز خود را درست کنیم. عرفا در این موارد دستوراتی دارند: ارتقا می‌دهند؛ روح عمل را بالا می‌برند؛ چشم و گوش را باز می‌کنند. ما به عنوان نمونه از اسرار عبادات، نماز را بررسی کردیم. سپس در باب عمل و در باب ایمان بحث کردیم. ✅ از دو سال پیش، به این موضوع پرداختیم که چگونه بحث‌های معرفتی در عمل تأثیر دارد. برای نمونه به اسمای الهی اشاره کردیم. اسماء را به شکل کلی توضیح دادیم و اشاره کردیم چگونه معرفت در عمل مؤثر است و گفتیم گمان نکنیم این معارف ناب توحیدی و این معارفی که در باب انسان کامل داریم، سر سفرۀ عمل نمی‌آید. همۀ آنها سر سفرۀ عمل می‌آیند. سپس اسماءالله را مطرح کردیم و اسم رزاق و اسم حکیم را بیان کردیم. 🔵 سر سفرۀ اسمای الهی ✅ امسال هم باید اسماءالله را ادامه می‌دادم. اسماءالله خیلی بحث شیرینی است. اگر ما سر این سفره بنشینیم، می‌توان خیلی از مسائل را با آن حل کرد. قصد دارم که پنچ‌شش اسم از اسمای الهی را ادامه دهم و به سرانجام برسانم. اما چیزی که هست، امسال مواجه شدیم با ارتحالِ نورانیِ کاملِ مُکمِّل، عارف واصل حضرت آیت‌الله حسن‌زاده آملی رحمت‌الله‌علیه. و این ارتحال ما را به یاد یک سرمایۀ بزرگ می‌اندازد که حوزه از آن بهره برد. ✅ گفت‌وگو دربارۀ ایشان در کارهای سلوکی برای ما خیلی مفید است. بحث اسماءالله را بعداً ادامه خواهیم داد. این بحث خیلی مهم است. اگر چند اسم از اسمای الهی را بخوانید و شیوۀ کار عرفا را به‌دست بیاورید، درمی‌یابید که عرفا چگونه عمل می‌کنند و چند کتاب دربارۀ اسماءالله بخوانید و اسرار آن را به‌دست بیاورید. در این صورت، راحت در زندگی پیاده می‌کنید و واقعاً هم مؤثر است. اما اکنون از آیت‌الله حسن‌زاده آملی رحمت‌الله‌علیه یاد کنیم که سرمایه بزرگی برای ما است و باید از ایشان خیلی درس بگیریم. ایشان الان به درد ما می‌خورد. 🔵 سفرۀ آماده ✅ کسانی مانند مرحوم قاضی و علامه طباطبایی که نقطۀ اوج و محصول نهاییِ علوم حوزوی در دل تاریخ بوده‌اند، هر یک الگوی ناب حوزوی هستند. این بزرگواران چگونه به این مرتبه رسیده‌اند. ما مشابه مرحوم قاضی را در همین دوره داشتیم و آیت‌الله حسن‌زاده آملی رحمت‌الله‌علیه این‌گونه بودند. ما سر سفرۀ آماده نشسته‌ایم. 🔵 سنّت عارف‌پرور ✅ می‌گویند معرفت حکمت متعالیه، انسان کامل پرورش می‌دهد. سنت معقول ما به اضافۀ سنت دینی بزرگانی را پرورش می‌دهد. (به بیان دیگر، این سنت، عارف‌پرور است). ما اینها را شنیده‌ایم. اما آنچه ما شنیده‌ایم در ایشان چشیدیم که دارا بود و از هر جهت برای ما الگو بودند: از نظر علمی؛ از نظر رفتاری؛ از نظر سلوکی. حیف است که ما این سرمایه را نادیده بگیریم و به آن نپردازیم. 🔵 بازخوانی ✅ الان باید آثار ایشان را بازخوانی کنیم که اگر ما بازخوانی نکنیم، دیگران (هر طور که خواستند) بازخوانی می‌کنند و ایشان را به صِفر و زیر صِفر می‌رسانند و بی‌انصافی می‌کنند و بلکه نقص خود را به عنوان نقصِ ایشان مطرح می‌کنند. الان بازخوانی‌های متعددی می‌شود، ولی ایشان را باید بازخوانیِ واقعی کرد، آنچه در آثار و رفتار ایشان وجود دارد را به چشم بیاوریم. حضرت امام و علامه، زمانی به عنوان اوج حوزه و الگوی نابی در حوزه بودند و ایشان هم واقعاً از این زمره افراد بودند. 🔵 پس از چند قرن ✅ گاهی باید چند قَرن بگذرد تا مانند حضرت استاد بیاید. خداوند به ما و حوزه و امت (اسلامی) تفضل کرده است. ایشان واقعاً به درد همه می‌خورند و باید از ایشان الگو گرفت. شخصیتی دارای جوانب متعدد در ایشان دیدیم و حوزه‌ها از هر جهت می‌توانند از ایشان استفاده کنند. 🔵 رفتار حکیمانه ✅ کمتر موردی بود که ما به هر شکلی و در هر جایی خدمتشان برسیم و رفتار ایشان برای ما درس نبوده باشد. با بازاری، با طلبه، با غیرطلبه، با کارگر، با شاگرد، با استاد و با هر قشری برخورد می‌کردند، برای ما درس بود. ایشان هر عملی را با حکمت و عرفان و واقعیت دینی حل می‌کردند. حتی نوع برخورد با فرزندشان را. https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵جلسه ۳۴۶(۱) (۲۴ مهرماه۱۴۰۰/ ۹ ربیع الاول / شنبه) 🔴 بخش اول
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم 🔵 عرفان در خانواده ✅ یک بار منزل‌شان بودم صبیه ایشان زنگ زد. آنقدر شیرین و ناب بود که من هر چه (تلاش) می‌کنم تا بتوانم مثل ایشان برخورد کنم، نمی‌توانم! این واقعیت بود. نه اینکه پیش ما این‌گونه عمل می‌کرد. همیشه این‌طور بودند. مثلاً می‌فرمودند: «گُلم!»، «عزیزم!»، «جانم!». یک طوری صحبت می‌کردند که ما شگفت‌زده می‌شدیم. 🔵 فرصت‌طلب‌نبودن ✅ ایشان گاهی به واسطه موقعیت اجتماعی و عالمانه‌ای که داشتند، به ما و دیگران درس می‌دادند. ایشان که از مسجد معصومیه به سمت منزل برمی‌گشت، برخی از اطرافیان در مسیر برگشت مردم می‌دیدند که طلبه‌ها دور ایشان هستند. یکی از این بازاری‌ها آمد به ایشان خدمتی کند. او وسیله‌ای که ایشان خریده بود، آورد منزل. ایشان خیلی تشکر کرد، ولی فرمود: به شرطی قبول می‌کنم که مقداری پول به شما بدهم. شخص گفت: من خودم خواستم. ایشان فرمود: به شرطی قبول می‌کنم که مبلغی را به شما بدهم. بنای ایشان این بود که دوست نداشت به عنوان عالِم‌بودن، متنعم شود و خوشش بیاید. اصلاً دوست نداشت که از این موقعیتی که دارد، (سوء)استفاده کند. بلکه کاری می‌کرد که جبرانِ دَه برابر شود. 🔵 تواضع با رفتگر ✅ یک بار رفتگری آمده بود زباله ببرد. حضرت استاد او را به منزل دعوت کرد و برایش شیرینی آورد و پذیرایی کرد و خیلی به او احترام کرد. یکی به ایشان گفت: شما چرا او را به منزل راه می‌دهی ؟ فرمود: پسرجان، تو از کجا می‌دانی که در قیامت، این شخص جلوتر از من نباشد! تو از کجا می‌دانی؟ این حرف‌ها چیست؟ نوعِ نگاهش به دیگران به گونۀ دیگری بود. حضرت استاد می‌گفت: خدایا، شُکرت که همه دارند به من خدمت می‌کنند تا درس بخوانم و من هم باید خدمت کنم تا عضو زائدِ جامعه نباشم. بیان همیشگیِ ایشان این بود. سبک کارشان این‌گونه بود. 🔵 مربی واقعی ✅ ایشان در همه جا الگو بود. حتی در برنامه درسی که چگونه یک طلبه را با یک آدابی تربیت کند. گاهی با رفتارش نشان می‌داد که نباید طلبه این کار را انجام دهد و واقعاً مربّی بود، به تمام معنا. یک چنین شخصیتی، قابل عرضه و قابل بازخوانی است. بازخوانی سرمایه ما است تا به ما قوت دهد و این مسیر را بفهمیم. 🔵 بررسی مکتب سلوکی علامه حسن‌زاده آملی رحمت‌الله‌علیه ✅ چون موضوع بحث ما عرفان در وادی عمل است، اجازه بدهید ما برخی از مباحث ایشان را در چند جلسه بگوییم. اگر یک سال هم شد، مانعی ندارد؛ چون نکته‌های نابی دارد. مکتب سلوکی ایشان باید بررسی شود. ایشان یک مکتب سلوکیِ نابی داشت که برگرفته از مکتب سلوکی علامه و پیشینیان است و باید ایشان را شناخت که دانستن آن می‌تواند دل‌ها را خیلی آباد کند. 🔵 قلۀ توحید ✅ حضرت استاد در توحید به قله رسید؛ به تجلّی ذاتی رسید. شیوه‌ای داشت که به اینجا ختم می‌شد. 🔵 پرکاری ✅ ایشان مراقبه تام داشتند و (با همین مراقبه) دوازده ساعت در روز درس داشتند. این اواخر فرمودند: بحمدالله مانند یک طلبۀ جوان روزی دوازده ساعت کار می‌کنم که آن موقع من خودم دوازده ساعت کار نمی‌کردم! واقعاً ایشان اوج بودند؛ برخی، مسائل ایشان را باور ندارند؛ خبر ندارند! این واقعیتی است. واقعیت این است که ایشان به اوج رسید. آنچه در عرفان و عرفان عملی گفته می‌شود؛ در توحید ناب گفته می‌شود، ایشان به آنجا رسید. 🔵 چله پشتِ چله ایشان از سال ۱۳۴۷ درگیر مسائل شهودی بودند و در حوزه توحید سِیر می‌کردند. بعد از آنکه دستوری از علامه گرفتند شروع کردند به چله‌گرفتن. ایشان می‌فرمود: هشت‌دَه چله را به هم وصل کردم. الهی‌نامه برای همین سال‌ها است. در این آثار هر چه را آورده است، همه‌اش ناب است. چنین شخصیتی که به اینجا رسید و در فضای عرفانی سِیر کرد و به لحاظ کار علمی هم از هیچ عالِم علمی کم نداشت. این هم نکته‌ای است که چگونه می‌شود هم مراقبه تام داشت و هم درس خواند. بعداً این را توضیح می‌دهیم. 🔵 راه پر زحمت ✅ ایشان تجربیات خالصی داشتند که همه باید بِشنوند. از بزرگان باید شنید؛ بزرگانی که الگو می‌شوند برای ما مهم است. راهی رفتنی است که پر زحمت است و ایشان این راه را رفته است. 🔵 هم درس و هم کار روحی ✅ در این مکتب سلوکی، خیلی بحث‌ها است. یک تجربیاتی کلی است که به درد همه طلاب می‌خورد. بعضی از کسانی که به کار روحی مشغول می‌شوند، در کار درسی نیستند یا در آن ضعیف‌اند و یا به صفر می‌رسانند. اگرچه برخی هستند که یکی‌دو سالی، کار علمی را کم می‌کنند. مثلاً صائن‌الدین اِبنِ تُرکه در دوره‌ای کار علمی را کم کرده است. ولی همیشه بوده است. اما برخی می‌گویند: کار علمی فَضل است! خیلی جدی نیست. https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal https://eitaa.com/nasimehekmat 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش دوم 🔵 عرفان در خانواده ✅ یک بار منزل‌شان بودم صبیه ایشان زنگ زد. آنقدر شیرین و ن
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم ✅ عجیب است که ما طلبه‌ایم و هویت طلبگی ما به کار علمی است که باید یاد بگیریم و سؤالات مردم را پاسخ دهیم. اما عجیب این است که بعضی‌ها می‌گویند این کار فضل است. بعضی‌ها وقتی وارد کار روحی می‌شوند، درس و بحث را جدی نمی‌گیرند. برخی می‌گویند: طلبگی یعنی درس خواندن؛ این معنویات چیست؟! همین که قَدری اخلاص و تقوا دارید، کافی است! معنویات چیست که هشت‌دَه ساعت برای آن وقت می‌گذارید؟ چرا اینقدر برای این کار وقت می‌گذارید؟ باید کار علمی کرد و مردم به این احتیاج دارند. نوع توصیه‌های هر دو دسته را دیده‌ایم و می‌گویند همین تقوای مختصر کافی است. اما الگوی ما که امام معصوم است، این‌گونه نیست، بلکه در او همه چیز هست. از حوزه‌های علمیه، شما اوج نمی‌خواهید؟ محصول نهایی نمی‌خواهید؟ 🔵 هم تحصیل هم تهذیب ✅ هویت حوزه علمیه به دو چیز است: ۱. تحصیل، ۲. تهذیب. و این دو با هم است. کسانی که در حوزه می‌آیند، اگر درس نخوانند، احساس پوچی می‌کنند و با خود می‌گویند در حوزه وِل‌مُعطّلم! و اگر کار روحی نکنند، احساس تناقض می‌کنند. چون آن چیزی را که می‌خوانند، می‌گوید: خدا هست و پیغمبر هست و خودشکنی هست. اگر اینها را اجرا نکنند، دچار تناقض می‌شوند. اگر دنبال علم نروند، احساس پوچی می‌کنند؛ اگر کار روحی نکنند، دچار تناقض می‌شوند. در حوزه هم تحصیل و هم تهذیب پایۀ کار است. ✅ اما در سنت‌های آموزشی دیگر (معمولاً) کاری به تهذیب ندارند و (بر این نظرند که) فقط آموزش باشد، خوب است. بنده‌خدایی در دانشگاه، عرفان می‌گفت و واقعاً هم خوب می‌گفت؛ اصطلاحات را می‌گفت و توضیح می‌داد، اما شب هم می‌رفت در کار خلاف (اخلاق)! یعنی علاوه بر اینکه عرفان می‌گفت گناه هم می‌کرد. احساس تناقض هم نمی‌کرد؛ چون علم عرفان را خوب درس می‌داد. چون آن سنت آموزشی به گونه‌ای است که لزومی ندارد عامل باشید، بلکه باید دقیق بگویید. اما در حوزه علمیه، اگر کسی اینها را بگوید و عمل مخالف آن داشته باشد، او عالِمِ به آن علم به حساب نمی‌آید. این ریشه در سنت حوزه دارد که آن هم ریشه در شریعت دارد. این چگونه جمع می‌شود که هم به قله تحصیل برسیم و هم به قله طهارت؟ 🔵 نسل معنوی ✅ مرحوم قاضی و علامه از هر دو جهت (تحصیل و تهذیب) در قله بودند. آنها از نظر علمی چه کم داشتند؟ ایشان سرآمد همه بود. علامه طباطبایی به لحاظ عرفان عجیب بودند، اما در مسائل علمی خودشان را پنهان می‌کردند. ایشان از نظر روحی خیلی قوی و در قله بودند. نسل معنوی حوزه را علامه طباطبایی پرورش داد. کسانی از بزرگان که ما می‌شناسیم، از نسل علامه طباطبایی‌اند. ایشان کار خودش را کرد و کسی هم متوجه نشد. هم در معنویت و هم در علم در قله بودند. این چیزی است که ما در کار این بزرگان می‌دیدیم. 🔵 ره چنان رو که رهروان رفتند ✅ حضرت استاد علامه حسن زاده آملی رحمت‌الله‌علیه یک بیانی داشتند که راه را نشان می‌دهد. این تجربه ایشان بود و عملاً هم در خودشان پیاده شد: «رَه چنان رو که رهروان رفتند». مرحوم قاضی مگر چه کار کرد؟ از همین دروس حوزوی شروع کرد و در فقه و اصول مجتهد شد. ایشان در فلسفه و عرفان هم مجتهد بودند. نباید این راه را تعطیل کرد و منحصر در آن نکرد، بلکه در کنارش راه دیگر هم باید رفت. حضرت استاد می‌گفت: «حَسَن ضَرَبَ ضَرَبَا صرف کرد و از «کُنْتُ کَنْزًا مَخْفیا» سر در آورد»! ایشان همین روال را طی کردند و به آنجا رسیدند. چرا نمی‌شود رسید؟ 🔵 الْعِلمُ إمامُ الْعَمَلِ ✅ ایشان می‌فرمود: چرا می‌گویید درس نخوانید؟ بلکه باید درس خواند. اگر بخواهی کار معنوی کنی، خدا را نشناسی، چگونه می‌خواهی کار معنوی کنی؟ باید انسان کامل را شناخت. اگر خدا را بشناسی، نوع تعامل و ذکر گفتنت فرق می‌کند؛ نوعِ مراقبه‌ات فرق می‌کند؛ نوعِ برخوردت با خدا فرق می‌کند. اوّلْ باید دانست. «اَلْعِلمُ إمامُ الْعَمَلِ»؛ (علم پیشوای عمل است). ایشان می‌فرمود: «ره چنان رو که رهروان رفتند». مرحوم قاضی رَه چنان رفت. گفته‌اند که مرحوم قاضی فرموده است که علم مانع است؛ منظور این است که اگر در این علم بمانی مانع است، ولی اگر علم بیاموزی راه را باز می‌کند و چشم و گوشتان را باز می‌کند. شما یک دوره حقایق و معارف و سنت معقول را بخوانید، بعد مشاهده می‌کنید که نگاهتان به خیلی از امور عوض می‌شود. چرا می‌گویند این بد است؟ 🔵 عبادتِ بی‌معرفت، خَرواری به خَردلی ✅ حضرت استاد می‌فرمودند: «الهی، عبادتِ بی‌معرفت، خَرواری به خَردلی». بخوانید و در کنارش کار معنوی هم داشته باشید. بزرگان این کار را کردند و رفتند و شد، شما هم بروید، می‌شود. https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal https://eitaa.com/nasimehekmat 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
نسیم عرفان
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش سوم ✅ عجیب است که ما طلبه‌ایم و هویت طلبگی ما به کار علمی است که باید یاد بگیریم
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔴 بخش چهارم 🔵 تشنگی آور به دست ✅ تشنگی‌ای که فلسفه صدرایی ایجاد می‌کند، آنها را به عرفان وصل می‌کند. سنت معقول، تشنگی ایجاد می‌کند؛ کمال ایجاد می‌کند. همۀ آنچه در درس‌های معقول می‌خوانیم، به‌تدریج می‌شود ذکر. این ذکر هر روزهݘ ما می‌شود؛ اینکه کار فکری می‌کنید، ذکر است. خود همین شما را راه می‌اندازد. 🔵 نردبان ترقی ✅ حضرت استاد حسن‌زاده آملی رحمت‌الله‌علیه: «اى‏ عزيز، مقصود اين‏ نيست‏ كه علوم رسمى غلط است، بلكه غرض اين است كه بشرط‌لا نبوده باشد. مثلاً يك فرد دانشجوى روحانى كه او را در عرف و محاورات متعارف طلبه می‌‏گوييم بايد علوم رسمى را از لغت و نحو و صرف گرفته تا فقه و اصول، به‌خوبى در محضر استادان تحصيل كند تا اين علوم و معارف نردبان ترقى او براى فهم حقايق منطق وحى و روايات صادر از بيت عصمت گردند. ای طلبۀ عزیز، و ای دانشجوی روحانی، «رَه چنان رو که رهروان رفتند». (انسان در عرف عرفان، ص۸۶). 🔵 همّتِ عالی ✅ ما باید بدانیم و سنت معقول خودمان را بخوانیم و این مسیر را برویم تا نقشه راه برایمان روشن شود. از اول باید همتِ این کار را هم داشته باشیم. ✅ ان‌شاءالله چند جلسه دربارۀ حضرت استاد حسن‌زاده آملی (مطالبی را) عرض می‌کنیم و بعد به اسم حکیم می‌پردازیم. https://eitaa.com/Nasimehekmat_ErfandarvadiAmal https://eitaa.com/nasimehekmat 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸