بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع: «، مروّج فرهنگ » روز یکشنبه، ١۴٠٢/٠٢/٢۴ ✍️ مناسبت روز: فردا در تقویم به نام «روز » نامگذاری شده، لذا سخن امروز را با سلام و صلوات به روح بلند این حکیم و شاعر مسلمان ایرانی آغاز می‌نمائیم؛ «ابوالقاسم فردوسی طوسی»، حکیم، فیلسوف، ادیب و شاعر بزرگ حماسه‌سرا و پارسی‌گوی ایرانی در قرن چهارم است؛ او در تمام دوران زندگی، همواره در راه کسب علم و ادب، و فرهنگ و معارف ناب اسلامی و همچنین تاریخ و آداب و سنت ایرانیان، همت گمارده، چنانچه تنها یکی از اثرات جاودانه او «شاهنامه» است که نوشتن آن حدود سی و پنج سال به طول انجامیده و نزدیک به پنجاه هزار بیت دارد و در این ابیات، داستان‌های حماسی پندآموز و تاریخ پهلوانان بزرگ سرزمین ایران را با رویکرد معارف ناب اسلامی نگارش نموده است؛ اکثر مورخین اذعان نموده‌اند که فردوسی پیرو مکتب اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) بوده است؛ همچنین برخی از دانشمندان و علمای سرشناس شیعه مانند «عبدالجلیل قزوینی» و «قاضی نورالله شوشتری» به شیعه دوازده امامی بودن فردوسی، اذعان نموده‌اند؛ [مذهب فردوسی و ادیان در شاهنامه، ص۱۲] البته با نگاه به اشعار ولایی فردوسی، آن‌هم در زمان حکومت شاه محمود غزنوی و اهل‌سنت متعصب آن زمان، به آسانی می‌توان دریافت که او واله و شیفته اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) و بخصوص حضرت علی (ع) بوده، به‌گونه‌ای که همین اشعار وی، باعث رنجیده خاطر شدن شاه و پیمان‌شکنی او در رابطه با پاداش شاهنامه و همچنین خروج فردوسی از غزنین، پایتخت غزنویان شد و برخی از نویسندگان اهل سنت نیز به فردوسی لقب «رافضی» دادند. [همان] ابیاتی همچون: «که من شهر علمم، علیم در است / درست این سخن قول پیغمبر است» و یا: «سر انجمن بد ز یاران علی/ که خواندش پیمبر علی ولی» و یا: «منم بندهٔ اهل بیت نبی/ ستایندهٔ خاک و پای وصی اگر چشم داری به دیگر سرای/ به نزد نبی و علی گیر جای گرت زین بد آید گناه منست/ چنین است و این دین و راه منست برین زادم و هم برین بگذرم/ چنان دان که خاک پی حیدرم دلت گر به راه خطا مایلست/ ترا دشمن اندر جهان خود دلست نباشد جز از بی‌پدر دشمنش/ که یزدان به آتش بسوزد تنش» این اشعار حماسی در رابطه با امیرالمؤمنین (ع) در آن دوره که همه‌ی شیعیان تقیه می‌کردند، واقعاً شاهکار است؛ چنانچه آیت‌الله العظمی جوادی آملی (دامت‌برکاته) درباره این اشعار فرمودند: «مقام علمی فردوسی چنان بلند بوده که می‌توانسته چنین ابیاتی را بسراید و جرأت نکنند به او گزندی برسانند... نام مبارک حضرت امیر (ع) در آن دم و دستگاه جرمی نابخشودنی بوده ولی به دلیل عظمت فردوسی، این گفته‌هایش را تحمل کرده‌اند...» (سخنان معظم‌له مورخ ٢٩ آذر ١٣٩٧) برخی از اُدباء و مورخین نیز، از جمله «سید حسن امین» اذعان نموده‌اند که فردوسی، اسلوب و روش به شعر در آوردن شاهنامه را از قرآن کریم گرفته و در این کتاب، فرهنگ ایرانی را به فرهنگ اسلامی پیوند زده... و راه نیک‌بختی در دنیا و رستگاری در جهان واپسين را نشان داده است؛ [فرهنگ در آیینه زبان و ادبیات فارسی، ص۳۶] انتقاد از پادشاهان و فراخواندن آنها به دادگستری، باور به ماندگاری نام نیک، انصاف در برابر دوست و دشمن، ستایش علم و عمل، مهر به همسر و فرزند، ستایش اندیشیدن و تأمل در کارها، نکوهش تنبلی و آز و دروغ و رَشک، و بالاخره باور به ناپایداری دنیا و تهیه توشه برای سرای آخرت از جمله نکاتی است که در سراسر شاهنامه به‌چشم می‌خورد؛ چنانچه گویی فردوسی، تمام شاهنامه را از سخنان حضرت علی (ع) الهام گرفته‌ و بر اساس معارف ناب مکتب اهل بیت عصمت و طهارت (ع) به رشته‌ی تحریر درآورده است؛ (سید جعفر شهیدی، بهره ادبیات از سخنان علی (ع)، ص٣٠) ✍️ رهبر فرزانه انقلاب (مدظله‌العالی) نیز در سخنان خود، بارها فردوسی و حکمت الهی‌ اسلامی او را ستوده‌اند، که روزبرگ امروز را با بخشی از سخنان معظم‌له، به پایان می‌بریم: «حقیقت این است که فردوسی یک حکیم است... و حکمت او، حکمت الهیِ اسلامی است... شما خیال نکنید که در حکمت فردوسی، یک ذره حکمت زرتشتی وجود دارد... (او) دلباخته و مجذوب مفاهیم حکمت اسلامی بوده...؛ بله؛ من موافقم که از «فردوسی» تجلیل شود...فردوسی باید هم بزرگ شود، فردوسی در قلّه است.... او انسانی بوده برخوردار از معارف ناب دینی...» (گزیده‌ای از سخنان معظم‌له مورخ ‌۱۳۷۰/۱۲/۰۵و ۱۳۹۰/۰۵/۲۴) ✍️ روحش شاد، یادش گرامی و نامش همواره جاودان باد. https://eitaa.com/ROOZBARG