بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع امروز: فضیلت‌های فراموش شده! فضیلت دوم: «صداقت»، (برگ اول) روز چهارشنبه، ١۴٠٠/١٠/٠١ مناسبت روز: امروز مناسبت خاصی نداریم؛ لذا طبق قرار قبلی، سخن روز را به یکی از «فضائل فراموش شده» اختصاص می‌دهيم؛ فضائلی که سعادت دنیا و آخرت انسان را تضمین می‌نماید، اما آدمی آنها را به فراموشی سپرده است! «صداقت و یکرنگی» یکی از فضیلت‌های بزرگ فراموش شده در بین بشریت است، که متأسفانه در دنیای کنونی جای خود را به «دروغ، تقلّب و حقه بازی» داده است! در دین مبین اسلام بر این صفت، تأکید فراوان گردیده تا آنجا که خداوند در قرآن کریم، کمالِ صفتِ صداقت را مختص به ذات باریتعالی دانسته: «...وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثًا»: «و کیست که از خداوند، راستگوتر باشد؟» (نساء/٨٧) و در روایات اسلامی نیز «صداقت» را قوی‌ترین رکن ایمان و علامت و نشانۀ دین‌داری دانسته‌اند، چنانچه امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند: «اَلصدقُ اقوی دَعائِمِ الایمانِ» [غررالحکم، ج۱، ص۸۵] و در حدیث ارزشمند دیگری فرموده‌اند: «إِنَّ لِأَهْلِ الدِّينِ عَلَامَاتٍ‏ يُعْرَفُونَ‏ بِهَا صِدْقَ‏ الْحَدِيثِ وَ...» [الكافی، ج‏٢، ص٢٢۶] یعنی اگر کسی صداقت ندارد و دیگران را با دروغ، فریب می‌دهد، قطعاً مسلمان واقعی نیست! گرچه مسلمان اسمی و شناسنامه‌ای باشد! امام صادق (ع) نیز یکی از مهمترین دلایل بعثت همۀ انبیاء الهی را، «صداقت» دانسته‌اند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ يَبْعَثْ نَبِيّاً إِلَّا بِصِدْقِ الْحَدِيثِ وَ...» [الكافی، ج‏٢، ص١٠۴] یعنی هم انبیاء، خودشان صادق بوده‌اند و هم در برنامۀ شریعت آنها، توصیۀ مؤکد به مردم برای رعایت صداقت شده است. در بررسی سیره اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) نیز می‌‌بینیم که صداقت، صفا و صمیمیت در عمق جان آنها حکمفرما بوده است، لذا اگر بخواهیم یک مسلمان واقعی و پیرو اهل‌بیت(ع) باشیم باید تمامی گفتار و کردارمان، رنگ صداقت و یکرنگی داشته باشد! ✍️ اما در دین اسلام، «صداقت» اقسام و مراتبی دارد: 1️⃣ قِسم اول: صداقت راجع به خداوند است؛ که بسیار مشکل است! چراکه کسی می‌تواند بگوید من با خدا صداقت دارم که وقتی در نماز خود می‌گوید: «إِیاكَ نَعْبُدُ وَ إِیاكَ نَسْتَعینُ» (تنها تو را می‌‌پرستیم و تنها از تو کمک می‌خواهیم) راست بگوید! یعنی در تمامی افعال و عبادات خود موحد باشد و از هیچ کس جز خداوند متعال تبعیت نکند: «إِیاكَ نَعْبُدُ»؛ و همچنین هیچ چیز و هیچ کسی را در زندگی خود، جز خداوند قادر، مؤثر نداند: «إِیاكَ نَسْتَعینُ»؛ لذا اگر کسی در «إِیاكَ نَعْبُدُ وَ إِیاكَ نَسْتَعینُ» صادق باشد، قطعاً یک مسلمان واقعی صددرصد بهشتی است! اما چه وقت انسان می‌تواند باصداقت نسبت به پروردگار باشد؟ آن وقت که متابعت از شیطان درون و برون خود نکند و حقیقتاً هیچ چیز را به جز خداوند در زندگیش مؤثر نداند! وگرنه وقتی در نماز می‌گوید: «إِیاكَ نَعْبُدُ وَ إِیاكَ نَسْتَعینُ»، گرچه نمازش صحیح است، اما یک دروغ بزرگ به خدا گفته است! لذا قسم اول صداقت بسیار سخت است و آن صادق بودن با خداست! 2️⃣ قسم دوم: صداقت با پیغمبر اکرم (ص) و ائمۀ طاهرین (ع) است؛ یعنی ایمان و محبت ما نسبت به اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع)، واقعیت داشته باشد و تظاهر نباشد! یعنی همان‌طور که ادعا می‌کنیم که تا سرحد عشق، امیرالمؤمنین (ع) را دوست داریم و ارادت به حضرت زهرا (س) داریم، از نظر عمل هم تابع آنها باشیم! پس آن کسی که گناه در زندگی‌اش باشد، و یا اهل ظلم، دزدی، غیبت، تهمت یا آبروریزی دیگران باشد یا حتی آن خانمی که مراعات حجاب و عفاف را نمی‌کند، حتی اگر بگوید که عاشق حضرت زهرا (س) هستم، با حضرت صادق نیست؛ بلکه اهل آزار حضرت است! چراکه با عمل خود دل حضرت زهرا (س) را آزرده می‌نماید! 3️⃣ قسم سوّم: صداقت در خانه و با اهل خانه است؛ که انشاالله به شرط حیات در روزبرگ فردا تقدیم می‌نمائیم... 📚 برگرفته از درس اخلاق مرجع عالیقدر جهان تشیع، حضرت آیت‌الله العظمی حسین مظاهری (دامت‌برکاته) https://eitaa.com/ROOZBARG