٨. 🔸 سه روز در كعبه فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها بعد از سه روز كه مهمان الهى بود فرزند مبارك و محترم خود را در آغوش گرفته آماده خروج از كعبه شد كه هاتفى غيبى چنين ندا داد: «اى فاطمه، نام اين مولود را على بگذار، چرا كه من خداى على اعلى هستم. من نام او را از نام خود گرفته ام، و او را ادب آموخته‌ام و امر خود را به او سپرده ام، و او را بر غوامض علم خود آگاهى داده ام. او در خانه من بدنيا آمده است، او اول كسى است كه بر فراز خانه من اذان مى گويد، و بتها را مى شكند، و آنها را از بالاى كعبه به صورت مى اندازد. خوشا بحال كسى كه او را دوست مى دارد و از او اطاعت مى كند و او را يارى مى نمايد. واى بر كسى كه بغض او را دارد و از او سرپيچى مى كند و او را خوار مى نمايد و حق او را انكار مى نمايد». در اين سه روز در هر محفلى سخن از ولادت اين مولود مبارك و استثنائى بود، بخصوص باز نشدن قفل در كعبه، شكافته شدن ديوار كعبه در روز و ديدن آن توسّط كفار، اين مطلب را به صورت يك مسأله عمومى در آورده بود. 📚 بحار الأنوار: ج۳۵، ص۹-۳۷ 🆔 @TaghvimShia1