بلبل ز سرو به گلبانگ می‌خواند دوش درس مقامات یعنی بیا که آتش موسی نمود تا از نکته توحید بشنوی مرغان باغ قافیه سنجند و بذله گوی تا می خورد به غزل‌های پهلوی جز حکایت جام از جهان نبرد زنهار مبند بر اسباب دنیوی این قصه عجب شنو از واژگون ما را بکشت به انفاس عیسوی خوش وقت بوریا و گدایی و خواب امن کاین نیست درخور اورنگ خسروی چشمت به خانه مردم خراب کرد مخموریت مباد که خوش می‌روی دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر کای نور من به جز از کشته ندروی مگر وظیفه زیاده داد کاشفته گشت دستار لینک کانال 👈 @ajs_org