المرسلات
📣#اطلاعیه| شروع کلاس الفائق استاد علی فرحانی ⭕️تدریس الفائق استاد علی فرحانی از #امروز آغاز می شود.
| درس 🔘گزارش جلسه اول/ دوشنبه ۱۴۰۰/۰۷/۱۹ 🔘سید مجتبی جواهری 🔴علم اصول از قدیم دارای دو ویژگی بوده: ▪️ اولاً نظام مند و استدلالی بوده تا جایی که عده ای تبویب آن را با شکل قیاس اول انجام دادند ▪️ ثانیاً به تعبیر شهید صدر عناصر مشترک فقه بوده که جدا شده و به صورت مستقل، تعمیق پیدا کرده و مستدل شده است. اگر این مجموعه قواعد مشترک در کل فقه جداگانه مورد بحث قرار نگیرد ممکن است همانند بعضی از فقهای بزرگ در گذشته دچار تهافت در فتوا بشویم به صورتی که در کتابهای یک فقیه دو فتوای مختلف در دو شرایط مختلف بیان شده چون به دلیل عدم التفات مستقل به قواعد، تابع شرایط مختلف فتاوای مختلف هم صادر شده است. ▪️عده ای از ویژگی دوم علم اصول (عناصر مشترک فقه بودن) نتیجه گرفتند که علم اصول یک سری مباحث شتی و پراکنده است. در صورتی که هر دو ویژگی نظام مند و عناصر مشترک بودن باید با هم جمع شود و وجه جمع این دو در معنای «آلی بودن» علم اصول است. ▪️علم اصالی در مقابل علم آلی هر یک از گزاره هایش به صورت عام استغراقی غایت علم را تأمین می کند ولی علم آلی عام مجموعی آن ها ما را به غرض می رساند. غایت بر کل علم اصول بار می شود نه تک تک مباحث و گزاره ها. ▪️علم اصول آلی است پس وسیله استنباط است ولی علم فقه خودش مستنبط است. پس ابزار بودن و آلی بودن باید در کنار عنصر مشترک در نظر گرفته شود. ▪️تورم زدایی از علم اصول اگر به این معنا باشد که تک تک مباحثی که مستقیماً در فقه ثمره ندارد را کنار بگذاریم خطاست. علم اصول همه مباحثش در کنار یکدیگر غرض را حاصل می کند. ▪️علم اصول بعد از آخوند خراسانی دچار تغییرات اساسی می شود. خیلی قاعده مند، خشک و به تعبیری دو دو تا چهارتا می شود. اوج این حالت در اصول آیت الله خویی است. بیشتر از این که رنگ و بوی فقهی داشته باشد رنگ و بوی کلامی پیدا می کند. ▪️برخلاف فقهِ قبل از آخوند مثل شیخ انصاری، مرحوم ملااحمدنراقی، مرحوم کاشف الغطا، مرحوم صاحب فصول و صاحب معالم و ... هیچ کدام این طور نبودند. گاهی اوقات مواردی مثل شهرت یا اجماع را می بینیم که اصول منسجم نمی تواند آن ها را بپذیرد ولی در فقه قدیم به راحتی مورد استناد قرار می گیرد یا دلیلی نزد شیخ وجود دارد به نام استقرا که با اصول پس از آخوند هیچ توجیهی ندارد. ▪️به صورت خلاصه فقه و اصول قبل از آخوند به یک سری از بدیهیات فقهی پایبند بوده که جلوی ایجاد فقه جدید را می گرفته ولی پس از آخوند با وجود اصول قاعده مند و قالبی، این موارد توجیهی پیدا نمی کند چون حجیت ندارد. فقها در گذشته به بدیهیات فقه استناد می کردند و آن ها را می پذیرفتند برخلاف اصول پس از آخوند. ▪️کتاب الفائق مدعی است مباحث اصول را با توجه به علم اصولی که در فقه ثمره دارد بیان کرده و نوعی بازگشت به پیش از آخوند است. باید در ادامه این مدعا را در کتاب بررسی کنیم. 🔊صوت جلسه را بشنوید👇👇 https://eitaa.com/majazi_almorsalaat/2206 @almorsalaat