.
#اصحاب_شهداء_کربلاء
#باب_توبه_حر_بن_ریاحی
#عابس
#شب_چهارم_محرم
#استاد_سازگار ✍
گناهی از تمام کوهها سنگینتر آوردم
عزیز فاطمه! بر درگهِ عفوت؛ سر آوردم
من آن حُرّم کز اوّل خویش را سدِّ رَهت کردم
تو را در این زمین، بین هزاران لشکر آوردم
به جای دستهگل ،با دست خالی آمدم امّا
دلی صد پارهتر از لالههای پرپر آوردم
نشد تا از فرات آب آورم از بهر اطفالت
ولی بر حنجر خشکیدهات چشم تر آوردم
غبارم کن، به بادم ده مرا، دور سرت گردان
فدایم کن که در میدان ایثارت سر آوردم
سرشکِ خجلت ازچشمم ،چو باران بر زمینریزد
زبان عذر خواهی بر علیّ اکبر آوردم
همینساعت که برمن یکنظر از لطف افکندی
به خود بالیدم و مانند فطرس پر برآوردم
بده اذنم که خم گردم، ببوسم دست عبّاست
که روی عجز بر آن یادگار حیدر آوردم
چهغم گر جرممن از کوه سنگینتر بود "میثم"
که سر بر آستان عترت پیغمبر آوردم
..................................
#عابس_بن_شبیب
#سیدحمیدرضا_برقعی
هرکه میداند بگوید، من نمیدانم چه شد
مست بودم مست، پیراهن نمیدانم چه شد
من فقط یادم میآید گفت: وقت رفتن است
دیگر از آنجا به بعد اصلاً نمیدانم چه شد
آنچنان از شوق او سرتابهپا رفتن شدم
در شتاب رفتنم توسن نمیدانم چه شد
روبهروی خود نمیدیدم به جز آغوش دوست
در میان دشمنان، دشمن نمیدانم چه شد
سنگباران بود و من یکسر رجز بودم، رجز
ناله از من دور شد، شیون نمیدانم چه شد
من نمیدانم چه میگویید، شاید بر تنم
از خجالت آب شد جوشن، نمیدانم چه شد
مرده بودم، بانگ هل من ناصرش اعجاز کرد
ناگهان برخواستم، مردن نمیدانم چه شد
پا به پای او سرم بر نیزه شد از اشتیاق
دست و پا گم کرده بودم، تن نمیدانم چه شد
ناگهان خاکستری شد روزگار آسمان
در تنور آن چهرۀ روشن نمیدانم چه شد
صورت من غرق خون بود و نمیدیدم درست
خیزران در دست اهریمن نمیدانم چه شد
وصف معراج جنونش کار شاعر نیست، نیست
از خودش باید بپرسی، من نمیدانم چه شد
#حضرت_عابس
#حضرت_حر_علیه_السلام
#حر_بن_ریاحی_علیهالسلام
#شب_چهارم محرم
.___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af