دولت عشق تو با دل، الفتی دیرینه دارد شهریارش پایتختی خوش، درون سینه دارد با هنرمندی خودش را کرده دل، تسلیم دلبر زآن رقیب بی‌هنر از دست این دل کینه دارد کار ناممکن شود ممکن به دست پر توانش چون وزیرانی جهادی را در این کابینه دارد روز تعطیلی برایش هیچ معنایی ندارد کی برایش فرق بین شنبه و آدینه دارد!؟ کشور دل گشته ایمن، دور از چشم حسودان گوهر عشقی نهان در دامن گنجینه دارد تا برآید از افق خورشید رویت ماه من! دل چشم بر راه و به دستش، همچنان آیینه دارد ۱۴۰۳/۰۴/۰۱