شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#درد_دل_اعضا ❤️🍃 سلام  دربارع ازدواج در شهر غربت من تبریزی هستم  و 8ماهه عقدم  یادگذشته تلخ خود
❤️🍃 ستاره هر دو بیرون رفتن و من گوش وایسادم  _ستاره باید بهش ثابت بشه که اون جسد دلربا بوده و ی جورایی خودش باید مطمئن بشه هر کاری خواست بکنه یا هرجا خواست بره شما باهاش مخالفت نکن بذار کار خودشو بکنه تا اروم اروم به این نتیجه برسه و بپذیره که دیگه دلربا زنده نیست _شما میگی اینجوری خوب میشه؟  _من توی دانشگاه مشاوره خوندم و بله میگم درست میشه چون شرایط روحی ستاره حساسه مغز در برابر واقعیت داره مقاومت میکنه که اذیت نشه اگر بخوایم به زور بهش بفهمونیم و یهو دوباره با واقعیت روبرو بشه از لحاظ جسمی اسیب شدید و جدی میبینه مجبوریم اجازه بدیم مغز به مرور به جواب برسه _باشه هر کاری لازمه انجام بدید منم اگر باید کاری بکنم در خدمتم به لحاظ هزینه هم نگران نباشید من هزینه های درمان ستاره رو بهتون پرداخت میکنم  _این چه حرفیه ؟ ستاره از خواهر برای من عزیزتره من پول نمیخوام فقط در کنارشم تا زمانی که حالش نرمال بشه از شنیدن حرفهای حمید نفس راحتی کشیدم حداقل مزاحم ندارم دلم میخواست دست و پای ثریا رو ببوسم جوری حرف زد که من خودمم باورم شد بیمارم چه برسه به حمید  با صدای حمید از فکر در اومدم _ثریا خانم من واقعا ممنونم انشالله بتونم جبران کنم براتون شما بی زحمت ی سر برو پیش ستاره تا من نهار سفارش بدم بیارن _دستتون درد نکنه  ثریا وارد اتاق شد و با دیدن من بی صدا میخندید بعد در گوشم گفت  _خاک تو سرت مجبورم کردی دروغ بگم چون هر چیز دیگه ای میگفتم باور نمیکرد اروم گفتم  _عالی بودی دختر، راه منو باز کردی الان میتونم ی کاری بکنم هر چیز دیگه ای میگفتی حمید کوتاه نمیومد فدای سرت بخاطر دلربا ادای دیوونه بازی که سهله من حاضرم دیوونه واقعی بشم ثریا ناراحت نگاهم کرد _امیدوارم حالش خوب باشه  _منم، خیلی نگرانشم و میترسم که نکنه بچه م واقعا بلایی سرش اومده باشه امیدوارم سر هیچ کس نیاد ثریا دلم اشوبه همش اصلا اروم نمیشم  بغلم کرد و گفت  _میدونم عزیزم خیلی سخته شرایط خیلی بدی داری خدا بزرگه انشالله پیداش میکنیم من دلم روشنه که اتفاقای خوب میافته اصلا بد به دلت راه نده یکمم نذر کن که زدتر به نتیجه برسی  _هر نذری بگی کردم فقط میگم زنده باشه پیداش کنم هیچی از خدا نمیخوام توی بغل ثریا تا تونستم از ته دل ضجه زدم و از خدا خواستم حداقل ی خبر یا نشونه کوچیک برام برسونه که بفهمم باید از کجا شروع کنم _ستاره به نظرت بهتر نیستش که از پلیس بخوایم پرونده رو به جریان؟   سرمو به مچ دستم تکیه دادم و گفتم _ حرفی نیست منتها مشکل اینه که پرونده دلربا به ی نقطه‌ای رسیده که دیگه جای پیشرفتی نداره و نمیشه هیچ کاریش کرد هیچ سرنخی نیست که بتونن بر اساس اون بقیه پرونده رو پیش ببرن باید صبر کنم ی سرنخ جدید پیدا کنن یا ی جرم مشابهش پیدا بشه که یه ردی از ی مجرمی توش باشه الان پرونده دختر من به نقطه کور رسیده ثریا دیگه هیچی نگفت توی فکر فرو رفت و آروم لب زد _ پس ما باید از کجا شروع کنیم؟  به پشتی مبل تکیه دادم و گفتم  _واقعاً نمی‌دونم خودمم گیر کردم هیچی به ذهنم نمی‌رسه اما می‌دونم که نباید بیکار بشینم هرچه سریعتر باید از ی جایی شروع کنیم هر لحظه هم برای دلربا حیاتیه  به همدیگه نگاه می‌کردیم و دنبال ی راهی بودیم که بتونیم به دلربا برسیم اما هیچ راهی وجود نداشت ثریا خیلی مضطرب‌تر و نگران‌تر از من بود ی دفعه گفت  _ستاره اگه موافق باشی بریم سراغ امیر تعقیبش کنیم شاید بتونیم به ی جایی برسیم اینکه بشینیم اینجا فقط فکر کنیم نتیجه‌ای نداره ما باید خودمون دست بجنبونیم بریم دنبال امیر شاید به ی نفری چیزی رسیدیم سر تکون دادم قرار شد بعد از ظهر بریم دنبال امیر تا ببینیم داره چیکار می‌کنه ثریا به حمید زنگ زد و گفت  _ما داریم میریم بیرون ی دوری بزنیم یکم دیگه برش می‌گردونم خونه نگرانش نباش  حمید که فکر می‌کرد من واقعاً حالم خرابه و روانی شدم   از ثریا تشکر کرد و گفت _ ممنون که انقدر مراقبشی و کمکمون می‌کنی به وقتش برات تا بتونم جبران می‌کنم واقعا خواهریو در حق من و ستاره تموم کردی  ثریا بعد از اینکه تشکر کرد گوشیو قطع کرد و گفت  _بیچاره حمید اگر بفهمه که بهش دروغ گفتیم چقدر ناراحت میشه و نسبت بهمون بی‌اعتماد میشه  پوزخند زدم و گفتم  _آخه زندگی من توش اعتماد موج می‌زنه خیلی عاشقانه داریم با هم زندگی می‌کنیم حالا ی ذره هم بهش دروغ بگیم ممکنه بی‌اعتمادی پیش بیاد به جهنم که بی‌اعتمادی پیش میاد نه خودش برام مهمه نه زندگی که باهاش دارم نه اعتمادش من فقط و فقط بچه‌مو می‌خوام اگر الان وضعیتم اینجوریه اگر دلربا نیست اگر نمی‌دونم بچه‌ام زنده است یا مرده است همش به خاطر حماقت و بی‌شعوری این مرده فکر نکن من دست از سرش برمی‌دارم یا ولش می‌کنم ... ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️🍃❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️