✨🦋 معمولاً انگشترهایش را می‌بخشید به این و آن.. برادرم یک انگشتر عقیقِ خیلی زیبا به من داده بود؛ من هم دادمش به عبداالله، اما شرط کردم که به کسی ندهد.. گفتم: «این یکی را باید یادگاری نگه داری!» انگشتر مدتی تو دستش بود تا اینکه یک روز دیدم دیگر نیست! پرسیدم: «انگشتر چی شد؟» گفت: «حالا حتماً باید بدانی؟» اصرارم را که دید، گفت: «رفته بودم عیادت یک مجروح جنگی، انگشتر طلا دستش بود و نمیدونست طلا برای مرد حرامه!! آن را درآوردم، گذاشتم توی جیبش و انگشتر عقیق را دستش کردم»🍃 [راوی همسر شهید] ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1