🌹 تماس آخر.. علاقه و انس خاصی به شهدا داشت از حق خود می گذشت اما از حق شهدا هرگز با کسی هم تعارف نداشت.. اگر کسی عاشق وار کار نمیکرد اعتراض مینمود گرچه بعدش او را در آغوش میگرفت تا دلگیر نشود.. اگر کسی هم میخواست از مجموعه گروه خارج شود تنها کافی بود حاجی پنج دقیقه برای او منبر برود، دیگر بعدش کار کردن او تا چند ماه دیگر تضمینی بود.. در آخرین تماس که با حاجی داشتم؛ خیلی روی گرفتن شهریه تحصیلی اش اصرار می ورزید. همان روز چهارشنبه می گفت: «برو امروز بگیر؛ بعداً دیگر نمی شود.. تقویم را که نگاه کردم دیدم هنوز چند روزی مانده توی دلم گفتم حاجی چقدر مادی شده؟ آخرین سفارش حاجی، تأکید روی انجام کارها بود. آخرش گفت: «بچه ها نکند شهدا را فراموش کنید.» شب که آن خبر جان سوز به ما رسید؛ من تازه فهمیدم چرا حاجی اصرار می کرد بعد هم وقتی موضوع را به دوستان گفتم، یکی از طلبه ها، مرا کنار کشید، گفت: «حاجی بعضی وقت ها شهریه اش را به طلبه های نیازمند، تقدیم میکرد این ماه هم نوبت من بود!»🍃 [راوی روح الله بادپر] ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1