روزی در اوایل ازدواجمان در بازارچه شاپور با پدر و مادر سید برخورد کردیم، سید خم شد و زانو زد و شروع کرد به بوسیدن پاهای آنها.. این صحنه برای من که اولین بار بود میدیدم، تعجبآور بود، ولی برای آنها عادی بود!
سید با قامت رشید و شهرتش ،مردمی، خاضع، دلرحم و فروتن بود..
خانهای در خیابان مهدی خانی داشتیم که قبل انقلاب خریداری کرده بود ولی فروخت و خرجِ جنگ کرد؛
بعد از شهادتش فهمیدم بدهی زیادی بابت جنگ داشت..
[راوی: همسر شهید]
❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀
#شهید_سیدمجتبی_هاشمی #باشهدا
@bashohadaaa1