🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺
🌺✨
🌺
#رمان_آنلاین_نهالآرزوها
#قسمت_۶۱۴
به قلم
#کهربا(ز_ک)
_پس تو یه خبرایی داری اره؟
_نه بابا چه خبری؟ یهو همهتون گم و گور شدید مگه چیزی گفتین که بدونیم
_پس الان چی میگی مرسده؟
خواستم ادامه بدم که بیخیال بحث کردن شدم
مرسده من تنهام نیما پیش من نیست
از خالهتم بیخبرم
در اولین فرصت هر اطلاعی پیدا کردی به منم بگو... لطفا
فکر کنم صدای بغض آلودم باعث شد دلش برام بسوزه چون دیگه ادامه نداد و بعد از مکثی طولانی
جواب داد
_باشه خیالت راحت... هرخبری شد بهت زنگ میزنم
نمیخوای بگی الان خودت کجایی؟
_نمیتونم بگم... برای خودت بهتره...
_نیما میدونه تو کجایی؟
_اره... خودش من رو آورده اینجا که مثلا جام امن باشه
مرسده اگه کاری نداری قطع کنم
_نه ندارم...
بعد از قطع تماس سرم رو به دیوار پشت سرم تکیه دادم
بوی پیاز داغ از آشپزخونه بلند شده
بلند شدم تا سری به خاله بزنم
منصوره با دیدنم اشاره کرد تا کنارش برم
کنارش نشستم
_ نهال بهتره با خونوادهت تماس بگیری
خاله یه چیزی گفت که نگرانت شدم
_چی؟
_نمیدونم ... یعنی نفهمیدم جریان چیه و به تو چه ارتباطی داره اما بهتره با اتفاقاتی که افتاده خونوادهت کنارت باشن
کمی نگاهش کردم
#مژده_مژده📣📣
#رمان_نهال_ارزوها کامل شد😍
برای دریافت کل
#رمان_نهال_آرزوها مبلغ ۵٠ هزار تومان به این شماره کارت واریز کنید
6037701089108903
بانک کشاورزی
لواسانی
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید و کل رمان رو یکجا دریافت کنید🌹👇👇
@Mahdis1234
کپی حرام
جمعه ها و تعطیلات رسمی پارت نداریم
@chatreshohada
لینک پارت اول👇👇
https://eitaa.com/chatreshohada/63589
✨🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺
🌺🌟
🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨