. هر جا رسید حر ز حیا و ادب رسید در انتها رسید ولیکن عجب رسید چون دید بین جنت و دوزخ مخیر است چشم طمع گذاشت به اصل طلب رسید دیر آمده است و زود به دنبال رفتن است با دست کوتهش به نخیل و رطب رسید گوید از این فرات بنوشد سباع هم منعش ز چیست چونکه به فخر عرب رسید مردی سزا به جانب خود خوانده اید و حال جای مدد چرا ز شمایش تعب رسید حر حر شده است تا که بگوید به ما بدان ساقی هر آنکه دید به دستش عنب رسید هر راه را عزیز به پایان نمی برند بر منبعی ز آب کجا هر نقب رسید موقع شناس باش که در جستجوی گنج کاهل کجا به نقره و در و ذهب رسید برگرد عسکری ز ضرر هر کجا که شد هر کس به این رسید به رضوان رب رسید ۳ شهریور ۹۹