📗 داستان تخیلی ، هیجانی ، مبارزه ای 📙 دختران پوشیه پوش و پسر گربه ای 📘 قسمت ۲۷ 🌷 سمیه به دختر بی حجاب گفت : 🌹 اگر ما خانم ها ، 🌹 قانون حجاب را رعایت نکنیم 🌹 افراد دیگر هم پیدا می شوند ، 🌹 که قوانین دیگر را زیر پا می گذارند 🌹 و رعایت نخواهند کرد 🌹 که متاسفانه چنین افرادی هستند 🌹 یک عده ، 🌹 قوانین راهنمایی و رانندگی را 🌹 زیر پا می گذارند 🌹 یک عده اختلاس و دزدی می کنند 🌹 یک عده رانت خواری می کنند 🌹 یک عده جنس ها را احتکار می کنند 🌹 یک عده از چراغ قرمز رد می شوند 🌹 یک عده کارمند هم ، 🌹 کار مراجعین را ، راه نمی اندازند 🌹 بانکها هم ، 🌹 به جای اینکه به فقرا وام بدهند 🌹 به جای اینکه به مردم ، 🌹 وام ازدواج و مسکن و اشتغال بدهند 🌹 پول‌های بیت المال و وام ها را ، 🌹 بین خودشان تقسیم می کنند 🌹 یا به کارمندان خودشان ، 🌹 خدمات و مزایا و کالا و... می دهند . 🌹 شهرداری ها هم ، اگر طبق قانون ، 🌹 آشغالها را جمع نکنند 🌹 شهرها و خیابان ها و کوچه ها ، 🌹 پر از آشغال و زباله می شوند 🌹 شرکت آب ، اگر آب ندهد 🌹 شرکت برق ، اگر برق ندهد 🌹 شرکت گاز ، اگر گاز ندهد 🌹 شرکت مخابرات ، 🌹 اگر خوب خدمات ندهد 🌹 و سایر افراد و ارگان ها ، 🌹 اگر به قانون احترام نگذارند 🌹 می دانی چه بلایی سر ما می آید ؟ 🌹 کشور ما ، جنگل می شود 🌹 همه جا ، پر از هرج و مرج می شود . 🌹 آیا حرف های مرا ، قبول داری یا نه ؟! 🍁 دخترک گفت : بله قبول دارم 📚 @dastan_o_roman ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📲 کانال محتوای تربیت کودک 🇮🇷 @amoomolla