5⃣ خاطرات حضور به روایت مقام معظم رهبری ••• 🔹شکار تانک بچه‌های شهید چمران در ستاد جنگ‌های نامنظم جمع می‌شدند و هر شب عملیات می‌رفتند و بنده را هم گاهی با خودشان می‌بردند. یک شب دیدم، افسری با من کار دارد؛ به نظرم سرهنگ دو یا سرگرد بود. چون محل استقرار ما لشکر ۹۲ بود لذا به اینها نزدیک بودیم. آن افسر پیش من آمد و گفت: «من با شما یک کار خصوصی دارم» فکر کردم مثلا میخواهد درخواست مرخصی بدهد. یک خرده لجم گرفت که حالا‌ چه وقت مرخصی رفتن است. اما دیدم با حالت گریه آمد و گفت: «شب‌ها این بچه‌ها به عملیات‌ می‌روند اگر می شود من را هم با خودشان ببرند!» بچه‌ها شب‌ها با مرحوم شهید چمران به قول خودشان به شکار تانک می‌رفتند و این سرهنگ آمده بود، التماس می کرد که من را هم ببرید. ••• https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1