. (گریز به روضه شام) خدای مهربونم باز هم ترو میخونم حالا که اومدم من، میخوام پیشت بمونم دیگه قبولم کن، بنده خوب تو باشم اهل ایمان و تقواشم، اهل دعاشم دیگه قبولم کن، تا دیگه پاک و زیبا شم بلکه مثل شهیدا شم، عبد خداشم من و ببخش، اگه برات، بندگی نکردم من و ببخش، یه روز با تو زندگی نکردم ۲ خدای من ۲ / الهی العفو . . . . . . خدا به من نگا کن با خودت آشنا کن میخوای خوب بشم من و، راهی کربلا کن کرب و بلا یعنی، حس خوب دعا داشتن حال اشک و بکا داشتن، کنار ارباب کرب و بلا یعنی، درد دیرین نوکرها عشق شیرین نوکرها، مزار ارباب من و ببر، اونجا میخوام با خیال راحت گریه کنم، یه کم برا روضه اسارت حسین من ۲ / ای عزیز زهرا . . . . . رفتی و ازدحام شد زینب بی احترام شد قافله اسیری، وارد شهر شام شد دروازه که واشد، پُر شدیم از کبودی‌ها پشت هم از یهودیها، کتک می‌خوردیم دروازه که وا شد، چه بپاشو و بریزی شد وقتی حرف از کنیزی شد، ای کاش می‌مردیم صبح تا غروب، با سنگ و چوب افتادن به جونم مردها زدن، زنها زدن، بریده امونم ۲ حسین من ۲ / ای عزیز زهرا . . . . . شعر: ۲ بند اول) حسین محمدی فام بند روضه) آقای محمد اسداللهی 👇