. از خودم می‌پرسم آیا می‌شود او را ببینم؟ آن غریب آشنا را می‌شود آیا ببینم؟ اشک می‌ریزم اگر حرفی از او در بین باشد اشک می‌ریزم‌ اگر نامی از او حتی ببینم رد پایش را اگر در خلوت «علامه حلی» دستخطش را اگر در بین کاغذها ببینم از نگاه «سیدبحرالعلوم» آن ماه را آه! در میان سینه‌زن‌ها ظهر عاشورا ببینم یا به چشم «سید» او را بین سرداب مقدس در دل تاریک شب در سجده و نجوا ببینم کاش می‌شد در طواف کعبه دستش را ببوسم یا میان زائران اربعین او را ببینم سحرهای ساحران را دیده‌ام یک عمر یارب می‌رسد روزی عصا را در کف موسی ببینم؟! ............ . این هفته نیز جمعۀ ما بی شما گذشت آقا بپرس این که چه بر حال ما گذشت! این هفته هفت روز به ظاهر گذشتنی بر من ولی عزیز دلم، قرن‌ها گذشت... هفتاد گوشه ناله زدم تا که جمعه شد جانم به لب رسید ولی جمعه تا گذشت گفتند جمعه بوی تو می‌آورَد نسیم اما نسیم آمد و سر در هوا گذشت خورشید هم هوای مرا تازه‌تر نکرد او هفت دفعه آمد و بی‌اعتنا گذشت عمرم به سر رسید و از این دستْ جمعه‌ها تکرار شد، نیامدی و عمر ما گذشت ✍ ...... جمعه‌ها روز اُنس با مهدی‌ست بهترین ذکر جمعه یا مهدی‌ست حاجت از حجت خدا خواهید به خدا! حجت خدا مهدی‌ست هر که را در جهان امامی هست اهل عالم! امام ما مهدی‌ست با دو بال غدیر و عاشورا اوج پرواز شیعه تا مهدی‌ست چارده وجه چارده معصوم ز ابتدا تا به انتها مهدی‌ست حجرالاسود و حطیم و مقام زمزم و مروه و صفا مهدی‌ست ما دعا بر ظهور او کردیم روح آمین این دعا، مهدی‌ست چشم دل باز کن ببین "میثم" شیعه هرجا که هست با مهدی‌ست ✍ .