eitaa logo
امام حسین ع
18.2هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ . ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 💢 بند اول اَمان از انتظار،خستم از روزگار پس کی میآی آقا،اباصالح بد شده زمونه،دلم پریشونه بر لب عجل الا،اباصالح درسته نوکری پستم،دله آقامو بشکستم بحق مادرت زهرا یوقت رها نکن دستم من آرزوم  شده  یکبار  ببینم  روی زیبایت بدون قابل منو تا که بشه جونم به فدایت بنویس اسممو جزوه  غلامان  و گداهایت ❇️اباصالح❇️ ⏺⏺ 💢 بند دوم محزون و بیقرار،از هجرونت ای یار بسه دیگه دوری،اباصالح چشمام نمناک از غم،میباره دمادم ندارم صبوری،اباصالح تویی  ماهه   شبه  تارم ، تمومه  دار  و  ندارم غریبم من در این دنیا شما هستی کس و کارم گناهانم   شده    مانع ، نباشم     از    محبانت دلم میخواد که باشم جزوه عشاق و ز یارانت نگاهی  کن  به  من آقا،گرفتارم  به  چشمانت ❇️ اباصالح ❇️ ✍: ۱۴۰۲/۱۰/۲۴ https://eitaa.com/emame3vom/89558 .👇
امام حسین ع
. ما ملت؛ هر زمان که با هم همدل بودیم، بر بزرگترین دشمنان هم غلبه کردیم. و هر زمان که به خواست دشمن
. 🔺 فضیلت انتظار ظهور صاحب الزمان(عج) شیخ صدوق در کتاب کمال الدین از امام صادق علیه‌السلام روایت کرده که آن حضرت به نقل از پدران بزرگوارشان – که بر آنها درود باد – فرمود: «منتظر امر (حکومت) ما، بسان آن است که در راه خدا به خون خود غلتیده باشد.»( ۱) در همان کتاب به نقل از امام صادق علیه‌السلام روایت دیگری به این شرح در فضیلت منتظران وارد شده است: «خوشا به حال شیعیان قائم ما که در زمان غیبتش چشم به راه ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمانبردار او، آنان اولیاء خدا هستند، همان‌ها که نه ترسی برایشان هست و نه اندوهگین شوند.»( ۲) 📚منبع (۱)کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ج۲، ص۶۴۵ (۲) همان، ص۳۵۷ عج ............ 🛑 خوب و بد از هم جدا می‌شوید احمد بن محمّد بن ابی نصر گفته است که ابوالحسن امام رضا علیه‌السلام فرمودند: «بدانید به خدا قسم آنچه را که چشم‌هایتان را به سمت آن کشیده‌اید واقع نمی‌شود تا زمانی که تصفیه شده و خوب و بدتان از هم جدا شوند، تا زمانی که فقط عده کمی از شما بر عقیده خودشان ثابت قدم باقی بمانند. بعد این آیه را تلاوت کردند»: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَلَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَا رَسُولِهِ وَلَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً ۚ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ.»(۱) «آیا چنین می‌پندارید که شما را [بدون آزمایش] به حال خود رها می‌کنند، در صورتی که هنوز خداوند معلوم نگردانیده که از شما چه کسانی اهل مجاهده‌اند و چه کسانی اهل صبرند.» 📚منبع (۱) سوره توبه، آیه ۱۶ الغیبه، شیخ طوسی، ص۵۸۹ .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بند اول: میترسم رویِ ماه تو رو نبینم و بمیرم کی میشه که یه گوشه‌ی عباتو/بگیرم آرزوم بود که بکنی منو یه گوشه نگاهی صدای قدمتو می‌شنیدم/الهی مقصودم منزلم تویی/ منزل نمی‌رسه بار کج با چه رویی بگم خدا/ عجل لولیک الفرج؟ (آقا ای تاج سر بیا / قائم‌المنتظر بیا ) بند دوم: آقا شرمندم چقده دیدمت و نشناختم زندگیمو اون جوری که تو خواستی/نساختم عهد بستم با تو ولی خدا می‌دونه گیر گیرم نشدم اونی که پای رکابت/ بمیرم وا کن قفل دل منو / آقا تو رو ثامن الحجج مشهد می‌رم فقط می‌گم / عجل لولیک الفرج (آقا ای تاج سر بیا / قائم‌المنتظر بیا) بند سوم: آقا می‌بینی خلوتیای خونه‌ی خدا رو ناله‌های منتظرای دست به/ دعا رو دنیا پر شد از دلایی که گرفته و شکستن دیگه همه منتظر ظهور / تو هستن دنیا رو به خرابیه/شد زندگی همه فلج درمان درد عالمی/ عجل لولیک الفرج (آقا ای تاج سر بیا / قائم‌المنتظر بیا) مظاهرکثیری‌نژاد
enc_16782058661931466064820.mp3
4.27M
میگن از منجی دنیا اثری نیست که هست
میگن از حضرت مولا پسری نیست که هست
میگن این شام سیاه و سحری نیست که هست
میگن از مهدی زهرا خبری نیست که هست

من به ظهورش اعتقاد دارم
به اعتقادم اعتقاد دارم
سرباز دولت یارم
شیرین شیرین شیرین شور انتظارم

من بیشتر از هر روز امید به فردا دارم
من صاحب دارم مولا دارم آقا دارم

میگن امید به فردای جهان نیست که هست
زندگی روی زمین در جریان نیست که هست
بعضیا فکر میکنند زیارت اربعین
دعوت حضرت صاحب الزمان نیست که هست

یار که هست تا که یارش باشم
منتظره تا کنارش باشم
تا آخرین قطره خون ذوالفقارش باشم

من بیشتر از هر روز امید به فردا دارم
من صاحب دارم مولا دارم آقا دارم
.
. با گریز به روضه حضرت عباس ای یاد رویت عبادتم در آرزوی زیارتم کی میشود تا دورت بگردم ای کعبه ام ای امام من در هر قنوت و در هر دعا وصل تو را خواهم از خدا بر آن روی تو بر گیسوی تو هر صبح و هر شب سلام من من در فراق تو آن چنانم که بلبلی از گلشن جداست چرا نسوزم چرا نگریم وقتی امامم از من جداست یابن الحسن الغوث الامان....... آیینه ها مانده در غبار تا کی جدایی و انتظار ای گرد راه تو توتیای دوچشم مانده به راه من من گرچه آلوده و بدم به سوی لطف تو آمدم چه میشود گر منت گذارد نگاه تو بر نگاه من نگاه تو خاک بی بها را به یک نظر کیمیا کند چه میشود گر که یک نظر هم به جانب این گدا کند یابن الحسن الغوث الامان..... قسم به فریاد و زمزمه به اشک چشمان علقمه به آن دو دستی که غرق در خون جدا شده از مشک و علم قسم به سقای نا امید به آن قدی که از غم خمید به آن امامی که چشم گریان بوسه زده بر دست قلم به لحظه ای که در اوج غربت عمود خیمه کشیده شد بیا که دیگر ز قلب عالم توان و طاقت برچیده شد یابن الحسن الغوث الامان ✍ 👇
. 7-مناجات با امام زمان با گریز به روضه علی اصغر علیه السلام ای کعبه ی عالم که بی تو غرق دردیم کی میرسد روزی که دور تو بگردیم ای قدر من چون گیسویت پریشانم سرو خرامانم ببین سر گردانم از سائلان سهله و جمکرانم الغوث و الغوث ، الامان یاابن الزهرا ادرکنی یا صاحب زمان یاابن الزهرا _____ سودای تو شد در قنوتم جاودانه تسبیح من نام تو شد دانه به دانه تو دلربای عاشق دلخسته ای تو دلگشای غنچه ی سر بسته ای تو آرزوی هر دل بشکسته ای الغوث و.........___________ من از نفس افتاده ی این کاروانم پشت در بسته نشسته دیدگانم صحرا به صحرا رهسپارم کن مولا در کعبه ی خود بی قرارم کن مولا مهمان چو ابن مهزیارم کن مولا الغوث و ......__________ مولای من قلب شقایق دردمند است از کربلا فریاد ششماهه بلند است از چشم طفلان حرم خون می بارد در پشت خیمه ها پدر گل می کارد گهواره ی قبری به لب لا لا دارد الغوث و..... ✍ 👇
. آه ای روی تو خورشید راهم آیینه در غبار آهم شرمنده از بار گناهم آقا آه ای شاهد معصیت من بودی گواه خلوت من بین گریه ی خجالت من آقا عهدی که با تو بستم _ با غفلتم شکستم دست خدا کرم کن _ رها مکن تو دستم یاابن الحسن کجایی _ میمیرم از جدایی ________ آه به راه تو چشم انتظارم دل بی قرارم ای قرارم جز اشک خود چیزی ندارم آقا آه گرچه گنه شده حجابم از نوکرانت کن حسابم من سائلم ، مکن جوابم آقا بد بوده ام ، ولیکن_ با من تو بد نبودی هر جا زدم صدایت _ در بر رویم گشودی یابن الحسن کجایی میمیرم از جدایی ✍ 👇
. هجر تو برده صبر و تابم داغ ندیدنت عذابم دیده تر گرفته خوابم ای که ظهور عدل و دادی غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي سیدی یا بقیه الله محرم درد ما کجایی شد عَظُمَ البَلا کجایی سوره ی سامرا کجایی ای که تو رکن هر بلادی غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي سیدی یا بقیه الله رنگ خوشی ندیده دنیا ای همه آرزوی دلها خیمه نشین کوه رضوی غم زده در غروب وادی غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي سید یا بقیه الله غرق غمیم و نیست ساحل در همه جا فتاده مشکل ای که هزار دل روی دل در شب گیسویت نهادی غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي سیدی یا بقیه الله اشک غروب کربلایی زمزمه های سر جدایی نوحه سرایِ کاف و ها یی جامه درانِ عین و صادی غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي سیدی یا بقیه الله ✍ .......... امام صادق علیه السلام : سَيِّدِي غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي وَ ضَيَّقَتْ عَلَيَّ مِهَادِي وَ ابْتَزَّتْ عَنِّي رَاحَةَ فُؤَادِي‏... اى آقاى من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده، خاطرم را پریشان ساخته، آرامش قلبم را سلب نموده است... 👇
. ای سحر من شب جدایی کی سحر آید خبر ندارم که از نگارم کی خبر آید هر شب بنالیم من و ستاره از دوری ماه چون شمع سوزان چون ابر گریان شب تا سحرگاه آقا کجایی داد ازجدایی یابن الزهرا ای گیسوی تو پایان جمع پاشیده ی ما ای نور دیده کی پا گذاری بر دیده ی ما بی تو نمانده شادی به باغ و عطری به گلها بی تو شکسته آیینه های امروز و فردا آقا کجایی داد از جدایی صد قافله دل منزل به منزل آید بسویت کعبه نشسته چشم انتظار دیدار رویت دیدار رویت در هر قنوتم شد خواهش من ای ذکرو یادت روح دعا و آرامش من آقا کجایی داد از جدایی ✍ .👇
دوباره فاصله افتاد بین ما آقا دوباره لطف تو و خواهش گدا آقا ببین که از نفس افتاده ام ز بار گناه بگیر دست گدای همیشه را آقا حلال کن که بجز دردسر نبودم من عطا نمودی و دیدی ز من خطا آقا سلام من به قنوت نماز نیمه شبت مرا میان قنوتت دعا نما آقا بگو شبی تو میان قنوت نافله ات به جای ما نفسی ذکر ربنا آقا خودت برای ظهورت بیا دعایی کن اثر نداشت ز ما ناله ی بیا آقا رسید سال نو و چشم ما نشد روشن بر آن جمال پر از جلوه ی خدا آقا ببین دو چشم مرا یا مقلب الابصار که تا ببینمت ای یار آشنا آقا بهار کن دل ما را محول الاحوال که بی تو رنگ خزان است سینه ها آقا بیا و درد دل بیقرار و شیدا را دوباره کن به نگاه خودت دوا آقا دلم دوباره برای نجف پریشان است برای هرم گنه سوز مرتضا آقا "دلم برای مدینه بهانه می گیرد" برای لطف خدایی مجتبا (ع) آقا خدا کند که به اذن علی (ع) و مادرتان روم دوباره شب جمعه کربلا آقا طواف قبر حسین آن شهید بی لشگر طواف قبر علمدار باوفا آقا گمان کنم ز خراسان به دل نسیمی زد نشسته بر لب من یا رضا رضا آقا تو ای بهانه ی هر نو شدن بیا نو کن تو با لباس شهادت لباس ما آقا ✍ .
. عج ای مستجاب هر دو جهان ربنای تو ما عاقبت به خیر شویم از دعای تو خورشیدو ماه و جان و جهان بی تو هیچ یک جایی به دل ندارد و خالی است جای تو در راه جمعه ای است که از مشرق حرم پر میشود به گوش خلایق صدای تو ای (طلعت رشیده) مگو (لن ترانی) ام یک عمر بوده آرزوی من لقای تو منت کشیدن از در این خانه آبرو است مولای من تویی و منم بی نوای تو بازار یوسف است و من و دست خالی ام آورده ام شکسته دلی را برای تو تنها نگاه ما سوی این خانواده است ای آخرین امید جهان ، جان فدای تو مولا قسم به بازوی خونین کربلا مولا قسم به علقمه و گریه های تو ای زائر بهشت حسینی چه میشود ما هم شویم همسفر کربلای تو ✍ ............... . گم کرده است راه و به سامان نمی رسد آن دل که بر ارادت خوبان نمی رسد دست توسلی که ندارد یقین وصل هرگز به پای بوسی جانان نمی رسد بهتر بود که هیزم دوزخ شود فقط آن منبری که عطر تو از آن نمی رسد پلکی بزن که بر سر این شهر سوخته بی اذن چشم های تو باران نمی رسد در این هوای برزخی آخر الزمان دل مرده ایم و بی تو به ما جان نمی رسد چشمی سفید تا نشود در فراق یار از یوسفش نسیم به کنعان نمی رسد یک مصرع است مرهم این انتظارها دنیا تو را ندیده به پایان نمی رسد ✍ .
. با گریز به روضه حضرت زهرا و ابالفضل العباس بی پناهم من تو پناهم باش من زمین خوردم تکیه گاهم باش یا ابا صالح ای که قدر ماست شام گیسویت کن نگاهی بر سائل کویت یا اباصالح مادرت زهرا بی قرار توست قبر مخفی در انتظار توست یا اباصالح از در و دیوار میرسد ناله با لگد چیدند یک گل لاله العجل مولا تیر کین بسته چشم سقا را علقمه پر شد از بوی زهرا یا ابو فاضل پاره پاره چون جسم سقا شد پای دشمن در خیمه ها وا شد یا ابو فاضل ✍ 👇
. بین عشاق تو ای دوست گرفتار منم ناز کن هر چه دلت خواست خریدار منم بعد یک عمر گدایی در خانه تو باز گم کرده ره خانه دلدار منم ای طبیبی که فقط آمدنت هست دوا پی درمان دلم باش که بیمار منم دست بردار از این غیبت جانسوز آقا بس کن این فاصله را تشنه دیدار منم منِ غفلت زده عمرم به تباهی طی شد باورم گشته در این دایره سربار منم به تو محتاج ترم از نٓفٓسٓم کاری کن بی کلاف آمده ای بر سر بازار منم آه آقا چه کنم با همه اعمال بدم روسیاهی که خودش میکند اقرار منم تو دعا کن که مگر خوب شود حال دلم آنکه آز بهر دعا هست سزاوار منم واژه ها دست به دامان شما آوردم شاعری سوخته «در حسرت دیدار» منم ........ دنبال تو گشتم گل نرگس همه جا را بر دار برد عشق تو آخر سر ما را عمریست به دام سر زلف تو اسیرم دیوانه شدم هیچ نصیحت نپذیرم خواهم که سر راه تو ای ماه بگیرم یکبار تو را بینم و صد بار بمیرم ما بی سر و پایان سر کوی تو هستیم دیوانه زنجیری گیسوی تو هستیم گر عشق تو ما را به جهنم کشد ای دوست مشتاق عذابیم توکلت علی الله تا سایه آمرزش مهدی به سر ماست فارق ز حسابیم توکلت علی الله .
. از خودم می‌پرسم آیا می‌شود او را ببینم؟ آن غریب آشنا را می‌شود آیا ببینم؟ اشک می‌ریزم اگر حرفی از او در بین باشد اشک می‌ریزم‌ اگر نامی از او حتی ببینم رد پایش را اگر در خلوت «علامه حلی» دستخطش را اگر در بین کاغذها ببینم از نگاه «سیدبحرالعلوم» آن ماه را آه! در میان سینه‌زن‌ها ظهر عاشورا ببینم یا به چشم «سید» او را بین سرداب مقدس در دل تاریک شب در سجده و نجوا ببینم کاش می‌شد در طواف کعبه دستش را ببوسم یا میان زائران اربعین او را ببینم سحرهای ساحران را دیده‌ام یک عمر یارب می‌رسد روزی عصا را در کف موسی ببینم؟! ............ . این هفته نیز جمعۀ ما بی شما گذشت آقا بپرس این که چه بر حال ما گذشت! این هفته هفت روز به ظاهر گذشتنی بر من ولی عزیز دلم، قرن‌ها گذشت... هفتاد گوشه ناله زدم تا که جمعه شد جانم به لب رسید ولی جمعه تا گذشت گفتند جمعه بوی تو می‌آورَد نسیم اما نسیم آمد و سر در هوا گذشت خورشید هم هوای مرا تازه‌تر نکرد او هفت دفعه آمد و بی‌اعتنا گذشت عمرم به سر رسید و از این دستْ جمعه‌ها تکرار شد، نیامدی و عمر ما گذشت ✍ ...... جمعه‌ها روز اُنس با مهدی‌ست بهترین ذکر جمعه یا مهدی‌ست حاجت از حجت خدا خواهید به خدا! حجت خدا مهدی‌ست هر که را در جهان امامی هست اهل عالم! امام ما مهدی‌ست با دو بال غدیر و عاشورا اوج پرواز شیعه تا مهدی‌ست چارده وجه چارده معصوم ز ابتدا تا به انتها مهدی‌ست حجرالاسود و حطیم و مقام زمزم و مروه و صفا مهدی‌ست ما دعا بر ظهور او کردیم روح آمین این دعا، مهدی‌ست چشم دل باز کن ببین "میثم" شیعه هرجا که هست با مهدی‌ست ✍ .
. 🔸سبک: 🔹از عباس زاده «منتظر» بند ۳ از برادر آرش اسدی 🔸برای 🔹متن : گوش بدین همگی... 🔴به سبک پا به پای غمت 💫 بند ۱ گوش بدین همگی کربلا اگه روزیت میخوای هی بشه راه نوکری میخوای اگه طی بشه پس باید که دلت راهیه ری بشه سیدالکریم مددی ای شاه میتابی بر دل شما همچون ماه حرمت مثل حرم ارباب و صل الله... ابا عبدالله حرمت مثل/ حرم ارباب حرم کرببلاس انگار حریم تو دل به قربونه/ دل به قربونه لقب نامیِ سید الکریم تو «سیدی مددی» ✨💫✨💫✨💫 بند ۲ دستم و کرمت سید الکریم ای پادشاه سخا مستحقم و رو میزنم به شما خیلی محتاجم و التماس دعا چه شأنی دادن به شما ای یار کرمت مثل کرم ارباب چه جایگاهی داری تو ای دلدار حرمت مثل... حرم ارباب حرمت مثل /حرم ارباب حرم کرببلاس انگار حریم تو دل به قربونه/ دل به قربونه لقب نامیِ سید الکریم تو «سیدی مددی» ✨💫✨💫✨💫 بند ۳ دستم و کرمت ای کریم، کمکم کن زیر گنبدت خورشید شهر تهران شده مرقدت اونی ام که از اول صدا میزدت ای آقای من مددی مولا دو دنیای من مددی مولا ولی نعمتی توی شهر ری تمنای من... مددی مولا عاشقت هستم/ به خدا آقا شب جمعه میام اون صحن و سرا آقا انگاری توی/ کربلام اما تو بخوای جور میشه حتی کربلا آقا «سیدی مددی» ✨💫✨💫✨💫 نذر فرج .👇
. همگی مُدّعی خون شدنِ دل هستیم به گمان خودمان شیعه خَصّایل هستیم ولی ای دوست دلی را که به دریا نزدیم ... تو در اَمواجی و ما ساکن ساحل هستیم کِشتی منتظران رفت پیِ آبِ بقا ... ما به دنیای فنا بنده یِ کامل هستیم روز و شب پایِ نیاز خودمان درگیریم... ما به حاجات دلِ خویشتن عاجل هستیم هر کسی در سَر خود فکر خودش را دارد تو خودت را برسان! ما ز تو غافل هستیم نَتَوان تکیه به پوسیده طنابی بُکنی... قدر یک موی فقط بهِ ز اَرازل هستیم!! (دلسوخته) .
. بوی ظهور می‌رسد از کوچه‌های ما نزدیک‌تر شده به اجابت دعای ما دیگر دو بال آرزوی ما شکسته است از انتظار پر شده حال و هوای ما این هفته هم سه‌شنبه شب جمکران گذشت پاسخ نداشت این همه آقا بیای ما... دیگر به آخر خط دوری رسیده‌ایم ای انتهای غیبت تو ابتدای ما این پنج روزه نوبت ما، کاش با تو بود بر روی ردّ پای تو می‌بود پای ما یک جمعه گریه‌های تو را درک می‌کنیم عجّل، امام منتقم کربلای ما ✍ .
. علیه السلام جدید طرید: رانده شده توسط خودی ها😭 وقتی که از توئیم جدا یا ابالطّرید مثل هم است عید و عزا یا ابالطّرید بی تو اسیر درد و بلاییم العجل ای چاره ساز درد و بلا یا ابالطّرید دیگر نخواه شیعه ی مظلوم و بی کست باشد اسیر قوم ریا یا ابالطّرید ای شهریار شیعه، مقیمی هزار سال در بین کوه و دشت چرا یا ابالطّرید وقت دعا تو یاد همه بوده ای ولی از یاد برده اند تو را یا ابالطّرید حالا که می رسد به اجابت دعای تو بهر فرج دعا بِنِما یا ابالطّرید مجلس برای حضرت باقر گرفته ایم روضه گرفته ای تو کجا یا ابالطّرید پیش مزار خاکی او، رفته ای بقیع ای روضه خوان صبح و مساء یا ابالطّرید از کودکی گذشته شب و روز جدّ تو با روضه های کربوبلا یا ابالطّرید او دیده است پیکر داماد کربلا دارد نشانه در همه جا یا ابالطّرید او دیده است پیکر شهزاده ی حرم چیده شده به روی عبا یا ابالطّرید از خاطرش نرفته که غلتیده بین خون با قتل صبر، خون خدا یا ابالطّرید او دیده است پیکر ِغرق جفا شده با ضرب تیر و سنگ و عصا یا ابالطّرید شد پیکر امام غریبش سه روز و شب در زیر آفتاب، رها یا ابالطّرید او هم کنار عمّه ی سادات بوده است در بین رقص شام بلا یا ابالطّرید خوابیده او گرسنه ولی در مجاورش پیچیده بود بوی غذا یا ابالطّرید در مجلس شراب، شکایت نموده است از ضربه های چوب جفا یا ابالطّرید ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ........... دلگیرم از خودم که دلم گیر یار نیست اصلاً برای آمدنش بی قرار نیست گیرم رسید روز وصالش چه فایده؟! وقتی که "دل" به شوق وصالش دچار نیست روزی هزار بار دلش را شکسته‌ام این‌گونه زیستن، ادبِ انتظار نیست همسایه‌ای گرسنه و اهل محله خواب یعنی در این محله کسی سفره‌دار نیست؟! امروز اگر که توبه نکردم، چه می‌کنم فردا که زیر خاک، مرا اختیار نیست! باید که گردگیری دل کرد و گریه کرد گریه برای عاشق دلداده عار نیست ای دل به هوش باش و ببین چرخ روزگار خالی ز لطف و رحمت پروردگار نیست :: وای از مزار و غمکده‌ی باقرالعلوم یک سایه‌بان به گستره‌ی آن مزار نیست حجاج، مکه‌اند و به روز شهادتش یک شیعه در مجاورت آن دیار نیست ✍ ‌.
. کنار بیت خدایی به یاد ماهم باش به مروه یا به صفایی به یاد ماهم باش در استلام حجر نیز یادی از ما کن همین که گرم دعایی به یاد ماهم باش چو دور کعبه طواف آوری به کعبه قسم تو کعبۀ دل مایی به یاد ماهم باش به ما که رو نگشودی ، به ما نگاهی کن ز ما اگر که جدایی به یاد ما هم باش کنار زمزم اگر یاد کام خشک حسین نظر به آب نمایی به یاد ماهم باش کنار حجر همان لحظه ای که اشک فشان به سید الشهدایی به یاد ماهم باش دمی که از در باب السلام اشک فشان به سوی بیت می آیی به یاد ماهم باش کنار قبر رسول خدا کنار بقیع مقیم کرب و بلایی به یاد ماهم باش مقیم شهر نجف کاظمین سامرا کنار قبر رضایی به یاد ماهم باش چنان که گرم دعایی به ما دعایی کن همین که یاد خدایی به یاد ماهم باش استادحاج غلامرضاسازگار✍ .
. عج فرازی از زیارت ناحیه مقدسه روضه از زبان حضرت بقیة الله الاعظم من روضه خوان ِ غربت ِ آقای عالمم بی تابِ سربریده ی ماهِ محرمم با گریه هر غروب من از حال می روم با هر فرازِ ناحیه گودال می روم صبح وغروب ،ندبه کنان گریه می کنم این روضه را به مادرمان هدیه می کنم برنیزه تکیه داد و ز جایش بلند شد دردش گرفته بود صدایش بلند شد فرمود: زنده ام به کجا حمله می کنید نامردها به خیمه چرا حمله می کنید کارِ مرا تمام نکرده کجا ؟سنان!!!! اینجا کنارِ لشگری از گرگ ها بمان با یالِ غرق خون شده برگشت ذوالجناح با زین واژگون شده برگشت ذوالجناح اینجا به بعد ضربه زدن ها شروع شد اینجا به بعد شیون زن‌ها شروع شد دیدم خودم به چشم ترم وای وای وای بیرون زدند اهلِ حرم وای وای وای دنبالِ ذوالجناح هراسان وبی پناه با عمه آمدند به بالای قتلگاه جدِ مرا محاصره کردند یک سپاه دیدم چگونه عمه‌ی ما می کند نگاه هرکس رسید نیزه ی خود را شکست و رفت یک استخوان ز سینه ی آقا شکست و رفت یک عده بر تمام تنش سنگ می زدند یک عده بر لباسِ تنش چنگ می زدند در آن میانه حرمتِ آئینه ها شکست وقتی که شمر آمد وبر سینه اش نشست از دستِ او محاسنِ جدم رها نشد هرچه کشید خنجرِ خود، سر جدا نشد تا که ز رویِ پیکرِ بی سر بلند شد فریاد یا بُنَیَ ز مادر بلند شد اینجا به بعد گریه‌ی من رنگِ خون شود گیسو به دست شمر ز مقتل برون رود اینجا به بعد زخمِ دلِ ما نمک زدند باور کنید عمه‌ی مارا کتک زدند راه فرار از حرم آنروز بسته شد با چوبّ نیزه پهلوی زن‌ها شکسته شد آن شب زنانِ سوخته یاور نداشتند آن شب بنات فاطمه معجر نداشتند قاسم نعمتى . بی فایده ست روضه و ماتم بدون تو  بی فایده ست اشک دمادم بدون تو  ای منتقم.... جان عمو جان تان بیا  بی فایده ست ماه محرم بدون تو  چنگی به دل نمیزند آقای غصه دار  بیرق-علم - سیاهی و پرچم بدون تو  در حیرتم چگونه حسین زمانه ام  روی کتیبه سر بگذارم بدون تو  ماه محرم آمده است محتشم بخوان  "باز این چه شورش است..."درعالم بدون تو  مزه نمی دهد که دو ماه عزا شوم  سینه زن حسینیه ی غم بدون تو  دارم زفرط غصه وغم آب میشوم  درپای روضه های "مقرم " بدون تو علیرضا خاکساری✍
. علیه‌السلام شهیدی در میان کاروانت می‌شوم یا نه؟ غبار رهگذار عاشقانت می‌شوم یا نه؟ دلم سنگ است می‌دانم، دلم تنگ است می‌دانی نمی‌دانم که خاک آستانت می‌شوم یا نه؟ مرا با گوشه‌چشمی خواندی اما کاش می‌گفتی فدای چشم‌های مهربانت می‌شوم یا نه؟ فدای تو چه جان‌های جوانی شد بگو آیا فدای آن شهیدان جوانت می‌شوم یا نه؟ سرم را کاش بر زانو بگیری یوسف زهرا بگو وقت شهادت، میهمانت می‌شوم یا نه؟ ✍ ‌................. . حیف از تو که گل باشی و من خار تو باشم بگذار که از دور گرفتار تو باشم من مایه ندارم که خریدار تو گردم باشد که گدای سر بازار تو باشم گر راه ندارم به حریمت نظری کن تا معتکف سایة دیوار تو باشم با آنکه تو را عاشقم از خود نپسندم تو یار به من باشی و من عار تو باشم دستی، که به جز دامن لطف تو نگیرم چشمی، که فقط طالب دیدار تو باشم زخمم به جگر زن که دوایی نپذیرد دردی به دلم بخش که بیمار تو باشم از همچو تویی پاک تر از گل همه حیف است تا همچو منی عبد خطاکار تو باشم سوزم به درون ریز که پیوسته بسوزم خوابم ببر از دیده که بیدار تو باشم آن رتبه ندارم که نهی پای به چشمم بگذار که خاک ره زوار تو باشم من میثمم و چوبة دارم به سر دوش بگذار که دلباخته ی دار تو باشم ✍ .
. دلم می خواست هر شب جمعه با امام زمان کربلا باشم به دنبال یوسف نرجس در بدر توی کوچه ها باشم مرا کشته درد شیدایی امان از این عشق و رسوایی یا اباصالح دلم می خواست قبر گمشده را با امام زمان می شدم زَوار اباصالح روضه می خواند و می زدم من سر بر در و دیوار به یاد آن صورت نیلی که خورده بود از عدو سیلی یا اباصالح دلم می خواست گوشۀ حرمت با امام زمان روضه می خواندم که یک صبح جمعه با مهدی در کنار بقیع ندبه می خواندم رقیه بود و علی اصغر سکینه بود و علی اکبر یا اباصالح دلم می خواست یک دعای فرج قسمتم می شد وادی عرفات به هنگام مردنم می شد آب غسل من آب شط فرات پیمبر بود و گل طاها علی بود و همسرش زهرا یا اباصالح دلم می خواست قسمتم می شد یک محرم در کربلا باشم بگیرم یک مشک پر آب و ساعتی دور بچه ها باشم کنم پیدا دست سقا را ببوسم من اشک زهرا را ~~~~` بیا ای حلال مشکلها تو را جان مادرت زهرا یا اباصالح .👇
. جز ظهور تو دعایی من ندارم جمعه ها انتظارت می کشم تنها نگارم، جمعه ها با زمستان ِ بدون تو گذشته عمر من چشم بر راهم بیایی ای بهارم جمعه ها ای قرار قلب عالم بی قرارم؛ بی قرار ندبه می خوانم شده تنها قرارم جمعه ها کم دعا بهر ظهورت کرده ام آقا ببخش وای از من که فقط در فکر یارم جمعه ها وصف شش روز ِتمام هفته هایم غفلت است گشته تنها لحظه های انتظارم جمعه ها پیش زهرا مادرت شرمنده ام، بی اعتبار شد دعا بهر ظهورت؛ اعتبارم،جمعه ها روضه می خوانم، تضرّع میکنم آقا بیا نیست آرامش برای قلب زارم جمعه ها آخر ِهر هفته ی عمرم شده اندوه و درد تا به کی در حسرت رویت ببارم جمعه ها یوسف زیبای زهرا کی میایی؟ العجل آرزویی جز وصال تو ندارم جمعه ها ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ............ . جمعه با خود غالبا چشمان تر می آورد با خودش دلتنگی و خون جگر می آورد کل عمرم بی تو مانند غروب جمعه هاست جمعه ها عمر مرا دارد به سر می‌آورد بوی یاس انگار می آید میان ندبه ها باد از پیراهنت وقتی خبر می‌آورد بت پرستان هم حساب کار خود را میکنند بت شکن وقتی به همراهش تبر می آورد در دلم امّید دیدار رُخت را کاشتم هر گیاهی عاقبت روزی ثمر می آورد العجل هایم چه بی تأثیر شد، رویم سیاه قلب آلـوده دعـای بی اثر می‌آورد تشنه ات هستم ولی این تشنگی خیلی کم است تشنگی یک انتظار شعله ور می آورد تشنگی گاهی میان یک نبرد تن به تن یک پسر را سوی دامان پدر می آورد وای از آن وقتی که گوید یک پسر نزد پدر تشنگی دارد مـرا از پای در می آورد هر صبحِ جمعه ناحیه ها ندبه می‌کنند می‌آید او که منتقم و دادخواهِ ماست .
. مجال نُطق ندارد زبان تقریرم نیامده است قلم پای کارِ تحریرم صفر تمام شد و یارم از سفر نرسید... چِقَدر چشم بدوزم به قابِ تأخیرم اگرچه پای فراقت جوانی ام طی شد برای دیدن تو حس نمیکنم پیرم همیشه فاصله ، اشک مرا در آورده همیشه از غم هجر تو ، تحت تأثیرم ! شکست آینه تا لمس کرد آهِ مرا به خُرده‌شیشه رسیده است رنجِ تکثیرم طنابِ نَفْس ، مرا می کِشَد به هر طرفی به دستِ بد کسی افتاده است زنجیرم کشیده کار من از معصیت به رسوایی... میان مردم این شهر کرده تحقیرم چه غصه‌ها که نخوردی برای سرکشی ام چه دردها نکشیدی برای تغییرم اگرچه مایه ی ننگم..،به من محبت کن شبیه کودک آزرده سخت دلگیرم هزار مرتبه دیدم مرا بغل کردی... خوش است خواب و خیالم ، خوش است تعبیرم دلیل زندگی‌ام! دوست دارمت وَلله مُسَلَّم است که بی عشق زود میمیرم! زمان دفن بگو " یاعلی " دمِ گوشم بلند می شود از بین قبر تکبیرم بِشوی جسم مرا با غُبار صحن نجف همیشه خاک علی کرده است تطهیرم خدا کند که من امسال کربلا بروم زیارتی بگذارید بین تقدیرم تو را به روضه ی یَابنَ الشَبیب..،زود بیا همان گریزِ عجیبی که کرده تسخیرم به گریه گفت: که آن شمر پست ، یابن الشبیب! به روی سینه‌ی جدَّم نشست ، یابن الشبیب! چه ‌بی‌ملاحظه خنجر کشید ، یابن الشبیب! سرِ عزیز خدا را بُرید ، یابن الشبیب! سنانِ بی همه‌چیزِ پلید ، یابن الشبیب! به سمت خیمه‌ی زن‌ها دوید ، یابن الشبیب! شده است قلب من از غم کباب ، یابن الشبیب! طناب حرمله..، دستِ رباب...، یابن الشبیب! .