من نمی‌فهمم. نمی‌فهمم آنکه می‌گوید می‌خواهیم مقاومت را در زندگی‌ها بیاوریم. همچنین نمی‌فهمم آنکه می‌گوید جنگ نشود برای زندگی. خوشحال بودم! خوشحال بودم قرار است صدایمان بلند شود، خوشحال بودم به لطف طوفان الاقصی اینجا هم قرار است حرف از زندگی نداشته‌مان پا بگیرد. اما هر دوی این‌ گفته‌ها باز هم زندگی ندارد. چه آنکه می‌گوید جنگ نه برای زندگی! چه آنکه می‌گوید مقاومت آری برای زندگی! شما هر دو خبر ندارید ما اگر به مقاومت یا جنگ تن دهیم (که البته این دوگانه کردن نیست) در هر صورت دنبال زندگی کردن هستیم اتفاقی که حالا هم آن را تجربه نمی‌کنیم. ما آماده‌ایم برای جنگ، چون زندگی می‌خواهیم و آماده‌ایم برای مقاومت چون در نبودِ زندگی راهی جز مقاومت سراغ نداریم. اما اینکه جنگ را چیزی در برابر زندگی تعریف کنید نه دخلی به زندگی دارد نه نسل زد.‌ شما دوستداران یا منفوران جنگ هر دو هم‌دست یک داستانید. هم‌داستان پیش فرض ثابتی که «زندگی دارد و زندگی می‌کند». ما نداریم. روز خوش @Esrar3