... ای حس مبهم که شدیداً آشنا هستی در ناکجاآباد جانی، هرکجا هستی حس می‌کنم بدجور حالا دوستت دارم حس می‌کنم با من شدیداً آشنا هستی هرجاکه گشتم نیستی؛ یعنی دلم تنگ است دلواپسم سردرگمم! یعنی کجا هستی؟ حتی اگر حتی اگر من بدترین باشم تو خوب خوب خوب، بین خوب‌ها هستی روراست می‌گویم که بی تو زندگی پوچ است این روزها من خوب می‌فهمم چرا هستی این روزها من خوب می‌فهمم چرا ای ماه از ما جدا هستی و، حق داری جدا هستی تو ماه پیدایی و ما از نور تو غافل در هاله‌ای از غفلت ما ابرها هستی یک لحظه هم آن یار موعودت نبودیم و هی ادعا کردیم که موعود ما هستی تنها چراغ روشن شب‌زنده‌دارانی تنها مسیر آشتی‌مان با خدا هستی عیبی ندارد؛ حرف من باشد برای بعد... حالا که در حال و هوای ربّنا هستی وقتی که پای روضه‌ی او در میان باشد من مطمئنم مطمئنم کربلا هستی *** بین من و تو حرفهای ناتمامی‌ هست ای حرف‌های من دوباره ناتما هستی... تیرماه ١٣٩۶ @smahdihoseinir