..
#اعتکاف
روضه
#حضرت_زینب
حضرت زینب آن بانوی بزرگوار با تأسّی به جد بزرگوار و پدر و مادر عزیز خویش، اهل عبادات و فضایل فراوانی بوده است.
آن بانوی مکرّمه آنقدر بر این سیره نبوی پافشاری مینمود که حتی در دوران اسارت نیز عبادات خویش را ترک نگفت چنانچه در روایت دارد:
قالت: فاطمة بنت الحسین۸: و أمّا عمّتی زینب۳ فإنّها لم تزل قائمة فی تلک اللیلة (أی العاشرة من المحرّم) فی محرابها تستغیث إلى ربّها، فما هدأت لنا عین، و لا سکنت لنا رنّة.
جناب فاطمه دختر امام حسین۸ میفرماید: و اما عمه من زینب۳ همانا در شام غریبان نیز در محراب عبادت به عبادت قیام نموده بود و به سوی خداوند متعال استغاثه مینمود در حالی که اشک ما قطع نشد و ناله ما آرام نگرفت.
اما در مسیر پر از مصیبت کوفه و شام، همین زینب کبری۳ است که در محراب عبادت است اما چگونه؟ در روایت از امام سجاد۷ وارد شده است:
إنّ عمّتی زینب کانت تؤدّی صلواتها من قیام، الفرائض و النوافل عند سیر القوم بنا من الکوفة إلى الشام، و فی بعض المنازل کانت تصلّی من جلوس. فسألتها عن سبب ذلک؟ فقالت: اصلّی من جلوس لشدّة الجوع و الضعف منذ ثلاث لیال، لأنّها کانت تقسّم ما یصیبها من الطعام على الأطفال، لأنّ القوم کانوا یدفعون لکلّ واحد منّا رغیفا واحدا من الخبز فی الیوم و اللیلة.[۲۴]
همانا عمه ما زینب۳ در مسیر کوفه به شام، نمازهایش را چه واجب و چه مستحب، ایستاده اداء مینمود ولی در بعضی از منازل دیدم نشسته نماز میخواند.
از آن حضرت دلیل نماز نشستهاش را پرسیدم.
ایشان فرمود: سه شب است که به خاطر شدت گرسنگی و ضعف نشسته نماز میخوانم.
بعد علت این ضعف را خود امام سجاد۷ بیان مینماید. ایشان میفرماید:
دلیل نماز نشسته حضرت زینب۳ این بود که عمهام سهم غذایش را بین اطفال تقسیم میکرد، زیرا دشمنان برای هر نفر از ما در هر شبانه روز یک قرص نان میدادند.
دوباره روضهی تلخ اسارت زینب
مرور متن ِ کتاب شرافت زینب
وجود معجری از نور پرده درپرده
دلیل محکم حکم قداست زینب
مسیر دین خدا را نشان مان داده
چراغ روشن ِ برج هدایت زینب
رموز جملهی «من را دعا نما خواهر»
نهفته در ثمراتِ عبادت زینب
نماز سینه زنان رو به کعبهی گودال
غروب روز دهم با امامت زینب
برای قتل حسینش دیه به او دادند
کلوخها شده سهمِ غرامت زینب
سکوت محض جرسهای لشگر دشمن
نشانِ معجزهای از رسالت زینب
به پیشِ کعب نی و سنگ؛ راست قامت بود
رقیه درس گرفت از صلابت زینب
لغات خطبهی زینب، لغات قرآن بود
ملائکه همه ماتِ بلاغت زینب
نهیب حیدریاش کاخ ظلم را لرزاند
یزید شوکه شده از شهامت زینب
صدای قاری قرآن به روی نی نگذاشت
نگاه ها برود سمتِ ساحت زینب
.