. حاج غلامرضا سازگار✍ . اگر بسوزی به قعر نارم ز قلب آتش ندا برآرم که من به جز تو کسی ندارم خدای منان خدای غفار الغوث خلصنا من النار (2) . . . هزار کوه گنه به دوشم به دیده اشکم به دل خروشم ندای عفوت بود به گوشم تویی کریم و من گنهکار الغوث خلصنا من النار (2) . . . تمام عمرم گناه کردم که روز خود را سیاه کردم ولی به عفوت نگاه کردم به چنگ عصیان شدم گرفتار الغوث خلصنا من النار (2) . . . ز بار عصیان قدم خمیده ز غصه جانم به لب رسیده مگر ببخشی به اشک دیده عبادتم کم گناه بسیار الغوث خلصنا من النار (2) . . . به دیده اشک و به دل شراره نه تاب آتش نه راه چاره تویی که خواندی مرا دوباره کرم نمودی بر این گنهکار الغوث خلصنا من النار (2) . . . به خون عباس و عون و جعفر به حلق خشک علی‌اصغر به اشک لیلا به فرق‌ اکبر به اشک زینب در آن شب تار الغوث خلصنا من النار (2) . . . اگر رد استم اگر بد استم نه راه زهرا به کوچه بستم نه پهلوی فاطمه شکستم به خون محسن به آل اطهار الغوث خلصنا من النار (2) .👇