بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_رقیه_س_ولادت
#حسن_لطفی
▶️
عرش از نورِ خدا غرقِ طَلاطُم شُده بود
بَسکه می ریخت گُل از عرش، زمین گُم شده بود
باز هنگامه یِ یک جلوه تَبَسُم شده بود
وقتِ رقصیدنِ دل وقتِ ترنُم شده بود
شب از آن شب همه شب مثلِ شقايق شده است
مثلِ مجنون شده یعنی که شب عاشق شده است
@hosenih
چه شکوهی که خدا نیز تماشا می کرد
بال در بالِ فرشته پَرِ خود وا می کرد
جلوه بر چشمِ علی اُمِ اَبیها می کرد
یا حسین ابنِ علی بود که غوغا می کرد
مثل خورشید دل از آنهمه کوکب می بُرد
زینبی آمده بود و دِلِ زینب می بُرد
@hosenih
لاله شوریده یِ هر لحظه ی دیدارش بود
ماه آواره و شب گرد و گرفتارش بود
مِهر همسایه یِ دیوار به دیوارش بود
خوشبحالِ دلش عباس علمدارش بود
چشم وا کرد و خدا گفت چه رویی دارد
چه ظهوری چه شکوهی چه عمویی دارد
@hosenih
موج برخاست و با زمزمه از دریا گفت
باد پیچیده و از آن شبِ نا پیدا گفت
آنشبی که مَلَک از آمدنِ لیلا گفت
خبرِ آمدنِ لیلیِ لیلا را گفت
اولین آینه یِ جاریِ کوثر آمد
دومین فاطمه یِ خانه ی حیدر آمد
@hosenih
آسمان از قدمش تا که شکوفا می شد
عشق شیرازه ی هر واژه ی دنیا می شد
هر سحرگاه که گلبرگ گُلَش وا می شد
عالم از یاس ترین عطر مسیحا می شد
باغبان با همه آغوش پذیرایَش بود
لحظه ی آمدنِ اُمِ اَبیهایش بود
@hosenih
کیست این جلوه مگر عصمتِ کبریٰ دارد
کیست این یاس که صد باغِ تماشا دارد
کیست این چشمه که در دامنه دریا دارد
به سرِ سینه یِ اَربابِ همه جا دارد
تا که یکبار به چشمانِ پدر بابا گفت
تا نَفَس داشت حسین ابن علی زهرا گفت
@hosenih
نظری کُن که سَری زیرِ قدمها داری
بینِ منظومه ی خورشیدیِ دل جا داری
زیرِ پا وسعتِ شش گوشه ی دنیا داری
که سرِ دوشِ علمدارِ علی جا داری
مثل فطرس شده آنکس که گدایَت شده است
دلِ ما در به درِ کرب و بلایت شده است
@hosenih
حیف از آن یاس که یک روزه بَرو بارَش سوخت
دامنش دور زِ چشمانِ علمدارش سوخت
پایِ پُر آبله اش با تنِ تبدارش سوخت
از سرِ ناقه زمین خورد و دلِ زارش سوخت
چشم وا کرد و به نیزه سرِ بابا را دید
از همان فاصله یِ دور لبش را بوسید
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛
@hosenih