#مناجات
#زبان_حال
به اشکِ دیده بشویم غبار راهت را
مگر که درک کنم لحظه ای نگاهت را
به روضه ی تو رسیدم که اصل من اینجاست!
مگیر از منِ بی خانمان پناهت را
قسم به جوْن که وقتی رسید جان به لبم
بخر تو آبروی عبد روسیاهت را
فضای زیر لحد سخت و تنگ و تاریک است
چه غم ببینم اگر قرص روی ماهت را
بیا به خانه ی قبرم صفا ببخش حسین
که اشک ریخته ام داغ قتلگاهت را
برای دین خدا روی خاک افتادی
خدا به عرش خودش بُرد بارگاهت را
هزار بار به شرمندگی مرور کنم
که بُرد داغ غمت،صبر ذوالجناحت را
به سجده بودی و سنگینی قساوت شمر
شکست حال مناجات و یا اله ت را
تو جذبه ی دو جهانی که قادر ازلی
گذاشت پیش قدم های خسته راهت را
بیا به کرببلا ای که مثل من هستی!
نظر نمیکند این دلربا، گناهت را
شقی ز کرببلایش سعید برگردد
بیا که زود ببخشند اشتباهت را
بگو به هر که از این آستان جدا مانده
حسین می خرد این عشق گاه گاهت را
#سید_روح_الله_موید