هیجدهم- «فَحُلَمَاءُ» انسان متقی حلیم است  «حلیم» ملکه اخلاقی است بین دو رذیله اخلاقی «مهانه -سستی»و«افراط» در غضب ویژگی انسان حلیم را میتوان اینگونه بر شمرد الف- نه خودرا خوار وذلیل می کند که هرکس هرگونه بخواهد براو بتازد  ونه آنقدر عصبانی هست که مردم ازاو واهمه داشته باشند ب-  با وقار وطمأنینه به کار خویش می پردازد ج- اگر کسی با او برخوردی کرد نه اینکه نداند چگونه با طرف مقابلش برخورد نماید (یعنی انسان جاهل نیست )بلکه برای مقابله باآن عجله نمی کند د- بگونه ای  عمل می کندکه دیگران با بردباری و حلمشان آرامش می یابند نوزدهم-« عُلَمَاءُ » متقین هم از نظر عمل دارای حلم هستند وهم از نظر علم دانش حلال وحرام را دارند وبه احکام الهی به خوبی واقفند وآگاهانه اقدام به انجام کاری می کنند تا مبادا دچار غضب الهی شوند  وکاری را انجام میدهند که نسبت به آن شناخت داشته ومیدانند چگونه آنرا به سرانجام برسانند یعنی از یک طرف حق الهی را می شناسند وسعی میکنند تا آنجا که می توانند آنرااداء کنند هم حق مردم می شناسند وسعی می کنند حق دیگران را ضایع نکنند وبحقوق دیگران تجاوز نمی کنند وهم حق خویش را می شناسند  وآنجا که مربوط به خودشان باشد سعی می کنند خودرا بزحمت بیافکنند تا دیگران دچار سختی نشوند بیستم-« أَبْرَارٌ » کلمه «ابرار» جمع «بَر» است ([1])که صفت مشبهه از «بِر» می باشد و به گفته مفسرین  به فردی اطلاق می شود  که مطیع فرمان الهی باشد و کارها ی نیکو انجام دهد ([2]) ومرحوم علامه در المیزان می نویسد یعنی کسی که نیکی می کند اما انتظار تشکر وقدردانی ندارد وکار خیر را از آن جهت که خیر است انجام میدهد نه آنکه برای او نفعی داشته باشد([3]) ویژگی کسانی که به این مقام می رسند این است که آنچه خود دوست دارند به دیگران انفاق می کنند یعنی اینگونه نیست که فقط اهل انفاق باشند بلکه آنچه خود بدان رغبت ومیل دارند در راه خداوند می دهند لذا قرآن کریم می فرماید هرگز به مقام بر نمی رسید مگر آنچه دوست دارید را انفاق نمائید« لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون‏ »([4]) پس متقین کسانی هستند که  بدنبال نیکی کردن به دیگران هستند واز خویش وعلائق خویش می گذرند تا دیگران را به راحتی برسانند ورنج را بر خویش هموار می کنند تا دیگران در آسایش باشند بدون آنکه چشم داشتی از کسی داشته باشند -البته بعضی معتقدند جمع بار است مرحوم سید علی خان در ریاض السالکین می نویسد ابرار جمع بار یا بر ج4 ص 102[1] -مجمع البیان ج 10 ص 616[2] -المیزان ج20 ص 124[3] -آل عمران :92[4] @jorenab