┄┅═══✼✼═══┅┄ شهيد حميد باكری یکی از فرماندهان منحصر به فردی بود که بالایی داشت و صبرشان مثال زدنی بود. وی از روحيه و خصوصيات ارزشمندی، چون و ،، و برخوردار بود.  ایشان به مسئله  یقین داشت و معتقد بود که فقط با این طریق می‌توان انسان شد و لا غیر. انسانی بود، در همه حال خدا را می‌دید و رضایت او را در نظر داشت و از من شیطانی فرار می‌کرد. ظواهر دنیا در نظر او خیلی کم‌ارزش بود. بود نه اهل حرف . شهید باکری تاکید داشتند: « برای فرار از با خواندن ، ، ، خودت را مشغول کن » ┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄ همسر شهید روایت میکنند: حمید به خیلی حساس بود. به من می‌گفت« فاطمه ! این چیه که زن‌ها می‌پوشند؟ » می‌گفتم « مقنعه را می‌گویی؟ » می‌گفت: « نمی‌دانم اسمش چیه. فقط می‌دانم هر چی که هست برای تو که بچه بغل می‌گیری و و سرت می‌کنی بهتر از روسری‌ست . دوست دارم یکی از همین‌ها بخری سرت کنی راحت‌تر باشی. » گفتم « من راحت باشم یا تو خیالت راحت باشد؟ خندید گفت « هر دوش » از همان روز من پوشیدم و دیگر هرگز از خودم جداش نکردم، تا یادش باشم، تا یادم نرود او کی بوده، کجا رفته، چطور رفته، به کجا رسیده.   ╔═•__●°•🌷•°●__•══╗ @khadem_astan ╚══•__●°•🌷•°●__•═╝