۱۱۳۴ ای یادگار عترت و ای جان قرآن هستی به یاد عمه ات معصومه گریان ای عشق بی نشان شدم خسته ز هجران آقا بیا قسم به مادرت دیده به ره نشسته نوکرت عالم فدای چشمای ترت آه میسوزم چقد غریبی آقا وارث شیب الخضیبی آقا **** کجایی ای آرام جان، برادر من نمانده قوتی دگر به پیکر من ایندم آخری بیا بالا سر من چشمم بود به سوی در بیا ای یار من ای ماه دلربا دارم به لب نوای یارضا آه دل تنگ روی تو هستم داداش یک لحظه تورو ببینم ای کاش **** از ره بیا و کن تماشا غربت من جدایی از تو بوده تنها قسمت من اینجا کسی سنگی نزد بر صورت من از دوری ات جان بر لبم رضا هر لحظه در تاب و تبم رضا یاد حسین و زینبم رضا آه از رو نی دید اشکای خواهر رو با معجر بستن رو نیزه سر رو **** اینجا کسی به حال و روز من نخندید دورو بر محمل من کسی نخندید برده فروشی دور ناموست نچرخید اما رقیه رو دادن عذاب نامحرما توو مجلس شراب می‌زدنش رو دامن رباب آه توو خرابه بود به بندش کردن میگن که از مو بلندش کردن **** @mahmud_asadi_shaegh135