؟ ...نیم ساعتی سر این مسئله صحبت کردیم و من یاد بچگیام افتادم؛ اون روزا که چهار پنج سالم بیشتر نبود و مادرم، که همه ی موفقیت هام رو از ایشون دارم، به من میگفت:«بیا بازی کنیم...تو یه مسلمونی و من یه کافرم...ببین میتونی به من ثابت کنی که خدا وجود داره.»و من چقدر این بازیها رو دوست داشتم.مادرم، بدون ملاحظه ی سن من، استدلالهایی در ردّ خدا میاورد که من رو جدا به شک مینداخت.بعد خودش توضیح میداد که جواب این شکّیات چیه و دوباره ادامه بازی..... عضو شوید.👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••