✍️عملیات دلبرانه‌ی مادر 🍃مادر مهارت عجیبی در پختن نان و شیرینی‌ محلی دارد. همه‌ی بچه‌ها شیرینی‌های مادر را دوست دارند؛ اما او دیگر زیاد هم رمق کار سنگین را ندارد‌ و هر از چندگاهی دست به کار شیرینی‌پزی می‌شود. ☘️ با این‌که با همه‌ی بچه‌هایش در یک شهر زندگی می‌کند، ماهها طول می‌کشد تا آن‌ها را ببیند و دور هم جمع شوند. آن روز خیلی دلتنگ نوه‌ها و بچه‌هایش بود، وقتی دلتنگی امانش را برید با خود فکری کرد و دست به کار شد. 🎋چادر سر کرده و کلی مواد اولیه تهیه کرد و به شاگرد سوپری پول داد تا آن‌ها را تا دم خانه بیاورد. سپس عصرانه‌ای مفصل، با دستپخت‌ بی‌نظیر خودش تدارک دید. بعد گوشی تلفن را برداشت و باز راه جالبی را که بیشتر اوقات او را به هدفش می‌رساند، در پیش‌گرفت. 🌾او هر وقت احتمال می‌دهد که فرزندانش برای نیامدن بهانه‌هایی بتراشند، موقع گرفتن شماره‌های آن‌ها بی‌مقدمه، اسم نوه‌هایش را می‌برد و می‌گوید: «گوشی رو بده می‌خوام با نوه‌ی گلم حرف بزنم.» چون می‌داند نوه‌هایش عاشق او و شیرینی‌های خوشمزه‌اش هستند، بنابراین هر طور شده پدر و مادرشان را راضی و راهی خانه‌ی مادربزرگ می‌کنند. ☘️ این‌بار هم این عملیات دلبرانه و زیرکانه‌ی مادربزرگ با موفقیت به ثمر رسید و نتیجه‌ی آن شد دیدار او با همه‌ی بچه‌هایش و شادی قلبی او از دیدن آن‌ها. در آخر میهمانی از نوه‌هایش به‌خاطر همکاری با او، با نفری یک شیرینی بیشتر، تشکر کرد. 🆔 @masare_ir