🔸🔸نگاه اول🔸🔸 علیِ کلاس اولی سوار سرویس مدرسه می‌شود و بچه های بزرگتر شروع می‌کنند به سربه‌سر گذاشتنش. علی کوچولو (که آداب معاشرت را به خوبی نمی‌داند) کم‌کم عصبانی می‌شود و صدایش را بالا می برد که:« اذیتم نکنین ، اَه‌ه‌ه...»😡 بقیه هم با شیطنت پسرانه‌ای که دارند ، همچنان ادامه می‌دهند😈 آقای راننده کمی تحمل می کند و با زبان نرم تذکر می‌دهد اما وقتی هیچ تاثیری نمی‌بیند او هم صدایش را بالا می‌برد و... . بعد از چند دقیقه سر و صدا، سکوت دوباره به سرویس بر می‌گردد. آقای راننده هم خوشحال از جبروتی که نشان داده و بچه‌ها را به خیال خودش تربیت کرده و علی را هم نجات داده است 😎 اما ... این مسأله هر چند روزی، تکرار می‌شود و تذکرات و اخم‌های آقای راننده (در دفاع از علی کوچولو) نه تنها موثر نبوده بلکه روی رفاقتش با بقیه بچه‌های سرویس تاثیر منفی می‌گذارد. 🔸🔸 نگاه دوم🔸🔸 علی سوار سرویس می شود و بقیه شروع می کنند به اذیت کردنش... آقای راننده به جای تذکر به بچه‌های شیطون، روبه به علی می‌گوید: « اونا فقط دارن باهات شوخی می‌کنن، این طور مواقع باید همراه شون بخندی 😁» علی بعد از چند لحظه سکوت و فکر ، لبخند کودکانه‌ای می‌زند و آثار ناراحتی در چهره‌اش، به کلی از بین می‌رود. بچه‌ها هم به کارشان ادامه می‌دهند اما دیگر اثری در عصبانی کردن علی ندارد☺️ پ.ن : گاهی به‌جای تلاش در عوض کردن شرایط، لازم است که نحوه مقابله با شرایط را به بچه‌ها آموزش بدهیم در این حالت هم انرژی کم‌تری مصرف می‌کنیم و هم نتیجه بهتری خواهیم گرفت.🙂 کانال محمد جواد موذن 👈 عضو‌شوید