کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ #وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ □○ ، نفس را سه پایه تواند بود، تو پایهٔ بلندتر جو: یک پایه دانش بی‌کار است؛ و خداوند این پایه چون سلاح داری بود که دل کارزار ندارد، و بد دل را از سلاح چه فایده رسد؟ و دؤم پایه کاری است بی‌دانش، و خداوند این پایه چون دلاوری بود بی‌سلاح، و اگر چه هم ناتمام است لکن دلیریی سلاح قادرتر بود از بد دل پر سلاح، پس کارگر بی‌دانش شریفتر از دانائی بی‌کردار؛ و پایهٔ سؤم دانش با کار است، و او چون دلیریست تمامْ سلاح، و این شریف‌تر پایه است. □○ ، جرم ماه روشنست و فروزنده تا فروغ آفتاب بوی می‌رسد و چون زمین حجاب گردد میان ماه و خورشید تارک شود؛ همچنین نفس تا عقل بر وی همی تابد روشن بود، و چون تن و توابع و تولدات وی حجاب شوند میان نفس و عقل تیره گردد و پوشیده؛ و همچنانکه تا در میان آفتاب و ماه زمین بود ماه از تیرگی کسوف خالی نباشد، نفس نیز تا با طبیعت بود از رنج و تیرگی خالی نباشد. پس پیدا شد که راحت نفس در جدائی یافتنست از طبیعت، واللّهُ عندهُ الغیبُ و علمهُ. @mohamad_hosein_tabatabaei