🍃🍃 قسمت چهارم (۴): ریشه هاى بیهوده گویى عوامل ذیل ، انسان را به وادى بیهوده گویى مى کشاند: ۱ – کنجکاوى بیجا اشتیاق به دانستن چیزى که براى شخص سودى ندارد یا کاوش در مسائل غیر مفید، از عوامل مهم بیهوده گویى است ، البته این نباید با مساءله کسب دانش و فهمیدن امور مفید و نیکو، اشتباه شود. مقصود از این عامل ، حرص ‍ به دانستن چیزهایى است که فقط سرگرم کننده ولى بى فایده اند؛ مانند دانستن تعداد آجرهاى خانه فلان شخص ، یا پرسش از تعداد موهاى سر خود. ۲ – علاقه فراوان و صمیمیت شدت علاقه به دیگرى ، موجب پیدایش میل فراوان به سخن گفتن با او مى شود که این مى تواند انسان را به بیهوده گویى و پر گویى وا دارد. فرد، در این حال آن قدر سرگرم سخن گفتن است که به مفید بودن یا نبودن گفتارش ‍ توجه ندارد. ۳ – وقت گذرانى گاه گوینده به اشتباه گمان مى کند که وقت اضافى دارد و با سخن گفتن مى تواند این وقت را پر کند؛ براى همین به سخن گفتن درباره هر چیزى پرداخته ، وقت خویش را هدر مى دهد. ۴ – حب جاه (جلب توجه ) سخن گفتن گاه براى جاى گرفتن در دل دیگران است که در این حال ، فرد با سخن گفتن مى کوشد توجه دیگران را به خود جلب کند تا مردم به ارتباط با او تمایل نشان دهند. اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان//استاد ایت الله مجتبی تهرانی ✅✅ دارد... @dars_akhlaq 🔻🔹️🔻🔹️🔻🔹️🔻🔹️🔻🔹️ @agamojtabatehrani